نام پژوهشگر: سلمان رحیمی

بایزید بسطامی در متون عرفانی تا قرت هشتم و تدوین فرهنگ اقوال بایزید
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی - پژوهشکده ادبیات 1392
  سلمان رحیمی   تقی پور نامداریان

بایزید بسطامی از بزرگترین عارفان قرون دوم و سوم است که هر کس آشنایی اندکی با تاریخ و مبانی عرفان اسلامی و ایرانی داشته باشد نام وی را شنیده است. عارفانی که معاصر با بایزید بوده اند همچون ذوالنّون مصری،یحیی بن معاذ رازی، سهل بن عبدالله تستری و احمد بن خضرویه بلخی به عظمت مقام او اعتراف داشته اند و حکایات و مراوداتی که درباره این افراد با بایزید نقل کرده اند همه نشان از یرزگی مرتبه و منزلت بایزید در نزد این عارفان بزرگ است. پس از وفاتش نیز همه بزرگان امثال جنید و شبلی تا ابوالحسن خرقانی و ابوسعید ابوالخیر و محمد غزالی و نیز شاعران عارف همچون عطار و مولوی با عظمت هر چه تمام تر از او یاد کرده اند و به ذکر اقوال و حکایات از وی و درباره وی پرداخته اند، و این همه نشان از اهمیت اقوال بایزید و برجستگی جایگاه او در حوزه اندیشه های عرفانی است. در این پژوهش برآنیم که اقوال و حکایات مربوط به این عارف بزرگ را که در متون عرفانی از قرن سوم تا ابتدای قرن هشتم آورده شده است جمع آوریم و تغییر و تحولاتی که در طی این مدت در سخنان و حکایات مربوط به وی پدید آمده است بررسی و در خلال این سخنان به اندیشه های اصلی بایزید و مبانی فکری و نظرگاه های عرفانیش پی ببریم. اندیشه فنا و در وجود حق گم شدن و درنهایت یگانگی با حق از شاکله های اصلی مبانی فکری بایزید است. سکر وبی خویشی و حیرت از دیگر حالات و مقامات بایزید است که منجر به بیان شطحیات و سخنان به ظاهر کفر آمیز از وی شده است. وقتی این سخنان و حکایات را با توجه به سیر تاریخی که گویندگان مختلف آنها را نقل کرده اند بررسی می کنیم میبینیم که اصلی ترین و اصیل ترین سخنان بایزید در اولین کتاب های عرفانی همچون اللمع ابی نصر سراج، طبقات الصوفیه سلمی، حلیه الاولیا ابونعیم اصفهانی و از همه مهمتر کتاب النور محمد سهلگی که مختص بایزید نوشته شده است، آورده شده است.