نام پژوهشگر: معصومه بحرینی
فاطمه هاشمی سید علیرضا وکیلی
چکیده هدف: آب های سطحی مشهد در معرض خطر آلودگی به نورویروس ها هستند. یکی از راه های شایع انتقال این ویروس ها انتقال از طریق آب می باشد که انتقال این ویروس ها به انسان سبب شیوع بیماری هایی مانند گاستروانتریتیس می شود. روش کار: در این تحقیق در زمان های مختلف از آب سطحی سدهای طرق و کارده چندین بار نمونه گیری صورت گرفت. پس از فیلتراسیون و تغلیظ اولیه نمونه ها از سه کیت تجاری تجاری1 -trizol 2tripure- 3 bioneer -برای بدست آوردن حداکثر rna کل ویروسی استفاده شد. سپس کمیت rna استخراج شده با دستگاه نانودراپ اسپکتروفوتومتراندازه گیری شد و در ادامه واکنش رونویسی معکوس با استفاده از آنزیم m-mlv برای ساخت cdna کل بر اساس روش استاندارد صورت گرفت. مقادیر cdna تعیین و با همسان سازی غلظت آنها از واکنش زنجیره ای پلیمراز با تکثیر قطعات 203و514 جفت بازی از جایگاه های ژنی کپسید و rna پلیمراز به منظور ردیابی و شناسایی نور ویروس استفاده گردید. سپس به منظور شناسایی و اثبات حضور نوروویروس واکنش زنجیره ای پلیمراز به روش آشیانه ای صورت گرفت و محصولات pcr حاصل بر روی ژل آگارز 6/1 درصد الکتروفورز گردید. آزمون حساسیت به منظور بررسی سنجش میزان حساسیت این روش با استفاده از شش سری متفاوت رقت cdna نمونه کنترل مثبت 5/1، 10/1، 20/1، 100/1، 1000/1 و 10000/1 برای کپسید و هچمین رقت های مشابه برای نمونه کنترل مثبت پلیمراز انجام شد. نتایج و بحث: نتایج این تحقیق وجود سه نمونه آلودگی آب های سطحی به نوروویروس 2 انسانی و دو نمونه آلودگی آب به نوروویروس 1 انسانی را ثابت نمود، همچنین با نتایج آزمون حساسیت مشخص گردید که با روش های بکاربرده شده در این تحقیق تنها در رقت 5/1، 10/1، 20/ 1 cdna کل، برای کپسید و5/1 برای پلیمراز می توان نورویروس ها را در آب های سطحی و سایر نمونه های آلوده ردیابی نمود. نتیجه گیری: بطور کلی این تحقیق نشان داد که روش های مولکولی مانند rt-pcr و douplex pcr که دراین تحقیق برای اولین بار در ایران جهت تشخیص نوروروس ها در آب های سطحی سدهای طرق و کارده بکاربرده شده است، روشی مناسب برای ردیابی این ویروس ها در آب های سطحی می باشد. از آب سدهای طرق و کارده برای تامین برخی از نیازهای آبی شهر مشهد استفاده می شود و از آنجا که احتمال وجود نور ویروس دراین آب ها زیاد می باشد لذا با توجه به احتمال شیوع گسترده بیماری های نورو ویروسی مسئولین ذیربط باید توجه بیشتری به حذف این نوع آلودگی ویروسی از آب های سطحی نمایند.
بیتا مخلصی منصور مشرقی
نوویروس ها (nov) یکی از شایع ترین عوامل ایجاد کننده عفونت های غیرباکتریائی گاستروانتریت مزمن در جوامع انسانی می باشند. این ویروس ها اولین بار در سال1968 از اولین شیوع مربوط به مدرسه ای در منطقهnorwalk ایالت ohio آمریکا شناسائی گردیدند. نورویروس ها بسیار واگیردار بوده و به راحتی از طریق مدفوعی دهانی از فردی به فرد دیگر منتقل می شوند. بیماری، همراه با اسهال استفراغ بوده و 24-72 ادامه می یابد. این ویروس ها بدون پوشش همراه با کپسیدی به قطر 23-35 نانومتر و متعلق به خانواده کلسی ویریده می باشند. ویریون شامل یک قطعه rna مثبت تک رشته ای 7.6kb اندازه دارد با سه قالب خوانش، مسئول کد کردن انواع پروتئین های ساختمانی و غیرساختمانی می باشند. تنوع این ویروس ها سبب ایجاد مقاومت در جمعیت های انسانی می شود اما با این حال نورویروس های گروه ژنی gii.4 مسئول بروز تقریبا 80% از کل عفونت های گاستروانتریت در انسان می باشند. نورویروس های انسانی در 3 گروه ژنی gi، giiو giv قرار می گیرند. رایج ترین روش مورد استفاده برای تشخیص نورویروس ها روش میکروسکوپ الکترونی و واکنش rt-pcr می باشد. روش های مبتنی بر rt-pcr بسیار حساس و سریع بوده اما نیاز به طراحی و ساخت پرایمرهایی هستند که تمامی سویه های نورویروسی را تحت پوشش قرار دهد. روش واکنش زنجیره ای پلیمراز در زمان واقعی(real-time rt-pcr) و pcrرقابتی competitive rt-pcr)) روش های معتبرتر و قابل اعتمادتری نسبت به سایر روش ها می باشند. هدف از این پروژه طراحی و ساخت دو قطعه کنترل داخلی استاندارد و دو قطعه کنترل مثبت، بر مبنای ناحیه فوق حفاظت شده، واقع در بخش حدفاصل دو قالب خوانش orf1/orf2 نورویروس های گروه ژنی gi و gii ، که عمل اصلی ایجاد عفونت های گاستروانتریتی غیرباکتریایی انسانی می باشند، بود. استانداردهای داخلی برای هر گروه ژنی حاوی قطعاتی برای اتصال پرایمر بوده و از روی تفاوت در اندازه خود با قطعه الگو(هدف) قابل تفکیک می باشند. پس از طراحی و سنتز امپلیکون ها و قطعات کنترل مثبت به منظور تکثیر قطعات، واکنش pcr با پرایمرهای دژنره اعتبارسنجی شده و آنزیم taq پلیمراز انجام شد. محصولات pcr روی ژل آگارز 1.5% مشاهده و پس از استخراج و خالص سازی از ژل با درجه ذوب پائین، برای کلون شدن به داخل وکتور پلاسمیدی آماده گردید. هدف از این تحقیق کلون سازی تمامی قطعات به داخل وکتور پلاسمیدی ptz/57rt و ترانسفورماسیون پلاسمیدهای نوترکیب به داخل باکتری e.coli(gm2163) بود. همگی مراحل به صورت همگام با یکدیگر و به کمک کیت instaclone™ pcr cloning انجام شد. پس از کلونینگ و ترانسفورماسیون، باکتری های حاوی پلاسمید نوترکیب بر روی محیط انتخابی lb کشت شدند. پلاسمید های نوترکیب می بایستی حاوی وکتور به همراه قطعه insert مورد نظر باشند. کلون های باکتریایی نوترکیب توسط تست آبی-سفید مورد غربالگری قرار گرفتند. هر dna پلاسمیدی به روش استخراج پلاسمید در حجم کم استخراج و توسط آنالیزهای colony pcr و هضم آنزیمی مورد تائید قرار گرفتند. پلاسمیدهای نوترکیب استخراج شده توسط آنزیم های مناسب محدودالاثر مورد هضم (برش) قرار گرفتند. پس از مشاهده باندهای مورد نظر حضور قطعه dna insert و موفقیت انجام کلونینگ مورد تائید قرار گرفت. در نهایت کلون های باکتریائی نوترکیب به صورت متواالی پاساژ شده و پس از استخراج پلاسمید آن ها به منظور استفاده در یک تست pcr رقابتی در دمای -20 درجه سانتی گراد نگهدای شدند. استفاده از معرف های تهیه شده جهت تولید کیت های تشخیصی عفونت های نوروویروسی و آلودگی های نوروویروسی منابع آب و غذا با استفاده از تست های rt-pcr ،real-time rt-pcr و هم چنین جهت کیت های سنجش کمی این ویروس ها به روش real-time rt-pcr وcompetitive rt-pcr که از دسترس ترین نتایج این پژوهش می باشد.
معصومه بحرینی محمد رضا باسامی
هدف از انجام این پژوهش، بررسی میزان آلودگی باکتریایی و ویروسی سبزیجات خام و بسته بندی شده در شهر مشهد بود. متعاقب آن سطوح فراوانی باکتریها و ویروسهای بیماریزا و نیز فلور طبیعی این محصولات در این ناحیه مطالعه شد و روشهای ممکن برای حذف این آلودگی ها بررسی شدند. حضور باکتری های بیماریزای اشرشیا کلی، سالمونلا و استافیلوکوکوس اورئوس در این محصولات مورد ارزیابی قرار گرفت. درصد فراوانی ،o157:h اشرشیا کلی 7 سالمونلا و استافیلوکوکوس اورئوس بر روی سبزیجات ، o157:h باکتری های بیماریزای اشرشیا کلی، اشرشیا کلی 7 ،%23/ 12 % و 100 % و بر روی نمونه های بسته بندی عبارت بود از 75 /7 ،%6 ،%12/ خام به ترتیب عبارت بود از 7 %7/8 و 100 % . نتایج مشخص کرد که سبزیجات بسته بندی آلوده تر از سبزیجات خام هستند، به دلیل اینکه ،%9/4 سبزیجات بسته بندی در طی مراحل تولید مثل مراحل خرد کردن، خشک کردن و یا بسته بندی آلوده می شوند. میزان آلودگی ثانویه در مراحل تولید یک واحد بسته بندی بررسی گردید و نقاط بحرانی مراحل کار تعیین شدند، به طوریکه میزان آلودگی های ثانویه در مراحل کار زیاد بودند. جهت تشخیص ویروس ها در سبزیجات ابتدا نحوه استخراج و تغلیظ به عنوان ویروس مدل بررسی شد. در این مطالعه از واکسن ویروس ms آنها از سطح سبزیجات با استفاده از کلی فاژ 2 و آزمایش های بعدی استفاده شد. در نهایت نمونه های rna پولیو و نمونه فاضلاب جهت بهینه سازی روش استخراج بررسی گردیدند. نتایج نشان داد که از مجموع a سبزیجات بسته بندی شده از نظر حضور ویروس های پولیو و هپاتیت 42 % نمونه ها به ویروس پولیو آلوده بودند در حالی که در هیچیک آلودگی به ویروس هپاتیت / نمونه های بررسی شده 9 بعنوان جانشین شاخص های متداول برای تعیین حضور ویروس های ms مشاهده نشد. همچنین حضور کلی فاژ 2 a و حضور ویروس پولیو در نمونه غذایی ارتباط وجود دارد. ms روده ای بررسی گردید. نتایج نشان داد که بین کلی فاژ 2 در این تحقیق همچنین تاثیر آب اکسیژنه پایدار شده و آب ازنه به عنوان یک ماده ضدعفونی کننده و یک جایگزین مناسب برای هیپوکلریت سدیم بر روی سبزیجات بررسی شد و نتایج نشان داد که دارای اثر مشابه و در بعضی موارد بهتر از هیپوکلریت سدیم هستند. با توجه به اینکه هر دو ترکیب برای استفاده در مواد غذایی ایمن می باشند و هیچ محصول جانبی مضری تولید نمی کنند، به کارگیری آنها نسبت به هیپو کلریت سدیم ارجحیت دارد و جایگزین مناسبی بعنوان مدل ویروسی نیز بررسی و مشاهده شد که آب ms می توانند باشند. اثر مواد ضدعفونی کننده بر روی کلی فاژ 2 اکسیژنه پایدار شده و آب ازنه می توانند بیش از 90 % کلی فاژهای تلقیح شده بر روی سطح سبزی را غیر فعال کنند.
راضیه ولی اصیل مجید عزیزی
مواد گیاهی به سبب محیطی که در آن رشد می کنند قابلیت پذیرش سطح بالایی از آلودگی میکروبی را دارند. علاوه بر این عملیات رایجی مثل برداشت، جابه جایی، انبارداری و فراوری آنها ممکن است باعث وارد شدن آلودگی میکروبی و رشد این آلودگیها شود و در نتیجه بصورت مستقیم سلامتی مصرف کننده را به خطر اندازد. هم چنین اضافه شدن این مواد دارای آلودگی میکروبی به مواد غذایی باعث فساد آنها می شود. بنابراین ارزیابی کیفیت بهداشتی گیاهان دارویی همانند سایر محصولات کشاورزی به منظور تلاش در راستای سلامت مصرف کننده و بهبود میزان اثر بخشی آنها در درمان بیماریها و استاندارد نمودن آنها از اهمیت زیادی برخوردار است. لذا در این تحقیق که در اردیبهشت و بهمن سال 90 بصورت مجزا به اجرا درامد، تاثیر پرتو تابی با اشعه گاما با دوزهای ?، ?، ??و 15 کیلوگری بصورت طرح کامل تصادفی و ازون با غلظت هایppm 3/0، 6/0و 9/0 در زمانهای ?? و ?? دقیقه بصورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی به عنوان روشهای ضدعفونی مناسب بر بار میکروبی گیاهان دارویی نعنا فلفلی، مرزه، ملیس، آویشن شیرازی و سنبل الطیب هندی مورد بررسی قرار گرفت. در این پژوهش استخراج اسانس به روش تقطیر با آب و تجزیه و شناسایی ترکیبات اسانس توسط دستگاهای gcو gc-ms قبل و بعد از پرتودهی انجام گرفت. نتایج این بررسی نشان داد که آویشن شیرازی دارای کمترین و سنبل الطیب هندی دارای بیشترین بار میکروبی بودند. نتایج هم چنین نشان داد که پرتوتابی نمونه های گیاهان دارویی سبب کاهش بار میکروبی این گیاهان شد و دوز 15 کیلوگری اشعه گاما بیشترین تاثیر را در کاهش بار میکروبی داشت. نتایج آنالیز اسانس گیاهان دارویی حاکی از آن بود که پرتودهی گیاهان سنبل الطیب هندی و نعنافلفلی تاثیر زیادی بر کمیت و کیفیت اجزای اسانس این گیاهان داشت، اجزای اسانس مرزه و آویشن شیرازی به میزان کمتری تحت تاثیر پرتوتابی با اشعه گاما قرار گرفتند. نتایج این تحقیق ثابت کرد که غلظتppm 9/0 در مدت زمان ?? دقیقه گاز ازون بیشترین تاثیر را در کاهش بار میکروبی گیاهان دارویی مورد بررسی داشت و غلظتppm 3/0 گاز ازون و زمان ?? دقیقه قرار گیری نمونه های گیاهی در برابر گاز ازون تاثیر بیشتری بر کاهش بار میکروبی نسبت به سایر تیمار ها داشتند هم چنین ازون دهی بجز در مرزه که سبب افزایش میزان اسانس شد تاثیر معنی داری بر میزان اسانس سایر گیاهان دارویی نداشت. بطور کلی تیمار نمونه های گیاهان دارویی با گاز ازون تاثیر بر کاهش بار میکروبی موثرتر بود. نتایج بررسی انجام شده و تحقیقات سایر محققان منعکس کننده این مطلب است که استفاده از گاز ازون به عنوان یک روش ضدعفونی کننده جهت سالم سازی گیاهان دارویی نسبت به سایر روشها ارجهیت دارد.
سمیه میرمصطفایی معصومه بحرینی
در این تحقیق چهار آزمایش به شرح زیر اجرا گردید: آزمایش اول در نعناع فلفلی بصورت کرتهای خرد شده درقالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 8 تیمار و در سه تکرار اجرا شد. تیمارها شامل:1-شاهد، 2-کمپوست، 3-کود دامی پوسیده، 4-کود دامی پوسیده+مالچ چیپس چوب بعنوان عامل اصلی و نوبت برداشت در دو نوبت بعنوان عامل فرعی درنظر گرفته شد. نتایج مقایسه میانگین(05/0>p)، نشان داد کاربرد کودهای آلی موجب افزایش معنی دار شاخصهای رشد، عملکرد محصول، میزان و عملکرد اسانس میگردد بطوریکه کل عملکرد رویشی و اسانس در تیمار کود دامی بیشترین مقدار را داشت. ازنظر کیفیت میکروبی، در نوبت اول برداشت کاربرد مالچ توانست بارمیکروبی را کاهش دهد و در نوبت دوم برداشت کودهای آلی بخصوص کود دامی سبب افزایش آلودگی به باکتری های مزوفیل هوازی شدند. آزمایش دوم در سنبل الطیب در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تیمار و در سه تکرار انجام شد، تیمارها شامل استفاده ازکود دامی و کمپوست شهری، درمقایسه با شاهد بود. نتایج نشان داد کاربرد کوددامی سبب افزایش معنی دار سطح برگ، ارتفاع بوته و میزان اسانس گردید، در حالیکه کمپوست علاوه بر آن موجب افزایش وزن تر و خشک بوته و ریشه نیز شد و درنتیجه در افزایش عملکرد اسانس بیشتر موثر بود. کاربرد هر دونوع کود باعث کاهش طول ریشه شد. نتایج بیانگر عدم تاثیر معنی دار تیمارهای کودی بر آلودگی های میکروبی ریشه درمقایسه باشاهد بود. آزمایش سوم و چهارم، جهت بررسی تاثیر عملیات خشک کردن بر میزان اسانس و آلودگی میکروبی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تیمار و در سه تکرار در مورد نعناع فلفلی، و با پنج تیمار و در سه تکرار برای سنبل الطیب اجرا شد. تیمارها شامل روش های مختلف خشک کردن و مقایسه آن با نمونه های تازه بود. مدت زمان خشک شدن، سرعت کاهش وزن، میزان اسانس و بارمیکروبی بررسی و مقایسه شد. در هر دو آزمایش نتایج حاکی از تاثیر معنی دار تیمارها بر صفات بود (01/0p<). استفاده از مایکروویو سریعترین روش و روش سایه آهسته ترین روش بود. در نعناع بیشترین مقدار اسانس به روش سایه و کمترین آن به روش مایکروویو مربوط می شد. کمترین آلودگی باکتریهای مزوفیل هوازی و قارچی مربوط به روش مایکروویو بود و روش سایه کمترین آلودگی از نظر باکتری های کلیفرمی را داشت. بیشترین آلودگی میکروبی نیز در نمونه های تازه مشاهده شد. در سنبل الطیب بیشترین مقدار اسانس از نمونه های خشک شده در آونoc 35 بدست آمد و کمترین آن مربوط به نمونه های خشک شده با مایکروویو بود. کمترین آلودگی در روش مایکروویو و بیشترین آن در نمونه های تازه مشاهده شد.
وحیده غفاریان سید محمود موسوی
در این رساله، غشا های دوست دار محیط زیست بر مبنای استفاده از پلی بوتیلن ساکسینات (pbs) تهیه گردیدند. برای این منظور، pbs با دو پلیمر سلولز استات (ca) و پلی اتر سولفون (pes) مخلوط شد. غشاها با استفاده از روش ترسیب به کمک غوطه وری تهیه شدند. 1- متیل 2- پیرولیدون (nmp)، آب مقطر و پلی اتیلن گلیکول (peg) به ترتیب به عنوان حلال، ضد حلال و افزودنی انتخاب شدند. مورفولوژی، استحکام کششی، آب دوستی و پایداری حرارتی غشا های تهیه شده بر اساس شرایط ساخت غشاها ارزیابی گردید. علاوه بر آن، عملکرد غشا ها در تصفیه پساب غذایی بررسی شد. از طرفی، میکروارگانیسم های تجزیه کننده غشا ء pbs از محیط زیست جداسازی و سپس شناسایی شدند. همچنین عملکرد میکروارگانیسم های جداسازی شده در تجزیه غشا های ca/pbs با استفاده از روش های اندازه گیری کاهش وزن، میکروسکوپ الکترونی، طیف سنجی تبدیل فوریه مادون قرمز (ftir) مطالعه گردید. نتایج نشان داد که افزایش غلظت pbs در غشا های مخلوط منجر به تغییر ساختار عرضی غشاء با محدود کردن توسعه حفرات درشت در زیر لایه گردید. حضور ca و pes استحکام کششی غشاهای مخلوط را بهبود داد. این بهبود استحکام کششی برای غشا های pes/pbs قابل توجه تر از غشا های ca/pbs بود. همچنین پایداری حرارتی غشا های pes/pbs بالاتر از غشا های ca/pbs بود. افزایش غلظت pbs تا حدود %wt. 50 در هر دو گروه غشا های مخلوط باعث افزایش تخلخل سطحی و در نتیجه بهبود تراوش پذیری و تغییر انتخاب پذیری غشاء گردید. با افزایش بیشتر غلظت pbs، ساختار غشاء متراکم شده و شار تراوه کاهش یافت. حضور peg در غشاء pes/pbs با نسبت اختلاط 70/30 استحکام کششی، آب دوستی و سرعت تجزیه زیستی غشاء را افزایش داد. بالاترین استحکام کششی برای غشاء مخلوط حاوی %wt. 15 از peg20000 به دست آمد. بیشترین آب دوستی برای غشاء مخلوط حاوی %wt. 15 از peg400 تهیه شده در دمای حمام °c 0 به دست آمد. در مطالعات تجزیه زیستی، 10 میکروارگانیسم شامل 7 باکتری و 3 کپک به عنوان میکروارگانیسم های تجزیه کننده غشا ها شناسایی گردیدند. در میان این میکرواگانیسم ها، alternaria موثرترین کپک بود که برای اولین بار به عنوان میکروارگانیسم تجزیه کننده pbs معرفی گردید.
معصومه بحرینی محمدمهدی همایون پور
هدف از انجام این پایان نامه، مدلسازی نوای گفتار فارسی با استفاده از روش های داده گرا، برای سیستم های تبدیل متن به گفتار فارسی می باشد. روش های داده گرای بکار گرفته شده، شامل منحنی های متعدد تقریب انطباقی (مارس)، شبکه عصبی و ماشین پشتیبان بردار می باشند. مارس، تکنیکی برای تخمین یک تابع با بعد بالا با داده های خلوت می باشد که از روی داده ها پارامترها و ساختار مدل را بدست می آورد و قابلیت تفسیر مدل را فراهم می کند. ماشین پشتیبان بردار قابلیت تعمیم بسیار بالایی دارد به طوری که در اکثر موارد، کارایی آن در آموزش و تست، تقریبا یکسان می باشد. شبکه عصبی در محیط های نویزی خیلی خوب عمل می کند اما امکان تفسیر خروجی ندارد. نوای گفتار شامل دیرش، فرکانس پایه و انرژی آن می باشد که معمولا مقدار دیرش برای هر واج گفتار تخمین زده می-شود و فرکانس پایه و انرژی به صورت یک منحنی برای کل گفتار، تولید می شود. مقدار دیرش هر واج، با استفاده از روش مارس، شبکه عصبی و ماشین پشتیبان بردار تخمین زده شد و با استفاده از نتایج مارس، اهمیت عوامل موثر در کشش و تعامل بین عوامل، مورد تحلیل واقع شد. با توجه به زیاد بودن تعداد داده ها و سرعت پایین ماشین پشتیبان بردار در آموزش و آزمایش، دو شیوه متفاوت بکار گرفته شد. در روش اول با استفاده از چندی سازی برداری در فضای ورودی، تعداد داده های آموزشی به میزان قابل توجهی کاهش یافت و در روش دوم، فضای خروجی با توجه به مقدار دیرش هر داده، به چند خوشه تقسیم شد و برای هر خوشه، یک مدل تخمین جداگانه، ایجاد گردید. هر دو روش زمان آموزش و تست سیستم را با حفظ کارایی کاهش دادند. به منظور تولید منحنی گام، از روش فوجی ساکی، تیلت و منحنی های قطعه قطعه استفاده شد. روش فوجی ساکی برای منحنی گام، دو جزء دستورات تکیه و عبارت را فرض می کند که هر کدام دارای پارامترهای خاص خود هستند. پارامترهای دستورات تکیه، برای هجاهای تکیه بر و پارامترهای دستورات عبارت، برای اولین هجای عبارت های نوایی گفتار تخمین زده می شود و با استفاده از این پارامترها، منحنی گام با بکارگیری فرمول فوجی ساکی، تولید می شود. به منظور تخمین پارامترها، روش های مارس، شبکه عصبی و ماشین پشتیبان بردار بکار گرفته شدند که نتایج آزمایش ها نشان داد، روش مارس قادر به تخمین کلیه پارامترهای فوجی ساکی نمی باشد. مدل تیلت، منحنی گام را به صورت دنباله ای از رویدادهای آهنگین فرض می کند. رویدادهای اصلی شامل تکیه زیروبمی (a) و نواخت های مرزی (b) هستند. هر دو نوع رویداد با پارامترهای زمان شروع رویداد، فرکانس پایه در لحظه شروع رویداد، میزان دیرش، اندازه و عدد تیلت مدل می شوند. با استفاده از این پارامترها و یکسری فرمول، شکل کنتور f0 برای این رویداد ها تولید می شود و سپس با اتصال کلیه رویداد ها به یکدیگر، کل منحنی گام تولید می شود. با استفاده از روش های یادگیری ماشین، پارامترهای تیلت برای کلیه هجاهای متن تخمین زده شدند. در روش منحنی های قطعه قطعه، برای هر واج منحنی گام تولید می شود و از اتصال کلیه این منحنی ها، منحنی گام برای کل گفتار بدست می آید. منحنی هر واج با استفاده از چند جمله ای درجه دوم تولید می شود و برای تخمین ضرایب این چند جمله ای ها، از روش های داده گرا استفاده می شود. در زمینه انرژی گفتار، ابتدا عوامل تاثیرگذار روی مقدار انرژی بررسی گردید و سپس با استفاده از آن عوامل، به مدلسازی منحنی انرژی پرداخته شد. منحنی انرژی گفتار نیز، با استفاده از روش منحنی های قطعه قطعه مدلسازی گردید که در آن برای هر واج، منحنی انرژی اش تولید می شود و از اتصال این منحنی ها، منحنی انرژی کل گفتار بدست می آید. منحنی هر واج با استفاده از چند جمله ای درجه دوم تولید می شود و برای تخمین ضرایب این چند جمله ای ها، از روش های داده گرا استفاده می شود. به منظور ارزیابی نتایج، تست شنیداری mos و همچنین معیارهای ضریب همبستگی و میانگین مربع خطا، محاسبه شد.
مینا شعبان محسن فتحی نجفی
در بعضی موارد پاسخ های ایمنی القا شده توسط نواحی اپی توپی یک آنتی ژن نسبت به کل آن آنتی ژن قوی تر عمل می کند زیرا از اتلاف انرژی سیستم ایمنی روی نواحی غیرضروری جلوگیری کرده و عمدتا بر روی نواحی آنتی ژنیک آنتی ژن متمرکز می شود. از این رو تهیه بخشی از پروتئین و یا اپی توپ آنتی ژن که بیشترین تحریک کنندگی را در میزبان ایجاد می نماید، می تواند در کنار چندین اپی توپ دیگر از آنتی ژن های مختلف بشکل یک پپتید ترکیبی (fusion protein) با کارآئی بالا برای ایجاد ایمنی سریع و چندگانه در میزبان به کار گرفته شود. کلستریدیوم پرفرنژنس عامل بیماری های مهلکی از جمله انتریت نکروتیک، انتروتوکسمی، قانقاریا و... در انسان و دام است، از این رو مطالعه ی آنتی ژن های آن از اهمیت زیادی برخوردار است. هدف از این پروژه نیز تهیه ی فیوژن پروتئینی متشکل از نواحی با آنتی ژنیسیته ی بالا از توکسین بتا و اپسیلون کلستریدیوم پرفرنژنس و بررسی خواص آنتی ژنیک آن می باشد. برای این منظور ابتدا قطعات اپی توپی دو توکسین تکثیر یافته و پس از برش با آنزیم های مناسب، توسط لینکری که طراحی شد به یکدیگر متصل شدند. فیوژن ژن حاصل در وکتور ptz57r و pet21a(+) کلون گردید. وکتور pet21a(+) حاوی قطعه ی فیوژن، به سلول بیانی e.coli bl21(de3) منتقل و پروتئین نوترکیب بیان گردید. بیان پپتید نوترکیب و ویژگی های آنتی ژنیک آن با استفاده از روش های elisa و وسترن بلات مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج این بررسی نشان داد که فیوژن پروتئین نوترکیب قادر است به خوبی با آنتی بادی های ضد توکسین بتا و اپسیلون واکنش دهد. فیوژن پروتئین توسط کروماتوگرافی فیلتراسیون ژل بصورت نیمه خالص تهیه و جهت تولید آنتی بادی پلی کلونال علیه آن، به موش تزریق شد. نتایج نشان داد که آنتی بادی نوترکیب ضد فیوژن پروتئین قادر است واکنش مناسبی با توکسین های بتا و اپسیلون برقرار نموده و نسبت به آنتی بادی طبیعی از حساسیت بالاتری برخوردار می باشد. بنابراین آنتی بادی نوترکیب ضد فیوژن پروتئین می تواند جایگزین مناسبی برای آنتی بادی طبیعی ضد دو توکسین باشد و در طراحی کیت های تشخیصی برای تشخیص کلینیکی توکسین بتا و اپسیلون به کار گرفته شود. همچنین در صورت بهینه نمودن تولید و واکنش های نهائی بعنوان کاندید واکسن نیز پیشنهاد گردد.
مژگان یزدی مسعود یاورمنش
هدف از انجام این تحقیق، شناسایی منشا آلودگی مدفوعی کاهو با استفاده از سه ژنوتیپ باکتریوفاژ rna +f male specific (i و iv بیانگر آلودگی مدفوعی و ii بیانگر آلودگی انسانی) به عنوان نماینده ای از ویروس های روده ای، بود. بدین منظور، کارایی دو روش شستشو- تغلیظ peg و اولتراسانتریفوژ با تعیین ضرایب بازیافت باکتریوفاژ تلقیحی ms2 در سه غلظت ml 100pfu/102،104و 106بر سطح نمونه های کاهو با استفاده از روش کشت دولایه(dal) در سه تکرار مورد آزمون قرار گرفت. نتایج نشان داد روش peg با درصد بازیافت 63/16% در غلظت 106 بیشترین درصد بازیافت دارا می باشد. بر همین اساس، از روش peg به منظور شستشو و جداسازی باکتریوفاژهای احتمالی سطح 30 نمونه کاهو ( 15 نمونه از بازار، 15 نمونه از مزرعه) استفاده شد. محلول های نهایی به دست آمده از روش peg جهت شمارش پلاک (باکتریوفاژ) از طریق آزمون dal، استخراج rna و سپس rt-pcr با استفاده از 3 مجموعه پرایمرi و iiiv مورد آزمایش قرار گرفتند. آزمونdal نشان داد باکتریوفاژهای f+rna به ترتیب در (60%) 9 و (80%)12 نمونه از 15 نمونه کاهوی مزرعه و بازار وجود دارند. این در حالیست که با استفاده از روش مولکولی( rt-pcr) باکتریوفاژهای f+rna به ترتیب در (60%)9 و(6/86% )13 نمونه از 15 نمونه کاهوی جمع آوری شده از مزرعه و بازار شناسایی شدند. حضور تعداد بیشتر باکتریوفاژهای f+rna در نمونه های کاهوی بازار می تواند ناشی از آلودگی های ثانویه باشد. در بین باکتریوفاژهای f+rna شناسایی شده فقط ، ژنوتیپ i باکتریوفاژ شناسایی شد و سایر ژنوتیپ ها(ii وiv) بر اساس مجموعه پرایمرهای مورد استفاده در نمونه های کاهو یافت نشد. به طور کلی می توان گفت، تشخیص ملکولی بر اساس مجموعه پرایمرهای اختصاصی به منظور شناسایی دقیق منشاء و نوع آلودگی، کافی نبوده و ارزیابی جامعی از توالی اسید نوکلئیک باکتریوفاژ لازم به نظر می رسد.
راضیه قاضی بیرجندی معصومه بحرینی
حدود 85% زمین به وسیله اکوسیستم های سرد اشغال شده که شامل دریاهای عمیق، نواحی قطبی و ارتفاعات است. 80% بیوسفر و 90% از محیط دریایی دمای زیر°c 5 را دارند. آنزیم های فعال در سرما، فعالیت کاتالیتیکی بالایی در درجه حرارتهای پایین و متوسط دارند. آمیلاز یکی از مهمترین آنزیم های صنعتی است و تقریبا 25% کل فروش آنزیم ها مربوط به آمیلاز است. آنزیم آمیلاز متعلق به گروه هیدرولازها است و پیوندd ?(1-4) گلیکوزیدی را در زنجیره خطی نشاسته هیدرولیز می کند. در این پژوهش به منظور جداسازی و شناسایی باکتری های سرما دوست و مقاوم به سرما تولید کننده آنزیم آمیلاز از ارتفاعات مختلف کوه های بینالود نمونه برداری صورت گرفت و بعد از تهیه رقت های مختلف از نمونه خاک، کشت در محیط عمومی tsa صورت گرفت و نمونه ها در دماهای 4، 8 و20 درجه سانتی گراد گرماگذاری شدند. از 202 جدایه بدست آمده، 62/37% از آنها دارای فعالیت آمیلازی بودند. پس از انجام سنجش کمی، دو جدایه btr84 و atr812 به منظور بهینه سازی شرایط مختلف رشد و تولید آنزیم انتخاب شدند. پس از انجام بهینه سازی برای فاکتورهای دما،ph ، منبع کربن، منبع نیتروژن، درصد نشاسته و میزان تلقیح فعالیت آنزیم در جدایه btr84 به 38/0و در جدایه atr812 به 116/0 واحد فعالیت آنزیمی رسید. به منظور بررسی اثر برهم کنش بین فاکتورها در تولید آنزیم بهینه سازی به روش طراحی روی سطح پاسخ صورت گرفت و در نهایت فعالیت آنزیم در جدایه btr84 به 01/2 و در جدایه atr812 به 434/0 واحد فعالیت آنزیمی افزایش یافت. تکثیر و تعیین توالی ژن 16s rdna برای 5 جدایه btr84، atr812، btr209، atr2051، btr821 صورت گرفت که به ترتیب جنس های pedobacter، janthinobacterium، flavobacterium،agromyces و pseudomonas تعلق دارند.
ندا نیری محمدرضا عدالتیان دوم
هدف از این پژوهش بررسی خواص ضد کپکی 19جدایه لاکتوباسیلوس پلانتاروم از مراحل مختلف تولید پنیر سنتی لیقوان بر مخمر رودوتورولا موسیلوجینوسا (ptcc 5257) و کپک پنیسیلیوم اکسپانسوم (ptcc 89046) با تکیه بر روش های مبتنی بر کشت است. برای این منظور از تکنیک های نقطه گذاری و نفوذ در چاهک استفاده شد. از بین این 19 جدایه، لاکتوباسیلوس پلانتاروم های دارای خاصیت بازدارندگی غربال شدند، با توجه به آنالیز آماری نوع شاخص و دمای اینکوباسیون مورد استفاده در روش نقطه گذاری (25 و 30 درجه سانتی گراد) دارای اختلاف آماری معنی داری در سطح 5% بودند. ولی اثر متقابل نوع جدایه ها و دماهای اینکوباسیون مورد بررسی تفاوت معنی داری در سطح 5% نداشتند. نتایج نشان داد که در روش نقطه گذاری 10 جدایه بر کپک پنیسیلیوم اکسپانسوم و 11 جدایه بر مخمر رودوتورولا موسیلوجینوسا دارای خاصیت ضد قارچی بودند. در حالی که در روش نفوذ در چاهک 6 جدایه بر کپک پنیسیلیوم اکسپانسوم و 8 جدایه بر مخمر رودوتورولا موسیلوجینوسا خاصیت ضد قارچی از خود نشان دادند. سپس آزمون های تکنولوژیکی مختلفی مانند بررسی اثر ph های مختلف (2 تا 7 ) و دماهای (80 درجه سانتی گراد به مدت 1 ساعت ، 100 درجه سانتی گراد به مدت 10 و 30 دقیقه و 121 درجه سانتی گراد به مدت 15 دقیقه (شرایط اتوکلاو)) مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که در ph های 2 و 3 تمامی 19 جدایه خاصیت ضد قارچی از خود نشان دادند در حالی که در7= ph هیچ گونه بازدارندگی مشاهده نگردید. خاصیت ضد قارچی با افزایش دما و یا افزایش زمان حرارت دهی کاهش یافت به طوری که در شرایط اتوکلاو همه جدایه ها خاصیت بازدارندگی خود را از دست داده بودند. جدایه c28 دارای بالاترین مقاومت حرارتی بود. آزمون تیتر مشخص کرد که جدایه c28با فاکتور (au/ml)160دارای بالاترین خاصیت ضد کپکی و ضد مخمری در میان جدایه های دارای اثر بازدارندگی بود. در تغلیظ به کمک خشک کن انجمادی که به منظور بررسی اثر بازدارندگی بر جدایه های که قبلا دارای خاصیت بازدارندگی نبودند انجام گرفت، نتایج نشان داد که جدایه هایlf51 c24 , lf49 , با تغلیظ توسط خشک کن انجمادی دارای افزایش تاثیر چشمگیری بر کپک پنیسیلیوم اکسپانسوم و جدایه های c24 , lf51 به کمک تغلیظ دارای اثر ضد مخمری بر مخمر رودوتورولا موسیلوجینوسا هستند. تمامی جدایه های دارای خاصیت بازدارندگی در برابر آنزیم پروتئیناز k خاصیت بازدارندگی خود را ازدست دادند، که این امر دلالت بر ماهیت پروتئینی این ترکیبات دارد. بررسی خاصیت بازدارندگی جدایه ها با استفاده از اسپکتروفتومتر در طول موج 560 نانومتر ، مشخص نمود که در جدایه های دارای خاصیت بازدارندگی، با گذشت زمان میزان دانسیته نوری یا od در طی زمان های صفر ، 24 ، 48 و 72 ساعت در مقایسه با نمونه شاهد کاهش می یابد ، به طوری که جدایه c28 دارای بیشترین کاهش در بررسی هر دو شاخص مزبور (کپک پنیسیلیوم اکسپانسوم و مخمر رودوتورولا موسیلوجینوسا) بود.
فرانک قربانی معصومه بحرینی
در این پروژه عصاره آبی 10 گیاه برای سنتز زیستی نانوذرات نقره مورد بررسی گرفت و از میان آن ها گیاه گشنیز به عنوان بهترین گیاه برگزیده شد و طیف uv-vis نانوذرات کلوئیدی نقره یک پیک پلاسمون سطحی در 430 نانومتر را نشان داد. فرآیند تشکـیل نانوذرات نقره به وسیـله تعیین اندازه ذرات (dls)، میکروسکوپ الکترونی نگاره (sem) و میکروسکوپ الکترونی گذاره (tem)نیز تأیید شد. بر اساس تجزیه و تحلیل ذرات، اندازه نانوذرات نقره تهیه شده در محدوده nm 29-7 به دست آمد. تصاویر میکروسکوپ الکترونی توزیع یکنواختی از نانوذرات نقره با اشکال کروی را نشان داد. خواص ضد باکتری آن در برابر باکتری های گرم مثبت (staphylococcus aureus) و گرم منفی (escherichia coli) مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج خواص ضدباکتری مختلفی را در برابر هر دو نوع باکتری نشان داد. با توجه به بهینه سازی انجام شده تأثیر متغیر های مختلف از قبیل غلظت عصاره گشنیز، نسبت اختلاط واکنش دهنده ها و زمان واکنش بر روی سنتز نانوذرات مورد بررسی قرار گرفت. شرایط بهینه عبارت بود از غلظت 10% عصاره، نسبت اختلاط 1 :1/4 واکنش دهنده ها و زمان 12 ساعت و 33 دقیقه که سنتز موفق نانوذرات نقره گیاهی توسط آزمایش ضدمیکروبی برای باکتری s.aureus تأیید شد. همچنین خواص ضدباکتری ترکیب نانوذره به همراه آنتی بیوتیک تتراسایکلین مورد بررسی قرار گرفت و ترکیب این دو عامل ضدباکتری در مقایسه با هر یک از عوامل ضدباکتری به تنهایی نتیجه بسیار مطلوبی را از خود نشان داد.
نعیما پرتانیان بهار شهنواز
احتراق سوخت های حاوی گوگرد منجر به تشکیل آلاینده های هوا نظیر دی اکسید گوگرد، ایجاد باران های اسیدی و مشکلات تنفسی می شود. از آن جایی که جداسازی گوگرد از کلیه ترکیبات سولفوردار موجود در سوخت های هیدروکربنی، با استفاده از روش های مرسوم کنونی (نظیر سولفورزدایی با استفاده از هیدروژن) امکان پذیر نمی باشد و روش hds نیازمند دما و فشار بالا و درنتیجه انرژی زیادی است، چندین سال است که استفاده از روش های زیستی جهت رسیدن به این هدف مطرح شده و مورد مطالعه و تحقیق قرار گرفته است. سولفورزدایی زیستی از مسیر 4s در شرایط معتدل ، بدون تولید محصولات مضر و بدون تاثیر در اکتا ن نفت عمل می کند. آنالیز گیبس و سنجش باftir و uv-vis spectroscopy برای تایید و تعیین محصول دسولفوره دو-هیدروکسی بی فنیل (2hbp) انجام شد.
آرزو زاهدی ظهراباد معصومه بحرینی
باکتری های غذازاد مدتهاست به عنوان یکی از شایع ترین علل بیماری های دستگاه گوارش شناخته شده اند؛ با این حال ایمنی مواد غذایی آلوده به این باکتری ها هنوز به عنوان یک مشکل عمده در بهداشت مواد غذایی مطرح است. بنابراین یافتن روش غربالگری ایمن، سریع و مقرون به صرفه به منظور ارزیابی خواص ضدباکتریایی در اولویت می باشد. از آنجا که نور لومینسانس نشر شده از باکتری ها با فعالیت متابولیکی سلول ها ارتباط مستقیم دارد، ژن گزارشگر lux می تواند برای ردیابی فعالیت باکتری در شرایط مختلف مورد استفاده قرار گیرد. در این پژوهش از باکتری لاکس مارکدار شده ی e. coli sm10s1 به عنوان سویه ی استاندارد برای بررسی بقا و فعالیت باکتری تحت تاثیر تیمارهای ضدمیکروبی مختلف در مواد غذایی استفاده شد و کاربرد سیستم گزارشگر بیولومینسانس در مواد غذایی بررسی شد.
عسل معصومی محسن کرابی
هدف از انجام این پژوهش ارائه راهکارهایی جهت بهبود عملکرد بسترهای لجن خشک کن در آبگیری از لجن فعال در تصفیه خانه فاضلاب بجنورد بود. در این راستا، با ساخت پایلوت هایی به بررسی تاثیر عواملی چون دانه بندی محیط متخلخل، غلظت لجن ورودی و ارتفاع لایه زهکش بر راندمان آبگیری از لجن فعال به وسیله بسترهای لجن خشک کن پرداخته شد.
معصومه بحرینی ناصر رفیعی
در این رساله مسئله اصلی بررسی میزان رابطه ی افزایش و کاهش سطح زندگی بر انحرافات اخلاقی است. سطح زندگی اصطلاحی است که برای نشان دادن حدود مصارف مادی و معنوی یک کشور به کار می رود و انحرافات اخلاقی، مجموعه رفتارها و عملکردهایی است که با هنجارهای شناخته شده جامعه همسو نباشد. در این پژوهش سعی بر، امکان سنجی فقر بر پدید آوردن پاره ای از انحرافات اخلاقی نظیر سرکشی، بدخلقی، سرقت، فحشا می باشد و نیزامکان سنجی ثروت بر پدید آوردن پاره ای از انحرافات اخلاقی نظیر تکبر، سنگدلی، بخل، تن پروری.
صفیه رجب زاده شاندیز معصومه بحرینی
طبق روشهای متداول و استانداردهای موجود، جهت شناسایی باکتریهای بیماریزا لازم است که ابتدا 25 گرم ماده غذایی در 225 سی سی محیط کشت مایع، کاملا یکنواخت شده و سپس به مدت 24-72 ساعت، در دمای 30-37 درجه سانتی گراد، گرم خانه گذاری شود. انجام مراحل فوق ضروری است که تحت عنوان "پیش غنی سازی" و "غنی سازی" مطرح است. همین امر منجر به طولانی شدن زمان شناسایی این باکتریها به مدت 5 تا 10 روز کاری می شود. حتی در مواردیکه از روشهای مولکولی مانند pcr جهت تشخیص باکتریهای بیماریزای مواد غذایی استفاده می شود، اعمال مراحل پیش غنی سازی و غنی سازی ضروری است.در تحقیق حاضر، دو مرحله وابسته به کشت، کاملا حذف شده و به جای آن از بافرهایی با ph قلیایی استفاده شده است .
ندا شعاعی پرچین معصومه بحرینی
در این پژوهش، باکتریcupriavidus necator atcc17699 و گلوکز حاصل از تجزیه ی آنزیمی کاغذ به عنوان منبع کربن ارزان قیمت، برای رشد باکتری و تولید pha مورد استفاده قرار گرفت. بهینه سازی تک متغیره و چند متغیره به روش سطح پاسخ روی فاکتورهای غلظت گلوکز، نسبت نیتروژن به کربن (n:c)، نوع منبع نیتروژن و ph اولیه ی محیط کشت به منظور دست یابی به بالاترین توده ی زنده در مرحله اول و نسبت نیتروژن به کربن (n:c)، منبع نیتروژن، ph اولیه، میزان تلقیح، میزان هوادهی، غلظت گلوکز و دمای انکوباسیون به منظور دستیابی به بالاترین میزان تولید pha در مرحله دوم انجام گرفت. جذب سوسپانسیون باکتری در nm600، جرم خشک توده ی سلولی و شمارش سلولی زنده (تعداد سلول در میلی لیتر) به منظور بررسی میزان تولید توده و تعیین جرم pha تولیدی بر جرم خشک سلولی (cdw) به منظور بررسی میزان تولید pha اندازه گیری شد.
معصومه بحرینی
چکیده هدف ازاین مطالعه بررسی دوموضوع میباشد اول تعیین عوامل محیطی مناسب برای تولید بیشتراسیدسیتریک ومشخص نمودن ارتباط بین رشد سلولی وتولیداسیدودوم افزای نیمه عمرسیستم باتثبیت قارچ آسپرژیلوس نیجر برای انجام این کار کپک asp.niger picc 5010که ازسازمان پژوهشهای علمی صنعتی ایران تهیه شده بود مورداستفاده قرارگرفت . ابتداعوامل مختلفی که برروی تولید اسیدسیتریک تاثیر داشته اند بررسی شددراین بررسی مشخص شد که قارچ درشرایط اسیدی با ph = 3 درشروع تخمیرونیتروژن محدودبا غلظت 2 گرم درلیترمقداری بیشتراسیدسیتریک تولیدمیکند . بهترین منبع کربنی که استفاده میکنند قندساکارز باغلظت 140 گرم درلیترمیباشد. بعلاوه بایدنمکهای فسفات پتاسیم،سولفات منیزیم نیزهرکدام باغلظت 25 درصد گرم در لیتردرمحیط کشت وجودداشته باشند.فلزات سنگین موجوددرمحیط کشت ازتولیداسیدسیتر جلوگیری میکنندلذابرای حذف این یونها ازمحیط،ازفروسیانور پتاسیم باغلظت 5 درصد x10 میلیگرم درلیتراستفاده گردید . سن کنیدیها،تعداد دفعات تجدیدکشت ،ونوع محیط کشت اسپورولاسیون ینزتاثیربسزایی درمیزان اسیدسیتریک داشتندبطوریکه کنیدیهای 5 روزه که تنهایک باربرروی محیط سابرودکستروزآگار تجدیدکشت شده ورشدکرده اند برای اینکار مناسب بودند. بعدازبدست آوردن شرایط مناسب تولید اسیدسیتریک ،کنیدیهای آسپرژیلوس نیجر را درون مهره های ژلی کلسیم آلژینات تثبیت گردید . غلظت مناسب برای تثبیت این کنیدیها سدیم آلژینات 3 درصد بودکه هیچگونه آلودکی ازمیسلیومهای آزادوکنیدی تشکیل شده نداشت درمقایسه ای که بین کنیدیهای تثبیت شده وآزاد انجام گرفت ،سلولهای آزاد میزان بیشتری اسیدسیتریک تولید می نمودند ولی سلول های تثبیت شده در روش کشت batchwise بمدت 73 روز توانستند زنده بما وبه فعالیت خودادامه دهنداماسلولهای آزاد بعداز21 روز افت شدیدی درتولیداسید سیتریک داشتند . علاوه براین نیمه عمرکارهای گزارش شده دراین زمینه حدود 19 روز میباشددرصورتیک درکارحاضراین نیمه عمرتقریبا به دوبرابرافزایش یافته وبه 37 روز رسید .