نام پژوهشگر: داوود زارع حقی
شیوا میرزائی محمدرضا نیشابوری
افزایش بهره¬وری آب یکی از راه¬کارهای مدیریت مصرف آب در بخش کشاورزی می¬باشد. برای بهبود بهره¬وری مصرف آب در شبکه¬های آبیاری، تعیین دقیق نیاز آبی گیاهان و برآورد دقیق مقدار تبخیر- تعرق امری ضروری است، که به کمک آن می¬توان مدیریت مصرف آب در بخش کشاورزی را بهبود بخشید. برای برنامه¬ریزی گیاهان دارویی اطلاعات اندکی از ضرایب گیاهی آنها در دسترس است لذا این پژوهش به منظور تعیین تبخیر- تعرق، ضرایب گیاهی منفرد و پایه گیاه دارویی گاوزبان در منطقه کرکج تبریز با استفاده از لایسیمتر زهکش دار به قطر 5/1 و عمق 7/1 متر انجام شد. بدین منظور ابتدا تبخیر- تعرق مرجع (et0) با استفاده از مدل¬های مختلف از جمله معادله فائو پنمن مانتیث برآورد شد. تبخیر- تعرق واقعی گیاه گاوزبان (etc) با استفاده از داده های حاصل از اندازه گیری های هفتگی اجزای بیلان آب در لایسیمتر محاسبه گردید. سپس ضرایب گیاهی برای چهار مرحله رشد (ابتدایی، توسعه، میانی و انتهایی) محاسبه شد. تعیین ضریب گیاهی پایه نیازمند جداسازی تبخیر- تعرق از یکدیگر می¬باشد که این امر با بهره¬گیری از داده¬های میکرولایسیمتر واقع در لایسیمتر کشت شده انجام پذیرفت. همچنین نتایج حاصل از مدل¬های مختلف با نتایج لایسیمتر نشان داد که روش فائو پنمن مانتیث بیشترین تطابق را با داده¬های لایسمتری دارد. در این تحقیق مقادیر تبخیر- تعرق، تبخیر از سطح خاک و تعرق از گیاه مورد نظر به ترتیب 5/812، 03/192 و 5/620 میلی¬متر بدست آمد. در نهایت ضریب گیاهی منفرد برای چهار مرحله ابتدایی، توسعه، میانی و پایانی به ترتیب برابر 67/0، 97/0، 15/1 و 76/0و ضریب گیاهی پایه به ترتیب برای چهار مرحله رشد برابر 20/0، 8/0، 05/1 و 65/0 بدست آمد.فزایش بهره¬وری آب یکی از راه¬کارهای مدیریت مصرف آب در بخش کشاورزی می¬باشد. برای بهبود بهره¬وری مصرف آب در شبکه¬های آبیاری، تعیین دقیق نیاز آبی گیاهان و برآورد دقیق مقدار تبخیر- تعرق امری ضروری است، که به کمک آن می¬توان مدیریت مصرف آب در بخش کشاورزی را بهبود بخشید. برای برنامه¬ریزی گیاهان دارویی اطلاعات اندکی از ضرایب گیاهی آنها در دسترس است لذا این پژوهش به منظور تعیین تبخیر- تعرق، ضرایب گیاهی منفرد و پایه گیاه دارویی گاوزبان در منطقه کرکج تبریز با استفاده از لایسیمتر زهکش دار به قطر 5/1 و عمق 7/1 متر انجام شد. بدین منظور ابتدا تبخیر- تعرق مرجع (et0) با استفاده از مدل¬های مختلف از جمله معادله فائو پنمن مانتیث برآورد شد.
زینب جلیلیان محمدرضا نیشابوری
هنگامی که آب به عنوان یک عامل محدود کننده مطرح باشد کشت مخلوط از نظر مصرف آب مزیت دارد. تعیین تبخیر- تعرق گیاهان از جمله مهمترین عوامل موثر در ارتقاء سطح بهره¬برداری از منابع آب در کشاورزی است. این عامل بیانگر میزان تلفات بالقوه از سطح خاک مرطوب و پوشش گیاهی بوده و از اینرو مطالعه آن حائز اهمیت میباشد. این پژوهش در سال 1392در منطقه کرکج تبریز با عرض و طول جغرافیایی به ترتیب برابر 3°38 شمالی و 37°46 شرقی و ارتفاع از سطح دریای آزاد 1567/3 متر به منظور اندازه¬گیری، برآورد تبخیر- تعرق و ضرایب گیاهی منفرد و پایه در کشت مخلوط ذرت علوفه رقم سینگل کراس704 (.zea mays l )و لوبیا چیتی رقم تلاش (vicia faba l) با استفاده از لایسیمتر زهکش¬دار واقع در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه تبریز انجام شد. در این مطالعه از سیستم جویچه در داخل لایسیمتر استفاده گردید و فاصله پشتهها از هم برابر 50 سانتیمتر و فاصله بوته¬ها برای ذرت (رقم سینگل کراس 704) و لوبیا چیتی (رقم تلاش) به ترتیب برابر20 و10 سانتیمتر در نظر گرفته شد. تبخیر از خاک به وسیله میکرولایسیمتر در بین ردیف¬های کشت گیاهان اندازه¬گیری گردید. مقدار تبخیر- تعرق بالقوه گیاهان مورد بحث 969/37 میلی¬متر در طول فصل رشد بدست آمد. طول دروه¬های رشد کشت مخلوط شامل دوره¬های اولیه، توسعه ، میانی و پایانی رشد به ترتیب برابر 18، 37، 41 و 17 روز تعیین شد. ضریب گیاهی منفرد، برای مرحله ابتدایی، توسعه، میانی و انتهای رشد به ترتیب 0/67، 0/91، 1/17 و 1/09 بدست آمد. مقدار ضریب گیاهی پایه نیز برای دوره¬های مختلف رشد به ترتیب برابر 0/20، 0/71، 0/96 و 0/91حاصل گردید. همچنین تبخیر-تعرق مرجع با روش¬های دمایی، تشعشعی و ترکیبی محاسبه شد.
نریمان سپهریانفر سیروس حسن نژاد
به منظور مطالعه پراکنش گونه های علف هرز و بررسی اثرات عوامل محیطی و روش های مدیریت روی آنها در مزارع گندم (triticum aestivum l.) شهرستان میاندوآب (یکی از شهرهای شمال غرب ایران)، 100 مزرعه در سال 1392 مورد مطالعه قرار گرفت. نمونه برداری از علف های هرز از مرحله شروع ساقه دهی تا خوشه دهی گندم انجام شد. در هر مزرعه، 20 کوادرات (0/25 مترمربع) بطور تصادفی با الگوی w (5 کوادرات در هر خط از این الگو) انداخته شد و در هر کوادرات، گونه های علف هرز برای تجزیه و تحلیل کدگذاری و گزارش شدند (از نظر تراکم و درصد پوشش). رتبه بندی گونه های علف هرز و تیره های گیاهی با استفاده از غالبیت نسبی (rd) و شاخص اهمیت خانوادگی (fdi) صورت گرفت. از تجزیه تطابقی نامتعارف (cca) برای تفسیر ارتباط بین حضور و غیاب گونه های علف هرز و ارتفاع، برخی پارامترهای خاکی و روش های مدیریت علف های هرز با استفاده از نرم افزار کانکو (نسخه 4/5) استفاده شد. داده های ارتفاع هر مزرعه با استفاده از gps، پارامترهای خاک با استفاده از آزمون خاک مزرعه و روش های مدیریتی با استفاده از پرسشنامه هایی که توسط کشاورزان پر شده بودند به دست آمد. در مجموع، 61 گونه علف هرز متعلق به 21 تیره گیاهی گزارش شد. 75/41 درصد از گونه های علف هرز دولپه و 24/59درصد گونه ها تک لپه بودند. به ترتیب 67/21، 27/86 و 4/91 درصد گونه ها، یکساله، چندساله و دوساله بودند. تیره های گندمیان، گل ستارگان و اسفناجیان تیره های گیاهی غالب بوده و علف هفت بند، سلمه تره، پیچک صحرائی، پنجه مرغی و خارشتر علف های هرز غالب مزارع گندم شهرستان میاندوآب بودند. پیچک صحرائی بیشترین تراکم در واحد سطح (11/65 گیاه در مترمربع) را داشت. پیچک صحرایی، علف هفت بند و سلمه¬تره به ترتیب با حداکثر میزان یکنواختی در پراکنش در مزارع گندم و به ترتیب با فراوانی 71/74، 67/39و 63/04 درصد، علف¬های-هرز سمجی هستند که به نوعی به روش های مدیریتی اعمال شده تحمل نشان داده و با شرایط محیطی مختلف سازگار شده اند. آنالیز cca روی اثر 4 فاکتور خاکی از جمله فسفر (p)، درصد ماده آلی (%oc)، ph و قابلیت هدایت الکتریکی (ec) روی پراکنش گونه¬های علف¬هرزی نشان از پوشش 62/2 درصدی واریانس پراکنش گونه¬ها با این عوامل داشت. محور اول همبستگی منفی (0/49 درصد) با عامل ph و فسفر (12/0 درصد) و همبستگی مثبت با قابلیت هدایت الکتریکی (59/0 درصد) و درصد ماده آلی (0/47 درصد) و محور دوم با کلیه عوامل موجود رابطه مثبت دارد. قابلیت هدایت الکتریکی (ec) مهم¬ترین عامل خاکی در بین چهار فاکتور خاکی مورد بررسی بود. allopecurus myosuroides hudson.، atriplex leucoclada l. و melilotus officinalis (l.) desr. بیشترین همبستگی را با میزان هدایت الکتریکی خاک داشتند. بین سه عامل ارتفاع، کشت آبی و کشت دیم، عامل ارتفاع موثرترین فاکتور در پراکنش گونه¬های علف¬هرزی بود . allium ampeloprasum l، lolium rigidum gaudin.، ephorbia helioscopia l.، centaurea depressa m. b. و hordeum murinum l. با عامل ارتفاع همبستگی مثبت نشان دادند. بین سه نوع کود (کود نیتروژنه، فسفره و پتاسه)، مصرف کود فسفر بیشترین تأثیر را در پراکنش علف های هرز داشت. علف¬هرز acroptilon repens l. با کود فسفر، plantago lanceolata l.، hordeum glaucum steud. و bromus sterilis l. با نیتروژن و l. sophora alopecuroides، sorghum halepense (l.) pers. و lolium rigidum gaudin. با کود پتاس همبستگی مثبت و بالایی نشان دادند. تناوب آیش- جو- آیش و گیاهان جالیزی- چغندر- چغندر به ترتیب مهم¬ترین نقش را در نحوه¬ی پراکنش علف¬های¬هرز به خود اختصاص داده بودند. centureae bruguierana (dc.) hand-mzt.، vaccaria pyramidata medi. و silen conoidea l. از گونه¬هایی بودند که همبستگی بسیار بالایی با تناوب گیاهان جالیزی- چغندر- چغندر داشتند.
کبری حمدالهی رحیم نقشی بند حسنی
مشکل اصلی گلهای بریده رز، عمر گلجایی کوتاه آنها است و تعادل آبی نقش مهمی در کیفیت و ماندگاری پس از برداشت آنها دارد. معمولاً دلیل پژمردگی و خمیدگی گردن گلهای بریده رز، تنش آبی در طول دوره پس از برداشت است. این مطالعه با هدف بررسی اثر پراکسید هیدروژن همراه با ساکارز بر روی وضعیت پس از برداشت گل رز بریده رقم کندی انجام گرفت. این آزمایش در آزمایشگاه بیولوژی پس از برداشت گروه علوم باغبانی دانشگاه تبریز به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با دو فاکتور پراکسید هیدروژن در 5 سطح 0، 100، 300، 500 و 700 میکرومولار و ساکارز در 2 سطح 0 و 2% با 3 تکرار انجام شد. گل های شاخه بریده در دمای 23 ±2 درجه سانتی گراد، رطوبت نسبی 60 ±5% و شدت نور 12 میکرومول بر مترمربع در ثانیه با 12 ساعت روشنایی تا پایان عمر گلجایی نگهداری شدند. در این آزمایش، پارامترهایی مانند عمر گلجایی، میزان جذب محلول، وزن تر نسبی شاخه، فلورسنس کلروفیل، شاخص کلروفیل، هدایت روزنه ای، قطر گل و شاخص پایداری غشاء سلول، مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج حاصل از مقایسه میانگین ها نشان داد پراکسید هیدروژن در غلظت 700میکرومولار در مقایسه با شاهد، بیشترین تأثیر را در افزایش عمر گلجایی، کلروفیل کل ، محتوای نسبی آب برگ، قطر گل و شاخص پایداری غشاء و تیمار پراکسید هیدروژن همراه با ساکارز2% بیشترین تأثیر را در افزایش جذب محلول، وزن تر و کاهش هدایت روزنه¬ای داشت.
محمدصالح پیروئی خوشاکو سیروس حسن نژاد
هدف از این مطالعه بررسی اثر نوع خاک، روی پراکنش گونه های علف هرز مزارع گندم (triticum aestivuml.) شهرستان ارومیه بود. نمونه برداری از علف های هرز 50 مزرعه گندم از شروع ساقه دهی تا خوشه دهی گندم در بهار سال 2013 شروع شد.در مجموع 169 گونه علف هرز متعلق به 35 تیره و 134 جنس شناسایی گردید.در آنالیز تطابقی متعارف (cca)، اثر چهار عامل خاک شامل ph، کربنات کلسیم (caco3)، هدایت الکتریکی (ec) و درصد ماده آلی (%om) روی پراکنش علف های هرز موجود در مزارع گندم بررسی شد.