نام پژوهشگر: آمیتیس رمضانی
مریم گل محمدی معصومه صوفیان
واکسیناسیون هپاتیتb در تمام افراد hiv مثبت غیرایمن در برابرhbv توصیه شده است. اگرچه پاسخ سرولوژیکی به واکسیناسیون استانداردhbv در این جمعیت کمتراز حد مطلوب می باشد و راهکارمناسب برای واکسیناسیون مجددافراد hiv مثبت غیرپاسخ دهنده به واکسیناسیون هم چنان مورد بحث باقی مانده است. ما پاسخ سرولوژیکی به یک دوز اضافی واکسن hbv به روش داخل جلدی یا داخل عضلانی در افراد hiv مثبت غیر پاسخ دهنده به واکسیناسیون استاندارد hbv را ارزیابی نمودیم. مواد و روش ها: ابتدا با کلینیک رفتاری شهرستان قم و کرمانشاه هماهنگی به عمل آمده و افراد hiv مثبت در دسترس در این مراکز که سه دوز واکسن hbv را دریافت کرده اند واز نظر تیتر آنتی بادی بررسی شدند. 42 نفر که علیرغم دریافت سه دوز واکسن هپاتیت bتیتر آنتی بادی کمتر از 10 داشتند وارد مطالعه شدند. دوز چهارم به صورت 20نفر(10µg، داخل جلدی) و22نفر(20µg، داخل عضلانی) تزریق شد. تیتر anti hbs یک ماه بعد از تزریق دوز چهارم واکسن در تمام نمونه ها اندازه گیری شد. میزان تیتر anti hbs بیشتر از10 بعنوان میزان محافظت کننده می باشد. نتایج: seroconversion در تزریق دوز اضافی داخل عضلانی و داخل جلدی واکسن هپاتیت b در افراد hiv+ که به دوز معمول واکسن هپاتیت b پاسخ نداده اند نتیجه مشابهی در این افراد داشت (31/0=p). seroconversion در افراد در 6/47% از بیماران که واکسن را بصورت داخل جلدی دریافت کرده بودند مشاهده شد. 30% از آنها anti hbs بالای iu/l 100 داشتند. در گروه داخل جلدی همه افراد پاسخ دهنده به واکسن به غیر از یک نفر، cd4+>200cells/mm3 داشتند. متوسط تیترanti hbs در گروه داخل جلدی 146/5±246 iu/l بود. در گروه داخل عضلانی، seroconversion در 50%بیماران مشاهده شد. 3/36% آنها anti hbs>100 داشتند. درگروه داخل عضلانی همه افراد پاسخ دهنده به واکسن به غیر از یک نفر، cd4+>200cells/mm داشتند. متوسط تیتر anti hbs در گروه داخل عضلانی 416/4±765/6 iu/l بود.افراد پاسخ دهنده به واکسن به طور واضح تعداد cd4+ بالاتری نسبت به افرادی که به دوز چهارم واکسن پاسخ ندادند،داشتند. نتیجه گیری: یک دوز اضافی داخل عضلانی یا داخل جلدی در افراد hiv+ که به دوز معمول واکسن هپاتیت bپاسخ نداده، نتیجه ی مشابهی در پاسخ دهی این افراد دارد و به طور کلی 50% آنها به دوز چهارم پاسخ داده اند. اگرچه تیترanti hbs در گروه داخل عضلانی بیشتر بوده است.
علیا موسوی معصومه صوفیان
مقدمه : بیماری بروسلوز یکی از بیماری های مشترک انسان و دام است که همواره در کشور ما به عنوان یک معضل بهداشتی محسوب می شود. این بیماری در استان مرکزی وشهرستان اراک نیز یک بیماری آندمیک به شمار می رود و استان مرکزی جزو استان های با آلودگی بالا(حدود 60 مورد در 100.000 نفر)است، که این مسئله اهمیت این موضوع را دو چندان می کند. از آنجایی که اینترلوکین ها در تنظیم پاسخ های ایمنی نقش مهمی دارند، تولید بیش از حد یا کمتر از حد آن ها ممکن است در پاتولوژی بیماری هایی که سیستم ایمنی بطور مستقیم یا غیر مستقیم در آن درگیر است دخالت داشته باشند. بعلاوه تاثیر زیاد آن ها بر سلول های ایمنی و همچنین امکان تهیه آن ها از طریق مهندسی ژنتیک، زمینه استفاده نسبی از آن ها را در ایمنی درمانی فراهم کرده است. هدف از انجام این مطالعه برسی سطح اینترلوکین 17 قبل و بعد از درمان است، که در صورت تغییر در سطح این اینترلوکین زمینه ی تحقیقاتی برای ساختن داروی موثرتر و ساختن واکسن فراهم می شود. مواد و روش ها : 40 بیمار مبتلا به بروسلوز مراجعه کننده به کلینیک های ولی عصر و امام رضا و مطب دکتر صوفیان پس از اخذ رضایت نامه کتبی وارد مطالعه شدند. بیمار مبتلا به تب مالت به موردی اطلاق می شود که با توجه به اپیدمیولوژی، علایم بالینی و آزمایشگاهی (80/1 < رایت ،40/1 < me2) و با نظر پزشک معالج تشخیص تب مالت برای وی قطعی شود. برای بیماران فوق پرسشنامه ای مشتمل بر اطلاعات دموگرافیک و آزمایشگاهی تکمیل شده و بیمار قبل از شروع درمان برای اخذ خون به آزمایشگاه مراجعه نمود. cc 4 خون از بیمار اخذ شده و در دمای -20c نگهداری شد. پس از تکمیل دوره درمان نیز نمونه خون جهت اندازه گیری اینترلوکین 17 اخذ شد. لازم به ذکر است از کلیه بیماران رضایت نامه آگاهانه و کتبی جهت انجام مطالعه اخذ شد. سپس داده ها وارد کامپیوتر شده و با نرم افزار spss16 مورد آنالیز قرار گرفت. نتایج: در این مطالعه که سطح اینترلوکین 17 قبل و بعد از درمان بروسلوز حاد در 40 بیمار سنجیده شد،نتایج آماری نشان داد که در این مطالعه، 23 نفر(57/5%) مرد و 17 نفر(42/5%) زن بودند. از نظر سنی، میانگین سنی داوطلبان 23/88 ( با انحراف معیار:16/64) بود و کمترین سن 7 ماه و بیشترین سن 54 سال بود. در این مطالعه میانگین غلظت سرمی اینترلوکین 17 در گروه قبل از درمان 81/92 با انحراف معیار 127/06 بوده ، همچنین میانگین در گروه بعد از درمان69/02 با انحراف معیار 133/09 بوده است.که میانگین بعد از درمان نسبت به قبل از درمان کاهش یافته ولی ارتباط معناداری بین سطح اینترلوکین 17 قبل و بعد از درمان یافت نشد(p value:0/175). همچنین سطح سرمی اینترلوکین 17 در یک گروه کنترل 12 نفره از افراد سالم نیز مورد بررسی قرار گرفت که میانگین25/03 با انحراف معیار31/89به دست آمد. نتیجه مقایسه قبل از درمان با کنترل ( p<0.010) و بعد از درمان با کنترل (p<0.022) معنی دار بود نتیجه گیری: بنا براین با توجه به مطالعه و نتایج حاصل ارتباط معناداری بین غلظت سرمی سطح اینترلوکین 17 قبل و بعد از درمان یافت نشد (p:0/175). نتیجه مقایسه قبل از درمان با کنترل ( p<0.010) و بعد از درمان با کنترل (p<0.022) معنی دار بود.
حسین ایمانی معصومه صوفیان
هپاتیت cشایع ترین عامل هپاتیت مزمن ویروسی و یک عامل عمده برای ایجاد بیماری مزمن کبدی می باشد.در مطالعات انجام شده ژنوتیپ شایع در اکثر مناطق ژنوتیپ1 بود.در یک مطالعه مقطعی مبتلایان به هپاتیت c مزمن پس از کسب رضایت وارد مطالعه شدند و ژنوتیپ ویروس به روش pcr تعیین گردید.ژمعلوم گردید در بین مبتلایان به هپاتیت c بیش ترین فراوانی مربوط به مردان بود. با وجود اینکه در بسیاری از مطالعات انجام شده ژنوتیپ 1 شایع ترین ژنوتیپ هپاتیت c گزارش شده است در حالیکه در مطالعه ی ما شایع ترین ژنوتیپ 3a بود.مبتلایان به هپاتیت c مزمن اکثرا افراد با اعتیاد تزریقی بودند