نام پژوهشگر: ناصر هاشمی
حمید محمدی ناصر هاشمی
آبراهه ها عناصر ریخت زمین ساختی بسیار جوانی هستند که الگوی آنها علاوه بر عواملی چون لیتولوژی و تغییرات آب و هوایی، متاثر از فرآیندهای زمین ساختی فعال منطقه نیز می باشد. تجزیه و تحلیل کمی آبراهه ها سرنخ هایی از فعالیت گسل و دیگر ساختار های فعال منطقه، که ارزیابی میزان فعالیت آنها توسط روش های مرسوم زمین شناسی دشوار بوده یا ممکن نیست، به ما می دهد. در این تحقیق الگوی کمی آبراهه های منطقه شمال دامغان در قالب محاسبه کمیت های دانسیته طول و فراوانی و همچنین بررسی امتداد آبراهه ها مورد مطالعه قرار گرفته و از نتایج حاصله، در تفسیر زمین ساخت فعال منطقه استفاده شده است. به این منظور از داده های رقومی توپوگرافی و مدل ارتفاعی رقومی (dem) استفاده شده و با بکار گیری یک شبکه از 64 چهارگوش هم مساحت با ابعاد 0625/0 درجه جغرافیایی، کمیت های دانسیته طول و فراوانی آبراهه ها اندازه گیری و تغییرات این کمیت ها بصورت نقشه های کنتوری ارائه شده است. انطباق نقشه های تغییرات دانسیته طول و فراوانی آبراهه ها و نقشه ساختاری منطقه بر این یافته دلالت دارد که تغییر تراکم آبراهه ها با امتداد گسل های اصلی منطقه و روند کلی چین خوردگی ناحیه همخوانی خوبی نشان می دهد و با استفاده از تغییر تراکم دانسیته طول آبراهه ها می توانیم حرکت بلوک های گسلی را در امتداد گسل های دامغان و عطاری تعیین کنیم و علاوه براین، در بین این دو کمیت، کمیت دانسیته طول آبراهه ها بهتر می تواند ویژگی کلی تراکم آبراهه ها و ارتباط آبراهه ها را با ساختارهای منطقه توصیف نماید. همچنین بررسی روند آبراهه های منطقه و تفسیر رزدیاگرام توزیع روند آبراهه ها و ارتباط آن با امتداد گسل ها و چین خوردگی ها نیز فعال بودن گسل ها و چین های منطقه را نشان می دهد و نشان دهنده فعال بودن منطقه از نظر تکتونیکی است. نتایج این تحقیق نشان می دهد استفاده از پارامترهای کمی معرف الگوی آبراهه های یک منطقه می تواند در مطالعه تکتونیک فعال آن منطقه بویژه در مواردی که شواهد دیگری برای تشخیص و ارزیابی ساختارهای جدید وجود ندارد، مفید واقع شود.
مهدی رضایی عباس کنگی
منطقه اولنگ بخشی از دامنه شمالی و شرقی البرز را تشکیل می دهد که در فاصله 85 کیلومتری شمال شرق شاهرود و 21 کیلومتری جنوب و جنوب شرقی شهرستان رامیان قرار گرفته و از لحاظ تقسیمات کشوری جزء استان گلستان محسوب می گردد. در این منطقه واحدهای سنگی رخنمون شده، شمال سازندهای الیکا، شمشک، دلیچای و سازند لار می باشد که به سن تریاس تا ژوراسیک پسین می باشد. منطقه مورد مطالعه با تنوعی از گسل های مختلف همراه است. از جمله گسل های اصلی، گسل های فارسیان، وطن و رودبار با فعالیت آشکار است. بر اساس کاتالوگ لرزه ای موجود و زمین لرزه های باستانی، تاریخی و دستگاهی منطقه دارای فعالیت لرزه ای بالا است. تحقیقات زیر سطحی در منطقه رضی حکایت از عملکرد گسلهای متعدد دارد. گسل های موجود در منطقه با سه روند شمال غرب- جنوب شرق و شمال شرق- جنوب غرب و شمالی- جنوبی تقسیم می گردد. بیشترین فراوانی گسل ها دارای راستای بین n30e – n40e می باشند. بر اساس آنالیزهای انجام شده در اغلب موارد با افزایش عمق جابجایی شیب لغز گسلهای معکوس افزایش می یابد. بر اساس نتایج حاصل از نقشه برداری در امتداد رگه های k30, k31 با نزدیک شدن به گسلها تعداد شکستگی ها با آزیموت 0 تا 20 و شیب 60 تا 70 افزایش یافته واین شکستگی ها را می توان شکستگی های همزمان با گسل خوردگی فرض نمود. در منطقه معدنی رضی فعالیت مجموعه ای از گسل های نرمال با امتداد شمالی-جنوبی، شیب به سمت شرق، مجموعه ای از رمپ های رله ای شکل گرفته است. این ساختمان ها تغییر شکل زیادی در رگه های معدنی ایجاد نموده است.
ندا نوروزی ناصر هاشمی
همچنین مطالعات آماری صورت گرفته بر روی پهنه های لرزه زای معرفی شده حاکی از این امر است که پهنه لرزه زای مکران با ضریب لرزه خیزی نسبی 581/0 دارای بیشترین احتمال وقوع زمین لرزه با بزرگای بالا می باشد و پهنه لرزه زای البرز با وجود ضریب لرزه خیزی نسبی 021/1 دارای کمترین احتمال وقوع زمین- لرزه با بزرگای بالا می باشد. مطالعات حداکثر شتاب افقی زمین نیز بیانگر این مطلب است که بیشترین خطر لرزه ای در پهنه لرزه زای البرز با شتاب میانگین 513/0 می باشد و همچنین کمترین خطر لرزه ای در پهنه لرزه زای آذربایجان با شتاب میانگین 4835/0 می باشد.
اکبر سعیدی ابواسحاق ناصر هاشمی
منطقه مورد مطالعه یک برش عرضی از جام تا ساری هست و متعلق به پهنه ی ساختاری البرز شرقی و مرز شمالی ایران مرکزی می باشد. محدوده مورد مطالعه بین طول های جغرافیایی 00°53 تا 00°54 خاوری و عرض های جغرافیایی20°35 تا 30°36 شمالی واقع شده است. هدف این تحقیق بررسی نوع چین خوردگی ها و تفاوت هایی است که در این مسیر عرضی در نوع چین خوردگی ها دیده می شود. به این منظور، مسیر پیمایش به سه بخش شمالی، مرکزی و جنوبی تقسیم بندی شده است. در بخش شمالی ناحیه بیشتر چین ها دارای روند n75e تا n80e و پلانژ آن ها غالباً به سمت شمال خاوری است. در بخش مرکزی روند چین ها کمی تغییر کرده و حدوداً n65e تا n70e می باشد و پلانژ آن ها نیز به سمت شمال خاوری و جنوب باختری می باشد و در بخش جنوبی نیز روند چین ها دچار تغییر شده و حدوداً n70e تا n75e می باشد و بر خلاف دو منطقه شمالی و مرکزی پلانژ این چین ها غالباً به سمت جنوب باختری است.
مرضیه نوری قیداری ناصر هاشمی
در این پایان نامه داده¬های لرزه¬ای دقیق ناحیه زاگرس در بازه زمانی 2006 تا 2013 میلادی با بزرگی مساوی و بیش از 2 ریشتر از پایگاه اینترنتی مرکز لرزه¬نگاری کشور دریافت شده و بر اساس این داده ها، آهنگ¬ لرزه خیزی در ناحیه زاگرس مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته است. کمربند چین¬خورده-رانده زاگرس یکی از لرزه¬خیزترین نواحی ایران بوده و زمین لرزه¬های آن ناشی از همگرایی بین دو صفحه ایران و عربی می¬باشد. تغییرات زمانی آهنگ لرزه¬خیزی با استفاده از پارامترهای z-value و ?-value، و به¬کمک نرم افزارzmap مورد بررسی قرار گرفته است. به این منظور، داده¬های لرزه¬ای دستگاهی ناحیه زاگرس، از نظر زمانی به بازه¬های شش ماهه و همین¬طور از نظر بزرگی و عمق به ترتیب به بازه های 5/0 ریشتری و 5 کیلومتری تفکیک و سپس نقشه¬های z-valueو ?-value برای هریک از بازه-های مذکور تهیه شده است. از برهم نهش نقشه¬های z-value و ?-value و همچنین مقایسه با نقشه تراکم گسلش فعال ناحیه، به بررسی تغییرات زمانی آهنگ لرزه¬خیزی در 3 بخش شمالی، مرکزی و جنوبی زاگرس پرداخته شده است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می¬دهد که آهنگ لرزه¬خیزی در قسمت¬های شمالی بخش زاگرس جنوبی و همچنین زاگرس مرکزی در بازه زمانی 8 ساله مورد مطالعه به دلیل وجود گسل¬های فعال و مهمی مانند سروستان، آغاجاری، برازجان، ارژن، کازرون، ... نسبت به سایر بخش های این ناحیه بیشتر می¬باشد.
لیلا محمدی ناصر هاشمی
گستره ایران به طور تقریبی در محدوده طول های جغرافیایی 64-44درجه شرقی و عرض های جغرافیایی 40-24 درجه شمالی قرار دارد، یکی از فعال ترین نواحی لرزه خیز کره زمین محسوب می شود که این فعالیت لرزه خیزی حاصل همگرایی دو صفحه عربی در جنوب غربی و توران در شمال شرقی می باشد. در این پایان نامه، به منظور بررسی کمی تغییرات مکانی و زمانی پارامترهای لرزه خیزی a-value، b-value و dc-value ابتدا داده های دقیق لرزه خیزی گستره ایران از پایگاه اینترنتی مرکز لرزه نگاری کشور در بازه ی زمانی 2006 تا 2013 با بزرگی مساوی و بیش از 2 ریشتر دریافت شد. این داده ها اگرچه بازه زمانی نسبتاً کوتاهی را پوشش می دهند اما به دلیل دقت بالای آنها از نظر تعیین موقعیت رومرکز از اهمیت بالایی برخوردارند. پارامترهای لرزه ای یاد شده بر روی شبکه ای از نقاط با فواصل نیم درجه جغرافیایی طول و عرض به تعداد 654 نقطه و در شعاع 50 کیلومتری و به کمک نرم افزار zmap محاسبه شد و برای هر کدام از این پارامترها نقشه تغییرات مکانی تهیه گردیده و این نقشه ها تفسیر شده اند. در ادامه و به منظور تحلیل مکانی لرزه خیزی در گستره ایران، این گستره به 8 پهنه ساختاری مجزا شامل: زاگرس، البرز، ایران مرکزی، کپه داغ، سنندج سیرجان، لوت، شرق ایران و مکران تقسیم شده و پارامترهای لرزه خیزی به صورت جداگانه برای هر پهنه محاسبه و این پهنه ها از دیدگاه لرزه خیزی مقایسه شده اند. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد در بین پهنه های معرفی شده، پهنه مکران حداقل ضریب لرزه خیزی b-value و پهنه ایران مرکزی دارای بیشترین مقدار این ضریب می باشد. به علاوه، محاسبه ضریب modal value نیز که بیان گر تراز تنش لرزه ای ناحیه ای است، حکایت از آن دارد که بیشترین سطح لرزه خیزی در گستره ایران در بازه ی زمانی 2013-2006 مربوط به پهنه زاگرس می باشد. همچنین در این تحقیق به منظور تحلیل زمانی پارامترهای لرزه خیزی، کاتالوگ داده های لرزه ای مورد مطالعه به 4 بازه زمانی 2 ساله تقسیم شده و در هر بازه ی زمانی نقشه تغییرات پارامترهای لرزه ای تهیه شده و مورد بررسی قرار گرفته اند.
اکرم عبیدی ناصر هاشمی
کمربند آتشفشانی- نفوذی، ترود-چاه شیرین توسط دو گسل امتدادلغز انجیلو در شمال و ترود جنوب به صورت یک بلوک فراخاسته مشخص می شود. این نوار در شمال ایران مرکزی و شمال دشت کویر واقع شده است. این منطقه که در امتداد روند ne-sw گسترش دارد، میزبان نهشته های کانه ی با ارزش اقتصادی بسیاری، به ویژه رگه های فلزی اپی ترمال است. در ابتدا به منظور استخراج خطواره های ساختاری منطقه مورد مطالعه از تصاویر ماهواره لندست 7 و ماهواره ترا استفاده شد و بر روی این تصاویر جهت استخراج بصری خطواره ها، تکنیک های بارزسازی از جمله، فیلترگذاری، آنالیز مولفه های اصلی، تعیین شاخص ترکیب بهینه و نسبت گیری باندی اعمال شد و سپس تصاویر تولید شده به محیط نرم-افزار arcgis.10 انتقال داده شدند و به این ترتیب خطواره ها به صورت چشمی ترسیم شدند و در نهایت با گسل های نقشه های 1:100000 منطقه ادغام شده و نقشه نهایی تهیه شد. تعداد خطواره های ساختاری که از طریق این روش به منطقه افزوده شدند 414 عدد است که نمودار گل سرخی آن ها جهت اصلی n35-77e و جهت فرعی n30-50w را نشان می دهد. در کنار استخراج بصری خطواره ها از روش اتوماتیک نرم افزار pci geomatica.10 نیز استفاده شد و باندهای 7 و 8 (فیلتر شده و بدون فیلتر) لندست 7 برای این منظور انتخاب شدند و در انتها نقشه خطواره های ساختاری پس از حذف عوارض غیر ساختاری تولید شد، تعداد این خطواره های اتوماتیک 1686 عدد می باشد. سپس نمودار گل سرخی مربوط به آن ها تهیه شد که این نمودار جهات غالب n20-65e و n5-15e و جهت فرعی n20w را نشان می دهند. برای بررسی ارتباط کانه زایی و گسلش محدوده مورد مطالعه ابتدا در اطراف گسل ها بافرهای 2،1 و 3 کیلومتری زده شد و کانه های قرار گرفته در این محدوده ها جداسازی شدند و مشخص شد که 6/75% اندیس های معدنی در فاصله 1 کیلومتری گسل ها قرار دارند. روش تحلیل تراکم خطواره های انجام شده بر منطقه نیز گویای وجود ارتباط میان کانه-زایی و محل های با تراکم متوسط تا بالای خطواره است. روش آنالیز فرای نیز بر روی اندیس های معدنی صورت گرفت، طرح حاصل دو جهت کشیدگی را مشخص نمود که راستای اصلی در جهت شمال شرق-جنوب غرب و راستای فرعی جهت شمال غربی-جنوب شرقی می باشد، هر دو این راستاها با روند خطواره های روش بصری و اتوماتیک مطابقت دارند. در انتها نیز تحلیل فراکتالی خطواره ها انجام شد که پس از محاسبه بعد فراکتالی برای همه قطعات، اندیس های معدنی بر روی نقشه به دست آمده قرار گرفتند تا وجود ارتباط میان میزان بعد فراکتالی و کانه زایی مورد بررسی قرار گیرد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که 63/64% از اندیس های معدنی (به ویژه اندیس های معدنی فلزی) در محل هایی حضور یافته-اند که اغلب دارای بعد فراکتالی بیش از 5/1 هستند، یعنی تطابق قابل توجهی میان اندیس ها و مناطق با میزان بالای بعد فراکتالی وجود دارد.
الهام بختیاری ناصر هاشمی
جنوب حوضه خزر در زون های لرزه زمین ساختی البرز و کپه داغ واقع شده است و شامل سامانه های گسلی مهم و پیچیده است. با توجه به تاریخچه ی زمین لرزه های بزرگ گذشته و وجود گسله های مهم در گستره مورد مطالعه احتمال رویداد زمین لرزه های ویرانگر بسیار جدی است. از طرفی به دلیل تراکم جمعیت و کیفیت نامناسب ساختگاه ها، وقوع زمین لرزه ی احتمالی در جنوب حوضه خزر می تواند عواقب نگران کننده ای را به دنبال داشته باشد. لذا بررسی لرزه زمین ساخت و تحلیل خطر لرزه ای گسل های فعال جنوب حوضه خزر می تواند در کاهش این خطرات با انتخاب نواحی امن و ساخت و ساز بهتر در نواحی پرخطر، موثر واقع شود.
شهربانو خانی ناصر هاشمی
چکیده ندارد.
غلامعلی احمدیان پور ناصر هاشمی
چکیده ندارد.
حسن وفا ناصر هاشمی
چکیده ندارد.
احسان کاظمی صفا محسن خادمی
چکیده ندارد.
زهرا حقیقت لاری ناصر هاشمی
چکیده ندارد.