نام پژوهشگر: عبدالامیر علامه

بررسی وضعیت استرس اکسیداتیو و سیستم دفاع آنتی اکسیدانی در رت های مبتلا به سپسیس تیمار شده با عصاره آبی و روغنی زیره سیاه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1388
  ناهید داودیان   عبدالامیر علامه

سپسیس (sepsis) پاسخ سیستمیک به عفونت حاد است که شیوع آن در حال افزایش بوده و در حال حاضر سومین عامل مرگ ناشی از عفونت محسوب می¬شود. شواهد زیادی ثابت کرده¬اند که در سپسیس استرس اکسیداتیو ایجاد می¬شود. امروزه مدل¬های حیوانی التهابی مختلفی به منظور تحقیق در زمینه سپسیس وجود دارد. در این تحقیق بدلیل تکرار پذیری و آسانتر بودن از مدل (clp (cecal ligation and puncture استفاده شده است. با استفاده از جراحی، سپسیس در رتها القا شده و در گروهsham و گروههای تیمار به ترتیب dmso و عصاره روغنی و آبی زیره سیاه در دو دوز mg/kg b.w 100 و 50 تزریق شد. در ساعت¬های متفاوت 2، 4، 8، 16 و 24 ساعت بعد از clp کبد، ریه و پلاسمای رتها جدا سازی شده و فاکتورهای استرس اکسیداتیو از قبیل پراکسیداسیون لیپیدها (lp)، گلوتاتیون s-ترانسفراز (gst)، گلوتاتیون (gsh)، سوپراکسید دیسموتاز (sod)، کاتالاز (cat)، frap، بیلیروبین، اسید اوریک و توتال پروتئین و فاکتور متابولیزه¬کننده داروها سیتوکرومp450 (cyp p450 1a1) اندازه گیری شد. در این بررسی مشخص شد که تجویز عصاره روغنی زیره سیاه در دو دوز مختلف mg/kg b.w100 و 50 به موش¬های مبتلا به سپسیس، سبب کاهش در محصول پراکسیداسیون لیپیدها (15%)، افزایش در سطح گلوتاتیون (55%) و افزایش فعالیت آنزیم¬های سوپراکسید دیسموتاز (sod) (42%)، کاتالاز (cat) (45%)، گلوتاتیون s- ترانسفراز (gst) (دو برابری) و سیتوکروم p450 (دو برابری) می¬شود. در حالیکه عصاره آبی زیره سیاه در هر دو دوز mg/kg b.w100 و 50 هیچگونه تأثیری بر فاکتورهای اکسیداتیو و متابولیزه کننده داروها ندارد. با توجه به نتایج به نظر می¬رسد که اسانس روغنی زیره سیاه سبب افزایش اثرات آنتی¬اکسیدانی شده و بنابراین توانسته است آسیب بافتی ناشی از استرس¬اکسیداتیو سپسیس را کاهش دهد.

بررسی مکانیسم مولکولی آپوپتوز القا شده توسط تهرانولید تخلیص شده از آرتمیزیا دیفوزا بر روی رده سلولی لوسمی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1388
  شکوفه نوری   زهیر محمد حسن

هدف از آپوپتوز دارویی شناسایی خاصیت القا آپوپتوز توسط مواد شیمیایی ، دارویی ویا ترکیبات طبیعی وکشف مکانیسم آنها جهت امکان تقویت و اختصاصی ساختن اثرات آنهاست. از این خاصیت تحت عنوان آپوپتوز القا شده توسط داروها نام برده شده و روز به روز به تعداد چنین ترکیباتی افزوده می شود. از داروهایی که چنین خاصیتی را نشان داده است میتوان از آرتمیزینین نام برد. این ترکیب یک سزکویی ترپن لاکتون استخراج شده از گیاه آرتمیزیا آنوااست که آن فعالیت ضد سرطانی دارد. ترکیب جدید تهرانولید، یک سزکویی ترپن لاکتون استخراج شده از گیاه بومی ایران ، آرتمیزیا دیفوزا ،می باشد در این مطالعه هدف بررسی اثرات ضد سرطانی و تاثیرات این ترکیب بر مکانیسم های مولکولی آپوپتوز می باشد، تهرانولید را از گیاه آرتمیزیا دیفوزاََََ استخراج وخالص نموده و القاءآپوپتوز توسط ماده ی مزبوردر رده ی سلولی k562 ومکانیسم مولکولی آنرا بررسی نموده،در این مطالعه تکثیر سلولی و سیتوتوکسیته با استفاده از تست mtt ارزیابی گشته و آپوپتوز با روش فلوسایتومتری و میکروسکوپ فلورسنت بررسی شد. سنجش افزایش میزان کاسپاز-3 فعال شده به روش رنگ سنجی ومقدار پروتئین bax, bcl-2سلول ها نیز با متد وسترن ایمونوبلاتینگ سنجیده شده است. از رنگ هوخست 33258 برای بررسی تغییرات مورفولوژی هسته در فرایند آپوپتوز استفاده شده است. رسپتور cd95 با آنتی بادی anti-cd95 (zb4)مسدود گردید تا تعیین شود که ایا مسیر خارجی برای القاآپوپتوز توسط تهرانولید ضروری است . میزان ros داخل سلولی با استفاده از carboxy-h2dcfda با دستگاه فلورسانس تعیین شد ، قطعه قطعه شدن dna ناشی از فعال شدن اندونوکلئازها در آپوپتوز با طرح نردبانی dna بر روی ژل الکتروفورز بررسی شد. رنگ آمیزی tunel که برای ارزیابی فراگمانتاسیون dna در سلولهای آپوپتوتیک است، مورد استفاده قرار گرفت. نتایج بدست آمده حاکی ازآن است که تهرانولید باعث القا آپوپتوز در سلول های k562 شده و بر روی سلول های نرمال اثر سیتوتوکسیته ندارد. مسیر القا آپوپتوز در سلول های k562 مستقل از مسیر خارجی است.

تاثیر مسمومیت حاد با اتانول بر فعالیت الکل دهیدروژناز کبدی و tnf-alpha پلاسمایی در موشهای صحرایی مبتلا به عفونت التهابی در مدل clp
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1389
  کمال رضوی آذرخیاوی   عبدالامیر علامه

اتانول به عنوان تنها الکل قابل شرب در اغلب کشورهای غربی مورد استفاده قرار می گیرد. مسمومیت حاد با الکل شرایط بالینی خطرناکی می باشد که در اثر مصرف مقادیر زیادی از الکل در کوتاه مدت ایجاد می شود. از جمله فرایندهایی که در نتیجه مصرف اتانول دستخوش تغییر می شود، سیستم التهابی و آنتی اکسیدانی بدن می باشد. عفونت های سیستمیک نیز از جمله مواردی هستند که باعث تداخل در چنین فرایندهای می شوند. بنابراین می توان حدس زد که اتانول با تاثیر در سیستم های التهابی و آنتی اکسیدانی می تواند روند پاسخ به عفونت را دستخوش تغییر کند. سپسیس پاسخ سیستمیک بدن به عفونت حاد است که در حال حاضر سومین عامل مرگ ناشی از عفونت محسوب می شود. هدف از انجام تحقیق حاضر این بود که نقش مسمومیت با اتانول را بر تشدید سپسیس مورد مطالعه قرار دهیم. به این منظور از بعد از القاء سپسیس بواسطه مدل تجربی clp (cecal ligation and puncture) در رات ها، بلافاصله دو دوز از اتانول (1 و 2 گرم به ازای هر کیلو گرم) تزریق شد. 4 ساعت پس از القاء سپسیس و تزریق اتانول بافت های کبد، ریه و پلاسما جدا شده و فاکتور هایی چون پراکسیداسیون لیپیدها (lp)، گلوتاتیون (gsh)، آنزیم های گلوتاتیون s-ترانسفراز (gst)، سیتوکروم p-450 (cyp1a1) و الکل دهیدروژناز (adh) در کبد و tnf-? در پلاسما اندازه گیری شد. همچنین به منظور بررسی آسیب های بافتی، مطالعات هیستوپاتولوژیک از بافت های کبد و ریه حیوانات به عمل آمد. در این مطالعه همچنین تاثیر داروی گیاهی سیلیمارین، بر روی کبد، در شرایط فوق بررسی شد. به این منظور بعد از تیمار شش روزه با دو دوز از سیلیمارین (50 و 100 میلی گرم)، حیوانات دچار سپسیس و مسمومیت با اتانول شده و 4 ساعت پس از آن به بررسی فاکتور های فوق پرداخته شد. نتایج این مطالعه نشان داد که هم مصرف اتانول به تنهایی و هم بروز سپسیس باعث افزایش پراکسیداسیون لیپید ها، کاهش سطح گلوتاتیون و کاهش فعالیت آنزیم gst در کبد می شوند که نشان از افزایش استرس اکسیداتیو ناشی از شرایط فوق می باشد. مقایسه گروه های مختلف نشان داد که توام شدن شرایط فوق با هم می تواند سبب افزایش بیش از پیش این استرس اکسیداتیو شود. اندازه گیری سطح پلاسمایی tnf-? و مطالعات هیستوپاتولوژیک حاکی از عدم تاثیر اتانول در التهاب و آسیب بافتی ناشی از سپسیس می باشد. نتایج همچنین نشان می دهد سپسیس تاثیری در فعالیت آنزیم کبدی adh ندارد. فعالیتcyp1a1 نیز تنها در اثر سپسیس از کاهش معنادار برخوردار بود (05/0p< .). نتایج در گروه های تحت تیمار با سیلیمارین نشان داد که این داروی گیاهی از اثر آنتی اکسیدانی، ضد التهابی و محافظتی بسیار قابل توجهی در مواجه با مسمومیت با اتانول و سپسیس برخوردار است. به طور خلاصه نتایج این تحقیق نشان می دهد که اتانول سبب تشدید استرس اکسیداتیو در بافت کبد در شرایط سپسیس می شود، این در حالی است که مصرف سیلیمارین با کاهش استرس اکسیداتیو و آسیب بافتی کبد ناشی از سپسیس همراه است.

بررسی پاسخ هپاتوسیت های تمایز یافته از سلول های بنیادی مزانشیمی و سلولهای بنیادی cd34+ حاصل از خون بندناف به آسیب dna ناشی از افلاتوکسین b1
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1389
  معصومه قادری   عبدالامیر علامه

بن یاخته های cd34+ و مزانشیمی از خون بندناف انسان جدا شدند. این یاخته ها بعد از تعیین ویژگی به یاخته های شبه هپاتوسیتی تمایز داده شدند و به دنبال آن تأیید تمایز با روش های ایمونوسیتوشیمی و rt-pcr انجام شد. به منظور مقایسه حیات و آسیب dna، یاخته های شبه هپاتوسیتی، بن یاخته های مزانشیمی و cd34+ در معرض افلاتوکسین b1 (afb1) قرار گرفتند. تیمار با afb1 در روز 15 تمایز اثراتی وابسته به دوز و زمان بر حیات یاخته ها و آسیب dna نشان داد. مقدار ic50 افلاتوکسین b1 در هپاتوسیت های تمایز یافته از cd34+ و mscs به ترتیب برابر با 8/46 و 7/44 میکرومولار بود. در یاخته های شبه هپاتوسیتی مزانشیمی درصد dna اندازه گیری شده در دنباله ها 1 تا 2 برابر بیشتر از یاخته های غیرتمایزی مزانشیمی بود. درصد dna اندازه گیری شده در دنباله های هپاتوسیت های مزانشیمی تیمار شده با افلاتوکسین b1 (0، 5/2، 10، 20 میکرومولار) به مدت 24 ساعت تقریباً برتبر با 15، 55، 65 و 70 درصد بود. تحت شرایط مورد مطالعه هپاتوسیت های حاصل از cd34+ها در مقایسه با همتای مزانشیمی خود مقاومتر بودند. از روش pcr کمّی (qpcr) برای اندازه گیری آسیب های dna در ژن های هسته ای خاص استفاده شد (hprt، p53 و ?-globin). نتایج به دست آمده نشان داد که ژن p53 در مقایسه به سایر ژن ها نسبت به آسیب dna ناشی از afb1 حساستر می باشد. بیشترین مقدار آسیب (03/0±84/0 آسیب به ازای 10 کیلوباز) در ژن p53 هپاتوسیت های مزانشیمی اندازه گیری شد. ترتیب حساسیت این یاخته ها به آسیب dna ناشی از afb1 به این قرار می باشد: هپاتوسیت های مزانشیمی > بن یاخته های cd34+ > بن یاخته های مزانشیمی > هپاتوسیت های cd34+ و ترتیب حساسیت ژن های مورد مطالعه نیز به این صورت می باشد: p53> hprt> ?-globin. با توجه داده های به دست آمده پیشنهاد می شود که هپاتوسیت های تمایز یافته براساس منبع و منشأ در حساسیت یا مقاومت نسبت به ترکیبات آسیب رسان به dna با هم فرق می کنند. نتایج حاصله نشان می دهد که ژن های مختلف در یاخته های مختلف پاسخ های متنوعی را به آسیب ناشی از afb1 نشان می دهند که این تنوع رفتاری می تواند به ساختار کروماتین و نیز میزان دردسترس بودن آنها برای متابولیت فعال afb1 مرتبط باشد.

جداسازی باسیلوس های کاهنده آفلاتوکسین به عنوان پروبیوتیک طیور
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده کشاورزی 1390
  فرزاد باقرزاده کاسمانی   محمد امیر کریمی ترشیزی

به منظور بررسی قابلیت مهار آفلاتوکسین b1 توسط پروبیوتیک باسیلوس، آزمایش های in vitro و in vivo انجام شد. از محتویات دستگاه گوارش 40 قطعه طیور مختلف 350 ایزوله باسیلوس جداسازی گردید. پس از انجام تست های پروبیوتیکی رایج و آزمون آفلاتوکسین زدایی بر روی جدایه ها ، یک جدایه که واجد بالاترین صفات مورد بررسی بود انتخاب و به عنوان laterosporus (bl) berevibacillus شناسایی گردید و در آزمایش مزرعه ای مورد استفاده قرار گرفت. در آزمایش مزرعه ای، تعداد 250 قطعه جوجه بلدرچین نر ژاپنی بیست و یک روزه به پنج گروه آزمایشی (بدون پروبیوتیک bl-بدون آفلاتوکسین (شاهد)، بدون پروبیوتیک bl-با آفلاتوکسین، با پروبیوتیک bl-با آفلاتوکسین، با پروبیوتیک bl-بدون آفلاتوکسین و با آفلاتوکسین-توکسی بایندر تجاری) و 5 تکرار مشتمل بر 10 پرنده به طور کاملاً تصادفی اختصاص یافتند. روزانه مقدار 108 واحد تشکیل دهنده کلنی از پروبیوتیک bl تکثیر شده به هر میلی لیتر آب آشامیدنی گروه های دریافت کننده پروبیوتیک افزوده شد. به جیره گروه آفلاتوکسین-توکسی بایندر تجاری، 5/2 گرم در کیلوگرم میلبوند- txاضافه گردید. افزایش وزن در گروه دریافت کننده آفلاتوکسین b1 به همراه پروبیوتیک bl تفاوت معنی داری با گروه شاهد نداشت (05/0> p). ضریب تبدیل غذایی به طور معنی داری تحت تاثیر آفلاتوکسین و bl قرار گرفت (05/0 p<) و گروه دریافت کننده آفلاتوکسین ضریب تبدیل غذایی بالاتری نسبت به سایر گروه ها داشت. بالاترین وزن کشتار و وزن لاشه مربوط به گروه دریافت کننده پروبیوتیک bl و پایین ترین مقدار مربوط به گروه دریافت کننده آفلاتوکسین بود. بالاترین مقدار وزن نسبی کبد، قلب، طحال و کیسه صفرا مربوط به گروه دریافت کننده آفلاتوکسین بود (05/0 p <). بالاترین میزان وزن نسبی بورس فابریسیوس در گروه دریافت کننده پروبیوتیک bl مشاهده شد و از این نظر بین گروه شاهد و گروه دریافت کننده آفلاتوکسین به همراه پروبیوتیک bl تفاوت معنی داری مشاهده نگردید (05/0> p). درصد هماتوکریت و تعداد گلبول های قرمز و سفید در بین تیمارهای مختلف تفاوت معنی داری داشت (05/0 p <). پایین ترین درصد هماتوکریت مربوط به گروه دریافت کننده آفلاتوکسین بود. بالاترین تعداد گلبول قرمز و گلبول سفید در گروه دریافت کننده پروبیوتیک bl مشاهده گردید و پایین ترین تعداد آن نیز در گروه دریافت کننده آفلاتوکسین b1 به همراه هیچ گونه افزودنی ثبت گردید. از نظر مقدار هموگلوبین بین تیمارهای مختلف تفاوت معنی داری مشاهده نگردید (05/0> p). بالاترین غلظت پروتئین کل و آلبومین در گروه دریافت کننده آفلاتوکسین به همراه پروبیوتیک bl مشاهده شد و پایین ترین مقدار آن نیز مربوط به گروه دریافت کننده آفلاتوکسین بود (05/0 p <). بالاترین غلظت تری گلیسرید مربوط به گروه دریافت کننده پروبیوتیک bl و بالاترین غلظت گلوکز و کلسترول مربوط به گروه شاهد بود (05/0 p <). بالاترین مقدار کراتینین، اسید اوریک، اوره و فسفر در گروه دریافت کننده آفلاتوکسین مشاهده گردید. میزان فعالیت آنزیم های آسپارتات آمینو ترانسفراز (ast)، آلانین آمینوترانسفراز (alt)، لاکتات دهیدروژناز (ldh) و آلکالین فسفاتاز (alp) در گروه دریافت کننده آفلاتوکسین b1 به همراه پروبیوتیک مشابه با گروه شاهد بود درحالیکه، در گروه دریافت کننده آفلاتوکسین b1 به تنهایی و به همراه توکسین بایندر تجاری بالاتر از گروه های دیگر بود (05/0 p <). عیار پادتن علیه واکسن نیوکاسل در گروه دریافت کننده آفلاتوکسین به طور معنی داری کمتر از گروه دریافت کننده پروبیوتیک bl بود (05/0p<). میزان پادتن تولید شده بر علیه گلبول قرمز گوسفند تفاوت معنی داری در بین تیمارهای مختلف داشت (05/0p<) و بالاترین عیار پادتن به ترتیب مربوط به گروه دریافت کننده پروبیوتیک bl و گروه دریافت کننده آفلاتوکسین به همراه پروبیوتیک bl و گروه شاهد بود. از لحاظ افزایش ضخامت پوست در چالش با (dncb) 2,4-dinitrochlorobenzene گروه دریافت کننده آفلاتوکسین به طور معنی داری کمتر از سایر گروه ها بود (05/0p<). پس از گروه دریافت کننده پروبیوتیک bl، گروه دریافت کننده آفلاتوکسین به همراه پروبیوتیک bl و سپس گروه شاهد بیشترین مقدار افزایش ضخامت پوست را نشان دادند. . اثر تیمارهای اعمال شده بر روی وزن نسبی بیضه ها معنی دار نبود (05/0p>) کمترین مقدار حجم غده کلواکی و مقدار تولید کف در گروه دریافت کننده آفلاتوکسین مشاهده گردید (05/0p<). در گوشت تازه بلدرچین، روز هفتم نگهداری در یخچال و روز سی ام نگهداری در فریزر، بالاترین میزان (mda) malondialdehyde در گروه دریافت کننده آفلاتوکسین و پایین ترین میزان آن در گروه دریافت کننده پروبیوتیک bl مشاهده گردید (05/0p<). بالاترین میزان جمعیت اشریشیاکلی در گروه دریافت کننده آفلاتوکسین مشاهده گردید(05/0p<) و افزودن پروبیوتیک bl توانست جمعیت این باکتری را در ایلئوم به طور معنی داری کاهش دهد (05/0p<). بالاترین جمعیت باکتری های اسید لاکتیک، کل جمعیت میکروبی و باکتری های اسپورزا را گروه دریافت کننده پروبیوتیک bl به خود اختصاص داد. نتیجه گیری می شود که باکتری بومی bl می تواند پروبیوتیک طیور با قابلیت حذف afb1 باشد.

طراحی بیوسنسور (تراشه) ویژه برای اندازه گیری آفلاتوکسین b1 متصل به آلبومین در سرم رات به روش direct spr immunoassay و مقایسه آن با روش مرجع
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1389
  فریبا فرجی   عباس صاحبقدم لطفی

هدف: آفلاتوکسین ها و بخصوص آفلاتوکسین b1، اثرات مرگ بار و جبران ناپذیری روی سلامت انسان دارند. هدف از انجام این تحقیق، توسعه یک روش سریع، ساده، حساس و اختصاصی برای شناسایی و اندازه گیری آفلاتوکسین متصل به آلبومین در سرم خون بعنوان شاخص مهم وضعیت در معرض بودن افراد به این سم می باشد. مواد و روش ها: در این تحقیق سه گروه رات انتخاب و به عنوان گروه تست (تیمار شده با آفلاتوکسین (b1، گروه کنترل منفی )بدون تیمار خاص) و گروه استاندارد (تیمار شده با آفلاتوکسین b1 رادیواکتیو) مورد استفاده قرار گرفتند. پس از خونگیری از رات ها، سرم خون و سپس آلبومین سرم جداسازی و میزان آفلاتوکسین موجود در بخش آلبومین با دو روش direct spr immunoassay و hplc-fluorescence اندازه گیری شد. لازم به ذکر است در این تحقیق، اثر ترکیبات مزاحم بر اندازه گیری ها مورد بررسی قرار نگرفته است. نتایج: پس از جداسازی آلبومین از نمونه سرم رات ها، با روش الکتروفورز (sds-page) نشان داده شد آلبومین جدا شده کاملاً خالص می باشد. کمترین حد شناسایی برای اندازه گیری آفلاتوکسین متصل به آلبومین به روش hplc-fluorescence،pg/mg alb 20، اختصاصیت روش 100% و حساسیت 92% تعیین شد. کمترین حد شناسایی برای اندازه گیری این شاخص به روشdirect spr immunoassay، pg/mg alb 30، اختصاصیت روش 100% و حساسیت آن نیز 100% محاسبه شد. همچنین همبستگی خوبی بین نتایج حاصل از دو روش مشاهده گردید. (r2=0.923) نتیجه گیری: روش direct spr immunoassay بعنوان یک روش سریع، ساده، بدون نیاز به نشانگذاری، با حساسیت و اختصاصیت بسیار خوب، قابلیت تکرارپذیری و همچنین امکان استفاده مکرر از یک تراشه و حداقل حجم نمونه لازم برای آنالیز، می تواند برای اندازه گیری آفلاتوکسین متصل به آلبومین بعنوان شاخص مهم میزان قرار گرفتن در معرض آفلاتوکسین مورد استفاده قرار گیرد.

بررسی اثرات دوزهای سمی استامینوفن بر فعالیت وی‍ژه آنزیم کبدی سیتوکروم های cyp1a2 و 1 cyp2e و وضعیت آنتی اکسیدانی در رت های شیرخوار
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1390
  نورالله کشاورزی   عبدالامیر علامه

استامینوفن پرمصرف ترین داروی ضد درد وضد تب است که در کشور های مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. در برخی از فورمولاسیون ها،استامینوفن به همراه اپیوئیدها(مخدرها)مثل کدئین،برای درمان درد های شدید تر استفاده می شود. بنابراین در بسیاری از موارد، مصرف زیاد و طولانی مدت این دارو،علت عمده ایجاد اسیب های شدید کبدی وکلیوی است.آسیب سلولی ناشی از مصرف این دارو با تبدیل به متابولیت ان-استیل پارا بنزو کوئینون ایمین(napqi) صورت می گیرد.چندین ایزوفرم از خانواده سیتوکروم p450 شامل cyp2e1 و cyp1a2 در تبدیل این دارو به متابولیت سمی napqi نقش دارند.آنزیم های سیتوکروم p450 در فاز اول متابولیسم این دارو نقش دارد. این آنزیم ها دارای چندین خانواده و زیر خانواده بوده که در بین آنها cyp2e1 و cyp1a2 در متابولیسم استامینوفن نقش دارد.این آنزیم ها در فعال کردن مواد شیمیایی خارجی و داخلی و تبدیل آن به متابولیت های سمی و سرطان زا نقش دارند. از آنجا که در مورد اثر استامینوفن در نوزاد کمتر تحقیق شده است،تحقیق حاضر با هدف مقایسه القاء پذیری cyp2e1 و cyp1a2 توسط استامینوفن در نوزاد رت ویستار صورت گرفت به این منظور در ساعت های معین بعد از تزریق دارو،نمونه بافت کبدی از رت ها تهیه شد. همچنین در این تحقیق،اثر استامینوفن برروی سطح پلاسمایی آنزیم های alt و ast و ظرفیت آنتی اکسیدانی کل پلاسما(frap) پس از تزریق دو دوزmg/kg b.w 250 و 450 مورد بررسی قرار گرفت.برای این کار نمونه های خون از رت ها،در ساعات معین جمع آوری شد. در مرحله بعد ، فعالیت آنزیمی دو سیتوکروم دخیل درمتابولیسم استامینوفن cyp2e1 و cyp1a2 در میکروزوم کبدی مورد اندازه گیری قرار گرفت و میزان تغییرات درفعالیت دو آنزیم فوق مشخص شد. نتایج نشان داد که تزریق دوزmg/kg b.w 450 از استامینوفن، منجر به القاء بیشتر آنزیم کبدی cyp1a2 در نوزادان رت شیر خوار تیمار شده با استامینوفن می شود. میزان القاء سیتوکروم کبدی cyp1a2? نسبت به سیتوکروم cyp2e1 در رت های شیر خواری که با استامینوفن تیمار شده بودند بیشتر می باشد. همچنین افزایش میزان فعالیت آنزیم های alt و ast درپلاسمای نوزادان رت شیر خوارتیمار شده با استامینوفن، با میزان آسیب به سلول های(هپاتوتوکسیسیتی) کبدی رابطه مستقیم دارد. همچنین تحقیق حاضر نشان داد که میزان فعالیت frapنیز درپلاسمای نوزادان رت شیر خوارتیمار شده با استامینوفن، نسبت به گروه کنترل افزایش می یابد که از نظر آماری معنی دار می باشد.

بررسی تاثیر لوتئولین، اوگنول، کورکومین و کوئرستین بر تولید آفلاتوکسین b1 با تاکید بد بیان ژنهای nor1, ver1, cypa, nada, aflr دخیل در بیوسنتز سم در آسپرژیلوس فلاووس
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده پزشکی 1391
  زهرا جهانشیری   معصومه شمس قهفرخی

آفلاتوکسین ها یک گروه پلی کتاید مشتق از فورانوکومارین ها هستند که توسط تعدادی از گونه های آسپرژیلوس تولید می شوند. در تحقیق حاضر اثر ممانعت کنندگی کورکومین، کوئرستین، اوگنول و لوتئولین بر رشد قارچ و در تولید آفلاتوکسین در آسپرژیلوس فلاووس با تاکید بر بیان ژنهای aflr, ver1,nor1, nada و cypa مورد بررسی قرار گرفت. اسپور های آسپرژیلوس فلاووس بوسیله روش tip culture در محیط کشت عصاره مخمر- سوکروز حاوی غلظت های معینی از مواد مورد نظر در دمای 28 درجه سانتیگراد بمدت 4 روز کشت داده شدند و وجود آفلاتوکسین b1 بصورت لکه های فلورسانس آبی رنگ کروماتوگرافی لایه نازک (tlc) زیر نور uv مشاهده شد. مقادیر آفلاتوکسین b1 تولید شده تحت تاثیر غلظت های مختلف مواد مورد آزمایش با استفاده از روش کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا (hplc) اندازه گیری شد. میزان بیان ژنهای aflr, ver1,nor1, nada و cypa در آسپرژیلوس فلاووس مجاور شده با غلظت های 250 و 1000 میکروگرم در میلی لیتر کورکومین و غلظت های 5/62 و 125 میلی گرم در میلی لیتر اوگنول توسط روش pcr real time بر روی rna ژنومی و با استفاده از پرایمرهای اختصاصی هر ژن بررسی شد. در تحقیق حاضر پس از مجاور سازی اسپورهای آسپرژیلوس فلاووس با کورکومین و اوگنول با غلظتهای ذکر شده در مدت 3 روز، مشخص شد که کورکومین در غلظت 500 میکروگرم در میلی لیترو اوگنول در غلظت 5/62 میکروگرم در میلی لیتر تا 50% باعث مهار رشد و کاهش تولید آفلاتوکسین در قارچ آسپرژیلوس فلاووس می گردند. نتایج حاصل از بررسی بیان ژن نشان داد که تمام ژن های مورد مطالعه در خوشه ژنی بیوسنتز آفلاتوکسین بطور قابل توجهی (log<?1.0) down regulate شده اند که به طبع آن نشان دهنده کاهش سطوح mrna می باشد که بیشترین اثر ممانعت کنندگی مربوط به ژن ver1 تحت تاثیر غلظت 125 میلی کرم در میلی لیتر اوگنول در آسپرژیلوس فلاووس بوده است و کمترین اثر ممانعت کنندگی مربوط به ژن aflr تحت تاثیر غلظت های مختلف کورکومین و اوگنول بوده است. آنالیز آماری نتایج به دست آمده در رابطه با مهارتولید آفلاتوکسین b1 با استفاده از روش آنالیز واریانس یک طرفه (anova) نشان داد که تفاوت کاهش بیان ژن در غلظت های کورکومین و اوگنول نسبت به نمونه استاندارد در بیشتر موارد در سطح کمتر از 05/0 معنی دار بوده است. نتایج حاصل از بررسی اثر سایتوتوکسیسیتی اوگنول و کورکومین روی سلول های نوروگلیا، تاثیر ضعیف اوگنول را روی فعالیت متابولیکی سلول ها نشان داد و با توجه به قدرت آنتی اکسیدانی بالای اوگنول با توجه به نتایج تست frap، مشخص شد که اوگنول ماده مناسبی برای استفاده جهت کنترل تولید آفلاتوکسین نسبت به کورکومین می باشد.

بررسی اثر سیلیمارین بر میزان فعالیت آنزیم تلومراز و میزان بیان mrna ژن کد کننده زیر واحد کاتالیتیک آنزیم تلومراز (htert) در رده سلول لوسمی انسان (k562)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده پزشکی 1391
  زهره فایزی زاده   علیرضا مصباح نمین

تلومراز یک آنزیم نسخه برداری معکوس است که تکرارهای تلومریک را با استفاده از الگوی rna خود به منظور جبران از دست دادن dna که در طی همانندسازی رخ می دهد به تلومر اضافه می کند. تلومراز از دو زیر واحد اساسی و متفاوت تشکیل شده است که یکی زیر واحد کاتالیتیک (htert) و دیگری جزء rna (terc) می باشد. فعالیت تلومراز ارتباط مستقیمی با بیان زیر واحد htert دارد که بیان آن در بسیاری از سلول های سرطانی افزایش یافته است. ارتباط میان فعالیت تلومراز و مقاومت به آپوپتوز اثبات شده است. بنابراین مهار فعالیت تلومراز یک هدف جدید و بالقوه در درمان سرطان محسوب می شود. بسیاری از ترکیبات گیاهی از طریق مهار تلومراز باعث القاء آپوپتوز می شوند. سیلیمارین مخلوط استاندارد شده فلاولیگنان های گیاه دارویی خار مریم است که اثرات قوی بر علیه انواع سلول های سرطانی دارد، اما اثر آن بر مهار فعالیت تلومراز در سلول های لوسمی k562 مطالعه نشده است. بنابراین هدف از این مطالعه بررسی مکانیسم اثر سیلیمارین در القاء آپوپتوز در رده سلول k562 با تاکید ویژه بر روی نقش آن در مهار تلومراز، میزان بیان mrna-htert و فعالیت آنزیم در بخش هسته ای (جایگاه عملکردی و فیزیولوژیک) می باشد. اثرات ضد تکثیر سیلیمارین بر روی سلول های k562 بوسیله تست mtt بررسی شد. برای اندازه گیری آپوپتوز، از رنگ آمیزی هوخست 33342 و فلوسایتومتری استفاده شد. از روش trap-elisa برای تعیین فعالیت آنزیم تلومراز استفاده گردید. بیانmrna-htert بوسیله تکنیک نیمه کمیrt-pcr تعیین شد. تیمار سلول های k562 با سیلیمارین نشان داد که سیلیماین به طور قابل توجهی رشد و تکثیر سلول ها را در یک روش وابسته به دوز و زمان (تا 48 ساعت) نسبت به سلول های کنترل کاهش می دهد (05/0>p). میزان بقا سلول های تیمار شده با غلظت 100 میکروگرم بر میلی لیتر سیلیمارین بعد از 48 ساعت، تقریباً 73 درصد نسبت به کنترل کاهش یافت (001/0>p). درصد سلول های آپوپتوزی به صورت وابسته به دوز و زمان(تا 48 ساعت) افزایش یافت. افزایش قابل توجه سلول های آپوپتوزی تا حد 56/75 درصد بعد از تیمار با غلظت 100 میکروگرم برمیلی لیتر سیلیمارین در مقایسه با گروه کنترل مشاهده گردید (001/0>p). فعالیت آنزیم تلومراز و بیان mrna-htert در مقایسه با گروه کنترل به صورت وابسته به دوز و زمان تا ساعت 48 کاهش یافت (05/0>p). تقریبا 78 درصد مهار فعالیت تلومراز و حدود 85/79 درصد کاهش در بیان mrna-htert بعد از تیمار سلول ها با غلظت 100 میکروگرم بر میلی لیتر سیلیمارین مشاهده گردید (001/0>p). فعالیت آنزیم تلومراز در بخش هسته سلول های k562 تیمار شده با سیلیمارین به صورت وابسته به دوز و زمان (تا 48 ساعت) کاهش نشان داد. فعالیت آنزیم تلومراز در هسته سلول های تیمار شده با غلظت 100 میکروگرم بر میلی لیتر در مقایسه با کنترل بیش از 95 درصد کاهش یافت. از طرف دیگر میزان فعالیت آنزیم تلومراز در سیتوپلاسم سلول های تیمار شده در مقایسه با کنترل تفاوت معنی داری نشان نداد (05/0<p). مهمترین یافته این تحقیق این بود که یک ارتباط مستقیم میان مهار فعالیت تلومراز و القاء آپوپتوز در سلول های k562 مشاهده گردید. علاوه بر این مهار فعالیت تلومراز در سلول های تیمار شده با سیلیمارین با سرکوب بیانmrna-htert همراه بود. یافته مهم دیگر حاصل از این مطالعه این بود که فعالیت آنزیم تلومراز در بخش هسته ای سلول های تیمار شده با سیلیمارین به روش وابسته به دوز کاهش نشان داد. این نتایج یک مکانیسم جدید ضد سرطانی سیلیمارین در سلول های لوسمی k562 را بیان می نماید که ممکن است پایه ای برای ایجاد درمان های ضد تلومرازی در آینده باشد.

مطالعه اثرات حفاظتی فاکتور سلول بنیادی بر سمیت کبدی ناشی از استامینوفن در موش
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1391
  محمد سجاد امامی آل آقا   عبدالامیر علامه

پاراستامول یا استامینوفن (apap) یک مسکن و ضد تب بسیار رایج در دنیا می باشد. استامینوفن در دوزهای درمانی یک داروی مفید و ایمن شناخته می شود. مصرف بیش از دوز درمانی استامینوفن سبب آسیب اکسیداتیو و نکروز کبدی می گردد که می تواند موجب مرگ شود. علاوه بر اهمیت بالینی استامینوفن، امروزه این دارو به عنوان یک داروی مدل برای بررسی کارایی ترکیبات مختلف در ممانعت یا ترمیم آسیب های کبدی مورد استفاده قرار می گیرد. هدف از این تحقیق، بررسی اثرات حفاظتی فاکتور سلول بنیادی (scf) در مقابله با سمیت کبدی استامینوفن در موش بود. به همین منظور موش های نر نژاد balb/c (8 تا 10 هفته ای ) با متوسط وزن 25 گرم، به 4 گروه تقسیم شدند. گروه کنترل که بافر pbs دریافت می کرد، گروه apap که دوزهای سمی 300 یا 450 میلی گرم از استامینوفن به ازای هر کیلوگرم وزن بدن دریافت می کرد، گروه apap+scf که 30 دقیقه پس از تزریق دوز سمی استامینوفن، مقدار 40 میکروگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن از scf را دریافت می کرد و در نهایت گروه scf که تنها مقدار 40 میکروگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن از scf را دریافت می کرد (تمامی تزریق ها درون صفاقی بود). موش ها در زمان های مختلف 1، 12 و 24 ساعت پس از تزریق استامینوفن کشته شدند و مقدار گلوتاتیون احیا (gsh)، فعالیت ویژه آنزیم های گلوتاتیون s-ترانسفراز سیتوزولی، بیان ژن آنزیم gstp1، مقدار پراکسیداسیون لیپیدها، اکسیداسیون پروتئین ها و وضعیت پاتولوژیک نمونه ها در کبد سنجش شد. همچنین مقدار پلاسمایی آلانین ترانس آمیناز، آسپارتات ترانس آمیناز، آلکالن فسفاتاز، بیلی روبین تام، کلسیم، فسفات، اوریک اسید و ظرفیت آنتی اکسیدانی پلاسما (آزمون frap)، در موش ها مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از این پایان نامه نشان داد که scf می تواند سبب تعدیل نکروز کبدی ناشی از سمیت استامینوفن شود. این در حالیست که scf نمی تواند مانع کاهش gsh و ایجاد استرس اکسیداتیو، به عنوان فرآیندهایی که سبب شروع سمیت استامینوفن می-شوند، گردد. به نظر می رسد scf اثرات حفاظتی خود را از طریق افزایش سرعت ترمیم کبدی و کاهش پیشرفت سمیت و نکروز کبدی ناشی از استامینوفن، می گذارد.

بررسی چند شکلی های ژن il2 و تغییرات سطح پلاسمایی il2 و اسید اوریک در بیماران ایرانی مبتلا به مولتی پل اسکلروز و افراد شاهد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم پایه 1391
  آیدا صیاد   رضا حاجی حسینی

بیماری مولتیپل اسکلروزیز (ms) بیماری اتوایمیون و التهابی مزمن می باشد. اکثر ژنهای درگیر در ایجاد استعداد به این بیماری، ژنهای سیستم ایمنی می باشند. در بیماریهای اتوایمیون همچون ms، یکی از مهمترین ژن های درگیر، ژنهای سیتوکین ها همچون ژن il-2 می باشد. در این تحقیق تاثیر پلی مورفیسم -631, -330 il-2 و همچنین غلظت پلاسمایی il-2 و اسید اوریک در 100 بیمار مبتلا به ms و 100 شاهد سالم همسان سازی شده ارزیابی شد. آنالیز نهایی دال بر آن بود که الل t و ژنوتایپ t/t در ناحیه -330 il-2 به طور معنی داری تاثیر مستعد کنندگی بر بیماری ms دارد. همچنین سطح اسید اوریک و اینترلوکین-2 در بیماران مبتلا به ms به طور معنی داری به ترتیب کاهش و افزایش نسبت به گروه شاهد نشان داد. البته غلظت پلاسمایی il-2 در بیماران حامل ژنوتایپ t/t 330 il-2 بطور معنی داری افزایش نشان می دهد. در نتیجه پیشنهاد می شود که شاید بتوان از این موارد بعنوان مارکری برای پیش آگهی و پیش تشخیص مولکولی بیماری ms استفاده نمود.

بررسی ارتباط بین بیان سیکلواکسیژناز2 با فاکتورهای ترمیم مولکولی در خلال تمایز هپاتوسیتها از سلول های بنیادی مزانشیمی مشتق از خون بند ناف انسان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1392
  صفورا خواجه نیازی   عبدالامیر علامه

چکیده: تمایز سلول های بنیادی به رده سلولی ویژه در حضور محرکهای ویژه ای با آسیب های سلولی و مولکولی همراه می شود. تمایز سلول های بنیادی مزانشیمی نیز به هپاتوسیتهای فعال به فاکتورهای تنظیمی ویژه ای وابسته می باشد. هدف از مطالعه حاضر بررسی نقش p53 و cox-2 در تنظیم بیان هم و تولید محصولات حاصل از اکسیداسیون لیپید و پروتئین در طی تمایز سلول های بنیادی مزانشیمی مشتق از خون بند ناف به هپاتوسیتها می باشد. بدین منظور بن یاخته های مزانشیمی از خون بندناف انسان جدا شدند. این یاخته ها بعد از تعیین ویژگی به یاخته های شبه هپاتوسیتی تمایز داده شدند و به دنبال آن تأیید تمایز با روش rt-pcr برای ژنهای آلبومین، آلفافیتوپروتئین و سیتوکروم 3a4 و همچنین سنجش آلبومین ترشح شده در محیط کشت انجام شد. در طی 3 هفته که فرآیند تمایز سلول های بنیادی به سلول های شبه هپاتوسیتی انجام شد، بیان مارکرهای ویژه کبدی با افزایش سطوح تشکیل گروههای کربونیل و پراکسیدهای لیپیدی همراه شد. که این افزایش در طی تمایز معنی دار بود. بیان p53 و cox-2 در سطح mrna و پروتئین در سلول های بنیادی مزانشیمی قبل و بعد از تمایز در روزهای 7، 14 و 21 به وسیله qpcr و ایمنوسیتوشیمی بررسی شد. در طی این رساله نشان داده شد که افزایش بیان cox-2 با افزایش سرعت تکثیر سلولی، تغییرات بیوشیمیایی و مورفولوژیکی سلول های شبه هپاتوسیتی همراه شد. بیان p53 در سطح mrna و پروتئین در طی تمایز هپاتوژنیک روند کاهشی داشت و در مراحل آخر تمایز از تجمع آنها در هسته کاسته شد. مقایسه تغییرات بیان cox-2 و p53 قبل و بعد از تمایز از لحاظ آماری کاملا معنی دار بود. این نتایج ممکن است وجود یک مسیر p53-cox-2 در تنظیم تمایز هپاتوژنیک از سلول های بنیادی مزانشیمی مشتق از خون بند ناف که با تمایز وابسته به آسیب اکسیداتیو مولکولی مرتبط باشد پیشنهاد کند. کلمات کلیدی: cox-2، p53، لیپیدپراکسیداسیون، هپاتوسیت ها، تمایز، گروههای کربونیل، بن یاخته، qpcr

بررسی رابطه میان سیستم ترمیم-آسیب dna با میزان گونه های فعال اکسیژن (ros) و بیان رسپتور هسته ای (ppar-alpha (peroxisome proliferators-activated receptor در خلال تمایز هپاتوسیت ها از سلولهای بنیادی مزانشیمی مشتق از خون بندناف.
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1392
  شهناز اسماعیلی   عبدالامیر علامه

بند ناف منشاء غنی از سلول های بنیادی مزانشیمی (mscs) است که می تواند در درمان های سلولی، از جمله بیماری های کبدی کاربرد بالینی داشته باشد. علیرغم موفقیت در تمایز سلول های بنیادی بالغ به سلول های شبه هپاتوسیت که از نظر متابولیکی و بیوشیمایی فعال هستند، اطلاعات ما در مورد آسیب اکسیداتیو dna احتمالی در این سلول ها اندک است. لذا هدف از این مطالعه بررسی آسیب اکسیداتیو dna ناشی از گونه های فعال اکسیژن reactive oxygen species (ros) در سلول های مزانشیمی در قبل و بعد از القاء تمایز کبدی است. در این مطالعه سلول های بنیادی مزانشیمی از خون و ژله وارتون بند ناف جدا شده و پس از تایید با استفاده از روش فلوسایتومتری، با استفاده از محیط کشت dulbecco’s modification of eagle’s medium (dmem) حاوی فاکتور رشد هپاتوسیتی (hgf)، فاکتور رشد فیبروبلاستی (fgf-4)، دگزامتازون و آنکواستاتین m (osm) به سلول های شبه هپاتوسیت تمایز داده شدند. بعد از تایید تمایز سلول های بنیادی مزانشیمی به سلول های شبه هپاتوسیت که با روش های reverse-transcriptase-polymerase chain reaction (rt-pcr) و immunocytochemistry (icc) انجام شد، میزان تولید 8-oh-dg ( به عنوان مارکر اسکیداتیو dna) در سلول های شبه هپاتوسیت در روز های 10، 20 و 30 تمایزی و در سلول های تمایز نیافته (روز 0 تمایزی) مورد بررسی قرار گرفت. همچنین میزان بیان رسپتور هسته ای (ppar-?) peroxisome proliferators- activated receptors و پروتئین (atm) ataxia-telangiectasia mutated، که با سیستم ردوکس داخل سلولی مرتبط هستند، در طول تمایز کبدی با روش های icc و real-time pcr در سلول های مذکور مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان دادند که میزان ros داخل سلولی در سلول های شبه هپاتوسیت در طول تمایز کبدی دچار تغییر می شود و میزان ros در سلول های مزانشیمی تمایز نیافته بیشتر از سلول های شبه هپاتوسیت است. همچنین میزان تولید 8-oh-dg و میزان بیان ppar-? و atm هم در روز 30 تمایزی کاهش یافتند. این نتایج نشان می دهند که بیان پروتئین های ppar-? و atm با بیان آلبومین که شاخص بلوغ سلول های شبه هپاتوسیت است، رابطه معکوس دارند. از طرفی القاء کبدی با کاهش تولید 8-oh-dg همراه است، که نشان می دهد القاء تمایز کبدی با استفاده از روش های تمایزی معمول، با ریسک آسیب اکسیداتیو dna در سلول های شبه هپاتوسیت همراه نیست.

بررسی میزان ویروس پاپیلوما در بافت سرطانی سلولهای مخاطی حفره دهان و مقایسه عفونت در افراد سالم و بیمار
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1393
  فاطمه رضایی   مهرداد روانشاد

مقدمه: پاپیلوما ویروس ها ویروس های کوچکی هستند،که در هسته سلولهای اپی تلیال سنگفرشی تکثیر می یابند. پاپیلوماویروس ها طیف گسترده ای از بیماری را ایجاد می کنند. از جمله بیماری هایی که توسط این ویروس ها ایجاد می شود عبارتند از عفونت های پوستی و عفونت های حفره دهانی و عفونت های مجاری تنفسی و غیره را ایجاد می کنند. سرطان دهان یک مشکل بهداشتی جهان و بیماری شایع درحال افزایش می باشد. این بیماری خیلی نگران کننده است و شیوع سرطان دهان روز به روز در حال افزایش می باشد. تشخیص به موقع سرطان دهان باعث پیشگیری از این بیماری می شود.هدف: شناسایی و ردیابی ویروس پاپیلوما در افراد مبتلا به سرطان سلولهای مخاطی حفره دهان مواد و روشها: در این پژوهش از 50 نفر فرد بیمار و 10 نفر فرد سالم به عنوان شاهد نمونه گیری انجام شد بعد استخراج dna نمونه ها با روش دستی فنل-کلروفرم، سپس پرایمرهای برای تکثیر e6 یا e7 با روش oligo 7 وalleleid 6 و mega 4 طراحی نمودیم. سپس پرایمرهای مورد نظر با کنترل مثبت با روش pcr set up نمودیم. در مرحله بعد برای تعیین حساسیت روش pcr، قطعات تکثیر شده مربوط به تیپ های پاپیلوماویروس های 16،18،11و6 را درون t/a وکتورکلون کرده و سپس درون باکتریtop10 ترانسفورم نمودیم و پس از انجام کلنی pcr و تایید حضور قطعه مورد نظر در کلنی اقدام به تخلیص پلاسمید با استفاده از کیت mini prep نمودیم. پس از محاسبه مقدار غلظت پلاسمید اقدام به تهیه serial dilution از وکتور های مورد نظر کردیم ،تا آخرین رقتی که انجام pcr بر روی آن همراه با مشاهده باند بر روی ژل می شد به عنوان آستانه یا حساسیت تست در نظر گرفته شد سپس تمام نمونه های بیماران با pcr از لحاظ وجود پاپیلوما ویروسهای 16،18،11 و6 به صورت جداگانه مورد آزمایش قرار گرفت. سپس با روش real time pcr تیتر ویروسی 50 نمونه را بدست آوردیم. نتایج: از مجموع 50 بیمار که سرطان دهان داشتند در این پژوهش از لحاظ وجود پاپیلوما ویروسهای 16،18،11 و6 مورد ارزیابی قرار گرفتند که از این 50 نفر 8نفر hpv11 مثبت و 10 نفر hpv18 مثبت بودند. تمام 10 نفر گروه کنترل از نظر hpv منفی بودند. نتیجه گیری: در این مطالعه حضور dna پاپیلوما ویروسهای 16،18،11 و 6 در بافت های سرطان دهان با روش real-time pcr مورد شناسایی قرار گرفت. و ارتباط احتمالی عفونت ویروس پاپیلومای انسانی در بروز و تکامل بدخیمی های دهان مورد تایید قرار گرفت. واژگان کلیدی:پاپیلوما ویروس ها ، سرطان دهان ،real-time pcr

بررسی بیان ژن ترمیم dna (ogg1)، میزان باز اکسید شده 8-oxoguanine در نمونه بیوپسی بافت و فاکتورهای آنتی اکسیداتیو در نمونه خون وریدی افراد مبتلا به سرطان حفره دهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1394
  آذین حمیداوی اصل   عبدالامیر علامه

سرطان حفره دهان یکی از 10 سرطان کشنده در جهان می باشد. شیوع سرطان حفره دهان (oscc) در کشورهای در حال توسعه روند رو به رشدی دارد. استفاده از مارکر های مولکولی جهت تشخیص اولیه و به هنگام این سرطان بسیار حائز اهمیت می باشد. عوامل محیطی از فاکتور های مهم در بروز سرطان حفره دهان محسوب می شوند. این عوامل سبب آسیب به dna و ایجاد جهش می گردند. هدف از این مطالعه مقایسه بیان ژن ترمیمی dna، ژن8 -اگزوگوانین dnaگلیکوزیلاز (ogg1) ، میزان باز اکسید شده 8 اگزو-7و8دی هیدروگوانین(8-ohdg )و ظرفیت آنتی اکسیدان تام پلاسما بین افراد مبتلا به سرطان حفره دهان (oscc) و افراد به ظاهر سالم می باشد. بدین منظور 40 نمونه بیوپسی تومورحفره دهان و خون وریدی ازافراد مبتلا به سرطان حفره دهان و 35 نمونه بافت لثه و خون وریدی از افراد به ظاهر سالم جمع آوری گردید.

بررسی تغییرات بیان پروتئینی بتا-کاتنین و گیرنده فاکتور رشد سلولهای آندوتلیال (vegfr2) در مسیر تمایزی شبکه مویرگی تشکیل یافته از سلولهای بنیادی مزانشیمی مغز استخوان انسان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1380
  مریم جزایری   عبدالامیر علامه

چکیده ندارد.

اثر سلنیوم بر میزان گونه های واکنش گر اکسیژنی حاصل از کشت فولیکول های پره آنترال تخمدان های انجماد شیشه ای شده موش با دو روش رایج و پوشش مستقیم
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1388
  علی عابدالهی   مژده صالح نیا

تغییر شرایط فیزیکی و شیمیایی بافت تخمدانی و عملکردی آن در طی پروسه انجمادی و بلوغ آزمایشگاهی موجب اکسیداتیو استرس می شود. برای جلوگیری از تشکیل اکسیداتیو استرس، آنتی اکسیدان استفاده می شود و سلنیوم به عنوان بخش ضروری تعدادی از آنتی اکسیدان های آنزیمی شناخته شده است. اندازه گیری گونه های واکنش گر اکسیژنی و ظرفیت آنتی اکسیدان کل ابزار مفید برای ارزیابی شرایط کشت است. تخمدان های موش nmari 14-12 روزه پس از جمع آوری برای گروه های آزمایشی زیر بکار گرفته شدند: آزمایش اول : مقایسه انجماد شیشه ای پوشش مستقیم با استفاده از غلظت های 4 ، 6 و 8 مول با انجماد شیشه ای رایج و برای هر گروه تست سمیت مربوطه در نظر گرفته شد. پس از انجماد – ذوب درصد زنده ماندن فولیکول های پره آنترال جدا شده، مورفولوژی و فراساختاری تخمدان ها مطالعه شد. آزمایش دوم : فولیکول های پره آنترال جدا شده در tcm199 در حضور غلظت های مختلف سدیم سلنیت (0 ، 5 ، 10 و 15 نانوگرم بر میلی لیتر) و سرم آلبومین گاوی (3 میلی گرم بر میلی لیتر) و یا سرم جنین گاوی (5 درصد) کشت شدند و سپس القاء تخمک گذاری با 5/1 واحد بر میلی لیتر گنادوتروپین جفتی صورت پذیرفت. درصد زنده ماندن، قطر فولیکول ها و تشکیل آنتروم و همچنین قطر و تکوین تخمک ها و تکوین جنینی ارزیابی شد. آزمایش سوم : میزان ros تولید شده در فولیکول های پره آنترال جدا شده از تخمدان منجمد شده و نشده پس از 0 ، 12 ، 24، 48 ، 72 و 96 ساعت کشت در حضور غلظت های مختلف سدیم سلنیت ارزیابی شد. همچنین ظرفیت آنتی اکسیدان کل و میزان فعالیت گلوتاتیون پراکسیداز بررسی شد. نتایج آزمایش اول نشان داد که میزان زنده ماندن و مورفولوژی طبیعی فولیکول های اولیه و پره آنترال حاصل از گروه انجمادی رایج بالاتر از گروه حاصل از پوشش مستقیم بود (p<0.001) و ساختار فولیکول ها در گروه انجمادی رایج مشابه گروه غیرانجمادی کاملاً حفظ شده بود، اما تعدادی علائم دژنراسیون در فولیکول های حاصل از گروه انجمادی پوشش مستقیم مشاهده شد.نتایج آزمایش دوم نشان داد که میزان زنده ماندن فولیکول های کشت شده در حضور سرم جنین گاوی و غلظت های 5 و 10 نانوگرم بر میلی لیتر سدیم سلنیت (به ترتیب 23/88 و 83/90 درصد) بالاتر از گروه های دیگر بود (به ترتیب p<0.05 و p<0.001).میانگین قطر فولیکول ها (58/15 ± 84/199 میکرومتر) و درصد تخمک های متافاز دوم (08/33 درصد) در فولیکول های کشت شده در حضور سرم جنین گاوی و غلظت 10 نانوگرم بر میلی لیتر سدیم سلنیت بالاتر بود.نتایج آزمایش سوم نشان داد که تولید گونه های واکنش گر اکسیژنی در فولیکول های پره آنترال حاصل از تخمدان منجمد شده و نشده پس از 24 ساعت کشت افزایش یافت و ظرفیت آنتی اکسیدان کل و فعالیت گلوتاتیون پراکسیداز وابسته به سلنیوم کاهش یافت (p<0.005) ، در حالیکه در حضور سدیم سلنیت میزان گونه های واکنش گر اکسیژنی کاهش و فعالیت گلوتاتیون پراکسیداز وابسته به سلنیوم و ظرفیت آنتی اکسیدان کل پس از 96 ساعت کشت این فولیکول ها افزایش یافت و تفاوت معنی داری بین فولیکول های پره آنترال حاصل از تخمدان منجمد شده و نشده مشاهده نشد. میزان گونه های واکنش گر اکسیژنی در فولیکول های پره آنترال کشت شده ارتباط منفی با ظرفیت آنتی اکسیدان کل و فعالیت گلوتاتیون پراکسیداز داشت. به طور کلی نتایج نشان داد که فولیکول های کشت شده در حضور سرم جنین گاوی و غلظت 10 نانوگرم بر میلی لیتر سدیم سلنیت، بلوغ و رشد بهتری داشتند و این اثرات با کاهش میزان گونه های واکنش گر اکسیژنی تولید شده و یا افزایش فعالیت گلوتاتیون پراکسیداز و ظرفیت آنتی اکسیدان کل در طی کشت مداخله می شود

نقش حفاظتی کاتالاز و گلوتاتیون در مقابل پراکسیداسیون چربیها در اریتروسیت های بیماران مبتلا به آنمی فقر آهن و بتا تالاسمی ماژور
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1377
  سعید غفرانی   عبدالامیر علامه

پراکسیداسیون لیپیدها علت اصلی آسیب به غشاء سلولی که میتواند منجر به مرگ سلولی گردد. رادیکالهای واکنشگرا تولید شده در غشاء میتواند آغازگر واکنشهای زنجیره ای اکسیداسیون اسیدهای چرب غیراشباع در غشاء گردد. تشکیل محصولاتی چون هیدروپراکسیدها از طریق واکنشهای رادیکالی میتواند باعث تغییر در مولکولهای غشاء سلولی و بعضا تخریب آنها گردد. اریتروسیتهای بدست آمده از افراد نرمال و بعضی از بیماران واکنشهای متفاوتی را نسبت به آسیبهای ناشی از پراکسیداسیون چربیها از خود نشان میدهند. این تفاوتها را میتوان به کارآیی فعالیت آنتی اکسیدانی سلولها نسبت داد. در مطالعه حاضر میزان پراکسیداسیون چربیها و نیز تغییر در سیستم آنتی اکسیدانی در گلبولهای قرمز بدست آمده از بیماران بتا تالاسمی ماژور و آنمی فقر آهن با گروههای شاهد (تعداد 30 نفر از هر گروه) با هم مقایسه شدند. میزان پراکسیداسیون چربیها با استفاده از معرف تیوباربیتوریک اسید اندازه گیری شد. انکوباسیون گلبولهای قرمز در حضور آب اکسیژنه نشان داد که غلظت محصول پراکسیداسیون چربیها یعنی مالونالدهید در سلولهای افراد بیمار نسبت به افراد نرمال بیشتر است . افزایش پراکسیداسیون چربیها در گلبولهای قرمز بیماران بتا تالاسمی و آنمی فقر آهن بترتیب 43 درصد و 22 درصد نسبت به گروه شاهد است . ارتباط بین تشکیل پراکسیداسیون و فعالیت آنتی اکسیدانی در سیستم invitro در حضور و در غیاب آنتی اکسیدانهایی نظیر آلبومین و آلفاتوکوفرول مورد بررسی قرار گرفت . فعالیت کاتالاز و میزان گلوتاتیون بترتیب در گلبولهای قرمز بیماران آنمی فقر آهن و بتا تالاسمی ماژور نسبت به گروههای شاهد کمتر است .

بررسی تاثیر القا کنندگان گلوتاتیون ‏‎-s‎‏ ترانسفراز سیتوزولی کبد و کلیه راتهای جوان در تشکیل کونژو گه استامینوفن با گلوتاتیون
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1380
  نازی آقاعلیخانی   عبدالامیر علامه

استامینوفن با عنوان یک داروی ضد درد و ضد تب مصرف می شود. استامینوفن بطور عمده از طریق کونژوگاسیون با گلوکورونیک اسید و سولفات متابولیزه می شود.

مقایسه نقش گلوتاتیون پراکسیداز و کاتالاز در حفاظت از گلوبولهای قرمز در برابر پر اکسید هیدروژن در کودکان نرمال و مبتلا به کمبود گلوکز -6- فسفات دهیدروژناز
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1380
  آرزو دریادل   عبدالامیر علامه

کمبود آنزیم گلوکز -6-فسفات دهیدروژناز ‏‎(g6pd)‎‏ عمومی ترین نقص آنزیمی در انسان می باشد. توارث این آنزیم نهفته و وابسته به جنس است. بیماری فاویسم به دسته ای از افراد مبتلا به کمبود ‏‎g6pd‎‏ اطلاق می شود که در مقابل برخی ترکیبات گیاه باقلا دارای حساسیت می باشند. بیماران آنمی همولیتیک و یرقان نوزادی نیز دو دسته عمده مبتلا به کمبود این آنزیم می باشند. آسیب پذیری گلبول های قرمز این بیماران در برابر عوامل اکسیدان اگزوژن نسبت به افراد نرمال بیشتر است. در این تحقیق دو هدف عمده پیگیری می شود: 1-بررسی سیستم حفاظتی گلبول های قرمز این افراد در برابر عامل اکسیدان ‏‎h2o2‎‏ در ‏‎in vitro‎‏ 2-پیگیری تغغیرات پراکسیداسیون لیپیدی و آنزیم های دفاعی در این بیماران. به منظور ارزیابی حساسیت گلبول های قرمز این گونه افراد، چهارگروه نوزادان هایپربیلی روبین، نوزادان هاپیربیلی روین به همراه کمبود آنزیم ‏‎g6pd‎‏ و گروه کودکان مبتلا به فاویسم و گروه کودکان شاهد انتخاب شدند تا پارامترهای حفاظتی گلبول ها و نیز مقاومت آنها در برابر عوامل اکسیدان اگزوژن در ‏‎in vitro‎‏ ارزیابی گردد. ابتدا پراکسیداز و گلوتاتیون احیای ‏‎(gsh)‎‏ اریتروسیت های این دسته از افراد مورد بررسی قرار گرفته و با گروه شاهد مقایسه شد. محصول عمده پراکسیداسیون لیپیدی یعنی مالون دی آلدئید ‏‎(mda)‎‏ در حضور ‏‎h2o2‎‏ در افراد مبتلا به فاویسم 44 درصد در مقایسه با گروه شاهد افزایش نشان می دهد ‏‎(p<0/05)‎‏. آنزیم های کاتالاز و گلوتاتیون پراکسیداز اریتروسیتی در حین حمله بیماری فاویسم به ترتیب 12 درصد و 16 درصد در مقایسه با گروه شاهد افزایش فعالیت نشان دادند. میزان ‏‎gsh‎‏ خون تام در کودکان فاویسمی نسبت به گروه شاهد تغییر نشان نمی دهد. آنزیم های کاتالازوگلوتاتیون پراکسیداز اریتروسیتی نوزادان گروه اول نسبت به گروه دوم به ترتیب 20 درصد و 6 درصد کاهش فعالیت نشان دادند که کاهش فعالیت آنزیم کاتالاز معنی دار است ‏‎(p<0/05)‎‏. در این مطالعه اینکه نوزادان گروه اول در خلال سه ماهه ابتدای تولد از لحاظ سیستم دفاعی گلبول های قرمز و ارزیابی میزان پراکسیداسیون لیپیدی پیگیری شدندو میزان پراکسیداسیون لیپیدی، فعالیت آنزیم های کاتالاز و گلوتاتیون پراکسیداز در اریتروسیت ها و ‏‎gsh‎‏ خون تام سه ماه پس از تولد نسبت به ابتدای تولد به ترتیب 39، 14، 31 و 46 درصد کاهش یافتند، که از میان آنها کاهش پراکسیداسیون لیپیدی و کاهش میزان ‏‎gsh‎‏ معنی دار است ‏‎(p<0/05)‎‏ عدم کارایی پارامترهای حفاظتی گلبول های قرمز نظیر آنزیم های کاتالاز و گلوتاتیون پراکسیداز و میزان کم ‏‎gsh‎‏ درنوزادان در ابتدای تولد می تواند نقش مهمی در بالا رفتن بیلی روبین پلاسما و یرقان نوزادی داشته باشند. اریتروسیت های بدست آمده از کودکان مبتلا به فاویسم حساسیت بیشتری در برابر عوامل اکسیدان در مقایسه با گروه شاهد نشان می دهند. پیگیری نوزادان گروه اول نشان داد که در هنگام حمله بیماری و اوج شدت زردی سیستم حفاظتی گلبول های قرمز در پاسخ به اوج استرس اکسیداتیو موقتا افزایش فعالیت می یابد و پراکسیداسیون لیپیدی نیز حداکثر است و بعد از اوج شدت زردی فعالیت سیستم حفاظتی کاهش می یابد به طوری که همواره فعالیت آن کمتر از میزان نرمال است که این نوزادان را نسبت به عوامل اکسیدان آسیب پذیر می نماید.

پاسخ گلوتاتیون ‏‎-s‎‏ ترانسفراز سیتوزولی مغز موش صحرایی شیر خوار به اثرات تجویز تئوفیلین
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1380
  براتعلی مشکانی   عبدالامیر علامه

آنزیم گلوتاتیون ‏‎-s‎‏ ترانسفراز‏‎(gst)‎‏ نقش بسیار مهمی در کونژوگاسیون مواد سمی و بیگانه با گلوتاتیون دارد که اولین مرحله در مسیر سمزدایی مرکاپتوریک اسید محسوب می شود. علاوه بر آن برخی کلاسها این آنزیم از جمله ‏‎gst-a‎‏ خاصیت گلوتاتیون - پراکسیدازی داشته مصرف گلوتاتیون احیا و به حفاظت سلولها در برابر واکنشهای اکسیداتیو کمک می کنند. تئوفیلین دارویی است که در درمان آسم مصرف گسترده ای دارد. مطالعات گذشته نشان داده است که تجویز دوزهای بالاتز از 50 میلی گرم بر کیلوگرم تئوفیلین باعث کاهش غلظت (‏‎gsh‎‏ و افزایش اکسیداسیون چربیها در کبد رتهای بالغ می شود. در این مطالعه تئوفیلین با دوز 50 میلی گرم بر کیلوگرم به هر دو گروه سنی رتهای بالغ و نوزاد تجویز شد. نمونه برداری در مغز حیوانات در فواصل 4، 8، 12، 16، 20 و 24 ساعت پس از تزریق دارو انجام شد. پس از تهیه سینوزول بافت، غلظت پروتئین و ‏‎gsh‎‏، فعالیت (gst) سیتوزولی و میکروزومی اندازه گیری شد. در مرحله بعد آنزیم (gst) سیتوزوولی با روش افینیتی کروماتوگرافی تخلیص و الگوی الکتروفورزی آنها بر روی ژل پلی اکریل آمید بررسی شد. نتایج حاصل نشان می دهد که 16 - 12 ساعت پس از تجویز تئوفیلین، در مغز نوزادان فعایت ویژه (gst) سیتوزولی تا دو برابر و (gst) میکروزومی تا 4 برابر مقدار هریک در گروه شاهد نوزادان افزایش می یابد و در همین زمان غلظت ‏‎gsh‎‏ به حداقل مقدار رسیده و سپس افزایش می یابد. اما فعالیت ویژه (gst) سیتوزولی و میکروزومی در مغز بالغین تغییر معنی داری را نشان نمی دهد. غلظت ‏‎gsh‎‏ در مغز بالغین 4 ساعت پس از تجویز تئوفیلین کاهش یافته ولی پس از 8 ساعت بازسازی می شود. در الگوی الکتروفورزی، کاهش ‏‎gst-n‎‏ و افزایش ‏‎gst-a‎‏ را در هر دو گروه سنی رتهای نوزاد و بالغ دیده می شود. با توجه به نقش ‏‎gst-a‎‏ وgst میکروزومی و ‏‎gsh‎‏ در خنثی کردن ارات ناشی از واکنشهای اکسیداتیو استرس، می توان نتیجه گرفت که این تغییرات به منظور مقایسه سلولها با اثرات اکسیداتیو ناشی تجویز تئوفیلین باشد. این تغییرات در مغز نوزادان شدیدتر بوده و علاوه بر تغییر الگوی ایزوآنزیمی، فعالیت ویژه آنزیم نیز افزایش می یابد که نشان دهنده القاپذیری برخی از ایزوآنزیمهای (gst) متناسب با نیازهای سلول برای سمزدایی و مقابله با آسیبهای سلولی است.