نام پژوهشگر: رمضانعلی قادری ثانوی

اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر رضایت زناشویی زوج های جوان مراجعه کننده به مرکز مشاوره جویای شهر گرگان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی - پژوهشکده علوم بهزیستی 1392
  سجاد سجادی   رمضانعلی قادری ثانوی

اهداف: این پژوهش به تعیین اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر رضایت زناشویی زوج¬های جوان پرداخته است. روش: پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی بوده که با استفاده از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام گرفته است. به این منظور در این مرکز با استفاده از فراخوان، داوطلبانی که حائز شرایط بودند به صورت تصادفی به دو گروه مداخله و آزمایش تقسیم گردیدند. تعداد آزمودنی¬ها بعد از ریزش60 نفر بوده که از این میان سهم گروه مداخله 28 نفر و سهم گروه کنترل 32 نفر می¬باشد. گروه¬ مداخله در 8 جلسه آموزش مهارت های زندگی شامل خودآگاهی، حل مسأله، تصمیم گیری، ارتباطات موثر و ابراز وجود شرکت کردند و گروه کنترل هیچ مداخله¬ای دریافت نکردند. ابزار این مطالعه پرسشنام? زوجی انریچ است. جهت تجزیه و تحلیل داده¬ها از آزمون¬های تحلیل کواریانس و آماره¬های توصیفی استفاده گردید. یافته ها: آموزش مهارت های زندگی تأثیر معناداری بر افزایش سطح رضایت زناشویی در زوج¬های جوان داشته است. هم چنین بین میانگین گروه مداخله و کنترل، در متغیر¬های مورد بررسی (رضایت زناشویی، ارتباطات) تفاوت معنی¬دار وجود دارد و آموزش مذکور بر حل تعارض و تحریف¬آرمانی تأثیر معناداری نداشته است. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان گر آن است که آموزش مهارت های زندگی روشی موثر برای افزایش سطح رضایت زناشویی در زوج¬های جوان است.

بررسی نقش سبکهای فرزندپروری والدین و همنشینی با همسالان در بزهکاری نوجوانان شهر تهران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1393
  کیوان اعظمی   رمضانعلی قادری ثانوی

مقدمه: بزهکاری امروزه یکی از مهمترین مسائل اجتماعی ایران است زیرا می تواند مشکلات عدیده ای از قبیل قتل، خشونت، پرخاشگری، تجاوز و دیگر جرایم دوره ی بزرگسالی... را سبب شود. سبکهای فرزندپروری والدین و همنشینی با همسالان بزهکار نیز از مهمترین علل شناخته شده بزهکاری است و در این مطالعه می خواهیم ببینیم آیا بزهکاری نوجوانان تحت تأثیر سبکهای فرزندپروری والدین و همنشینی با همسالان قرار دارد یا نه؟ روش: این پژوهش، توصیفی - تحلیلی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر 18 – 14 سال شهر تهران است که با نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، 384 نفر از آنها برای تحقیق انتخاب شده اند. یافته ها: ابتدا پایایی و روایی ابزارهای پژوهش با استفاده از آزمون آلفای کرنباخ و تحلیل عامل اکتشافی مورد سنجش قرار گرفت و نتایج یافته ها حاکی از آن است که سه سبک فرزندپروری سهل گیرانه و مقتدرانه و مستبدانه 38/2 درصد از تغییرات گرایش به سمت مصرف مواد و الکل و 33/6 درصد از گرایش به سمت درگیری و نزاع و دو متغیر مصرف مواد و الکل و نزاع و درگیری، 48/3 درصد از تغییرات متغیر تخریبگری و 70/8 درصد از تغییرات متغیر خشونت و درگیری را تبیین نمودند. نتیجه گیری: سبک فرزندپروری مستبدانه ارتباطی با همنشینی با همسالان بزهکار و پدیده بزهکاری نداشت و سبک فرزندپروری سهل گیرانه موجب گرایش نوجوانان به همسالان بزهکار و مصرف مواد و الکل و نزاع و درگیری و نهایتا خشونت و تخریبگری می شود و سبک فرزندپروری مقتدرانه مانع از گرایش نوجوان به همسالان بزهکار و بروز پدیده بزهکاری می شود. پایگاه اقتصادی – اجتماعی والدین هیچ تاثیری بر گرایش نوجوانان به همسالان بزهکار و بروز پدیده بزهکاری نداشت. نوجوانانی که در خانه های سازمانی زندگی می کنند به مراتب تخریبگری و خشونتشان نسبت به سایر نوجوانان در خانه های شخصی و استیجاری بیشتر است.

بررسی رابطه بین سلامت اجتماعی و رضایت زناشویی در میان کارکنان بهزیستی شهرکرج
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی - دانشکده علوم توانبخشی 1393
  فهیمه مردی پیرسلطان   رمضانعلی قادری ثانوی

چکیده هدف: این پژوهش با هدف شناخت ارتباط میان سلامت اجتماعی و رضایت زناشویی درمیان کارکنان متاهل اداره بهزیستی شهر کرج انجام شد. روش: این پژوهش یک مطالعه پیمایشی از نوع همبستگی بوده و جهت نمونه گیری از روش سرشماری کل استفاده گردید. و(105نفر) وارد مطالعه شدند. اطلاعات مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه های سلامت اجتماعی کییز و رضایت زناشویی اینریچ جمع آوری گردید. یافته ها: یافته ها نشان می دهد که میان سلامت اجتماعی و رضایت زناشویی رابطه مستقیم ومعنی دار وجود داشت(05/0p>). همچنین طبق یافته های پژوهش میان مشارکت اجتماعی و رضایت زناشویی رابطه مستقیم و معنی داری وجود دارد(01/0p>). در مورد ارتباط میان متغیرهای زمینه ای و متغیرهای اصلی تحقیق(سلامت اجتماعی و رضایت زناشویی) بین سن، تعداد فرزندان و سطح تحصیلات با میزان سلامت اجتماعی ارتباط معنی داری مشاهده شد بگونه ای که با افزایش تعداد فرزندان و سن میزان سلامت اجتماعی افزایش و با افزایش سطح تحصیلات میزان سلامت اجتماعی کاهش می یابد. در بقیه موارد رابطه معنی داری یافت نشد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش سلامت اجتماعی و بعد اجتماعی سلامت افرد بر میزان رضایت زناشویی در خانواده ها موثر است. سلامت اجتماعی باعث ایجاد نشاط و روحیه مسئولیت پذیری و کارآمدی در افراد و جامعه می شود و بنابراین می توان گفت افزایش سلامت اجتماعی باعث ایجاد رضایت زناشویی و ایمنی بیشتر خانواده همچنین کاهش تعارضات زناشویی و در نهایت کاهش آسیب های اجتماعی می شود. کلمه های کلیدی: سلامت اجتماعی، رضایت زناشویی، خانواده، کارکنان بهزیستی.