نام پژوهشگر: علی مرادشاهی
زینب بهزادیان دهدشت علی مرادشاهی
در پژوهش حاضر اثر کمبود آهن برارقام مختلف کلزا وذرت مورد بررسی قرار گرفت وبر اساس وزن خشک ساقه چه ارقام حساس ومقاوم تعیین گردیدند .سپس اثر غلظت های مختلف آهن بر میزان رنگیزه ها ،قندهای محلول ،پرولین ، فعالیت آنزیم های گایاکول پراکسیداز ،کاتالاز، تغییرات الگوی پروتئینی همچنین الگوی بیان پروتئین و فعالیت آنزیم های گایاکول پراکسیداز و کاتالاز با استفاده از روش رنگ-آمیزی، فعالیت آنزیم در ژل پلی آکریل آمید مشخص شد ، تغییرات مرفولوژی وساختاری ومیزان تجمع یونهای آهن ،منگنز ،روی ،سدیم وپتاسیم در اندامهای هوایی وزمینی بررسی گردید.نتایج نشان داد، تنش کمبود آهن باعث کاهش وزن تر وخشک ساقه چه ارقام ذرت وکلزا گردید،میزان رنگیزه های (کلروفیل ،کارتنوئید وآنتوسیانین) برگهای انتهایی که پس از تنش بوجود آمده بودند کاهش یافته است .نسبت وزن خشک ریشه به بخش هوایی افزایش نشان داد که درصد افزایش در رقم مقاوم بیشتر بود.تراکم پرولین در برگ ارقام مقاوم افزایش نشان داد.فعالیت آنزیم گایاکول پراکسیداز در برگ کاهش یافته در حالیکه فعالیت این آنزیم درریشه هر دو رقم افزایش یافت اما فعالیت آنزیم کاتالاز در بخش هوایی به شدت کاهش یافت.میزان ph محیط کاهش یافت والگوی پروتئینی دو رقم مشابه بود.مقدار تجمع آهن در بخش هوایی وزمینی هردو رقم کاهش یافت ولی تجمع یونهای منگنز وروی در هردو رقم افزایش چشمگیری نشان داد . اولین پاسخ گیاه به کمبود آهن تورم انتهای ریشه های جوان بودکه برشهای تهیه شده از ناحیه متورم نشان داد که در این قسمت تارهای کشنده فراوان تشکیل شده وقطر ناحیه کورتکس افزایش یافته است..نتایج حاصله نشان می دهد که کلزا به روش های مختلف به تنش کمبود آهن پاسخ می دهد که افزایش پرولین ،افزایش فعالیت برخی از آنزیم ها وتغییرات مرفولوژی وساختاری ریشه از جمله مکانیسم های مقاومت به تنش کمبود آهن می باشد.
هاجر زمانی علی مرادشاهی
در پژوهش حاضر، جلبک سبز دونالیلا از دریاچه مهارلو در شیراز جداسازی و خالص سازی گردید . بر اساس ویژگی های مرفولوژی وهمچنین مقایسه توالی منطقه its(its-1+5.8 rdna+its-2) نمونه جداسازی شده مشخصا از جنس dunaliella و گونهsalina بوده که در بانک اطلاعات ژنی (ncbi)با شماره gq337903 و با نام d. salina msi-1 به ثبت رسید که msi-1 مخفف مهارلو، شیراز، ایران، شماره یک می باشد. نتایج نشان داد که بیشترین رشد (تعداد سلول در میلی لیتر) و بیشترین میزان کاروتنوئید(میکروگرم در میلی لیتر)در ph برابر 9 حاصل می گردد و بیشترین میزان کاروتنوئید سلولی (پیکوگرم در سلول) در ph برابر 11 حاصل شد. بیشترین میزان رشد و تکثیر و تولید کاروتنوئید در این جلبک در غلظت mm 150 بیکربنات سدیم بدست آمد و همچنین سیستم هوادهی و همزن دائمی تاثیر مثبتی بر این روند داشتند. بیشترین میزان رشد و تکثیر جلبک دونالیلا سالینا سویه msi-1 و بیشترین میزان کاروتنوئید سلولی به ترتیب در غلظت 5/2 و 25/0 میلی مولار حاصل گردید.بیشترین میزان رشد و تولید کاروتنوئید در واحد حجم در غلظتmm 5/0 کلرید آمونیم حاصل گردید .با افزایش غلظت کلرید آمونیم ، میزان کاروتنوئید سلولی کاهش قابل ملاحظه ای یافت. بیشترین میزان رشد و تکثیر و تولید کاروتنوئید در غلظت 50 میلی مولار سولفات منیزیم بدست آمد . غلظت های مختلف سیترات تاثیر چندانی بر رشد و تولید کاروتنوئید در جلبک دونالیلا سالینا مهارلو نداشت.
فاطمه پروین ملیحه الزمان منصفی
انار در طب گیاهی به عنوان دارویی مفید جهت کاهش علائم یائسگی بویژه پوکی استخوان بکار می رود. در این بررسی اثر انار بر دستگاه اسکلتی در دوران جنینی و اثر بر سلول های مزانشیمی در شرایط کشت مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور 22 سر موش ماده نژاد balb/c حامله به 4 گروه شامل گروه تیمار شده با آب مقطر، گروه تیمار شده با عصاره آب انار، عصاره دانه انار و مخلوط عصاره آب و دانه انار تقسیم شدند. جنین ها در روز 19 حاملگی از رحم خارج شدند و در اتانول 95% فیکس شدند. جهت بررسی سیستم اسکلتی از روش رنگ آمیزی آلسین بلو و آلیزارین رداس استفاده گردید. طول استخوان های فمور و تیبیا و طول ناحیه استخوانی شده آنها با میکرومتر مدرج چشمی اندازه گیری گردید. در روز 12 حاملگی جنین های دیگری از رحم خارج شده و سلول های بنیادی مزانشیمی جوانه های اندام های تحتانی و فوقانی آنها در شرایط کشت تکثیر گردید و عصاره انار در غلظت های مختلف به محیط کشت اضافه گردید. کشت های 9 روزه (جهت تعیین غضروفی شدن) و کشت های 14 روزه (جهت تعیین استخوانی شدن) بررسی گردید. نوزادان موش تیمار شده با آب انار افزایش معنی دار در طول فمور و شاخص استخوان سازی در فمور و تیبیا نسبت به گروه کنترل نشان دادند. شدت زیستایی و قطر ندول ها در کشت های 9 روزه کشت های تیمار شده با دانه انار از افزایش معنی دار برخوردار بود. کشت های 14 روزه تیمار شده با عصاره انار کاهش معنی داری را در شدت زیستایی و قطر ندول و افزایش معنی داری را در تعداد ندول نشان دادند. نتایج بیانگر اثر عصاره انار بر افزایش پتانسیل غضروف و استخوان سازی در شرایط in vitro و in vivo می باشد.
زینت بابایی علی مرادشاهی
در پژوهش حاضر اثر غلظت های مختلف سولفات روی بر گیاهچه های کلزا مورد بررسی قرار گرفت. گیاهچه-های کلزا در محلول غذایی هوگلند با غلظت های 1/0 (شاهد)، 1، 5/2 و 20 میلی گرم در لیتر سولفات روی و همچنین محلول غذایی فاقد سولفات روی به عنوان تنش کمبود روی کشت داده شدند و پس از 14 روز اثر غلظت های مختلف سولفات روی بر وزن تر و خشک اندام های هوایی و وزن خشک ریشه چه، میزان رنگیزه ها، فعالیت آنزیم گایاکول پراکسیداز و میزان تجمع یون های روی، آهن، منگنز، مس، پتاسیم و کلسیم در اندام های هوایی وریشه ی گیاهچه های کلزا مورد بررسی قرار گرفت. همچنین موقعیت هیستو شیمیایی آنزیم گایاکول پراکسیداز در اندام های هوایی و فعالیت آنزیم سوپر اکسید دیسموتاز در ژل پلی اکریل آمید مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل نشان داد که نسبت به گروه شاهد، کمبود و همچنین افزایش غلظت سولفات روی در محلول غذایی باعث کاهش در وزن تر و خشک اندام های هوایی و وزن خشک ریشه در گیاهچه های کلزا می گردد. میزان فعالیت آنزیم گایاکول پراکسیداز در ریشه ی گیاهچه های در معرض کمبود روی کاهش می یابد و در شرایط حضور غلظت سمی سولفات روی فعالیت این آنزیم در ریشه افزایش و در برگ کاهش می یابد . با افزایش غلظت سولفات روی در محلول غذایی، میزان تجمع این یون در اندام های هوایی و ریشه افزایش نشان داد. در غلظت سمی سولفات روی میزان تجمع یون منگنز در اندام های هوایی کاهش یافته در حالیکه میزان تجمع یون مس افزایش می یابد. همچنین در ریشه ی گیاهچه های کلزا تجمع یون های آهن و مس بیشتر شده درحالیکه میزان تجمع یون منگنز کاهش می یابد. بررسی فعالیت آنزیم سوپر اکسید دیسموتاز در ژل پلی آکریل آمید نشان داد که در غلطت سمی یون روی یک ایزوآنزیم جدید سوپر اکسید دیسموتاز سنتز می گردد. در مطالعات شیمی بافتی آنزیم گایاکول پراکسیداز، فعالیت این آنزیم در اپیدرم، کورتکس و آوندهای چوپ و آبکش در شرایط تنش سمیت یون روی بیشتر گردیده بطوریکه رنگ قهوه ای تتراگایاکول تیره تر می گردد. نتایج نشان می دهد که هر چند عنصر روی از عناصر ضروری گیاه می باشد، تنش روی می تواند اثر منفی بر رشد و نمو گیاه ایجاد نماید.
سمیرا خاتمه علی مرادشاهی
از آنجا که شوری پس از خشکی از مهمترین و متداولترین تنش های محیطی در سطح جهان و از جمله ایران است و مسئله جدی برای رشد و تولید گیاهان محسوب می شود در پژوهش حاضر اثر اسید سالیسیلیک بر پاسخ های بیوشیمیایی و فیزیولوژیک گیاه کلزا (brassica napus l.) به تنش شوری مورد بررسی قرار گرفت. بذر کلزا رقم طلایه در محلول اسید سالیسیلیک با غلظت های صفر و 5/0 و 1 میلی مولار به مدت 6 ساعت تیمار گردیدند، سپس به محلول غذایی 2/1 هوگلند منتقل شده و کلرید سدیم با غلظت 75 میلی مولار به محیط کشت اضافه شد. پس از 21 روز وزن تر و خشک اندام هوایی و وزن خشک ریشه ی گیاهچه ها، میزان رنگیزه ها، فعالیت آنزیم گایاکول پراکسیداز، میزان اکسایش لیپید های غشایی و میزان تجمع یون های پتاسیم و آهن در ریشه و اندام هوائی مورد بررسی قرار گرفت. همچنین اثر غلظت های مختلف اسید سالیسیلیک بر رشد ریشه چه در گیاه برنج رقم قصر و دشت مورد مطالعه قرار گرفت. بدین منظور بذر برنج به مدت سه شبانه روز در محلول اسید سالیسیلیک با غلظت های صفر، 50 و 100 میلی گرم بر لیتر تیمار گردیدند و پس از 10 روز از شروع آزمایش طول ریشه ی گیاهچه ها اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که شوری باعث کاهش وزن تر و خشک اندام هوایی و وزن خشک ریشه ی گیاهچه ها، محتوی کاروتن و تجمع یون های آهن و پتاسیم می شود و اسید سالیسیلیک در حضور شوری باعث افزایش معنی دار میزان این فاکتور ها می گردد. بعلاوه در عدم حضور شوری، اسید سالیسیلیک باعث افزایش وزن تر و خشک اندام هوایی و وزن خشک ریشه چه، کلروفیل ، فعالیت آنزیم گایاکول پراکسیداز و تجمع یون های آهن و پتاسیم می گردد. در رابطه با گیاهچه های برنج نیز اسید سالیسیلیک باعث افزایش معنی دار طول ریشه چه در گیاهچه های برنج می گردد. بطور کلی نتایج نشان می دهد که اسید سالیسیلیک باعث افزایش رشد گیاه گردیده و در حضور شوری، اسید سالیسیلیک تا اندازه ای اثرات مخرب شوری به رشد و نمو گیاه را کاهش می دهد
زینب چوبینه علی مرادشاهی
چکیده واکنش جلبک سبزبه تنش کلرید مس بوسیله ی: زینب چوبینه دونالی یلا ویریدیس یکی از جلبکهای سبز جنس دونالی یلا می باشد که در آبهای شور همراه با برخی دیگر از گونه های این جنس رشد وتکثیر می نماید. از آنجائیکه تکثیر ویریدیس نسبت به سایر گونه ها ی جلبک سریعتر می باشد از آن در تولید سوخت زیستی و همچنین غذای سایر آبزیان می توان استفاده نمود. به دلیل افزایش آلودگی آبها توسط فلزات سنگین و همچنین سیر صعودی تولید نانو فلزات که می تواند باعث آلودگی بیشتر محیط زیست گردد، در پژوهش حاضر اثر غلظتهای مختلف کلرید مس و نانو مس با ابعاد 40 نانومتر بر رشد وتکثیر جلبک ویریدیس مورد مطالعه قرار گرفت. تا غلظت 30 میکرومولار کلرید مس رشد و تکثیر جلبک برابر شاهد اما در غلظتهای 50 و 100 میکرومولار کاهش در رشد و تکثیر مشاهده گردید. نانو مس نیز سبب کاهش در رشد وتکثیر جلبک گردید اما میزان سمیت آن 10 مرتبه کمتر از کلرید مس بوده است. میزان رنگیزه ها مانند کلروفیل و کاروتنوئید نیز تا حدود 30 میکرومولار تغییرات چندانی نسبت به شاهد نداشته اما در غلظتهای 50 و 100 میکرومولار کلرید مس کاهش در میزان رنگیزه ها مشاهده گردید.جهت بررسی پتانسیل آنتی اکسیدانی از روش dpph استفاده گردید. درصد ممانعت از فعالیت رادیکالdpph در حضور غلظتهای بالای کلرید مس نسبت به گروه شاهد افزایش نشان داده است تنها در غلظت 100 میکرومولار کلرید مس کاهش در درصد ممانعت مشاهده می گردد. محاسبه میزان فعالیت آنتی اکسیدانی جلبک بر حسب میکرومولار معادل ترولکس (trolox) نشان داد، که به استثناء غلضت 100 میکرو مولار،افزایش در میزان فعالیت آنتی اکسیدان نسبت به گروه شاهد صورت می پذیرد. از آنجائیکه یون مس یک فلز واسطه بوده که از نظر اکسیداسیون و احیاء فعال (redox active) می باشد بنابر این با افزایش پتانسیل آنتی اکسیدانی سبب کاهش در گونه های فعال اکسیژن (ros) در حضور کلرید مس می گردد. نتایج حاصله از sds-page نشان می دهد که جهت بررسی کلرید مس برالگوی پروتئینی لازم است از روش های دیگر نظیر الکتروفورز دوبعدی استفاده نمود.
سمیرا ظهوری ابوالقاسم دهقان
در این پژوهش، یک لعاب فسفرسنس با تابش خوب و پستاب طولانی تهیه شد. این لعاب فسفرسنس متشکل از یک لعاب ترانسپارنت با دمای ذوب مناسب و یک پودر فسفرسنس می باشد. پودر فسفرسنس بر پایه caal2o4 همرا با دوپنتهای eu2+ و nd3+ می باشد. نتایج زیر بدست آمد: 1- درصد مولی بهینه دوپنتهای eu2+ و nd3+ اضافه شده به ترتیب 1 و2 می باشد. مشاهده می شود که با افزایش میزان دوپنتها از میزان بهینه فوق خاصیت فسفرسنسی کاهش می یابد. زیرا با وارد کردن مقادیر بیشتر دوپنت مقادیر عیوب جاهای خالی هم بیشتر می شود. این جاهای خالی می توانند طوری ترازهای انرژی را تغییر دهند که ترازهای پایه و تهییج به هم نزدیک شده وجفت شدن الکترون و حفره به راحتی و بدون تابش فوتون صورت پذیرد. 2- همچنین بررسی شد که با افزایش دمای سینترینگ برای تهیه پودر فسفرسنس، قدرت فسفرسنسی به دلیل افزایش قدرت نفوذ دوپنتها افزایش می یابد. 3- با اضافه کردن یک کمک ذوب که در این تحقیق از 03/0 مول h3bo3 استفاده شد، بازهم قدرت فسفرسنسی به دلیل افزایش نفوذ دوپنتها افزایش می یابد. این افزایش نفوذ به این دلیل است که به طور کلی کمک ذوب با تشکیل یک فاز مایع در حین سینتر شدن، نفوذ را راحت تر و سریعتر می کند. 4- نهایتاً با اضافه کردن پودر فسفرسنس بهینه به دو نوع لعاب ترانسپارنت دما پایین و دما بالا، بهترین لعاب فسفرسنس با قدرت تابش بالا و پستاب طولانی مدت از اضافه کردن فسفر بهینه به لعاب ترانسپارنت دما پایین بدست آمد. زیرا لعاب دما بالا سطح خام و اپکی از خود نشان میدهد. اپک بودن لعاب کمی جلوی تابش رنگدانه را نیز می گیرد یعنی عبور از سطح لعاب کم می شود. 5- با افزایش درصد فسفر لعاب، شدت تابش افزایش پیدا می کند که دلیل آن افزایش یافتن مراکز تابش است. 6- با افزایش دمای پخت لعاب فسفرسنس نهایی نیز شدت تابش افزایش می یابد زیرا با افزایش دما لعاب ترانسپارنت تر شده و شدت تابش افزایش می یابد.
هدا چکنی ساسان محسن زاده
گونه ی pythium aphanidermatum، از اُاُمیست های خاک برد و همه جازی است و روی گونه های مختلف خانواده ی کدوییان بیماری زاست و باعث پدید آمدن پوسیدگی ریشه می شود. در این مطالعه اثر این بیمارگر روی تغییرات فیزیولوژیک خیار (cucumis sativus) و کاهش اثرات این بیماری با استفاده از مقاومت ناشی از کاربرد سیلیکات کلسیم بررسی گردید. از سیلیکات کلسیم در غلظت های 50، 100 و 150 میلی گرم در لیتر استفاده شد. گیاهان در دو مرحله ی 36 روزه (مرحله ی رویشی) و71 روزه (مرحله ی زایشی) جمع آوری شده، میزان کلروفیل، کارتنوئید، پرولین، کربوهیدرات، پروتئین، پراکسیداسیون لیپیدها، کاتالاز و آنتوسیانین اندازه گیری و داده ها واکاوی شدند. این بررسی، کاهش میزان کلروفیل و کارتنوئید و افزایش میزان پرولین، کربوهیدرات، پروتئین، پراکسیداسیون لیپیدها، کاتالاز و آنتوسیانین را بر اثر تلقیح بیمارگر در مقایسه با شاهد نشان داد. میزان کلیه ی فاکتورهای فیزیولوژیکی بر اثر اضافه شدن سیلیکون 100 و 150 میلی گرم بر لیتر به خاک گیاهان آلوده، افزایش یافت. افزایش میزان کلروفیل و کارتنوئید و کاهش دیگر فاکتورها بر اثر تیمار گیاهان آلوده، با سیلیکون 100 و 150 میلی گرم در لیتر در مقایسه با شاهد مشاهده شد. در نتیجه اضافه کردن سیلیکون به خاک خیار موجب کاهش تنش زیستی و افزایش رشد این گیاه شود.
زهرا شجاعزاده نوید مقرب
اعضای خانوادهی آرورا کیناز (a، b و c) مجموعهای از سرین/ترئونین کینازهای حفاظتشده و بسیار خویشاوند هستند که از تنظیمکنندگان کلیدی میتوز و چندین مسیر پیامرسانی در سلول میباشند. تنظیم نابجای آرورا کینازها منجر به ناپایداری ژنتیکی (آنیوپلوئیدی) شده و احتمالاً با تومورزایی همراه است. خانوادهی آرورا کیناز اهدافی جذاب در درمان سرطان هستند و تعداد رو به افزایشی از مهارکنندگان آرورا کینازها وارد آزمایشات بالینی یا پیشبالینی شدهاند. یکی از مهارکنندگان آرورا کینازها، ریورسین (reversine) است که ثابت شده برای آرورا b نسبت به آرورا a تقریباً نه برابر انتخابپذیری بیشتری دارد، اما مکانیسم دقیق این انتخابپذیری، هنوز نامشخص است. در پژوهش حاضر، برای بررسی مکانیسم این انتخابپذیری، کمپلکسهای آرورا کینازهای a و b با ریورسین، مدلسازی و با استفاده از داکینگ و شبیهسازی دینامیک مولکولی مورد بررسی قرار گرفت. در تأیید مطالعات پیشین، نتایج ما نشان داد که در اتصال آرورا کیناز به ریورسین، پیوند هیدروژنی بین مهارکننده و ناحیهی لولا و نیز برهمکنش مهار کننده با پاکت آبگریز در پروتئین کیناز از اهمیت زیادی برخوردار است. آنالیز تماسهای آبگریز بین مهارکننده و دو آرورا کیناز a و b نشان داد که در آرورا b، ریورسین تماسهای آبگریز قویتری با لوپ غنی از گلیسین و ناحیهی لولا برقرار میکند. این برهمکنشها، احتمالاً منجر به جایگیری بهتر مهارکننده در آرورا کیناز b و انتخابپذیری و قدرت مهاری بالاتر آن میگردند. اندازه گیری انرژی آزاد اتصال با استفاده از داکینگ نیز نشان داد که ریورسین با آرورا b اتصال قویتری ایجاد می نماید. مطالعه ما نشان داد که بین حلقهی فنیلآلانین 88 در آرورا b و ریورسین برهمکنشهای ?-? و cation-? شکل میگیرد که این برهمکنشها، اتصال مهارکننده به آرورا کیناز b را پایدار میکند، در حالیکه در آرورا a، فنیلآلانین 144 متناظر، چنین تماسهایی با ریورسین برقرار نمیکند. بعلاوه، زنجیرهی جانبی گلوتامات 161 (مجاور ناحیهی لولا) در آرورا b نسبت به ریورسین جاذبهی الکترواستاتیک دارد، در حالیکه در آرورا a، ترئونین 217 متناظر از چنین برهمکنشهای مطلوبی با مهارکننده بی بهره است. به این ترتیب، افزایش برهمکنش با فنیلآلانین 88 و گلوتامات 161 ممکن است دو عامل کلیدی دیگر در بهبود انتخابپذیری ریورسین به سوی آرورا b نسبت به آرورا a باشد. براین اساس، پیشنهاد میشود که جهت طراحی مهارکنندههای اختصاصی جدید برای آرورا b، گلوتامات 161 میتواند هدف مناسبی باشد. واژگان کلیدی: آرورا کینازها،مهارکننده، ریورسین reversine، شبیهسازی مولکولی، داکینگ مولکولی
مهدی نظری ساسان محسن زاده
افزایش آلاینده های محیطی به ویژه فلزات سنگین، به دلیل صنعتی شدن جوامع بشری است. یکی از منابع اولیه آلودگی، لجن فاضلاب ها و شیرابه های دفنگاه است. استفاده از گیاهان به منظور حذف آلودگی های معدنی از خاک های آلوده، انباشته کردن آن ها در ریشه و برداشت آن ها از ساقه و برگ را گیاه پالایی می گویند. انتخاب گیاه مناسب، مخصوصاً در خاک هایی با میزان پایین یا متوسط آلودگی، یک نقش مهم را در پیشرفت گیاه پالایی ایفا می کند. وتیور گیاهی است که از جهت های مختلف برای گیاه پالایی مناسب می باشد. راندمان گیاه وتیور در جذب مواد غذایی محلول مثل نیتروژن، پتاسیم، فسفر و یا فلزات سنگین در آب های آلوده، بسیار بالا می باشد. در این پژوهش از طرح آماری بلوک های کامل تصادفی استفاده شد و در هر بلوک پنج سطح تیمار با غلظت های صفر، 15، 30، 45 و 60 درصد شیرابه پسماند شهری برای آبیاری وتیور استفاده شد. در این بررسی خصوصیات فیزیولوژیک وتیور که عبارتند از طول ریشه، وزن خشک، میزان کاروتنوئید، آنتوسیانین، پرولین، قندهای محلول و پروتئین کل، اندازه گیری شد. همچنین میزان تجمع فلزات سنگین مس، روی، سرب، نیکل و کادمیم در نقاط مختلف ریشه، در پاسخ به آبیاری با شیرابه، توسط دستگاه icp اندازه گیری شد. با اندازه گیری های انجام شده مشخص شد که میزان وزن خشک، کاروتنوئید، آنتوسیانین و طول ریشه با افزایش غلظت شیرابه، کاهش می یابد و مقدار قندهای محلول و پروتئین کل با افزایش غلظت شیرابه افزایش نشان می دهد. پرولین در غلظت 15 درصد افزایش یافته و در غلظت های بالاتر کاهش می یابد. بیشترین تجمع فلزات سنگین در منطقه تارهای مویی ریشه مشاهده شد و بعد از آن منطقه انتهای ریشه تجمع بیشتری نشان داد و در نهایت کمترین مقدار تجمع فلزات سنگین در ابتدای ریشه وتیور گزارش شد. با توجه به نتایج به دست آمده، توصیه می گردد که از شیرابه 45 درصد برای آبیاری وتیور در محیط دفنگاه استفاده شود.
نادره نادری ساسان محسن زاده
مسمومیت با فلزات سنگین یکی از مشکلات عمده محیط زیست در جامعه مدرن امروز می باشد که یکی از منابع تولید کننده آن، شیرابه های تولید شده در محل دفن پسماند است. در روش گیاه پالایی از گیاهان و میکروب ها برای حذف آلودگی استفاده می شود. ایده آل ترین گیاه برای گیاه پالایی، گیاهی است که دارای توده زیستی زیاد و سرعت رشد بالا بوده و قدرت متجمع کردن فلزات آن بیشتر باشد. گیاه وتیور به دلیل دارا بودن ویژگی های خاص، برای گیاه پالایی مورد توجه قرار گرفته است. تحمل به طیف وسیعی از ph خاک از 3/3 تا 5/12، زنده ماندن در بازه دمایی 14- تا 55 درجه سانتی گراد، رشد بسیار سریع توده زیستی و داشتن آستانه تحمل بالا در برابر تجمع فلزات سنگین، این گیاه را به عنوان یکی از گزینه های مناسب جهت گیاه پالایی قرار داده است. در این پژوهش از طرح آماری بلوک های کامل تصادفی استفاده شد و در هر بلوک پنج سطح تیمار با غلظت های صفر، 15، 30، 45 و 60 درصد نسبت به شیرابه اصلی پسماند، قرار داده شد. شیرابه مورد نظر از منطقه دفنگاه شیراز جمع آوری و به گلخانه آورده شد. در این بررسی خصوصیات فیزیولوژیک وتیور که عبارتند از سطح برگی، وزن خشک، میزان کلروفیل، کاروتنوئید، آنتوسیانین، پرولین، قندهای محلول و پروتئین کل، اندازه گیری شد. همچنین میزان تجمع فلزات سنگین مس، روی، سرب، نیکل و کادمیم در نقاط مختلف سبزینه، در پاسخ به آبیاری با شیرابه، توسط دستگاه icp اندازه گیری شد. با اندازه گیری های انجام شده مشخص شد که میزان وزن خشک، کلروفیل، کاروتنوئید و آنتوسیانین با افزایش غلظت شیرابه، کاهش می یابد و مقدار سطح برگی، آب نسبی برگ، قندهای محلول و پروتئین کل با افزایش غلظت شیرابه افزایش نشان می دهد. میزان پرولین در غلظت 15 درصد افزایش معنی داری نسبت به شاهد نشان داد. در حالی که در غلظت های بالاتر شیرابه روند کاهشی را نشان داد. سرعت افزایش سطح برگی، با افزایش غلظت شیرابه کاهش یافت. بیشترین تجمع نیکل و سرب در نوک برگ گزارش شد و بیشترین میزان تجمع مس و روی در دو بند آخر ساقه مشاهده گردید. با توجه به نتایج به دست آمده، توصیه می گردد که از شیرابه 45 درصد برای آبیاری وتیور در محیط دفنگاه استفاده شود.
مریم ابراهیمیان قاجاری هما رجایی
هدف از پژوهش حاضر، مطالعه تشریحی- تکوینی اندام های رویشی گاوزبان ایرانی و همچنین آنالیز فیتو شیمیایی، به منظور مکان یابی و اندازه گیری برخی متابولیت های ثانویه، در این گیاه بوده است. بررسی های اولیه نشان داد که گاوزبان گیاهی هتروفیل است. دو نوع برگ،برگ های روزت با آرایش چرخه ای و برگ های ساقه ای با آرایش متناوب، مشاهده شدند.هردو نوع برگ در سه مرحله تکوین، و ساقه در دو میانگره،انتخاب و با استفاده از میکروسکوپ نوری بررسی شدند. علیرغم اختلاف در فیلوتاکسی، هر دو نوع برگ ساختار تشریحی و تکوین مشابهی را نشان دادند.افرایش فضای بین سلولی در پارانشیم زمینه ای و تشکیل کلانشیم در قسمت پایینی رگبرگ اصلی از تغییرات تکوینی برگ میباشند. دسته جات آوندی در رگبرگ اصلی دو طرفه و در رگبرگ های فرعی یکطرفه هستند. دسته جات آوندی ساقه نیز از نوع دو طرفه بوده و در ساختار اولیه ساقه دارای پارانشیم بین آوندی گسترده می باشند.با فعالیت کامبیوم آوندی، آوندهای پسین در قسمت آوندی و فیبر در قسمت بین آوندی تشکیل شده و حلقه آوندی پیوسته می شود. در ساقه گاوزبان ایرانی پریدرم تشکیل نمی شود و ساختار از نوع نیمه علفی است. برروی هر دو نوع برگ، از مراحل اولیه تکوین، کرک های محافظتی و غده ای مشاهده شدند که با پیشرفت تکوین، تعداد کرک های محافظتی کاهش میابد. دو نوع کرک غده ای، ازنوع capitate در سطح ساقه و هر دو نوع برگ مشاهده شد. کرک های غده ای برگ های جوان در مرحله پیش از ترشح هستند و ترشح فعال در برگ بالغ اتفاق می افتد. به منظور شناسایی مواد ترشحی این کرک ها از تست های شیمی- بافتی استفاده شد. معرف های رنگی اختصاصی حضور مواد فنلی، آلکالوئیدی و همچنین فلاونوئیدی را در کرک های غده ای برگ و ساقه نشان داداند. میزان این ترکیبات به وسیله تست های فیتوشیمیایی اندازه گیری شد. نتایج حاصل از آزمایش های شیمی_ بافتی و فیتوشیمیایی در برگ و ساقه با یکدیگر همخوانی دارند. ترکیبات فنولی در برگ به میزان 2/1 میلی گرم، فلاونوئید در برگ 06/0 میلی گرم و در ساقه 08/0 میلی گرم در یک گرم وزن خشک هر اندام، اندازه گیری شده است. میزان ترکیبات آلکالوئیدی در برگ 08/0 میلی گرم می باشد و در ساقه ترکیبات آلکالوئیدی مشاهده نشده است .
بهاره طاهر علی مرادشاهی
در پژوهش حاضر پتانسیل آنتی اکسیدانی و میزان ترکیبات فنلی تعدادی از گیاهان دارویی استان کهکیلویه و بویراحمد مورد مطالعه قرار گرفت. همچنین توانایی عصاره آبی آن گیاهان در سنتز نانوذرات نقره بررسی گردید. پتانسیل آنتی اکسیدانی با استفاده از روشdpph(1,1-dipheny1-2-picryl-hydrazyl) و میزان ترکیبات فنلی توسط روش folin-ciocalteu ارزیابی گردید. عصاره آبی برگ گیاهان جهت احیای نیترات نقره و سنتز نانو ذرات نقره استفاده گردید. بالاترین پتانسیل آنتی اکسیدانی مربوط به برگ گیاه رز معادل 512/0 ± 23/14 میکرومول ترولکس بر گرم وزن خشک و کمترین پتانسیل در برگ گیاه تاج خروس با پتانسیل آنتی اکسیدانی معادل 065/0 ± 11/0 میکرومول ترولکس بر گرم وزن خشک مشاهده گردید. برگ گیاهان رز ،سنجد و تمشک بالاترین پتانسیل آنتی اکسیدانی را نشان دادند. در رابطه با میزان ترکیبات فنلی بیشترین میزان مربوط به گیاه رز معادل 033/0 ± 87/0 میلی گرم گالیک اسید بر گرم وزن خشک و کمترین میزان در برگ گیاه دژگال معادل 008/0 ± 20/0 میلی گرم گالیک اسید بر گرم وزن خشک اندازه گیری گردید. همبستگی معنی داری p<0.05 ) r =0.863,) بین پتانسیل آنتی اکسیدانی و میزان ترکیبات فنلی بدست آمد. دررابطه با سنتز نانو ذرات نقره، در بین گیاهان مورد آزمایش عصاره های آبی برگ رز ، سنجد و تمشک که بالاترین پتانسیل آنتی اکسیدانی و میزان ترکیبات فنلی را دارا بودند توانایی بیشتری در احیا نیترات نقره و تبدیل یون نقره به نانو ذرات نقره را از خود نشان دادند. مجددا همبستگی معنی داری p<0.05 ) r=0.809, r =0.909) بین پتانسیل آنتی اکسیدانی و میزان ترکیبات فنلی برگ گیاهان مورد آزمایش با توانایی سنتز نانو ذرات نقره مشاهده گردید. با توجه به پتانسیل آنتی اکسیدانی بالای برگ گیاهان رز، تمشک و سنجد می توان عصاره برگ این گیاهان را به عنوان آنتی اکسیدان طبیعی در صنایع غذایی، داروسازی و سنتز نانوذرات نقره مورد توجه و مطالعه بیشتر قرار داد.
مریم ثابت علی مرادشاهی
به منظور ارزیابی اثر سالیسیلیک اسید بر رشد و پاسخ گیاه بادرنجبویه (melissa officinalis l.) در شرایط تنش شوری پژوهشی در گلخانه تحقیقاتی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان فارس انجام گردید. بذر این گیاه در گلدان های پلاستیکی حاوی 5 کیلوگرم خاک کشت شد. تیمار های شوری (0 و 25 و 75) میلی مول در لیتر و در طول دوره سه ماهه آزمایش همچنین محلول پاشی سالیسیلیک اسید در دو مرحله در غلظت های 0 و 150 و 300 میلی گرم در لیتر انجام شد. نتایج به دست آمده در این پژوهش نشان داد که شوری به صورت معنی داری رشد رویشی، میزان کلروفیل، میزان کارتنوئید ها را کاهش داد. از طرف دیگر در شرایط تنش شوری میزان قندهای محلول در برگ کاهش یافت ولی میزان پرولین افزایش نشان داد. براساس یافته های این پژوهش، نقش حمایتی سالیسیلیک اسید در شرایط تنش شوری گیاه بادرنجبویه نشان داده شد. تجمع بیشتر پرولین، حفظ سطح سبز و تداوم فتوسنتز به دنبال تیمار سالیسیلیک اسید در شرایط شوری از دیگر عواملی هستند که می توانند در افزایش رشد گیاه بادرنجبویه نقش موثری داشته باشند.
رویا پورنجاتی حمید رضا کربلایی-حیدری
در پژوهش حاضر هدف افزودن پپتید راهنما آنزیم متالوپرتئاز svp2 جدا شده از یک باکتری نمک دوست نسبی به ابتدای ژن آنزیم لیپاز ترموفیل و مقاوم به حلال های آلی، جدا شده از باکتری بی هوازی thermoanaerobacter thermohydrosulfuricus ، می باشد. بدین منظور دو جفت پرایمر با نام های ft، rt و rsp، fsp برای تکثیر قطعات ژنی مربوط به قطعه پپتید نشانه و آنزیم ttl طراحی گردید و pcr انجام شد. ابتدا قطعه ژن تکثیر شده ttl که حاوی توالی های آداپتور جایگاه برش آنزیم های برشگر saci و hindiii بود، در پلاسمید pqe 80l کلون و پلاسمید حاصل pqe 80l-ttl نام گذاری گردید. سپس قطعه تکثیر شده مربوط به پپتید راهنما که حاوی توالی آداپتور جایگاه برش آنزیم های برشگر saci و ecori بود در پلاسمید pqe 80l-ttl کلون و ساختار نهایی pqe 80l-ttl-sig ساخته شد. مطالعه بیان خارج سلولی آنزیم ttl در باکتری e.coli نوترکیب نشان داد که عمده فرم فعال آنزیم در فضای پری پلاسمیک قرار می گیرد. در نتیجه به کمک آنالیز های آماری فاکتوریل جزئی، پاسخ سطحی و مطالعه اثر عوامل مختلف شامل گلایسین، تریتون ایکس 100، غلظت iptg، زمان قبل و پس از تیمار با iptg، دمای گرمادهی پس از تیمار و غلظت عصاره مخمر محیط کشت مشخص گردید که شرایط بهینه بیان و ترشح آنزیم ttl به محیط، تیمار با غلظت 27/1 درصد گلایسین و زمان تیمار 24 ساعت می باشد. در نهایت مطالعه خصوصیات بیوشیمیایی آنزیم ttl نوترکیب حاصل بررسی و دما و ph بهینه فعالیت آنزیم به ترتیب 65 درجه سانتیگراد و 5/7 تعیین گردید.
مریم ثابت علی مرادشاهی
به منظور ارزیابی اثر سالیسیلیک اسید بر رشد و پاسخ گیاه بادرنجبویه (melissa officinalis l.) در شرایط تنش شوری پژوهشی در گلخانه تحقیقاتی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان فارس انجام گردید. بذر این گیاه در گلدان های پلاستیکی حاوی 5 کیلوگرم خاک کشت شد. تیمار های شوری (0 و 25 و 75) میلی مول در لیتر و در طول دوره سه ماهه آزمایش همچنین محلول پاشی سالیسیلیک اسید در دو مرحله در غلظت های 0 و 150 و 300 میلی گرم در لیتر انجام شد. نتایج به دست آمده در این پژوهش نشان داد که شوری به صورت معنی داری رشد رویشی، میزان کلروفیل، میزان کارتنوئید ها را کاهش داد. از طرف دیگر در شرایط تنش شوری میزان قندهای محلول در برگ کاهش یافت ولی میزان پرولین افزایش نشان داد. براساس یافته های این پژوهش، نقش حمایتی سالیسیلیک اسید در شرایط تنش شوری گیاه بادرنجبویه نشان داده شد. تجمع بیشتر پرولین، حفظ سطح سبز و تداوم فتوسنتز به دنبال تیمار سالیسیلیک اسید در شرایط شوری از دیگر عواملی هستند که می توانند در افزایش رشد گیاه بادرنجبویه نقش موثری داشته باشند.
مریم بهزادی علی مرادشاهی
پروانش (catharanthus roseus l.) از خانواده خرزهره(apocynacea) امروزه به عنوان یک گیاه دارویی در جهان مورد توجه است. به علت وجود دو آلکالوئید ارزشمند وین بلاستین و وین کریستین و اینکه تنها راه تهیه این داروها استخراج از این گیاه است، از این رو هر گونه افزایشی در مقدار این آلکالوئیدها می تواند ارزش زیادی داشته باشد. در این تحقیق چند آزمایش متفاوت بر روی گیاه و عصاره های آن انجام شد. آزمایش اول، دوم، سوم و چهارم به ترتیب به منظور بررسی سطوح مختلف عنصر نیتروژن در چهار سطح 0، 60، 100، 120 کیلوگرم در هکتار، تحت شرایط مختلف محیط کشت بر میزان آلکالوئید رزرپین، اثر بر تازگی و شادابی گیاه، تعداد برگ و میزان کلروفیل و کارتنوئید انجام شد. نتایج آزمایش اول نشان داد بیشترین و کم ترین میزان آلکالوئید رزرپین به ترتیب 9/302 و 85/55 میلی گرم در لیتر، مربوط به تیمار 60 و 120 کیلوگرم در هکتار در محیط کشت حاوی گیاهخاک و ماسه- کوارتز می باشد. همچنین نشان داد که با افزایش غلظت n شادابی گیاه کمتر شده بود. بیشترین و کمترین تعداد برگ به تزتیب مربوط به محیط کشت حاوی پرلیت-خاک-کوارتز و ماسه- کوارتز است. بیشترین و کمترین میزان کلروفیل و کارتنوئید به ترتیب در محیط کشت حاوی گیاهخاک و پرلیت-خاک-کوارتز داشته است. آزمایش پنجم به منظور بررسی عصاره هیدرو الکلی و آبی برگ و روغن بدر گیاه پروانش بر روی 3 میکروب، ,e.coli pseud.aeruginosaو staph.arueus بوده است. نتایج حاصل نشان داد عصاره هیدروالکلی بر روی میکروب e.coli و عصاره آبی و روغن بذر روی میکروب pseud.aeruginosa دارای صد درصد فعالیت ضد میکروبی بود. آزمایش شش بررسی اثر آللوپاتی سه غلظت 5/2%، 5، و 10%عصاره اتانولی و آبی برگ گیاه پروانش بر روی جوانه زنی، رشد ریشه چه و ساقه چه 5نوع بذر مختلف بوده است. نتایج اثر آللوپاتی حد معنا داری از اثر مهاری بر روی درصد جوانه زنی، رشد طولی ساقه چه و ریشه چه بذرها در غلظت 10% عصاره های اتانولی و آبی روی 5 گیاه را، برای غلظت 5% برای همه گیاهان به جزء بذر چاودار در عصاره آبی، برای غلظت 5/2% عصاره اتانولی برای بذر تاج خروس و شاهی نشان داده شد؛ و هیچ حد معناداری برای غلطت 5/2% بر روی بذرهای خیار، چاودار و خاکشیر برای هر دو عصاره نشان داده نشد.
الهه آبشیرینی حمیدرضا کربلائی حیدری
پژوهش حاضر با هدف جداسازی پروتئاز از شیرابه گیاه فرفیون هترادنا و بررسی برخی خصوصیات بیوشیمیایی آن، انجام شد. گیاه فرفیون از یک مزرعه انگور در اطراف شهر شیراز واقع در استان فارس، جمع-آوری شد. این گیاه با شماره سند 25056 در هرباریوم دانشگاه شیراز نگه داری می شود. بخش پروتئینی شیرابه توسط بافر سدیم استات 0/5ph~ از بخش غیر پروتئینی آن جدا شد. به منظور خالص سازی، سوپ آنزیمی پس از دیالیز در بافر مشابه، بروی ستون تعویض کاتیونی sp-sepharose قرار گرفت. از این ستون چهار پیک پروتئازی با نام های f1، heteradenins2، heteradenins3، heteradenins4 جداسازی شد. پروتئین f1 به دلیل داشتن مقدار پروتئین و فعالیت بیشتر، برای مراحل بعدی تخلیص انتخاب گردید. به منظور خالص سازی بیشتر پروتئین مورد نظر، از ستون آبگریز phenyl sepharose استفاده شد. از این ستون دو پروتئاز به نام های heteradenins1p1 و heteradenins1p2 جدا سازی شدند. مقدار ph بهینه برای آنزیم-های جدا سازی شده از ستون sp-sepharose با نام های heteradenins2، 0/10 و برای دو آنزیم heteradenins3 و heteradenins4، 5/9 می باشد. بهینه دما برای دو آنزیم heteradenins2، heteradenins3، ?c 65 و برای آنزیم heteradenins4، ?c 60 تعیین شد. پایداری دمایی آنزیم heteradenins2، heteradenins3 و heteradenins4 در دمای ?c 65 بوده و در دمای ?c 70، به ترتیب 34%، 32% و 13% از فعالیت خود را پس از گذشت یک ساعت انکوبه، حفظ کرده اند. بر اساس نمودار هانس ولف km آنزیم های heteradenins2، heteradenins3، heteradenins4 به ترتیب µm 54/99، µm 52/54، µm 30/63 و vmax آن ها به ترتیب µm/min 0567/0، µm/min 0371/0، µm/min 0336/0 با استفاده از سوبسترای کازئین تعیین گردید. همچنین در این مطالعه خصوصیات بیوشیمیایی آنزیم های جداسازی شده از ستون آبگریز phenyl sepharose نیز مورد بررسی قرار گرفتند. آنزیم heteradenins1p1 در 0/11ph~ و آنزیم heteradenins1p2 در 5/10ph~ فعالیت بهینه دارند. همچنین آنزیم های heteradenins1p1 و heteradenins1p2 در دمای?c 65 از بیشترین میزان فعالیت برخوردار هستند. این دو آنزیم نیز در دمای ?c 65 پایدار بوده و پس از قرار دادن آن ها در دمای ?c 70 به مدت یک ساعت، به ترتیب میزان 97% و 63% از فعالیت آنها باقی مانده است. همچنین بر اساس نمودار هانس ولف km آنزیم های heteradenins1p1 و heteradenins1p2 به ترتیب µm 12/80 ، µm 70/98 و vmax آن ها µm/min 0510/0 و µm/min 0498/0 می باشد. بر پایه اطلاعات بدست آمده از حرکت الکتروفورتیک این دو پروتئاز بر روی ژل sds-page و native-page و همچنین خصوصیات بیوشیمیایی آن ها، به نظر می رسد که این دو پروتئاز به واسطه الگوی گلیکوزیلاسیون متفاوت، تاخوردگی مختلفی داشته و سطوح هیدروفوب در دسترس متفاوتی را از خود نشان می دهند.
مرضیه ولی فرد علی مرادشاهی
چکیده ندارد.
حبیبه زارع علی مرادشاهی
چکیده ندارد.
سحر جوکار علی مرادشاهی
چکیده ندارد.
موهبت صداقت علی مرادشاهی
چکیده ندارد.
مرضیه رضاییان جهرمی علی مرادشاهی
در پژوهش حاضر ابتدا اثر پیش تیمار بذر ارقام مختلف کلزا با غلظت های مختلف کلریدسدیم بر رشد گیاهچه ها مورد بررسی قرار گرفت. در دومین مرحله از تحقیقات، بدون پیش تیمار بذرها، تأثیر غلظت های 5، 10و 15 dsm-1 کلرید سدیم بر رشد هفت رقم کلزا مورد مطالعه قرار گرفت. پیش تیمار بذرها با کلریدسدیم در شرایط آزمایشگاهی تأثیر قابل توجهی بر رشد گیاهچه ها نداشت. در مرحله دوم تحقیقات بر اساس وزن تر اندام های هوائی دو رقم هایولا401 - با سرعت رشدنسبتاً بالا- و rgs - با سرعت رشد نسبتاً پائین- انتخاب گردیدند. ارقام انتخاب شده در اتاقک رشد و در محیط کشت هیدروپونیک با رژیم نوری 16 ساعت روشنائی و 8 ساعت تاریکی در حرارت 25±c°2 و در محلول 1/2 قدرت هوگلند شامل غلظت های صفر، 5، 7/5، 10 و 15 dsm-1 کلریدسیدم کشت گردیدند. و پس از گذشت 25 روز از زمان کشت، میزان کلروفیل، کاروتنوئیدها، آنتوسیانین، پرولین، قندهای محلول، پراکسیداسیون لیپیدهای غشائی، جذب و انتقال یون پتاسیم، فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان نظیر گایاکول پراکسیداز (gpx) و کاتالاز(cat) در گیاهچه های هر دو رقم مورد مقایسه قرار گرفت. موقعیت شیمی- بافتی آنزیم گایاکول پراکسیداز با استفاده از برش هائی از ساقه تعیین گردید. تعیین الگوی پروتئینی با استفاده از روش sds-page و همچنین الگوی بیان و فعالیت آنزیم های گایاکول پراکسیداز و کاتالاز با استفاده از روش رنگ آمیزی فعالیت آنزیم در ژل پلی آکریل آمید نیز مورد تحقیق و بررسی قرار گرفت. با افزایش شدت تنش شوری وزن تر و خشک اندام های هوائی و میزان کلروفیل و کاروتنوئیدها کاهش یافت. میزان پرولین در ریشه و اندام های هوائی هر دو رقم بخصوص در غلظت mm 150 نمک افزایش چشمگیری یافت. این میزان تا 4 برابر در اندام های هوائی و تا 9 برابر در ریشه نسبت به گروه کنترل مشاهده گردید. با افزایش تنش شوری میزان قندهای محلول در رقم rgs تا 36% و در رقم هایولا 401 تا 20% افزایش نشان داد. با افزایش شدت تنش شوری فعالیت آنزیم های gpx و cat افزایش یافت و جذب و انتقال یون پتاسیم کاهش یافت. بررسی شیمی-بافتی موقعیت آنزیم گایاکول پراکسیداز، اپیدرم، کورتکس، آوندهای چوب و آبکش و پارانشیم مغز را اصلی ترین جایگاه فعالیت این آنزیم معرفی نمود و در مقایسه با گروه شاهد در غلظت mm150 نمک رسوب تتراگایاکول بیشتری تشکیل گردید که نشان دهنده فعالیت بیشتر این آنزیم در این غلظت از نمک می باشد. مطالعات با استفاده از روش sds-page الگوی پروتئینی مشابهی را برای هر دو رقم در تنش شوری نشان داد. در تمامی تیمارها رنگ آمیزی فعالیت آنزیم gpx دو باند در ژل پلی آکریل آمید نشان داد در حالی که در رقم rgs در dsm-120 باند دیگری با وزن مولکولی بیشتر مشاهده گردید. در هر دو رقم فعالیت آنزیم کاتالاز به صورت یک باند منفرد مشاهده گردید که نشان دهنده حضور یک ایزوآنزیم برای کاتالاز در b.napus l. است. این نتایج نشان می دهند که افزایش میزان پرولین و قندهای محلول و افزایش فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان از انواع سازوکارهای مقاومت به شوری در گیاه کلزا می باشند.
حسین پاسالاری ساسان محسن زاده
شناسائی پاسخهای فیزیولوژیکی به تنش های اسمزی شوری و خشکی موجب تولید بهتر و بیشتر گیاهان می گردد. دراین پژوهش مقادیر آب نسبی، اسید آمینه پرولین، قند های محلول و پروتئین کل برگ در سه سطح شدت تنش شوری و خشکی در نخل خرما رقم زامردان اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که در هر دو نوع تنش تغییرات معنی داری روی داده است. مقدار آب نسبی برگ گیاهچه خرما در تنش شوری حداکثر 24 درصد و در تنش خشکی حداکثر 44 درصد نسبت به شاهد کاهش یافت. مقدار پرولین برگ در تنش شوری حداکثر 24 درصد و در تنش خشکی حداکثر 14 درصد در مقایسه با شاهد افزایش داشت. مقدار قند های محلول به ترتیب در تنش شوری و خشکی حداکثر 1/6 و 1/2 برابر نسبت به شرایط شاهد افزایش یافت. مقدار پروتئین کل برگ در تنش شوری حداکثر 2/3 برابر ولی در تنش خشکی حداکثر 1/6 برابر نسبت به شاهد افزایش داشت. مقدار قند های محلول و پروتئین کل برگ در تنش خشکی کاهش چشمگیری داشته است. به طور کلی می توان گفت که رقم زامردان خرما متحمل به تنش شوری در سطح ملایم، متوسط و تا حدودی سطح شدید است، اما به تنش خشکی تنها در سطح ملایم متحمل است و به تنش متوسط خشکی و به خصوص خشکی شدید حساس می باشد.در گیاهان دوپایه کشت شده برای تولید میوه یا دانه نمی توانیم ماده ها را در مراحل اولیه رشد شناسایی کنیم. ذر برخی گیاهان دوپایه کروموزومهای جنسی مشخص مانند جانوران دیده نشده است، بعلاوه کروموزومهای جنسی، ژنهای آتوزومی و عوامل متعدد دیگری چون تنشهای محیطی و تعادلات هورمونی نیز در تعدادی از گونه های گیاهی روی جنسیت اثر می گذارند. لذا تعیین جنسیت گیاهچه های بوجود آمده از بذر و یا کشت بافت بایستی برای طراحی گیاهان نر و ماده در نخلستان مشخص گردد. در این تحقیق استفاده از پرایمرهای تصادفی، استخراج dna، pcr و الکتروفورزمنجر به شناسایی الگوهای باندی متمایز در دو جنس نر و ماده شد.
فرشاد امیراصلانی علی مرادشاهی
ده رقم گیاه زراعی برنج که در ایران کشت می گردند از نظر حساسیت به کادمیم مورد بررسی قرار گرفتند. ارقام خزر و قصرالدشتی بر اساس وزن خشک اندام های هوایی و همچنین بر اساس طول و وزن خشک ریشه چه توسط تست دانکن به ترتیب به عنوان رقم حساس و رقم مقاوم شناخته شدند. در مرحله بعد اثر کلرید کادمیم بر برخی فرآیندهای فیزیولوژیکی نظیر میزان تنفی، تولید اسید آمینه پرولین و فعالیت آنزیم پراکسیداز بررسی گردید. در ریشه های رقم حساس ، مقدار پرولین 0/3 میکرومول بر گرم وزن تر بود که در حضور کلرید کادمیم این مقدار یه 2ˆ2 میکرومول بر گرم وزن تر افزایش یافت . در نقایسه با رقم حساس در ریشه و اندام های هوایی رقم مقاوم میزان پرولین افزایش بیشتری نشان داد. با افزایش غلظت کلرید کادمیم، میزان فعالیت آنزیم پراکسیداز در برگهای رقم حساس افزایش یافت . در مورد برگهای رقم مقاوم فعالیت آنزیم مشاهده گردید. در رابطه با افزایش ph محلول غذایی به عنوان یک مکانیسم مقاومت ، رقم مقاوم در مقایسه با رقم حساس ، ph محلول غذایی را به مقدار بیشتری افزایش داد. جذب اکسیژن که نشان دهنده میزان تنفس است ، در حضور کادمیم افزایش یافت که میزان افزایش در رقم مقاوم از رقم حساس بیشتر بوده است بطوری که میزان مصرف اکسیژن در غلظت 100 میکرومولار کلرید کادمیم در رقم حساس 2 و در رقم مقاوم 5/2 میکرولیتر بر گرم وزن تر بوده است . در رابطه با توزیع cd در گیاه برنج، مقدار کادمیم جذب شده و همچنین مقددار کادمیم موجود در ریشه و اندام های هوایی و مقاوم کادمیم را جذب نموده که با افزایش کلرید کادمیم محلول غذایی، مقدار کادمیم ریشه ها و اندام های هوایی هر دو رقم افزایش بافت . رقم مقاوم در مقایسه با رقم حساس ، مقدار کادمیم بیشتری را در ریشه نگاه داشته بطوری که در رقم مقاوم 90 درصد و در رقم حساس 70 درصد کادمیم در ریشه ها تجمه یافت . در نتیجه رقم مقاوم کادمیم کمتری را به اندام های هوایی انتقال داده است . تراکم فلزات سنگین در ریشه ها و عدم انتقال آنها به اندام های هوایی یکی از مکانیزم های مقاومت به فلزات سنگین به شمار می رود.
محمدرضا نامور منصورآبادی علی مرادشاهی
در پژوهش حاضر، ابتدا اثر عصاره های آبی ریشه، ساقه و برگ گیاه شلمی (r.rugosum) بر جوانه زنی و رشد طولی ریشه و ساقه گیاهچه های گندم (رقم کراس آزادی) مورد بررسی قرار گرفت. عصاره ها، جوانه زنی بذرهای گندم را تا حدودی کاهش دادند. در حضور عصاره ها، رشد طولی ریشه و ساقه گیاهچه های گندم به شدت کاهش یافت که با افزایش غلظت عصاره ها میزان کاهش رشد افزایش یافته است. اثر عصاره آبی برگ بیش از دیگر عصاره ها بود و همچنین از رشد ریشه گیاهچه های گندم بیش از رشد ساقه ممانعت شده است. به علت بالا بودن خاصیت ممانعتی عصاره آبی برگ، اثر آن بر واکنش هیل و بر جذب یون پتاسیم توسط گیاهچه کامل و قطعات ریشه گندم بررسی گردید. غلظتهای مختلف عصاره آبی برگ واکنش هیل در کلروپلاستهای استخراجی از برگ گندم را افزایش دادند، بطوریکه با افزایش غلظت عصاره، میزان احیا cpip افزایش یافت. عصاره ابی برگ جذب یون پتاسیم توسط قطعات ریشه و گیاه کامل گندم را به مقدار زیادی کاهش داد بطوریکه در غلظتهای بالای عصاره آبی برگ نه تنها جذب یون پتاسیم توسط قطعات ریشه مشاهده نگردید بلکه خروج یون پتاسیم از ریشه صورت گرفت. بنابراین یکی از محلهای اولیه اثر آللوکمیکالهای عصاره آبی برگ گیاه شلمی، احتمالا غشا سلولی می باشد که سبب کاهش رشد گیاهچه های گندم گردیده است. عصاره آبی برگ نه تنها جذب یون پتاسیم بلکه انتقال یون پتاسیم از ریشه به اندامهمای هوایی گیاهچه گندم را نیز کاهش داده است. در مرحله بعد گیاهچه های گندم توسط عصاره آبی ریشه، ساقه و برگ گیاه شلمی بصورت پس رویشی تیمار دهی گردیدند و فعالیت آنزیم پراکسیداز و میزان کلروفیل در برگ گیاهچه های گندم اندازه گیری گردیند. فعالیت آنزیم پراکسیداز و میزان کلروفیل در گیاهان تیمار شده با عصاره آبی گیاه شلمی نسبت به گیاهان شاهد، اختلاف موجهی نشان نداد. بنابراین کاهش رشد گیاهچه های گندم توسط آللوکمیکالهای گیاه شلمی با اثر بر فعالیت آنزیم پراکسیداز و میران کلروفیل نمی باشد. بررسی اثر اسیدهای فنلیک (بنزوییک اسید، گالیک اسید و پاراهیدروکسی بنزوییک اسید) بر جوانه زنی و رشد گیاهچه های گندم نشان داد که اسیدهای فنلیک بر جوانه زنی اثر اندکی داشته ولی رشد طول ریشه و ساقه گیاهچه های گندم را به مقدار زیادی کاهش می دهند. بنزوییک اسید نسبت به دیگر اسیدهای فنلیک، اثر ممانعت کنندگی بیشتری اعمال نموده است و از رشد ریشه بیش از رشد ساقه ممانعت شده است. نتایج فوق قابل مقایسه با نتایج حاصله از اثر عصاره های آبی گیاه شلمی بر جوانه زنی و رشد گیاهچه های گندم می باشد که احتمال وجود این ترکیبات، در گیاه شلمی می باشد.
خسرو عبدالله پور علی مرادشاهی
در پژوهش حاضر، اثرات عصاره آبی قارچ r.solani ag-4 بر جوانه زنی بذر و رشد طولی ریشه چه و ساقه چه گیاهان ترتیزک، دژگال و گندم بررسی گردید. همچنین اثرات غلظتهای مختلف محیط کشت مایع بر جوانه زنی و رشد طولی ریشه چه و ساقه چه ترتیزک بررسی شد. اثر غلظت های مختلف عصاره آبی قارچ بر تقسیم میتوز در مریستم انتهائی ریشه پیاز، واکنش هیل در کلروپلاستهای استخراج شده از برگ اسفناج، چغندرقند و گندم و رشد طولی قطعات کلئوپتیل گندم و میزان فعالیت آنزیم پراکسیداز در ریشه گیاهلان ترتیزک و دژگال نیز مورد مطالع قرار گرفت. تیمار پیش رویشی و پس رویشی گیاهان ترتیزک و دژگال با عصار آبی قارچ در شرایط گلخانه ای صورت گرفت که در تیمار پس رویشی علاوه بر رشد، میزان کلروفیل برگ و میزان قندهای محلول برگ و ریشه اندازه گیری گردید. همچنین اثر اشعه uv بر تولید آللوکمیکالها توسط قارچ r.solani نیز مورد بررسی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل آماری داده ها نشان داد که غلظتهای کم عصاره آبی قارچ اثری بر روی جوانه زنی بذرها نداشته است و تنها در غلظتهای بالا از جوانه زنی جلوگیری نموده است. غلظتهای کم عصاره محرک رشد طولی ریشه چه و ساقه چه بوده ولی در غلظتهای بالا اثرات بازدارندگی اعمال نموده اند. بیشترین اثر بازدارندگی رشد در مورد دژگال و کمترین اثر در مورد گندم مشاهده گردید. محیط کشت مایع بدون آنکه قارچ در آن محیط رشد کرده باشد و همچنین محیط کشت مایع که قارچ در ا، رشد یافته بود نیز تا اندازه ای اثرات بازدارندگی بر رشد ترتیزک اعمال نمودند. غلظتهای مختلف عصاره، تقسیم میتوز در ناحیه مریستمی ریشه پیار را کاهش داده که اثرات بازدارندگی در مرحله پرومتافاز و متافاز از نظر آماری معنی دارتر بوده است. همچنین غلظتهای بالای عصاره آبی در مرحله پرومتافاز و متافاز از نظر آماری معنی دار بوده است. همچنین غلظتهای بالای عصاره آبی از رشد طولی قطعات کلئوپتیل گندم جلوگیری نمود. احیا dcpip در حضور غلظتهای کم عصار انجام پذیرفت ولی در غلظتهای بالای عصاره احیا dcpip بسیار کاهش یافت. حضور عصاره آبی در مخلوط واکنش باعث گردید فعالیت آنزیم پراکسیداز استخراج شده از ریشه گیاهان ترتیزک و دژگال افزایش یابد. در بررسی اثر عصاره آبی قارچ بصورت تیمارهای پیش رویشی و پس رویشی مشخص گردید که گرچه هر دو تیمار سبب کاهش رشد گیاهچه ها گردید ولی اثرات بازدارندگی رشد در تیمار پیش رویشی شدیدتر بوده است. و کاهش وزن خشک ریشه نسبت به سایر شاخصهای اندازه گیری شده مشخص تر بوده است. در تیمار پس رویشی، میزان کلروفیل برگ گیاهان 20 روزه ترتیزک کاهش یافته ولی تغییری در میزان کلروفیل برگ دژگال مشاهده نشد. قندهای محلول نیز در ریشه و ساقه ترتیزک کاهش نشان داد ولی در میزان قندهای محلول گیاهچه دژگال تغییر چندانی مشاهده نگردید. در مجموع حساسیت گیاه ترتیزک به عصاره آبی قارچ بیشتر از گیاه دژگال بوده است.
سعید نامجو علی مرادشاهی
شوری همانند خشکی ، بعنوان یکی از قدیمی ترین و جدی ترین مشکلات زیست محیطی محسوب شده و تقریبا در تمام نقاط جهان مسئله شوری در کشاورزی وجود دارد . از آنجائیکه خسارات ناشی از صدمات شوری بر رشد گیاهان زراعی بسیار قابل ملاحظه است ، لذا توجه محققان به شناسایی ارقام زراعی مقاوم به شوری و شناخت مکانیسم های مقاومت معطوف شده است.