نام پژوهشگر: مسعود مشهدی اکبر بوجار
کبری ثقفی احمد اصغر زاده
چکیده: پژوهش حاضر با هدف بررسی راهکارهای بیولوژیک در کاهش اثرات منفی شوری بر گیاه گندم به بررسی جنس و ترکیب تعدادی از سویه های باکتریایی در دو رقم مقاوم(کویر) و حساس(قدس) گیاه گندم پرداخته است. به این منظور آزمایشی بر مبنای فاکتوریل در قالب طرح پایه کاملا تصادفی درسه تکرار و هفتاد و دو تیمار در دو شرایط جداگانه آزمایشگاهی(آزمایش جوانه زنی) و گلخانه ای (بررسی اثرات مورفولوژیکی، فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی) در شرایط شور برای هریک از ارقام به طور جداگانه و در شرایط کاملا یکسان انجام شد. فاکتوراول: فاکتور شوری در سه سطح (شاهد:آب شهر) 00335/0، 6 و 12 دسی زیمنس بر متر که با استفاده از نمک های nacl و cacl2 با نسبت اکی والانی یکسان تهیه شد. فاکتوردوم، فاکتور باکتری با 8 تیمارکه عبارتند از تلقیح بذر با مایه تلقیح باکتری های 1-ازتوباکتر کروکوکوم(az) (strain 5)2- آزوسپیریلوم لیپوفروم (strain of) (as) 3-سودوموناس فلورسنس (ps) (strain 169) به صورت ساده (با یک باکتری) و (تلفیقی با دو باکتری ومجموع باکتری ها)و بذرهای بدون تلقیح به عنوان شاهد آزمایش (جمعا هشت تیمار) به صورت 1- az:2- as3- ps4- az+as5- az+ps،6- as+ps 7- az+as+ps و8-.بدون تلقیح)شاهد ( استفاده شد. آنالیز واریانس صفات بررسی شده در آزمایش جوانه زنی و گلخانه ای، نشان دادکه تنش شوری منجر به کاهش میزان جوانه زنی بذور و رشد گیاهچه ها در هر دو رقم گردید. افزایش غلظت نمک همچنین با تاثیر بر پارامترهای فیزیولوژیکی و بیو شیمیایی، اثرات بازدارندگی خود را بر رشد گیاهان اعمال نمود. تیمارهای باکتریایی دارای تاثیر مثبت و معنی دار بر کلیه صفات مورد بررسی بوده اند. به طوریکه تیمارهای ترکیبی از چند جنس باکتری نسبت به تیمارهای تکی سهم بیشتری در افزایش پارامترها داشته اند. برهمکنش معنی داری بین سطوح مختلف شوری و باکتریها مشاهده شد به این معنا که پاسخ رشدی گیاهان تحت تاثیر توام شوری و باکتری متفاوت بود. به طوریکه در شرایط شور تلقیح بذور با باکتری از راه افزایش نرخ و سرعت جوانه زنی افزایش مقدار کلروفیل، افزایش مقدار آب نسبی برگ، افزایش مقدار پرولین و دخالت در سیستم دفاعی آنتی اکسیدانتی و... باعث تعدیل اثرات زیانبار ناشی از تنش شوری می شدند. نتایج مقایسه میانگین بین دو رقم مورد بررسی در سطوح مختلف شوری نیز موید تفاوت ارقام از نظر میزان تحمل به شوری می باشد. کلمات کلیدی:گندم- تنش شوری-باکتری محرک رشد-آزوسپریلوم-ازتو باکتر-سودوموناس
شهربانو حیدری سورشجانی اکبر فرقانی
گیاه پالایی یا استفاده از گیاهان انباشت کننده برای برداشت فلز از خاک، روشی امید بخش در پاکسازی آلاینده ها از خاک می باشد که کارایی آن با افزایش حلالیت فلزات از طریق اضافه کردن عوامل متحرک کننده آن ها می تواند افزایش یابد. هدف این تحقیق مقایسه کارایی دو کلات eida و dtpa و هم چنین کوددامی در افزایش جذب و انتقال فلزات سرب و کادمیوم در گیاه گوجه فرنگی به منظور برداشت این فلزات از خاک آلوده می باشد. این تحقیق در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه گیلان، در سه تکرار در قالب طرح فاکتوریل در پایه کاملآ تصادفی در گلدان های پلاستیکی برای گیاه گوجه فرنگی اجرا شد. در طول مدت رشد، گیاهان با آب مقطر آبیاری شدند. پس از رشد گیاهان، ساقه، برگ ، میوه و ریشه به طور جداگانه برداشت شدند. در نمونه های خاک غلظت فلز قابل استخراج باdtpa و غلظت فلز کل اندازه گیری شد. نمونه-های ریشه و اندام هوایی گیاه، خشک و غلظت فلزات مورد مطالعه در آن ها اندازه گیری شد، هم چنین شاخص های تجمع زیستی، انتقال و کارایی گیاه پالایی نیز محاسبه گردید. نتایج نشان داد کاربرد کلات ها در سطوح مختلف باعث کاهش معنی دار غلظت باقی مانده سرب و کادمیوم کل در خاک نسبت به شاهد شده است. اثر برهم کنش تیمارهای به کاربرده شده در جذب سرب و کادمیوم توسط میوه، ساقه ، برگ ، ریشه ، کارایی گیاه پالایی و شاخص تجمع زیستی اندام های هوایی وریشه( به جز سطح صفر کادمیوم) در تمامی سطوح سرب و کادمیوم نسبت به شاهد تفاوت معنی داری نشان داده-اند. در بین کلات ها بیشترین تاثیر را در جذب سرب و کادمیوم eida نشان داده است. بر هم کنش سرب و کلات بر روی شاخص انتقال تفاوت معنی داری نسبت به شاهد نشان ندادند. اما برهم کنش کادمیوم و کلات افزایش معنی داری در شاخص انتقال را نسبت به شاهد نشان داده اند. اثر برهم کنش سرب و کلات تاثیر معنی داری در کاهش عملکرد میوه و اثر برهم کنش کلات و کادمیوم تاثیر معنی داری بر کاهش عملکرد میوه و برگ داشته است.بر هم کنش سرب و کلات تاثیری بر خواص مورفولوژیکی گیاه و ph نشان نداده در حالی که برهم کنش کادمیوم و کلات تاثیر معنی داری بر خواص شیمیایی خاک داشته است.
نگار نوری وحید عبدوسی
یکی از عمده ترین مشکلات پس از برداشت گل شاخه بریده آلسترومریا، زرد شدن زود هنگام برگ آن است که سبب شده تا این گل از ماندگاری و دوام کمتری برخوردار گردد. گل های شاخه بریده آلسترومریا دارای عمر گلدانی نسبتا بالایی هستند اما زردشدگی برگ های آن اولین عامل مهم برای کاهش کیفیت، بازارپسندی و ارزش اقتصادی است. در این پژوهش تاثیر تنظیم کننده های رشد گیاهی، اسید جیبرلیک و بنزیل آدنین به همراه ماده آنتی باکتریال نانوسیلور در گل های بریده آلسترومریا رقم "mayfair" به منظور افزایش طول عمر و کیفیت گل مورد بررسی قرار گرفتند. بدین منظور در این آزمایش گل های شاخه بریده آلسترومریا پس از برداشت از گلخانه و انتقال به آزمایشگاه به مدت 24 ساعت تحت تاثیر تیمار های اسیدجیبرلیک با غلظت های ppm25، 50، 100 و بنزیل آدنین با غلظت های ppm 10، 30 و 50 قرار گرفتند. سپس نمونه ها تا پایان آزمایش، به مدت 16 روز، در محلول آنتی باکتریال نانوسیلور با غلظت ppm2 و ساکارز 4? نگهداری شدند. قابل ذکر است که نمونه های شاهد نیز در محلول نانوسیلورppm2 و ساکارز 4? نگهداری شدند. در روزهای ارزیابی یعنی 0، 1، 4، 8، 12 و 16 صفات مد نظر اندازه گیری شدند که عبارتند از: طول عمر پس از برداشت، وزن تر نسبی گل، وزن خشک گل، تعداد گلچه های باز شده و درصد آنها، درصد ثبات غشاء سلولی، میزان کلروفیل برگ، میزان کارتنوئید گلبرگ، میزان آنتوسیانین، میزان آنزیم سوپراکسیددسموتاز، میزان آنزیم گلوتاتیون ریداکتاز، میزان آنزیم لیپوکسیژناز، میزان آنزیم acc- اکسیداز. نتایج نشان داد اسیدجیبرلیک و بنزیل آدنین به همراه محلول نگهدارنده نانوسیلور و ساکارز باعث شد طول عمر گل های شاخه بریده به 14 تا 16 روز برسد در حالیکه نمونه های شاهد (نانوسیلورppm2 و ساکارز 4?) 8 روز ماندگاری داشتند. اسیدجیبرلیک باعث افزایش وزن تر، وزن خشک، تعداد گلچه های باز شده و درصد آنها و شاخص ثبات غشاء شد. همچنین از زردی برگ و کاهش کلروفیل ممانعت کرد. تیمار بنزیل آدنین برروی وزن خشک، شاخص ثبات غشاء و میزان کلروفیل تاثیر مطلوبی به جای گذاشت. ولی تیمارهای استفاده شده تاثیر معنی داری بر روی میزان آنتوسیانین نداشتند و نمونه های شاهد (نانوسیلورppm2 و ساکارز 4?) بالاترین اثر را از خود نشان دادند. تیمار های به کار برده شده باعث افزایش فعالیت آنزیم های سوپراکسید دسموتاز، گلوتاتین ریداکتاز و کاهش فعالیت لیپوکسیژناز و acc- اکسیداز برروی نمونه های برگی و گل شدند. کلمات کلیدی: آلسترومریا، اسیدجیبرلیک، بنزیل آدنین، نانوسیلور، عمر ماندگاری، آنزیم های سوپراکسیددسموتاز، گلوتاتیون ریداکتاز، لیپوکسیژناز و acc- اکسیداز
الهام ابراهیم زاده وحید عبدوسی
شوری آب و خاک از مشکلات در حال افزایش جهان است که سطح وسیعی از کشور ما را در بر می گیرد ، با توجه به روند افزایش توسعه اراضی شور و کمبود اراضی زراعی مطلوب برای کشاورزی شناسایی گیاهان مقاوم اهمیت زیادی دارد به همین منظور بررسی اثر غلظت های مختلف شوری بر روی گیاه سه ماهه حسن یوسف از یک منبع بذر انجام شد. این آزمایش بصورت کاملاً تصادفی با سه تکرار در شش سطح شوری صفر،25/0،5/0 ،75/0 ،1 و5/1 درصد مورد بررسی قرار گرفت. نتایج آماری نشان داد که اثرات شوری باعث کاهش صفات مورفولوژیکی مانند: طول ساقه، وزن خشک ساقه، طول ریشه، وزن خشک ریشه و بیوماس و کاهش صفات بیوشیمیایی مانند: گلوکز ، کلرفیل a و افزایش هورمون آبسزیک اسید ، فعالیت آنزیم های کاتالاز و سوپر اکسید دیسموتاز شد.
زینب محمدی دینا مرشدی
پساب رنگی صنایع، از جمله بخشهای آلاینده محیط زیست تلقی میگردند. 70 درصد رنگهای تجاری تولید شده رنگهای آزو هستند. اکثر این رنگها سمی و حتی سرطانزا میباشند که حذف آنها از پساب ضروری است. فرایندهای تصفیه متداول، برای رنگزدایی کامل پساب روش مناسبی نمیباشد و مستلزم صرف هزینه و زمان بالایی میباشند. روش جذب و انعقاد فرایند موثرتری برای حذف رنگها از محلولهای آبی، از نظر سادگی، کارایی بالا و اقتصادی بودن است.امروزه تحقیقات زیادی روی جاذب های جدید با بکارگیری پلیمرهای آلی طبیعی و سنتزی صورت می پذیرد. از تجمعات پروتئینی و نانوفیبریلهای پروتئینی میتوان بدلیل سازگاری با محیط زیست بعنوان یک بیوپلیمر و منعقد کننده طبیعی برای حذف رنگ از پساب صنایع استفاده کرد. در مطالعه حاضر، پس از تخلیص پروتئین لیزوزیم از سفیده تخم مرغ و القای فیبریلاسیون، نانو فیبریلهای لیزوزیمی، از نظر توانایی جذب زیستی هشت رنگ آزوی محلول، اسید رد 114، اسید رد 88، کرایزولیدین، بیسمارک براون آر، دایرکت ویولت 51، راکتیو بلک 5، راکتیو اورنج 16 و کنگورد بررسی شد. آزمونهای تعیین مشخصات پروتئین و فیبریل نشان داد که پروتئینی با درصد خلوص بالا بدست آمده و فیبریلهای آمیلوئیدی با ساختار صفحات بتا با قطر حدود 40 نانومتر تشکیل شده است. اثر دوز جاذب، ph، قدرت یونی و دمای محلول بر کارایی جذب بررسی گردید. حذف رنگها از محلول، توسط نانوفیبریلها به میزان غلظت نانوفیبریل وابسته بود اما رنگبری پایداری بالایی در دماهای متفاوت نشان می داد. ph اثر ویژه ای بر میزان رنگبری داشت و در حدود ph خنثی بهترین جذب انجام گرفت. همچنین افزایش قدرت یونی باعث کاهش رنگبری فیبریل شد. بر طبق نتایج بدست آمده، نانوفیبریلهای لیزوزیم توانایی رنگبری محلول آبی از رنگهای مورد تحقیق را داشته و می توانند بعنوان یک جاذب بیوپلیمری موثر برای حذف رنگهای آزو از پساب توسط فرایند انعقاد باشند.
روح الله کریمی احمد ارشادی
این پژوهش در قالب پنج آزمایش مجزا انجام شد. در آزمایش اول، مقاومت به سرمای 15 رقم انگور (بیدانه سفید، بیدانه قرمز، پرلت، تامسون سیدلس، تبرزه، خلیلی، ریش بابا، روبی، شاهانی، صاحبی، عسگری، فخری، گزنه ای، لعل و یاقوتی) بعد از اعمال تیمارهای سرمایی (محدوده دمایی 4- تا ?c28-) با استفاده از چهار روش (نشت یونی، آزمون تترازولیوم، قهوه ای شدن اکسایشی و سبز شدن جوانه ها پس از انجماد) طی چهار مرحله آبان، دی، اسفند و فروردین ارزیابی و ارتباط بین مقاومت به سرما و غلظت کربوهیدرات و پروتئین های محلول، پرولین، محتوای آب، فنول کل و مالون د ی آلدهید در این ارقام طی این مدت بررسی شد. در آزمایش دوم، تغییرات فصلی در مقادیر lt50، قندهای محلول (ساکاروز، گلوکز، فروکتوز و رافینوز)، نشاسته و اسید ابسیزیک جوانه در سه رقم انگور خلیلی، عسگری و پرلت طی شش مرحله در فصل خواب ارزیابی شد. در سومین آزمایش، اثر کاربرد آخر فصل سه سطح اوره (0، 1 و 2 درصد) و سه سطح سولفات پتاسیم (0، 5/1 و 3 درصد) بر تحمل یخ زدگی، ذخایر کربوهیدراتی و نیتروژنی جوانه های انگور رقم بیدانه سفید طی مرحله شروع سازگاری به سرما، سازگاری کامل و خروج از سازگاری مشخص شد. در چهارمین آزمایش، اثر کاربرد برگی غلظت های مختلف (0، 50، 100 و 200 میکرومولار) اسید ابسیزیک روی تحمل به سرما و برخی صفات فیزیولوژیک انگور رقم بیدانه سفید بررسی شد و در آزمایش پنجم، تغییرات فعالیت آنزیم های آنتی اُکسیدان (سوپراکسید دیسموتاز، کاتالاز، پراکسیداز و آسکوربات پراکسیداز) و تبادلات گازی در پاسخ به کاربرد برگی غلظت های ذکر شده اسید ابسیزیک روی انگور رقم بیدانه سفید تحت تنش سرما مورد ارزیابی قرار گرفت. در آزمایش اول بین مقاومت به سرمای برآورد شده با تمامی روش ها همبستگی بالایی مشاهده شد. بیشترین مقاومت به سرما در مرحله سازگاری کامل به سرما در دی ماه مشاهده شد.در روش نشت یونی مقاومت به سرمای ارقام در دی ماه از 13/19- (رقم یاقوتی) تا ?c82/23- (رقم خلیلی) متفاوت بود. بر اساس مقادیر lt50محاسبه شده با روش نشت یونی و آزمون تترازولیوم ارقام مورد بررسی در آزمایش اول به سه دسته مقاوم به سرما (خلیلی، فخری، شاهانی، تبرزه، بیدانه قرمز، بیدانه سفید و گزنه ای)، نیمه مقاوم (عسگری، صاحبی، ریش بابا، تامسون سیدلس و لعل،) و حساس به سرما (روبی سیدلس، پرلت و یاقوتی) گروه بندی شدند. در ارقام مقاوم به سرما، غلظت کربوهیدرات و پروتئین های محلول، پرولین و فنول کل بیشتر و محتوای آب جوانه و غلظت مالون د ی آلدهید کمتر از ارقام حساس بود که حاکی از نقش این ترکیبات در تعیین مقاومت به سرما یک رقم می باشد. در آزمایش دوم مقادیر lt50 ارقام خلیلی، عسگری و پرلت در بهمن ماه به ترتیب 78/25-، 43/22- و 23/20- درجه سانتیگراد بود. بیشترین غلظت اسید ابسیزیک در بهمن ماه (1/78 نانومول بر گرم وزن تر) در رقم خلیلی مشاهده شد. غلظت رافینوز در این مرحله در ارقام خلیلی، عسگری و پرلت به ترتیب 91/17، 96/13 و 03/10 میکرومول در گرم وزن تر بود. بین غلظت قندهای محلول و اسید ابسیزیک با مقایر lt50 همبستگی منفی و با نشاسته همبستگی مثبت بالایی مشاهده شد. در بین قندهای محلول، رافینوز بالاترین همبستگی را با مقاومت به سرما داشت. در آزمایش سوم اثر تغذیه نیتروژن و پتاسیم بر تحمل به سرمای تاک ها معنی دار شد. بیشترین و کمترین تحمل به سرما در دی ماه به ترتیب با تیمار سولفات پتاسیم 3% به تنهایی و یا در ترکیب با سطوح مختلف اوره و تیمار اوره 2% مشاهده شد. تغذیه توام این دو عنصر ضمن افزایش غلظت تنظیم کننده های اسمزی (کربوهیدرات و پروتئین های محلول و پرولین) و کاهش محتوای آب جوانه باعث افزایش پایداری غشاء و کاهش نشت یونی شده و در نهایت منجر به افزایش تحمل جوانه های تاک در برابر یخ زدگی گردید. در آزمایش چهارم اسید ابسیزیک در غلظت های 200 و 100 میکرومولار به طور معنی داری باعث کاهش نشت یونی، محتوای آب نسبی و افزایش کربوهیدرات های محلول، پرولین و فنول کل برگ تاک های سرمادیده شد. همچنین تیمار 200 میکرومولار اسید ابسیزیک توانست تحمل به سرمای تاک ها را در مهر، آبان و آذر به ترتیب 6/2، 6/3 و 9/3 درجه سانتیگراد نسبت به تاک های شاهد افزایش دهد. در آزمایش پنجم اسید ابسیزیک به طور معنی داری فعالیت آنزیم های سوپراکسید دیسموتاز، کاتالاز، پراکسیداز و آسکوربات پراکسیداز را در تاک های سرمادیده افزایش داد. تنش سرما به طور چشمگیری باعث کاهش محتوای کلروفیل، سرعت فتوسنتز، سرعت تعرق و هدایت روزنه ای برگ شد. با این حال تیمار اسید ابسیزیک به ویژه در غلظت های 100 و 200 میکرومولار، سرعت فتوسنتز، سرعت تعرق و هدایت روزنه ای برگ تاک های سرمادیده را در مقایسه با تاک های شاهد افزایش داد. اسید ابسیزیک به طور موثری باعث سازگاری مجدد و از سرگیری فتوسنتز در تاک های سرمادیده بعد از قرارگیری دوباره در دمای مطلوب شد. این نتایج ممکن است برای استفاده در برنامه های اصلاحی انگور و انتخاب ارقام مقاوم به سرما و یا به عنوان راهکار هایی جهت توسعه محصول در نقاط سردسیر به کار رود.
محسن حبیبی مسعود مشهدی اکبر بوجار
مسئله ی آنالیز استرین در حالت سه بعدی یکی از مباحث مورد توجه در مطالعه ی تغییرشکل پوسته ی زمین است. در این پایان نامه، آنالیز تغییرشکل سه بعدی پوسته ی زمین به کمک روش ایزوپارامتریک با بسط از حالت دو بعدی به حالت سه بعدی مورد بررسی قرار گرفته است. از آنجایی که در شبکه های ژئودزی برخی از مولفه های طول باز های بین نقاط شبکه (غالباً اختلاف ارتفاع بین نقاط) نسبت به سایر مولفه ها کوچک ترند، تعمیم روش ایزوپارامتریک از دو بٌعد به سه بعد برای آنالیز کُرنش تغییر شکل سطحی پوسته ی زمین به مسئله ای بدوضع منتهی می شود به طوری که جواب های حاصل ناپایدار می باشند. این ویژگی استفاده از روش های پایدارسازی را جهت حل این گونه مسائل اجتناب ناپذیر می سازد. استفاده از روش های پایدار سازی باعث ایجاد اریب در جواب حاصل می گردد. برای حل این مشکل در این پایان نامه، برای نخستین بار مسئله آنالیز سه بعدی تغییر شکل در سیستم مختصاتی جدید چنان فرموله و حل می شود که مسئله مورد بحث به مسئله ای با جوابی پایدار و یا مسئله ای خوش وضع تغییر می یابد. پارامترهای چنین سیستم مختصاتی در فرآیند برآورد مولفه های تنسور تغییر¬شکل برآورد می شود. شبه جزیره ی کِنای واقع در جنوب مرکزی آلاسکا به عنوان منطقه ی مطالعاتی انتخاب شده است. ناپایداری مسئله ی سه بعدی آنالیز تغییر شکل در این منطقه قبلاً بررسی و به اثبات رسیده است. نتایج حاصل از روش توسعه یافته در این پایان¬نامه وجود بیشینه مقدار بالا آمدگی در بخش مرکزی این منطقه را که در مقالات دیگر مورد تاکید قرار گرفته است، تأیید می کند. برآورد های حاصل برای تنسور های کُرنش سه بعدی در این منطقه نخستین برآورد های نا اُریب از این تنسورند که به روشی بدون المان محاسبه شده است. مقایسه نتایج حاصل با نتایج به دست آمده از آنالیز دو بعدی تغییرشکل در این منطقه (با روشی مشابه) نشان می دهد که بزرگی اثر تغییرشکل ارتفاعی بر مولفه های اصلی مسطحاتی تنسور کٌرنش به 7/1 میکرواسترین می رسد. این میزان در محدوده بزرگی مقادیر محاسبه شده برای مولفه های مسطحاتی مذکور در حالت سه بعدی است. بنابراین، صرف نظر کردن از اثر مولفه ی ارتفاعی و بررسی کینماتیک تغییرشکل پوسته ی زمین در دو بعد می تواند به خطای سیستماتیک بالایی در نتایج حاصل منتهی گردد. با این وجود برخی از ویژگی های کلی تغییر شکل در این منطقه نظیر وقوع حداکثر فشارش در بخش مرکزی این شبکه همچنان در نتایج حاصل از آنالیز دوبعدی تغییرشکل قابل مشاهده است. علاوه بر این، مطالعه ی میزان اریب ناشی از پایدار سازی جواب نشان می دهد که انتخاب نامناسب پارامتر پایدار سازی می تواند به اریب قابل ملاحظه ای در نتایج حاصل منتهی گردد. در این ارتباط، استفاده از خصوصیات با ویژگی های از پیش معلوم الگوی تغییرشکل در یک منطقه، نظیر وقوع حداکثر برآمدگی در بخش مرکزی شبکه، روش مناسبی برای انتخاب پارامتر پایدارسازی نیست. در نهایت در نتایج حاصل از دو روش معیار و روش الگوریتم ژنتیک که در بخش مربوطه توضیح داده شد، ماکزیمم فشارش در مرکز شبکه و با مقدار 163/3- میکرواسترین حاصل از روش معیار و 839/1- میکرواسترین حاصل از روش الگوریتم ژنتیک می باشد.
آرش سلطانی مسعود مشهدی اکبر بوجار
استفاده از نانوذرات اکسید فلزات به دلیل دارا بودن ویژگی¬های بی نظیر و سودمند فیزیکوشیمیایی در زمینه¬های مختلف در حال افزایش است که موجب بروز نگرانی¬هایی در مورد اثرات مضر آنها بر سلامتی موجودات زنده شده است. این مطالعه جهت بررسی اثر میکرو و نانوذرات دی¬اکسید تیتانیوم و اکسید آهن بر فعالیت آنتی اکسیدانی بافت ریه و بافت مغز قرمز استخوان و همچنین بر فعالیت فاکتور¬های تحریک کلونی ترشحی بافت ریه طراحی شده است. از سلول¬های مغز قرمز استخوان موش نژاد balb/c به عنوان منبع سلول¬های بنیادی خون¬ساز و از کشت بافت ریه به منظور استخراج فاکتور¬های رشد خون¬سازی استفاده شد. کشت سلول¬های مغز قرمز استخوان به صورت نیمه جامد در حضور غلظت¬های متفاوت از میکرو و نانوذرات دی-اکسید تیتانیوم و اکسید آهن در شرایط in vitro انجام گرفت. نتایج مطالعات نشان داد که نانو و میکروذرات هر دو اکسید فلزی موجب افزایش معنی¬دار در فعالیت آنتی اکسیدانی آنزیم¬های سوپراکسید دیسموتاز و کاتالاز و افزایش غلظت مالون دی¬آلدهید در هر دو محیط کشت مغز قرمز و بافت ریه در روندی وابسته به دوز و زمان شد. کلونی¬زایی سلول¬های مغز قرمز استخوان نیز تحت تاثیر انکوباسیون با غلظت¬های مختلف (50، 100، 150 و µg.ml-1200) میکرو و نانوذرات اکسید آهن و دی¬اکسید تیتانیوم کاهش قابل ملاحظه¬ای نشان داد. به علاوه، 48 ساعت انکوباسیون بافت ریه موش با mµ 30 از ?-توکوفرول (?-toc)، همراه با µg.ml-1 200 هر یک از نانوذرات اکسید آهن و دی¬اکسید تیتانیوم موجب کاهش معنی¬دار در سطوح ros، فعالیت آنزیم¬های آنتی اکسیدان و بیومارکر mda و همچنین افزایش معنی¬دار بر میزان فعالیت ترشحی csf بافت ریه شد. این تحقیق نشان داد که تولید رادیکال¬های آزاد و القاء استرس اکسیداتیو یکی از مکانیسم¬های سمیتی نانوذرات و میکروذرات مورد مطالعه است که موجب کاهش بقاء و تکثیر سلولی می¬شود.
نظم الدین نوری مسعود مشهدی اکبر بوجار
بسیاری از بیماری ها نتیجه استرس اکسیداتیو القا شده با رادیکال آزاد و اکسیداسیون ملکول های زیستی می باشند. ورزش، دود سیگار و افزایش سن از عوامل اصلی هستند که تولید رادیکال های آزاد را افزایش می دهند. از طرف دیگر حجامت روشی موثر برای درمان بسیاری از بیماری های مرتبط با رادیکال آزاد است. هدف این پژوهش بررسی اثرات حجامت همراه با ورزش، سیگار و افزایش سن بر دفاع آنتی اکسیدانی بدن است. در این پژوهش 97 مرد در دو نوبت و به فاصله یک هفته حجامت شدند. در هر مرحله یک نمونه خون محیطی و یک نمونه خون حاصل از حجامت از هر داوطلب گرفته شد. سپس میزان فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان، بیومارکر های شاخص تخریب اکسیداتیو لیپید، پروتئین و dna، ویتامین های c و e مورد سنجش قرار گرفت. نتایج آزمایشات نشان داد که انجام فعالیت های ورزشی، مصرف سیگار و بالا رفتن سن فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان را افزایش و میزان بیومارکر های تخریب اکسیداتیو را کاهش داد ولی تغییر معنی داری در سطح ویتامین های c و e ایجاد نکردند. همچنین فعالیت آنزیم ها در نمونه های خون محیطی بیشتر از نمونه های خون حجامت و در نوبت دوم خونگیری بیشتر از نوبت اول بود. میزان بیومارکر های تخریب در نمونه های خون محیطی کمتر از نمونه های خون حجامت و در نوبت دوم خونگیری کمتر از نوبت اول بود. میزان ویتامین ها نیز بین دو نمونه خونی و همچنین بین دو نوبت از خونگیری تغییر معنی داری نداشت. ورزش، دود سیگار و بالا رفتن سن تولید گونه های فعال اکسیژنی را افزایش می دهند. بدن برای غلبه بر استرس اکسیداتیو ایجاد شده باعث افزایش فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان می شود. حجامت اثر القایی عوامل فوق بر فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی را ترفیع می دهد. همچنین حجامت روشی موثر برای دفع بیومارکرهای تخریب از بدن و حفاظت در برابر اثرات مضر این مواد است
کاظم خدائی محمدرضا دهخدا
هدف این پژوهش بررسی تأثیرگرم کردن با دو شدت متفاوت بر میزان پلاسمایی تخریب لیپیدی، پروتئینی و dnaبعد از فعالیت شدید در مردان غیر ورزشکار است. تعداد 12 نفر دانشجوی غیر ورزشکار دانشگاه تربیت معلم با میانگین سن (سال)، وزن (کیلوگرم) و قد (سانتیمتر) به ترتیب 71/1±25/23، 37/8±02/72 و15/5±33/174 به عنوان آزمودنی تحقیق انتخاب شدند. ابتدا میزان vo2peakآزمودنی¬ها توسط گازآنالیزر (meta max 3b) روی دوچرخه کارسنج با آزمون فزاینده¬ای اندازه¬گیری شد. میزان کار در شدت¬های مختلف گرم کردن از روی نمودار vo2peakبرای هر آزمودنی محاسبه شد. بعد از یک هفته، آزمودنی¬ها در سه جلسه با فاصله 48 ساعت که در هر جلسه به سه گروه گرم کردن با شدت کم و گرم کردن با شدت زیاد و بدون گرم کردن داده شد تقسیم شدند. از هر سه گروه در ابتدا خون¬گیری استراحتی در هر جلسه انجام می شد، سپس گروه اول گرم کردن با شدت 45 تا 50 درصد vo2peakبه مدت شش دقیقه و سپس فعالیت شدید را انجام دادند و بعد از 5/1 تا 2 ساعت بعد از آزمون شدید خون¬گیری صورت گرفت. گروه دوم گرم کردن با شدت 75 تا80 درصد vo2peak و سپس فعالیت شدید و گروه سوم مستقیم فعالیت شدید را انجام دادند. در روزهای دیگر بصورت متقاطع جای اعضای گروه¬ها عوض می¬شد. با استفاده از تحلیل واریانس اندازه¬گیری¬های مکرر و آزمون تعقیبی lsdنتایج تحقیق نشان داد که بین میانگین تغییرات مالون دی آلدئید(mda) نسبت به حالت استراحتی در سه گروه تفاوت معنی¬داری وجود دارد. میانگین تغییرات مالون دی آلدئیددر گروه گرم کردن با شدت کم نسبت به گروه¬های دیگر کمتر بود ولی نسبت به گروه بدون گرم کردن تفاوت معنی¬داری وجود نداشت. همچنین بین میانگین تغییرات کربونیل-پروتئین و 8-هیدروکسی 2-دزوکسی گوانوزین نسبت به حالت استراحتی بین سه گروه تفاوت معنی داری وجود داشت. ولی میانگین گروه بدون گرم کردن کمتر از گروه¬های گرم کردن بود. همچنین بین میانگین تغییرات آنزیم¬های ضد اکسایشی سوپر اکسید دیسموتاز (sod)، کاتالاز (cat) و گلوتاتیون پر اکسیداز (gpx) تفاوت معنی¬دار بود. میانگین تغییرات در سوپر اکسید دیسموتاز در گروه گرم کردن با شدت کم کمتر بود ولی در کاتالاز و گلوتاتیون پراکسیداز در گروه بدون گرم کردن کمتر بود. نتایج تحقیق نشان داد گرم کردن با شدت کم می تواند تخریب لیپیدی را کاهش ولی تخریب پروتئینی و dna افزایش می دهد.گرم کردن با شدت زیادباعثافزایش هر سه نوع تخریب می شود بنابراین در مردان غیر ورزشکار گرم کردن با شدت کم بهتر از گرم کردن با شدت زیاد است.
رضا سیلاوی مسعود مشهدی اکبر بوجار
گیاه آلوئه ورا به عنوان یک گیاه تجاری و دارویی بسیار مهم مطرح است که مورد توجه بسیاری از محققین بوده است. ژل گیاه آلوئه ورا از نظر دارویی حاوی آنزیم ها و متابولیت های با ارزشی است . هدف از این پروژه ارزیابی اثرات برهمکنش تیمارهای پتاسیم با تراکم کاشت بر روی برخی از فاکتورهای آنتی اکسیدان گیاه آلوئه ورا و میزان الوئین و باربالوئین بود. اثرات برهمکنش پتاسیم و نیتروژن در سه سطح 50 ، 100 و 150 کیلوگرم بر هکتار کودهای نیتروژن و پتاسیم و تراکم کاشت در سه سطح 2، 4 و 6 بوته در متر مربع مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل نشان داد که تیمارهای پتاسیم و نیتروژن تاثیر مثبتی بر روی میزان مواد موثره ژل گیاه آلوئه ورا دارد. به طوری که بیشترین میزان ایت ترکیبات موثره در تیمار k3d2 غلظت 150 کیلوگرم بر هکتار و تراکم 4 گیاه در متر مربع ، k2d1 برای پتاسیم و n3d2 و n2d1 مشاهده گردید از طرف دیگر تراکم کاشت تاثیر منفی بر میزان این ترکیبات داشت. به طوری که افزایش میزان کود برای هر دو تیمار تاثیر چشمگیری بر افزایش کیفیت ژل نداشته است و نتایج برای تیمارهای k1d3، k2d3 و k3d3 و همچنین n1d3، n2d3 و n3d3 تقریبا یکسان بودند. بنابراین افزایش تراکم کاشت به گونه ای باعث کاهش میزان مواد غذایی خاک در دسترس گیاهان، نور و به دنبال آن پدیده سایه اندازی شده است که افزایش غلظت تیمارها نیز به تنهایی قادر به بهبود میزان کیفیت ژل نشده است.
حمید غلامی مورینه مسعود مشهدی اکبر بوجار
بیماری آنفلوآنزای مرغی تحت تیپ h9n2 یکی از بیماری های ویروسی عفونی می باشد. این ویروس از نوع a در خانواده ارتومیکسو ویریده قرار دارد. بیماری آنفلوانزا، بسیار واگیر بوده و دستگاه های تنفس، گوارش، تولید مثل و اعصاب را درگیر می کند و در پرندگان میزان ابتلا و مرگ و میر بالا می باشد. این تیپ از ویروس در انسان و دیگر پستانداران نیز ایجاد بیماری می کند. از این رو تشخیص سریع عفونت جهت پیشگیری از شیوع این بیماری در جوامع انسانی وحیوانی حائز اهمیت است. هدف این مطالعه جداسازی و کشت سلول های تولیدکننده آنتی بادی منوکلونال علیه ویروس h9n2 از موش های آلوده جهت استفاده برای تولید کیت های تشخیصی الایزا بوده است.
سمیه بلوچی مسعود مشهدی اکبر بوجار
استفاده داروئی از سه ماده وینبلاستین، اجمالایسین و وین کریستین مدت ها است که برای درمان بخصوص سرطان ها استفاده می شود بدیهی است که پس از مصرف، این دارو وارد بدن شده و به بافتهای مختلف از جمله ریه ها می رسد و می تواند بر فعالیتهای آنها از جمله تولید و ترشح هورمونهای خونساز تاثیر بگذارد از انجا که تاکنون به اثر آنها از این جهت پرداخته نشده است بر این اساس این تحقیق در نظر دارد تاثیر هر یک از سه مواد موثره موجود در گیاه پروانش را بر این توانائی بافت ریه مطالعه نماید همچنین وضعیت آنتی اکسیدانتی بافت ریه را نیز تحت بررسی قرار دهد.
علی اکبر علی زاده محمدرضا دهخدا
چکیده ندارد.