نام پژوهشگر: خدیجه ابدالی
خدیجه ابدالی فاطمه کوپا
طنز به عنوان شیوه ی خاص بیان مفاهیم تند اجتماعی ٬ انتقادی و سیاسی ٬ ماهیتی پیچیده و چند لایه دارد. به این معنا که اگرچه طبیعت این نوع ادبی بر خنده استوار است٬ اما خنده را تنها وسیله ای می داند برای نیل به هدفی برتر و رساندن مخاطب به عمق آگاهی و تفکر . طنز از طرفی با احساس و عاطفه و از سویی دیگر با عقل و اندیشه ی آدمی در ارتباط است . طنزپرداز با نیروی تخیل که مشخصه ی هر اثر هنری است و به مدد هوش و ذوق و استعداد فردی خود ٬ شنونده را غافلگیر می کند . کنجکاوی و شگفتی او را برمی انگیزد ٬ عواطف و شعور او را به بازی می گیرد و در نهایت او را از یک مخاطب معمولی به فردی متفکر و ناظر بر امور مختلف اجتماع تبدیل می کند . یکی از طنزنویسان مطرح در زبان فارسی ״ محمدعلی جمالزاده ״ است که به دلیل برخورداری از قریحه ی لطیف ٬ ذهن نکته یاب و زبان موثر و گیرا ٬ یکی از موفق ترین طنزنویسان معاصر٬ به ویژه در ادبیات داستانی به شمار می آید. اوج طنزپردازی او در داستان های کتاب ״ یکی بود یکی نبود ״ به شکل بارزی به چشم می خورد و در دیگر داستان های او نیز کم و بیش دیده می شود . طنز جمالزاده از نوع طنز هوراسی ٬ملایم ٬ مودبانه و تا حد بسیاری اغماض گرایانه است . شیوه های طنزپردازی جمالزاده در موارد زیر خلاصه می شود : بزرگ نمایی ٬ کوچک نمایی ٬ تقلید مضحک ( پارودی ) ٬ لغز ٬ تجاهل العارف ٬ اسناد ناروا ٬ طنز موقعیت ٬ تقدیرگرایی ٬ مقایسه و تعمیم ٬ تعریفات ٬ داستان حیوانات و بازی های زبانی و بیانی . پژوهش حاضر با عنایت به ارزش و اهمیت ״ طنزپردازی ״ در آثار جمالزاده به بررسی تکنیک ها و شیوه های طنزپردازی در این نوشته ها می پردازد و مضامین مهم داستان های او را مورد توجه قرار می دهد .