نام پژوهشگر: فریده خلج آبادی فراهانی

بررسی کیفی مشارکت مردان متأهل در بهداشت باروری در شهرستان زنجان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده علوم اجتماعی 1380
  جلال حیدری   فریده خلج آبادی فراهانی

این مقاله با هدف بررسی کیفی مشارکت مردان متأهل شهرستان زنجان در بهداشت باروری انجام شد که نتایج حاصل از آن در سه زمینه دسته بنئد شدنتایج این مطالعه در سه تم اصلی دسته بندی شد که شامل ماهیت مشارکت، تسهیل کننده های مشارکت و موانع مشارکت مردان در تنظیم خانواده قرار گرفت که ماهیت مشارکت شامل: در متقابل از نیازهای همسر، مهارتهای ارتباطی با همسر، و استفاده از روشهای مردانه بود. تسهیل کننده های مشارکت شامل: نگرش مثبت نسبت به مشارکت در تنظیم خانواده و عدالت جنسیتی، شهرنشینی و تسهیلات، اطلاعات و دسترسی به رسانه ها می شد. موانع مشارکت شامل: زمان نامناسب کار مراکز بهداشتی، تک جنسیتی بودن مراکز بهداشتی، نگرش منفی جنسیتی، ماهیت روشهای پیشگیری مردانه، حس آسیب پذیری کم در مقابل بیماری های مقاربتی می شد.

بررسی رفتار باروری و تمایلات فرزنداوری زوجین در شهرستان روانسر
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده علوم اجتماعی 1390
  ناهید رحیمی نژاد   حاتم حسینی

باروری به عنوان یکی از مولفه های جمعیتی از عوامل تأثیرگذار در روند توسعه در هر جامعه است. توسعه، خود نیز متقابلا بر فرزندآوری در جامعه اثر می گذارد. رویکردهای نظری گوناگونی درباره ی عوامل و تعیین کننده های باروری و تمایلات فرزندآوری زوج ها ارائه شده است. اتّخاذ یک رویکرد ترکیبی در پرداختن به این موضوع می تواند کمک موثّری در شناخت رفتار و تمایلات فرزندآوری زوج ها به دست دهد. بر اساس چارچوب نظری و مدل تحلیلی اتخاذ شده، سه متغیر وابسته ی رفتار باروری زنان، ایده آل های باروری و تمایلات فرزندآوری زوجین را داریم که متأثر از تعیین کننده های بلافصل باروری، مشخصه-های اقتصادی اجتماعی، عوامل جمعیتی و عوامل قومی فرهنگی می باشند. جمعیت آماری شامل کلیه ی خانوارهای معمولی ساکن در نقاط شهری و روستایی – نقاط روستایی دارای 30 خانوار و بیش تر – شهرستان روانسر و زنان 49 – 15 ساله ی حداقل یک بار ازدواج کرده ای است که در داخل خانوار شناسایی و مورد مصاحبه قرار گرفته است. حجم کل نمونه 372 نفر است. گردآوری داده ها با استفاده از پرسشنامه و از طریق مراجعه مستقیم به درب منازل صورت گرفت. نتایج بدست آمده نشان داد که رفتار باروری زنان در کوهورت های مختلف ازدواج متفاوت از هم می-باشد. کوهورت های قدیمی تر ازدواج، سطح باروری بالاتری نسبت به کوهورت اخیرتر دارند، با این حال در زمان بررسی شاهد همگرایی نگرش ها و افکار زنان در مورد تعداد مطلوب فرزندان وتمایلات فرزندآوری آنان هستیم. در مقایسه شمار فرزندان ایده آل زوجین وتمایلات فرزندآوری آنان نیز مشاهده شد که نگرش زنان و مردان بسیار به هم نزدیک شده و حتی در مناطق شهری و روستایی شاهد شکاف بین نگرش زنان ومردان نیستیم.

هنجار، ترجیح، فصد باروری و تعیین کننده های آن در زنان در شرف ازدواج (مطالعه شهرستان نیشابور)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده علوم اجتماعی 1392
  زهرا شاه آبادی   حسن سرایی

چکیده هدف این پژوهش شناسایی هنجار، ترجیح و قصد باروری و همچنین تعیین¬کننده¬های ترجیح و قصد باروری (تعداد فرزند قصد شده و قصد فاصله¬گذاری از ازدواج تا اولین تولد) در زنان در شرف ازدواج ساکن شهرستان نیشابور می-باشد. این تحقیق بر اساس یک پیمایش بر روی 415 نفر از زنان در شرف ازدواج 10 تا 39 ساله در شهرستان نیشابور که برای انجام آزمایشات قبل از ازدواج در آبان و آذر ماه سال 1392( از 6 آبان تا 7 آذر) به آزمایشگاه مرجع سلامت این شهرستان مراجعه نموده بودند و ازدواج اول آنها بود، انجام و در مدت مذکور پوشش کامل داده شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه¬ای ساخت¬یافته¬ است. متغیرهای وابسته تعداد فرزند ایده¬آل، قصد باروری و قصد فاصله¬گذاری از ازدواج تا تولد فرزند اول، متغیرهای مستقل نگرش نسبت به تحصیلات، اشتغال، اهمیت فرزندآوری، باورهای جنسیتی و همچنین میزان فردگرایی می¬باشد. نتایج به دست آمده از این مطالعه نشان می¬دهد که قصد باروری در بیش از 85 درصد زنان مورد بررسی دو فرزند و بیشتر از آن است و تنها کمتر از 15 درصد این زنان قصد تک¬فرزندی دارند (میانگین: 01/2)، میانگین تعداد فرزند ایده-آل نیز در همین حول و حوش و برابر با 04/2 است و میانگین قصد فاصله¬گذاری از ازدواج تا اولین تولد نیز 3 سال می-باشد. که البته با توجه به سن پایین ازدواج در این شهرستان و اینکه اکثر پاسخگویان قصد دارند به فاصله¬ی نسبتاً کمی بعد از ازدواج فرزندآوری خود را آغاز نمایند، دوران باروری این زنان نسبت به کسانی¬که در سنین بالاتری ازدواج می-کنند بیشتر شده و بنابراین احتمال اینکه در آینده قصد فرزندآوری خود را افزایش دهند بسیار زیاد است. از بین فرضیات مربوطه نیز تمامی متغیرهای نگرشی که شامل نگرش نسبت به تحصیلات، اشتغال، اهمیت¬فرزندآوری و فردگرایی، نگرشهای ترجیح¬مند جنسی با تعداد فرزند ایده¬آل از نظر افراد، تعداد فرزند قصد شده و قصد فاصله¬گذاری از ازدواج تا تولد فرزند اول رابطه معناداری دارند. اما درخصوص باورهای جنسیتی زنان در رابطه با بهترین حالت اشتغال و وضعیت ایده¬آل تقسیم¬کار در منزل باید گفت که به جز تأثیری که باورهای زنان درخصوص بهترین حالت اشتغال با متغیر قصد فاصله¬گذاری از ازدواج تا تولد فرزند اول دارد، با هیچ یک از دیگر متغیرهای وابسته تحقیق رابطه¬ای را نشان نمی¬دهد. نتایج به¬دست آمده از تحلیل رگرسیون چند متغیره نیز نشان می¬دهد که متغیرهای نگرشی توانسته¬اند 28 درصد از واریانس متغیر تعداد فرزند قصد شده و 23 درصد از واریانس قصد فاصله¬گذاری از ازدواج تا تولد فرزند اول را به حساب آورند. واژگان کلیدی: هنجار باروری- ترجیح باروری- قصد باروری- تأخیر در فرزندآوری- باروری زیر سطح جانشینی

طراحی و روان سنجی پرسشنامه علل تاخیر در فرزندآوری در زنان نخست زا
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1393
  سمیرا بهبودی گندوانی   سعیده ضیایی

امروزه تاخیر در فرزندآوری در میان زوجین یکی از مهمترین مشکلاتی است که در جامعه رواج پیدا کرده است. هدف از این رساله تبیین دیدگاه های زنان دارای تاخیر در فرزندآوری و کشف زوایای پنهان این پدیده و به دنبال آن طراحی و روان سنجی پرسشنامه بررسی علل تاخیر در فرزندآوری می باشد. مطالعه حاضر در 3 مرحله انجام گرفت. در مرحله اول محقق با استفاده از روش تحلیل محتوی کیفی از نوع قراردادی، از طریق مصاحبه انفرادی با 23 زن متاهل بالای سی سال که تجربه تاخیر در فرزندآوری را داشتند، به تبیین دیدگاه های آنان پرداخت. از یافته های به دست آمده در این مرحله، 3 درونمایه و طبقه استخراج شد که درونمایه ها عبارتند از: آرمان گرایی در رسیدن به آمادگی برای فرزندآوری، باورها و نگرانی های درک شده از فرزندآوری، جامعه ی حامی از تاخیر در فرزندآوری. در مرحله دوم، عبارات پرسشنامه با بهره گیری از یافته های بخش کیفی تدوین گردید و در مرحله سوم، ویژگی های روان سنجی پرسشنامه با بهره گیری از روایی صوری، روایی محتوی، روایی سازه، همسانی درونی و ثبات (آزمون مجدد) مورد بررسی قرار گرفت. روایی صوری به صورت کمی و کیفی توسط 10 نفر از زنان دارای تجربه تاخیر در فرزندآوری و روایی محتوی به صورت کمی و کیفی توسط 15 نفر از متخصصان تایید شد و در نهایت پرسشنامه 55 سوالی جهت انجام تحلیل عاملی اکتشافی به 275 زن دارای تاخیر در فرزندآوری ساکن تهران داده شد. نتیجه تحلیل عاملی اکتشافی بیانگر 6 عامل بود: آمادگی برای فرزندآوری با 15 سوال، ثبات و آرامش در زندگی زناشویی با 6 سوال، آگاهی داشتن از پیامدهای بارداری در سن بالا با 5 سوال، نگرش نسبت به فرزندآوری با 9 سوال، نقش حمایت خانوادگی با 4 سوال و نقش حمایت اجتماعی با 16 سوال. این شش عامل در مجموع 45% از واریانس کل آزمون را تبیین می نمود. محاسبه ضریب آلفای کرونباخ موید همسانی درونی بالای پرسشنامه (836/0) بود. پایایی ثبات از طریق آزمون مجدد با فاصله زمانی 10 روز معادل 92% بود. یافته نهایی این پژوهش حاکی از آن است که پرسشنامه حاضر با عنوان " پرسشنامه بررسی علل تاخیر در فرزندآوری در زنان بدون فرزند بالای سی سال" با 55 عبارت، روا و پایا می باشد و قابلیت به کار گیری در موقعیت های مختلف توسط ارائه کنندگان خدمان بهداشتی را دارد.

تاثیر سبک های همسرگزینی بر میزان رضایت اززندگی زناشویی زنان متاهل ساکن رشت
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده علوم اجتماعی و اقتصادی 1393
  یاسمن رمضانی   منصوره اعظم آزاده

تشکیل خانواده با ازدواج آغاز می شود و آنچه در ازدواج اهمیت دارد رضایت مندی زناشویی است. رضایت زناشویی وضعیتی است که در آن زن و شوهر در بیشتر مواقع احساس خوشبختی، رضایت از ازدواج و رضایت از یکدیگر داشته باشند. در واقع، تغییر نظام همسرگزینی در جوامع باعث شده است که عشق به عنوان دلیل ازدواج باعث ایجاد ترجیهات جدید در همسرگزینی و تغییر در میزان رضایت از زندگی زناشویی شود. پژوهش حاضر، به بررسی تأثیر سبک های همسرگزینی بر میزان رضایت از زندگی زناشویی زنان متأهل ساکن رشت می پردازد. چهارچوب نظری این پژوهش، نظریه رابطه ناب گیدنز می باشد. مدل تبیینی این پژوهش بیان می کند که متغیرهای رضایت زناشویی، رابطه ناب با همسر، رابطه با خانواده های زوجین، سبک های همسرگزینی و متغیرهای زمینه ای بر میزان رضایت از زندگی زناشویی اثر گذار می باشند. رضایت زناشویی، سبک های همسرگزینی، رابطه ناب با همسر

سلامت باروری زنان در بلایای طبیعی و ارائه راهبردهای ارتقاء مراقبتی آنان: یک مطالعه ترکیبی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده پزشکی 1394
  رقیه رحمانی بیلندی   فضل اله احمدی

چکیده مقدمه: بروز بلایا در جهان در حال افزایش است و در جریان این رخداد ها زنان بیش از سایر گروه ها دچار آسیب می شوند. پژوهش حاضر با هدف تعیین وضعیت بهداشت باروری زنان در زمان رخداد بلایا و تبیین درک آنها از وضعیت موجود و ارائه راهبردهای ارتقاء سلامت باروری در بلایا انجام شد. روش پژوهش: این مطالعه، دو مرحله ای با رویکرد ترکیبی با طرح متوالی توضیحی از نوع پیگیری انجام شد. ابتدا مطالعه کمی از نوع مقطعی، با هدف تعیین وضعیت بهداشت باروری بر روی 204 خانم مناطق زلزله زده شهر زهان واقع در استان خراسان جنوبی با استفاده از روش سرشماری و تکمیل پرسشنامه بومی سازی شده و استفاده از آمار توصیفی انجام شد. مرحله دوم، یک مطالعه کیفی به روش تحلیل محتوی با هدف تبیین درک زنان از شایع ترین نیاز بهداشت باروری بود. مصاحبه های عمیق با 27 نفر از زنان و پرسنل ارائه دهنده خدمت که به صورت هدفمند انتخاب شده بودند، صورت گرفت. نتیجه گیری: زنان جهت دریافت شایعترین نیاز بهداشت باروری در طیف وسیعی از خدمات ارائه شده در مناطق زلزله زده ،می گیرند. از این رو با استفاده از نتایج این مطالعه و براساس راهبردهای ارائه شده در راستای مرتفع نمودن نیاز به خدمات پزشکی که شایعترین نیاز زنان بوده است، می توان اقداماتی در ابعاد مختلف آموزشی، بهداشتی و قوانین کشوری در راستای ارتقاء سلامت زنان در بحران انجام داد. کلیدواژه: زنان،بهداشت باروری، بلایا، مطالعه ترکیبی

بررسی مقایسه ای تاثیر دو روش آموزش پیشگیری از ایدز(آموزش توسط گروه همسالان با گروه بزرگسالان) بر روی آگاهی، نگرش و خودبسندگی دانش آموزان دختر دبیرستانی شهر تهران با استفاده از مدل تئوری شناختی-اجتماعی سال 82-1381
thesis وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی - دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران - دانشکده بهداشت 1381
  فریده خلج آبادی فراهانی   فربد عبادی فر آذر

نوجوانان و جوانان نسبت به بیماری ایدز و دیگر بیماریهای مقاربتی آسیب پذیر از گروههای دیگر سنی می باشد، لذا برنامه های آموزشی مبتنی بر مدارس مورد توجه سیاستگزاران بهداشتی کشورهای مختلف منجمله کشور ایران می باشد. با توجه به این تئوری که نوجوانان مسائل حساس را (مانند مسائل مربوط به رفتارهای جنسی) با همسالان خود راحت تر مطرح می کنند و تاثیر و فشار همسالان بر نوجوانان بیش از بزرگسالان می باشد.این مطالعه تاثیر دو نوع مداخله آموزشی را که یکی توسط خود نوجوانان و دیگری توسط بزرگسالان صورت می گیرد بر ارتقا سطح آگاهی ، بهبود نگرش و خودبسندگی دانش آموزان با استفاده از مدل آموزشی تئوری شناختی-اجتماعی مقایسه شده است، تا برای صرفه جویی در منابع محدود ، فرد مناسب آموزش را برای تغییر و بهبود هر یک از عناصر آگاهی ، نگرش و خودبسندگی به آموزش و پرورش معرفی شود.این مطالعه بر روی دانش آموزان دختر دبیرستانهای دولتی پایه دوم منطقه 4 آموزش و پرورش تهران در سال تحصیلی 82-1381 به اجرا درآمده است.