نام پژوهشگر: عظیم اربابی
کریم خوش گرد عظیم اربابی
نانوذرات طلا به علّت داشتن عدد اتمی بالا، به عنوان عوامل حساس کننده پرتویی جدید در افزایش بازده ی پرتودرمانی مطرح شده اند، که چنانچه به طور اختصاصی در سلول های توموری تجمع یابند، باعث افزایش دز جذبی در این سلول ها می شوند. هدف از این پژوهش بررسی افزایش دز ناشی از نانوذرات طلای کنژوگه شده با اسید فولیک و پگ در دو رده سلول سرطانی تحت تابش دهی با پرتوهای یونیزان فوتونی و الکترونی در سطوح انرژی های مختلف معمول در روش های پرتودرمانی بوده است. نانوذرات طلا با قطر حدود 50 نانومتر سنتز و با مولکول های اسید فولیک و پلی اتیلن گلیکول کنژوگه گردید. سنجش سمّیت زایی نانوذرات طلای کنژوگه شده با فولیت و پگ با استفاده از مقادیر مختلف نانوذرات، بطور مجزا با سلول های hela و mcf-7 و برای مدت زمان های انکوباسیون متفاوت انجام شد. اثر حساس کنندگی این نانوذرات با غلظت 50 میکرومولار بر روی هر دو رده ی سلولی با تابش دهی آنها بطور مجزا با 2 گری پرتوی یونیزان با روش های سنجش mtt، کلونی زایی و فلوسایتومتری انجام شد. تابش دهی ها با دستگاه پرتوی ایکس ارتوولتاژ با 5 انرژی معادلِ مختلف شامل 2/37، 1/48، 3/62، 7/74 و 1/84 کیلوالکترون ولت، ماشین کبالت-60 و شتاب دهنده ی خطی پرتودرمانی با باریکه های انرژی 6 و mv 18 فوتونی و 6 و mev 12 الکترونی انجام شد. نتایج نشان داد که نانوذرات طلای کنژوگه شده با اسید فولیک در مقایسه با نانوذرات طلای کنژوگه شده با پگ، بیشتر وارد سلول ها می شوند و سطح سمّیت زایی بیشتری دارند. انکوباسیون هر دو نوع کنژوگه ی نانوذرات با غلظت50 میکرومولار بر روی رده های سلولی در مدت 24 ساعت، سمّیتی نشان نداد. طبق نتایج، نانوذرات طلای کنژوگه شده با اسید فولیک، اثر حساس کنندگی پرتویی بیشتری را در مقایسه با نانوذرات طلای کنژوگه شده با پگ نشان داد. میزان حساس کنندگی پرتویی باریکه های کیلوولتاژ به طور متوسط 51% بیشتر از باریکه های مگاولتاژ بود. باریکه های با انرژی بالای مگاولتاژ فوتونی (mv 18) و الکترونی (mev 12) در حضور نانوذرات طلا، در افزایش مرگ سلولی موثرتر از سایر باریکه های مگاولتاژ بودند. اختلاف معناداری در میان گروه های مختلف تابش دهی شده با و بدون نانوذرات طلای کنژوگه شده با فولیت، با دستگاه ارتوولتاژ مشاهده شد، به طوری که فاکتور افزایش دز برای سلول های hela و mcf-7 با استفاده از سنجش mtt به ترتیب برابر 04/0±62/1 و 02/0±27/1 به دست آمد. فاکتور افزایش دز با باریکه ی پرتوی ایکس kvp 180، برابر 67/1 و 29/1 به ترتیب برای سلول های hela و mcf-7 به دست آمد. مقادیر فاکتور افزایش دز به دست آمده در روش سنجش کلونی زایی برای باریکه فوق بیشتر از روش های سنجش mtt و فلوسایتومتری بود به طوری که برای سلول های hela و mcf-7 مقادیر مذکور به ترتیب برابر 77/1 و 42/1 بود. بنابراین، می توان نتیجه گیری کرد که با توجه به اینکه افزایش دز جذبی در سلول های انکوبه شده با نانوذرات طلای کنژوگه شده با فولیت منجر به افزایش در مقادیر فاکتور افزایش دز می شود، به کارگیری نانوذرات طلای کنژوگه شده با فولیت در سلول های سرطانی بیان کننده ی بالای گیرنده ی فولیت، مانند hela، می تواند به طور قابل توجهی توانایی مرگ سلولی را در تکنیک های پرتودرمانی ارتوولتاژ افزایش دهد