نام پژوهشگر: علیرضا ذوالفقاری
مسعود راستگار فرج زاده علیرضا ذوالفقاری
در این مطالعه، نانوتیوب های اکسید روی به وسیله روش ساده هیدروترمال در دمای ?c 70 سنتز شدند. نانوتیوب ها توسط روش های پراش اشعه پرتو (xrd)، میکروسکوپ الکترونی روبشی (sem)، آنالیز اندازه ذرات و اندازگیری مساحت کل سطح (bet) شناسایی شدند. آنالیزهای ساختاری نشان می دهد که نانوتیوب های اکسید روی به صورت لوله ای شش وجهی توخالی رشد کرده اند و قطر متوسط، طول و ضخامت دیواره تقریبی آنها به ترتیب 350-250 نانومتر، 4-5/1 میکرومتر و 80-60 نانومتر است. همچنین فاز بلورین آنها بلور ورتزیت خالص است. فعالیت فتوکاتالیزوری نانوتیوب های اکسید روی به وسیله تجزیه محلول رنگزای اسید آبی 9 به عنوان یک ماده آلاینده در حالت سوسپانسیون مورد سنجش قرار گرفت. نتایج نشان داد که میزان حذف ماده رنگزای اسید آبی 9 توسط نانوتیوب های اکسید روی کمتر از نانوذرات اکسید روی (آلدریچ) است. اما بر خلاف نانوذرات، نانوتیوب های اکسید روی به دلیل ساختار خاص خود به عنوان فتوکاتالیزور قابل بازیافت شناخته شدند. به طوریکه بعد از پنج دور آزمایش، فعالیت فتوکاتالیزوری نانوتیوب ها و نانوذرات به ترتیب حدود 3% و 52% کاهش یافت. همچنین بیشترین کارایی فتوکاتالیزوری نانوتیوب های اکسید روی در دمای کلسیناسیون ?c 300 و غلظت بارگذاری ppm 200 بود.
حمیدرضا نادری علیرضا ذوالفقاری
نانوکامپوزیتهای کربن بلک/دیاکسید منگنز، گرافیت/دیاکسید منگنز، کربن بلک/گرافیت/دیاکسید منگنز، کربن ولکان/دیاکسید منگنز و نانولولهکربنی/دی اکسید منگنز به روش سونوشیمی و در محلول آبی سولفات منگنز و برومات پتاسیم سنتز شد. ویژگیهای الکتروشیمیایی نانوکامپوزیتها با نسبتهای وزنی متفاوت توسط ولتامتری چرخهای، کرونوپتانسیومتری و طیف امپدانس الکتروشیمیایی بررسی شد. خواص فیزیکی، ساختار، ریخت شناسی و مساحت سطحی نانوکامپوزیتها به وسیله تکنیکهای پراش اشعه ایکس، آنالیز حرارتی، میکروسکوپ الکترونی روبشی (sem)، میکروسکوپ الکترونی عبوری (tem) و ایزوترم جذب نیتروژن (bet) بررسی شد. دادههای الکتروشیمیایی نانوکامپوزیتها در محلول na2so4، 5/0 مولار با ph 3.3 رفتار خازنی را نشان می دهد. نانوکامپوزیتها دارای رفتار شبه خازنی، برگشتپذیری و عملکرد الکتروشیمیایی بسیار خوبی در بازه پتانسیل 0/0 تا 0/1 ولت نسبت به الکترود ag/agcl بودند. بهترین نسبت وزنی نانوکامپوزیت ها براساس خواص ابرخازنی انتخاب شدند. بهترین نسبت وزنی دی اکسید منگنز و مواد کربنی در کامپوزیت برابر، 65/35 برای کامپوزیت دیاکسید منگنز/کربن بلک ، 60/40 برای کامپوزیت دیاکسید منگنز/گرافیت، 56/22/22 برای کامپوزیت دیاکسید منگنز/کربن بلک/گرافیت، 75/25 برای کامپوزیت دیاکسید منگنز/کربن ولکان و 65/ 35 برای کامپوزیت دیاکسید منگنز/نانولولههایکربنی است. ظرفیت ویژه این کامپوزیتها برابر، fg-1 313 برای کامپوزیت دیاکسید منگنز/کربن بلک، fg-1 318 برای کامپوزیت دیاکسید منگنز/گرافیت ، fg-1 328 برای کامپوزیت دیاکسید منگنز/کربن بلک/گرافیت، fg-1 309 برای کامپوزیت دیاکسید منگنز/کربن ولکان و fg-1 359 برای کامپوزیت دیاکسید منگنز/نانولولهکربنی در سرعت روبش mvs-1 5 و در محلول na2so4، 5/0 مولار است. طیف امپدانس الکتروشیمیایی کامپوزیتهای ذکر شده مقاومت انتقال بار کمتر و ظرفیت بیشتری را نسبت به دیاکسید منگنز و سایر کامپوزیتها با ترکیب وزنی مختلف را نشان میدهد. همچنین این کامپوزیتها چگالی انرژی و چگالی توان بیشتری نسبت به دیاکسید منگنز و سایر کامپوزیتها با ترکیب وزنی مختلف را نشان میدهد. الکترودهای شامل این کامپوزیتها طول عمر و پایداری بالایی را در طی 1000 چرخه نشان دادند. تصاویر sem نشان میدهد دیاکسید منگنز سنتز شده دارای قطر 50 تا 80 نانومتر است درحالیکه قطر ذرات دیاکسید منگنز در کامپوزیتهای کربنی کمتر است و بین 20 تا 60 نانومتر است. مساحت سطحی محاسبه شده از منحنی bet برای نانوکامپوزیت های دیاکسید منگنز/کربن بلک، دیاکسید منگنز/گرافیت، دیاکسید منگنز/کربن ولکان و دیاکسید منگنز/نانولولهکربنی به ترتیب m2gr-1 117، m2gr-1 98، m2gr-1 105 و m2gr-1 154 است. همچنین قطر حفرات نمونه ها در محدوده 13-19 نانومتر است.
علی اکبر عباسی کاظم کارگشا
در این پژوهش، گاز دی اکسیدکربن تولیدی از واکنش اکسیداسیون آمینو اسیدها، به وسیله ی حسگر هدایت سنج ساخته شده، اندازه گیری شده و بدین طریق به ارزیابی مقدار آمینو اسید می پردازیم. پریدات سدیم به عنوان اکسیدان و سیستئین که یکی از اسیدهای آمینه ی استاندارد می باشد، انتخاب گردید. سل هدایت سنج ساخته شده دارای ابعاد cm 5/0x cm 1cm x 1 و حجم آن l? 150 بوده و از محلول هیدروکسید سدیم به عنوان محلول جاذب و از گاز نیتروژن به عنوان گاز حامل استفاده شد. سیگنال مورد ارزیابی، اختلاف هدایت محلول جاذب قبل و بعد از تماس با گاز دی اکسیدکربن می باشد. پارامترهای موثر بر تولید سیگنال مورد ارزیابی که عبارتند از سرعت جریان، ph محلول جاذب، سرعت جریان گاز حامل، دمای راکتور، نسبت واکنشگرها، زمان واکنش، ph محلول داخل راکتور و سرعت نمونه برداری از اندازه گیری های دستگاه هدایت سنج، مورد بررسی و مقادیر بهینه ی آنها تعیین گردید. در شرایط بهینه، سرعت جریان محلول جاذب (ml/min) 53/1 ، ph محلول جاذب برابر 5/12 ، سرعت جریان گاز حامل (ml/min) 5 ، دمای راکتور c° 80 ، نسبت واکنشگرها ( cys : io4? ) برابر با 2 : 1، زمان واکنش min 20 ، ph محلول داخل راکتور 3 و سرعت نمونه برداری ( sec-1 2/0 ) ، زمان پاسخ گویی این حسگر 25 ثانیه می باشد. حسگر ساخته شده دارای سه نقطه ی شکست در منحنی کالیبراسیون برای سیستئین است که عبارتند از : ( ppm1/0- 01/0) ، ( ppm 10- 1/0 ) ، ( ppm 70- 10) حسگر ساخته شده نسبت به سایر حسگرهای ساخته شده برای دی اکسیدکربن گازی، ضمن افزایش حساسیت، حد تشخیص بهتری را میسر ساخت.
محمدامیر سعادتی نسب حسین غریبی
دستیابی به هیدروژن خالص، از دیدگاه انرژی و محیط زیست ضرورتی انکارناپذیر است. این درحالی است که تولید هیدروژن در تمام روش ها، همراه با ناخالصی فراوان است. برای بدست آوردن هیدروژن خالص بهترین راه استفاده از غشاء پالادیم است که به صورت نظری گزینش گری بی نهایت دارد. به منظور کاهش هزینه ی تمام شده، غشاء پالادیم به صورت کامپوزیت استفاده می شود. در این پژوهش، به بررسی نقش پایه در فرایند تراوایی پرداخته می شود. با تطبیق نتایج آزمون تراوایی هیدروژن از غشاء کامپوزیتی pd/oxpss بر مدل تراوایی موجود، تأثیر برهمکنش پایه و پوشش پالادیم در فصل مشترک pd و oxpss مطالعه شده و با سایر غشاءهای کامپوزیتی پالادیم که سد نفوذی متفاوتی چون ysz و al2o3 دارند و نیز با غشاء بدون پایه مقایسه می شود. در غشاء pd/oxpss، مقدار آنتالپی انحلال هیدروژن در لایه پالادیم -9.4kj/mol بدست آمده و نشان می دهد که در مقایسه با پایه ی yszpss، عناصر پایه ی oxpss و لایه پالادیم در یکدیگر نفوذ زیادی دارند، در حالی که نسبت به پایه ی al2o3 رفتار مشابهی دارد. غشاء پالادیمی دارای مشکلاتی چون تردی هیدروژنی و مسمومیت گوگردی است. در بخشی دیگر از این پژوهش، برای بهبود تراوایی و مقاومت شیمیایی غشاء، پوشش آلیاژی پالادیم مورد مطالعه قرار گرفته است. به منظور ممانعت از تردی هیدروژنی و افزایش تراوایی از لایه ی آلیاژی pdag استفاده شده است. اما این پوشش نیز در برابر ناخالصی اندک گوگردی مسموم می شود. برای تأمین همزمان تراوایی بالا و ممانعت از مسمومیت گوگردی، لایه ی نازکی از pdcu بر روی پوشش pdag به کار رفته است. غشاء دولایه ی pdag/pdcu دارای تراوایی 1.77×10-8 mol m/m2 s pa0.5 است که با توجه به دمای پایین آزمون، 553k، تراوایی آن در مقایسه با سایر غشاءها به طور قابل توجهی بیشتر است. به منظور بررسی مقاومت شیمیایی غشاء دولایه ی pdag/pdcu در محیط دارای h2s، غشاء مشابهی بدون لایه ی pdcu تهیه و مورد مطالعه قرار گرفت. اگرچه در برابر خوراک هیدروژن خالص، وجود لایه یpdcu در غشاء دولایه منجر به کاهش تراوایی به میزان 5% نسبت به غشاء pdag می شود، اما در محیط دارای h2s، تراوایی آن نسبت به غشاء pdag، 10% بیشتر است. آنالیز xps از سطح غشاء pdag بعد از آزمون تراوایی و مقاومت شیمیایی، نشان می دهد که بر روی سطح گوگرد وجود ندارد. بر این اساس افت تراوایی به سازوکار "مسمومیت کاتالیزوری" نسبت داده می شود.
یونس اعتماد هادی طباییان
در این پروژه نانو سیستم های آلیاژی آهن و کبالت داخل نانو حفرات آلومینای حفره دار رسوب داده شده اند ابتدا آلونیای حفره دار با استفاده از فرایند آندایزینگ دو مرحله بر روی آلومینیوم حالص تهیه شده ند و فرایند الکتروپولیش در ولتاژ 157 ثابت دمای c 25 در مخلوطی از اسید پرکلریک و اتانول به مدت 1 دقیقه بر روی نمونه ها انجام گرفته است. 40 ولت دمای c 17 و در اسید اگسالیک 3 ، 0 مولار انجام شده است. تصاویر میکروسکوپ الکترونی رویشی از روی حفرات اکسید آلومینوم تهیه شده تاثیر زمان آندایز مرحله اول بر نظم ایجاد شده روی حفرات اکسید آلومینیوم با استفاده از fft نرم افزار matlab بررسی شدهاست بهترین نظم مربوط به زمان آندایز 15 ساعت به دست آمده است. قبل از انجام فرآیند الکترو انباشت عملیات نازک سازی لایه سیدی بلافاصله پس از آنادایز مرحله دوم در همان محلول با کاهش ولتاژ تا 87 بر روی آلومینای حفره دار انجام گرفته است. عملیات الکترو انباشت با جریان ac سینوسی 15 ولت انجام شده است. ترکیبات مختلف آلیاژی آهن و کبالت دردمای میط 5=ph ولتاژ 157 و فرکانس 200 هرتز در محلول های با غلظت های مختلف آهن و کبالت رسوب داده شده اند. ترکیب آلیاژ نانو سیم آهن و کبالت با استفاد از آنالیژ eds بدست آمد ه است خواص مغناطیسی نانو سیسیتم ها با رسم نمودار هیسترزیس آن ها به وسیله دستگاه مغناطوسنجی گرادیان نیروی متناوب بررسی گردیده است. بیشترین وادارندگی در آلیاژ نانو سیم مورد بررسی قرار گرفته و مشخص شده است که با افزایش ph و فرکانس میزان کبالت در آلیاژ آهن و کبالت بیشتر می گردد.
منا خاتمی بهروز محمد کاری
این پژوهش، نگاه از دریچه ای خاص به یکی از اساسی ترین مباحث روز، یعنی چگونگی استفاده صحیح و بهینه از نور و گرمای خورشید در ساختمان است. در حال حاضر، گذشته از دیدگاه هایی که به مسائل زیبایی شناسانه اولویت می دهند، عمده توجه محققان به مباحث انتقال حرارت و استفاده از نور روز در جهت کاهش مصرف انرژی معطوف شده است. در پژوهش پیش رو به طور خاص، اثرات عایق جداره، موقعیت قرارگیری، جنس و اندازه پنجره ها با هدف کمینه سازی مصرف انرژی سالیانه در واحدهای اداری با تأکید بر تأثیر جداره های نورگذر مورد تحلیل و بررسی قرارگرفته است. میزان مصرف انرژی تحت تأثیر پارامترهای هندسی، خواص مواد و نوع شیشه، موقعیت قرارگیری و اقلیم منطقه، می تواند به طور قابل ملاحظه ای تغییر کند. میزان بهینه هریک از پارامترهای مورد بررسی، در راستای کمینه کردن مصرف انرژی سالیانه ساختمان با استفاده از الگوریتم های بهینه سازی محاسبه شده است. همین روش را می توان در انتخاب های دیگر فرایند طراحی بنا، نظیر جنس مصالح، نوع سیستم های مکانیکی و هندسه فضا با توجه به اقلیم، مورد استفاده قرار داد.
بهمن سخاوتمند علیرضا ذوالفقاری
سیستم قرنیزی به دلیل توزیع یکنواخت حرارتی و پایین بودن دمای آب تغذیه ورودی، امروزه مورد توجه بیشتری قرار گرفته است. در این تحقیق به بررسی عملکرد سیستم قرنیزی با تحلیل همزمان مصرف انرژی و آسایش حرارتی پرداخته شده است. مدلسازی های پژوهش حاضر توسط نرم افزار ایرپک در شرایط گرمترین و سردترین روز سال برای ساختمان نمونه شماره 600 استاندارد تاسیساتی اشری 140 با توجه به شرایط اقلیمی شهر تهران صورت پذیرفته است. هدف از این پژوهش، ارزیابی عملکرد سیستم قرنیزی تحت شرایط حرارتی مختلف با در نظر گرفتن تاثیر نفوذ هوا از طریق درزهای پنجره و همچنین بررسی امکان استفاده از این سیستم جهت سرمایش اتاق، می باشد. میزان حرارت خروجی از سیستم قرنیزی به اندازه ای تعیین شده است که بتواند شرایط آسایش حرارتی در محیط اتاق را تأمین کند. نتایج حاصل از این مدلسازی نشان داده است که سیستم قرنیزی توانایی ایجاد توزیع یکنواخت دما در سراسر فضای نمونه را دارد و این سیستم با متوسط دمای 43 درجه سلسیوس و همچنین با دمای هوای خارج 10- درجه سلسیوس، طبق استاندارد اروپایی دین نارضایتی کمتر از 20% را به عنوان معیار آسایش حرارتی معرفی می کند، می توان در اقلیم هایی با دمای هوای خارج 10- درجه سلسیوس، از این سیستم استفاده نمود. همچنین این سیستم امکان سرمایش با متوسط دمای 10 درجه سلسیوس در فضای نمونه600 استاندارد اشری، بدون درنظر گرفتن اثرات تشعشعی خورشید و دمای هوای بیرون 35 درجه سلسیوس را فراهم می کند. واژه های کلیدی: سیستم قرنیزی، آسایش حرارتی، مصرف انرژی.
علی براتی ماژان علیرضا ذوالفقاری
در این تحقیق، تأثیر زاویه و سرعت پاشش خروجی از جت دستگاه پرده هوایی، بر درزبندی آیرودینامیکی اتاقی با سیستم تهویه فشار مثبت مورد بررسی قرار گرفته است. فضای نمونه، اتاقی به ابعاد m6*m12، به ارتفاع m 3/27می باشد. دستگاه پرده هوایی بر روی یک دیوار جداساز میانی که اتاق را به دو قسمت مساوی تقسیم می کند، نصب شده است. در این تحقیق از حلگر عددی اپن فوم برای تعیین میدان های سرعت، دما و غلظت در فضای نمونه برای شرایط حرارتی زمستانه و تابستانه استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که زاویه پاشش جت، تاثیر قابل توجهی بر توزیع پارامترهایی از جمله دما، غلظت آلاینده ها و نیز شاخص احساس حرارتی افراد در هر دو فصل زمستان و تابستان دارد. به طوری که با تغییر زاویه پاشش جت از سمت داخل به سمت خارج، متوسط اختلاف دمای محیط داخل تا 2/5 درجه سلسیوس کاهش می یابد. همچنین، همین میزان تغییر در زاویه پاشش جت، باعث می شود تا متوسط غلظت آلاینده های محیط داخل با کاهشی قابل توجه، از ppm25 به ppm5 برسد. از طرفی نتایج نشان داد که به ازای زاویه 10- درجه برای پاشش جت پرده هوایی، در هر دو فصل، متوسط شاخص احساس حرارتی افراد در فضای داخل به سمت احساس خنک سوق پیدا می کند. به عبارت دیگر، در زاویه پاشش نزدیک به 10- درجه، دستگاه پرده هوایی عملکرد مناسب تری را در جداسازی حرارتی و آیرودینامیکی دو محیط داخلی و خارجی از خود نشان می دهد. همچنین نتایج نشان می دهد که افزایش فشار باعت کاهش انتشار آلاینده ها به محیط داخل و نیز تغییر شاخص احساس حرارتی افراد به سمت منطقه خنک می شود.
هادی عادل خانی مهدی قایمی
چکیده ندارد.
حمید رضا بنی هاشمی حمیدرضا مرتهب
با توجه به وجود کاتیون های کادمیم و کبالت (ii) در پساب بسیاری از صنایع و لزوم حذف این فلزات از پساب، در تحقیق حاضر جداسازی آنها از محلول آبی به روش غشاء مایع امولسیونی که به دنبال آن امکان بازیافت نیز فراهم می گردد، مورد مطالعه قرار گرفته است. پایداری امولسیون توسط ماده امولسیون ساز پلی آمینی جدید سنتز شده در آزمایشگاه تأمین گردید. برای انتقال کاتیون ها به شکل کمپلکس آنیونی از آنیون کیلیت ساز مناسب جهت ایجاد کمپلکس در فاز خوراک و حامل تری ایزواکتیل آمین در فاز آلی استفاده گردید. در بررسی انجام شده برای حذف کادمیم، تأثیر متغیرهای گوناگون شامل غلظت امولسیون ساز، غلظت حامل، ph اولیه فاز خارجی، نوع اسید مورد استفاده در فاز خارجی، ph اولیه فاز داخلی، نسبت فاز آلی به آبی در امولسیون، نوع حلال، نسبت فاز امولسیون به فاز آبی خارجی، غلظت اولیه کادمیم در فاز خارجی، حضور عامل کیلیت ساز در فاز خارجی، میزان کلرید موجود در فاز خارجی و شرایط اختلاط بر روی بازده و ظرفیت حذف و انتخاب پذیری روش مورد مطالعه قرار گرفت. در بررسی انجام شده برای حذف کبالت، اثر غلظت حامل، ph اولیه فاز خارجی، غلظت اولیه آنیون کیلیت ساز در فاز خارجی، غلظت امولسیون ساز و غلظت اولیه کبالت در فاز خارجی، نوع فاز داخلی و غلظت اولیه آن و نوع فاز آلی بر بازده و ظرفیت حذف بررسی گردید. با توجه به نتایج حاصل از آزمایشات، شرایط عملیاتی بهینه برای حذف فلزات فوق از پساب به روش غشاء مایع امولسیونی تعیین گردید.
ولی اله ماندنی پوردیل حمیدرضا مرتهب
با توجه به وجود کاتیون¬های کادمیم و روی (ii) در پساب بسیاری از صنایع و لزوم حذف این فلزات از پساب، در تحقیق حاضر جداسازی آنها از محلول آبی به روش غشاء مایع ترکیبی که به دنبال آن امکان بازیافت نیز فراهم می¬گردد، مورد مطالعه قرار گرفته است. در این تحقیق از یک up- set طراحی شده جدید که ترکیبی از غشاء مایع بالک و غشاء مایع حمایت شده در آن گنجانده شده، استفاده گردیده است. استفاده از این up- set بسیاری از معایبی که در کارهای قبلی مشاهده می¬شود، را برطرف می¬سازد. برای انتقال کاتیون¬ها به شکل کمپلکس آنیونی از آنیون کیلیت¬ساز مناسب جهت ایجاد کمپلکس در فاز خوراک و حامل تری ایزواکتیل آمین در فاز آلی استفاده گردیده است. در بررسی انجام شده برای حذف کادمیم و روی، تأثیر متغیرهای گوناگون شامل اثر نوع فیلتر، غلظت حامل، ph اولیه فاز خوراک، نوع اسید مورد استفاده در فاز خوراک، phاولیه فاز تهی¬ساز، نوع حلال، غلظت اولیه کادمیم در فاز خوراک، ضخامت فیلم فاز آلی، اثر دما و اثر هم¬زدن فاز خوراک بر روی بازده و ظرفیت حذف و انتخاب¬پذیری روش مورد مطالعه قرار گرفت. در بررسی انجام شده برای حذف کادمیم، میزان کلرید موجود در فاز خوراک و برای حذف روی اثر گونه¬های مزاحم بر بازده و ظرفیت حذف بررسی گردیده¬اند. کارایی سیستم غشاء مایع ترکیبی با کارایی غشاء مایع حمایت شده مقایسه شده و مشاهده شده است که سیستم غشاء مایع ترکیبی کارایی خیلی بهتری از غشاء مایع حمایت شده دارد.