نام پژوهشگر: آشورمحمد قره‌باش

اثرات تنش گرمایی بر تولید شیر و راندمان تولیدمثل گاوهای شیری در گاوداری های صنعتی استان گلستان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گنبد کاووس - دانشکده کشاورزی گنبد 1392
  ام کلثوم کر   آشورمحمد قره باش

در این پژوهش اثرات تنش گرمایی بر تولید شیر و بازده تولیدمثل گاوهای شیرده در گاوداری های صنعتی استان گلستان مورد بررسی قرار گرفت. در این رابطه از داده های 2000 راس گاو شیرده از 20 واحد گاوداری صنعتی استان گلستان طی یک دوره 3 ساله (1387 تا 1389) استفاده گردید. رکوردهای تولید شیر بر اساس مقدار تولید شیر (کیلوگرم)، چربی (درصد)، و مقدار چربی (کیلوگرم) و شیر استاندارد شده (بر اساس 305 روز شیردهی ، 2 بار دوشش و معادل بلوغ) و در بازده تولیدمثل صفات فاصله زایش، درصد باروری، دفعات تلقیح به ازای هر آبستنی و بازده گوساله زایی مورد بررسی قرار گرفت. عوامل تولیدی دارای تغییرات معنی داری در بین سال های مختلف طی این دوره 3 ساله بودند. درصد چربی شیر در تابستان به طور معنی داری (3/25درصد) کاهش یافت. از بین متغیرهای مورد بررسی، درصد چربی شیر تولیدی دارای بیشترین تغییرات طی ماه های سال بود (بیشترین درصد چربی شیر تولیدی در اسفند ماه (3/72 درصد) و کمترین درصد چربی شیر تولیدی در مرداد ماه (3/21 درصد) بود) که این نشان دهنده تاثیر تغییرات آب وهوایی روی آن می باشد. در بازده تولیدمثل، در محاسبه فراوانی تلقیح های منجر به آبستنی در ماه های مختلف سال، بیشترین میانگین درصد تلقیح های منجر به آبستنی مربوط به ماه آذر (66/67 درصد) و کمترین آنها مربوط به ماه های تیر (38/41 درصد)، مرداد (40 درصد) و شهریور (36/36 درصد) بود به طوری که بین این 3 ماه با ماه های دیگر سال در سطح 5 درصد اختلاف معنی دار مشاهده شد. در ضمن، بیشترین تعداد تلقیح به ازای هر آبستنی (2/07) و کمترین درصد آبستنی در تلقیح اول (38/41) در فصل تابستان مشاهده شده و با سایر فصول تفاوت معنی دار داشت.

مقایسه کارآیی افزایش وزن پیش بینی شده (سیستم arc) و افزایش وزن مورد انتظار (سیستم nrc) با افزایش وزن واقعی بره های پرواری نژاد رومانوف
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گنبد کاووس - دانشکده منابع طبیعی 1393
  محبوبه نمدی   هرمز منصوری

این آزمایش به منظور بررسی اثر سطوح مختلف انرژی بر عملکرد پروار بره های نر نژاد رومانوف و مقایسه کارآیی افزایش وزن پیش بینی شده (سیستم arc) و افزایش وزن مورد انتظار (سیستم nrc) در بیان احتیاجات انرژی این نژاد انجام گرفت. در این طرح که در یک واحد گوسفندداری صنعتی استان گلستان (شهرستان گنبدکاووس) اجرا شد، از تعداد 24 رأس بره نر پرواری نژاد رومانوف به سن تقریبی 4 ماهه استفاده گردید. آزمایش در قالب طرح آماری کاملاً تصادفی با سه تیمار و 8 تکرار به مدت 84 روز انجام گرفت. تیمارها شامل: 1) جیره دارای انرژی خالص رشد در سطح استاندارد، 2) جیره با 10درصد و 3) جیره با 20درصد انرژی بالاتر از سطح استاندارد بودند که بر اساس استاندارد احتیاجات غذایی گوسفند nrc,1989 تنظیم گردیدند. اختلاف میانگین افزایش وزن روزانه در بین سه تیمار معنی دار بود (p<0/05)، با افزایش سطح انرژی، مقادیر افزایش وزن روزانه، افزایش یافت. میانگین ماده خشک مصرفی در سه تیمار به ترتیب :1172و30/36 ، 1243 و23/37 ، 1326 و97/38 گرم در روز و اختلاف بین آن ها معنی دار بود (p<0/05) اختلاف بین تیمار 1 و 2 با تیمار 3 از لحاظ ضریب تبدیل غذایی معنی دار بود (05/0p<). با افزایش سطح انرژی محیط دور سینه افزایش یافت (p<0/05). تغییرات ارتفاع کپل و طول بدن تحت تاثیر سطوح انرژی قرار گرفت؛ به طوری که بره هایی که از جیره 20 درصد بالاتر از حد نرمال انرژی رشد تغذیه شدند، بیشترین رشد ارتفاع کپل و طول بدن را نشان دادند. اختلاف مقادیر متابولیت های خون شامل تری گلیسرید، کلسترول، hdl و ldl در بین سه تیمارمعنی دار نبود(p>0/05)، لذا سطوح انرژی تأثیری بر مقدار متابولیت های خون نداشت. مقایسه افزایش وزن روزانه واقعی و پیش بینی افزایش وزن در سیستم arc و nrc نشان داد که پیش بینی افزایش وزن روزانه در سیستم arc بالاتر از nrc و مشاهده شده می باشد، اما در سطح انرژی استاندارد مقدار پیش بینی شده توسط سیستم nrc به مقدار افزایش وزن مشاهده شده نزدیک تر بود. نتایج این آزمایش نشان داد که سیستم nrc در سطح انرژی استاندارد معیار مناسبی برای پیش بینی افزایش وزن روزانه بره های نژاد رومانوف در شرایط ایران می باشد.

اثر جایگزین شیر و جیره های آغازین مختلف بر رشد، تخمیر شکمبه، متابولیت های خون، تولید پروتئین میکروبی و توسعه شکمبه بره های شیر خوار نژاد دالاق
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده علوم کشاورزی 1388
  آشورمحمد قره باش   تقی قورچی

دو آزمایش به منظور مقایسه مصرف اختیاری و قابلیت هضم مواد مغذی شیر میش و جایگزین شیر تجارتی و اثرات تغذیه آنها و جیره های آغازین با سطوح مختلف کنسانتره بر عملکرد رشد، مصرف خوراک، ضریب تبدیل غذایی، توسعه شکمبه، تولید پروتئین میکروبی، برخی فراسنجه های تخمیری شکمبه و متابولیت های خون بره های شیرخوار نژاد دالاق انجام گرفت. در آزمایش اول تعداد 8 راس بره نر ن‍ژاد دالاق 31 تا34 روزه به دو گروه 4 راسی تقسیم، داخل قفس های متابولیکی انفرادی نگهداری شده و به مدت دو هفته یک گروه با شیر میش و گروه دیگر با جایگزین شیر (با ماده خشک، چربی و پروتئین مساوی با شیر میش) تغذیه شدند. اثر تیمار بر میانگین نسبت ماده خشک مصرفی به وزن زنده، ماده خشک مصرفی به ازای هر کیلوگرم وزن زنده، ماده خشک مصرفی به ازای هر کیلوگرم وزن متابولیکی، قابلیت هضم ماده خشک، چربی خام، پروتئین خام معنی دار (01/0 >p) و بر ماده خشک مصرفی روزانه و قابلیت هضم انرژی خام معنی دار (0/05 >p) بود و در بره های تغذیه شده با شیر میش بالاتر از بره های تغذیه شده با جایگزین شیر بودند. در آزمایش دوم تعداد30 راس بره نر نژاد دالاق به سن1 ± 3 روزه از مادران جدا، به طور تصادفی به 6 گروه 5 راسی تقسیم و در 30 قفس انفرادی قرار گرفته، با 6 تیمار آزمایشی تا سن 90 روزگی تغذیه شدند. تیمارهای آزمایشی به ترتیب: 1 - شیر مادر + 100 درصد کنسانتره آغازین، 2- شیر مادر + 67 درصد کنسانتره آغازین + 33 درصد یونجه خشک، 3- شیر مادر + 33 درصد کنسانتره آغازین + 67 درصد یونجه خشک، 4- جایگزین شیر + 100 درصد کنسانتره آغازین، 5- جایگزین شیر + 67 درصد کنسانتره آغازین + 33 درصد یونجه خشک و 6 - جایگزین شیر + 33 درصد کنسانتره آغازین + 67 درصد یونجه خشک بودند. در پایان آزمایش 3 راس بره از هر تیمار ذبح شد و خصوصیات توسعه دستگاه گوارش آن ها اندازه گیری شد. روش آماری مورد استفاده طرح کاملا تصادفی در قالب آزمایش فاکتوریل 3 × 2 بود. در آزمایش دوم افزایش وزن روزانه، ماده خشک مصرفی، ضریب تبدیل غذایی، نسبت وزن شکمبه به وزن معده خالی و ضخامت دیواره شکمبه، اسیدیته، کل اسید های چرب فرار و نیتروژن آمونیاکی مایع شکمبه، نیتروژن اوره ای و بتاهیدروکسی بوتیرات سرم خون، کراتینین، ترکیبات پورینی دفعی ادرار، پورین های میکروبی و تولید نیتروژن میکروبی در بره های تغذیه شده با شیر جایگزین و شیر میش تفاوت آماری نداشتند (0/05<p)، ولی ارتفاع، عرض و تراکم پرز های شکمبه در بره های تغذیه شده با شیر میش بالاتر بود (0/01 >p). در بره های تغذیه شده با جیره های آغازین با 100 درصد کنسانتره افزایش وزن روزانه (0/05 >p)، ضخامت دیواره شکمبه، ارتفاع، عرض و تراکم پرزهای شکمبه، بتا هیدروکسی بوتیرات سرم خون، پورینهای میکروبی دفعی ادرار و نیتروژن میکروبی بالاتر بوده و با بره های تغذیه شده با دو جیره آغازین دیگر تفاوت معنی دار داشتند (0/01 >p). میانگین نسبت آلانتویین به کراتینین و مجموع پورین های دفعی ادرار در بره های تغذیه شده با هر سه جیره آغازین تفاوت آماری معنی دار داشت (p<0/05). نتایج این آزمایشات نشان داد که تغذیه بره های شیرخوار با جایگزین شیر، اگرچه میزان مصرف اختیاری و قابلیت هضم کمتری از شیر میش داشته، هیچ گونه تفاوتی در رشد، مصرف خوراک، ضریب تبدیل غذایی، برخی پارامترهای توسعه شکمبه، فراسنجه های تخمیری مایع شکمبه، سرم خون وتولید پروتئین میکروبی نداشت و می توان از جایگزین شیر در تغذیه بره های شیرخوار استفاده نمود. سطوح بالای کنسانتره جیره آغازین بره های شیر خوار نسبت به جیره آغازین علوفه ای، عملکرد بهتری در سرعت رشد و توسعه شکمبه داشته و سبب تولید پروتئین میکروبی بیشتر و بهبود برخی فراسنجه های تخمیری شکمبه می شود.