نام پژوهشگر: محسن محمد نوربخش لنگرودی
مرجان قنبری شاهراجی محسن محمد نوربخش لنگرودی
چکیده سیاست تقسیم سود سهام و ساختار مالکیت : مطالعه کاربردی بر روی شرکت های صنعتی در بورس اوراق بهادار تهران (مرجان قنبری شاهراجی) موضوع سیاست تقسیم سود برای مدت طولانی موضوع جالب و سوال برانگیز در مدیریت مالی می باشد که تا کنون جواب مشخصی برای آن ارائه نشده تا جایی که فیشر بلاک از آن به عنوان معمای سود سهام یاد می کند. تصمیم تقسیم سود یکی از مهم ترین تصمیمات شرکت می باشد. دریافت سود سهام یکی ا راه های کسب بازدهی است. سیاست تقسیم سود بین سهامداران ، فعالیت شرکت را ممکن می سازد و حداکثر نمودن ثروت سهامداران را تحقق می بخشد و بر انتظار سهامداران، منابع نقد در دسترس، شیوه تأمین مالی، ساختار مالی و تداوم فعالیت واحد انتفاعی تأثیر مستقیم دارد. یکی از مقولات مهم در حاکمیت شرکتی، آگاهی از ساختار مالکیت می باشد. با استفاده از ساختار مالکیت می توان راهبردهای لازم را برای عملکرد بهتر شرکت و همچنین افزایش سهام آن ها تدوین نمود. ترکیب سهامداران و میزان تمرکز مالکیت، دو جنبه اساسی ساختار مالکیت شرکتها به شمار می رود. موضوع پایان نامه حاضر "سیاست تقسیم سود سهام و ساختار مالکیت: مطالعه کاربردی بر روی شرکت های صنعتی در بورس اوراق بهادار تهران" می باشد. در این پژوهش به بررسی رابطه بین سیاست تقسیم سود و ساختار مالکیت پرداخته شده، در همین راستا پنج فرضیه تدوین شد. به همین منظور، داده های مربوط به شرکت های صنعتی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای دور? زمانی 1385 تا 1391 جمع آوری شدند. فرضیه های پژوهش از طریق مدل های رگرسیون چند متغیره با نرم افزار eviews 7 آزمون شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که رابطه معناداری بین سیاست تقسیم سود و انداز? شرکت، اهرم مالی، ارزش بازار سهام وجود دارد. اما نتایج پژوهش برای مالکیت نهادی و بازده دارایی بر سیاست تقسیم سود معنادار نبوده است.
مهناز درویش زاده محسن محمد نوربخش لنگرودی
تصمیم گیری در مورد پرداخت سود تقسیمی یکی از مهم ترین تصمیماتی می باشد که شرکت با آن مواجه است. به طوریکه، سود تقسیمی به سیاست سرمایه گذاری شرکت بستگی دارد و شرکت هایی که فرصت های سرمایه گذاری (رشد) و سودآوری دارند، سود را به عنوان یک منبع تأمین مالی تلقی می کنند. از اینرو مدیران ( با هدف حداکثر کردن ثروت سهامداران ) همواره باید بین علایق مختلف سهامداران تعادلی برقرار نمایند ، تا هم فرصتهای سودآور سرمایه گذاری را از دست نداده باشند و هم سود نقدی مورد نیاز برخی از سهامداران را بپردازند . عقیده بر این است که اعلام سود تقسیمی به عنوان یک پیش بینی کننده مطلوب از عملکرد مالی آتی شرکت ها است. شواهد حاکی از آن است که تحلیل میزان سود تقسیمی و تغییرات آن در طول زمان می تواند اطلاعات مفیدی در مورد عملکرد مالی شرکت و توانایی آن در ایجاد جریان نقدی آتی، به سرمایه گذاران ارائه کند. هدف اصلی این پژوهش، بررسی تأثیر سیاست پرداخت سود سهام بر عملکرد شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، برای 129 شرکت، طی سال های 1385-1391 می باشد. برای این منظور، رابطه بین متغیرهای سیاست پرداخت سود سهام و عملکرد شرکت ها به روش رگرسیون به ظاهر نامرتبط جهت تخمین چهار معادله به صورت همزمان مورد استفاده قرار گرفته است. که در این راستا، سیاست پرداخت سود سهام با استفاده از نسبت پرداخت سود تقسیمی و برای عملکرد شرکت، با استفاده از سه معیار بازده دارایی، بازده حقوق صاحبان سهام و نسبت ارزش بازار هر سهم به ارزش دفتری آن در نظر گرفته شد. نتایج تخمین معادلات مدل، حاکی از آن است که بین متغیرهای نسبت پرداخت سود تقسیمی و بازده دارایی رابطه مستقیم و معنی داری وجود دارد. این ارتباط مستقیم و معنی دار بین متغیرهای نسبت پرداخت سود تقسیمی و نسبت ارزش بازار هر سهم به ارزش دفتری آن نیز وجود دارد، اما بین متغیرهای نسبت پرداخت سود تقسیمی و بازده حقوق صاحبان سهام رابطه معکوس و معنی داری وجود دارد.
متین جعفری نژاد محسن محمد نوربخش لنگرودی
تسهیل، تسریع و کاهش هزینه در فرآیند تبدیل دارایی مالی به وجه نقد و برعکس یعنی تبدیل وجه نقد به دارایی مالی، یکی از کارکردهای مهم بازارهای مالی و به ویژه بورس اوراق بهادار است، که از این ویژگی به نقدشوندگی یاد می شود. سرعت و قابلیت نقدشوندگی سهام از عوامل مهم در تصمیمات سرمایه گذاری در بازار سرمایه است. سرمایه گذاران در انتخاب گزینه های سرمایه گذاری، علاوه بر ریسک و بازده، به میزان نقدشوندگی آنها توجه خاصی دارند. تأثیر این ویژگی از اوراق بهادار بر متغیرهای بازار سرمایه، موضوع بسیاری از تحقیقات مالی است. به طور کلی، کارکرد اساسی بازار سرمایه که همانا تأمین نقدشوندگی لازم برای اوراق بهادار است، باعث شده است که حجم معاملات در بازار سرمای? کشورهای پیشرفته و دارای بورس منسجم، قسمت وسیعی از اقتصاد آن کشورها را تشکیل دهد. درکنار بازدهی بالا و ریسک فراوان، موضوع نقدشوندگی بیش از هر موضوعی سرمایه گذاران را به خرید سهم ترغیب می کند یا این که تمایل آنها را به مالکیت سهمی کاهش می دهد. اگرچه افراد، سرمای? خود را با اطلاع از میزان ریسک موجود در بورس به این بازار وارد می کنند، اما نقدشوندگی سهام از متغیرهای مهمی است که برای خرید سهم به آن توجه می شود. هدف از این پژوهش، بررسی رابط? نقدشوندگی سهام با بازده سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. در این پژوهش رابطه شکاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام، نرخ گردش سهام و معیار عدم نقدشوندگی آمیهود به عنوان معیارهای سنجش نقدشوندگی در نظر گرفته شده است و رابطه آنها را با بازده سهام در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1385-1391 بررسی نمودیم. داده ها به روش داده ترکیبی (تابلویی) به صورت ماهانه جمع آوری شده و به وسیله ی نرم افزار "eviews7" مورد بررسی قرار گرفته است. در این راستا پس از آزمون رابطه هر یک از متغیرهای مستقل با متغیر وابسته، متغیرهای بازده متوسط بازار، ارزش معاملات، نسبت ارزش بازار هر سهم به ارزش دفتری و اثر فروردین به عنوان متغیرهای کنترلی وارد مدل شدند. نتایج پژوهش مبین وجود رابطه مثبت و معنادار بین نرخ گردش سهام و بازده سهام است. رابطه بین سایر متغیرها و بازده سهام در این پژوهش معنادار نبوده است.