نام پژوهشگر: کامبیز بدیع
میلاد درویش کامبیز بدیع
ارزیابی محتوای آموزشی در آموزش الکترونیکی، یکی از مهم ترین، نیاز های پژوهشگران این عرصه به شمار می رود. چرا که دریافت بازخورد از روند اجرا شده در تولید محتوا، در افزایش کارایی و بهره وری مناسب نقشی اساسی دارد. مطالعه تطبیقی میان چارچوب های موجود برای ارزیابی محتوا بدنبال کسب دانش کافی در خصوص ارزیابی محتوای الکترونیکی تولید شده، می باشد. روند مطالعاتی این رساله بر اساس بررسی اولیه مفاهیم پایه و استاندارد های آموزشی موجود جهت کسب دانش لازم و در پی آن مطالعه موردی دانشگاه های داخلی مجری آموزش الکترونیکی و بررسی موردی پژوهش های بین المللی در این راستا و تطابق آن با اصول و مفاهیم اولیه ارائه شده است. در فصل پایانی با بهره گیری از مطالعات صورت گرفته با ارائه چرخه های ارزیابی محتوا، روند بررسی و ارزیابی محتوای الکترونیکی تولید شده در آموزش الکترونیکی ارائه می گردد.
پریسا خاکشور سعادت امیر البدوی
بخش بندی بازار یکی از استراتژی های اصلی بازاریابی می باشد که هدف از آن متمرکز ساختن انرژی و نیروی بازاریابی روی بخش های بازار جهت کسب مزیت رقابتی در بخش است. تکنیک های مرسوم بخش بندی بازار اغلب به دسته بندی مشتریان براساس مشخصات جمعیت شناختی، روان شناختی و نوع و میزان مصرف می پردازند. نقشه مفهومی، یک نمایش گرافیکی از یک مفهوم و ارتباطات آن است. در این تحقیق با استفاده از تکنیک نقشه های مفهومی و با تکیه بر ذهن ناخودآگاه مشتری، سعی در کندوکاو عمیق فواید و ارزش درک شده مشتریان در بازار ارتباطات سیار ایران شده است. از نتایج مهم این تحقیق، شناسایی نقشه مفاهیم اجماعی حول ارزش درک شده از سوی مشتریان در صنعت ارتباطات سیار است که بر پایه چهار بعد "برآوردن نیاز ارتباطی"، "مقرون به صرفه بودن"، ارزش دریافتی از ویژگی های خدمات" و "ارزش دریافتی از شناسه شرکت" استوار است. دستاورد دیگر این تحقیق در ایجاد نقشه مفاهیم اجماعی فازی است که با نسبت دادن دو مقدار "اهمیت مفهوم/فایده/ارزش" و "میزان درک از مفهوم/فایده/ارزش" به ندها و یال ها در این نقشه صورت می گیرد. بدین ترتیب می توان مدلی جامع برای بخش بندی مشتریان دو اپراتور ایرانسل و همراه اول براساس ارزش درک شده از سوی آنان و پیش بینی تغییرات بخش ها ارائه نمود. برای بخش بندی فازی از تکنیک خوشه بندی فازی fcm در این تحقیق استفاده شده است. به علاوه در فصل هفتم، فصل توسعه مفهومی، نقشه شناختی فازی حاوی متغیرهای مختلف محیط کلان شناسایی شده که می توان از آن برای پیش بینی تغییرات آتی در بخش بندی های حاصل شده استفاده نمود. همچنین در انتهای این تحقیق، چارچوبی برای مدیریت مشتری با استفاده از چرخه حیات فازی یکپارچه شده با محیط بازار فازی پیشنهاد شده است.
ندا عبدالوند امیر البدوی
هدف از این پژوهش تلاش در ایجاد تحولی و مشارکت در تغییر نگرش به مدیریت عملکرد در دو راستای کل نگری و مشتری مداری است. در این پژوهش تلاش است که رویکردی کل نگر برای مدیریت عملکرد ارائه شود؛ به این صورت که در بنگاه های توزیع شده جغرافیایی، هر یک از واحدهای توزیع شده باید سهمی از هدف کلی بنگاه را فراهم کند و نسبت سهم از هدف می تواند نشان مناسبی از عملکرد آن واحد باشد. در زمینه مشتری مداری سعی می شود که مدل علاوه بر کل نگری، ارزش گرا و نزدیک به مشتری باشد. در این زمینه، ارزش عمر مشتریان به عنوان هدف غایی بنگاه (نگرش کل نگر) لحاظ می شود. این پژوهش رویکرد متدلوژی سیستم نرم (ssm) را دنبال می کند. به این منظور مساله دنیای واقعی شناخته و تصویر غنی آن ترسیم می شود. همچنین با مرور ادبیات به استخراج رویکردهای مهم تحول در مدیریت عملکرد پرداخته شده است. با در نظر گرفتن چالش های مستخرج از تصویر غنی و رویکردهای تحولی به ارائه مدل مفهومی، اجرای مدل در دنیای واقعی، بهبود مدل مفهومی و ارائه راهکار پرداخته می شود. در مدل مفهومی، بخش بندی مشتریان، محاسبه متوسط ارزش عمر مشتری، تعیین ارزش سهم شعب، ارزیابی عملکرد شعب پیشنهاد شده است. مدل در یک بانک تجاری به عنوان یک بنگاه خدماتی توزیع شده برای ارزیابی عملکرد شعب پیاده سازی شده است. سنجش عملکرد شعب به دو رویکرد مرسوم و پیشنهادی نیز نشان از تفاوت هایی در نتایج دو مدل داشت. دلیل تفاوت در آن است که مدل اول نتیجه گرا و متکی بر عملکرد گذشته است. مدل پیشنهادی، ارزش گرا است و نه تنها عملکرد ارزشی گذشته را بررسی می کند بلکه عملکرد آتی را نیز شفاف می سازد. نوآوری پژوهش در چند بخش است. اول آن که این پژوهش به عملکرد بنگاه های توزیع شده جغرافیایی نگرشی نوین دارد. نگرش کل نگر در سنجش عملکرد این بنگاه ها می تواند در میان واحدهای توزیع شده رویکرد استخراج بهترین الگوهای عملکردی را فراهم کند. دومین نوآوری این نگرش را می توان تلفیق دو سیستم مدیریت عملکرد و مدیریت ارتباط با مشتری دانست که بازخوردی از عملکرد در حوزه مشتریان را در قالب ارزش مالی حاصل از مشتری (clv) را برای سنجش آن به کار می برد. همچنین این نوآوری تغییر از رویکرد نتیجه گرا و وابسته به عملکرد گذشته را به ارزش گرا و شامل عملکرد آینده بسط می دهد. در این پژوهش هم چنان رویه سیستماتیکی برای مدیریت عملکرد در یک رویکرد کل نگر و ارزش گرا و نزدیک به مشتری ارائه شده است. ضمن آن که این مدل با نگرشی واقع گرایانه و عمل گرایانه در بانک خصوصی پیاده سازی شده است. ساختار گزارش این رساله مبتنی بر متدولوژی پژوهش است و مرور ادبیات و شناسایی مساله در طی گام های متدولوژی صورت گرفته است.
لیلا کیماسی کامبیز بدیع
امروزه با توجه به تغییرات سریع و غیرقابل پیش بینی در عرصه های مختلف زندگی بشری که عمدتاً ناشی از پیشرفت در فناوری های مختلف است، دانش و مدیریت دانش که سنگ بنای کلیه پیشرفت های یاد شده می-باشد، بسیار حائز اهمیت گردیده است. تولید، ذخیره سازی، طبقه بندی و بهره برداری موثر از دانش، نیازمند به کارگیری راهبردها، فرآیندها و فناوری هایی است که می توان مجموعه این مسایل را در چارچوب موضوعی با عنوان "مدیریت دانش" مورد بررسی و مطالعه قرار داد. با توجه به اهمیت موضوع، تلاش های فراوانی معطوف آن گردیده تا جدیدترین و پیشرفته ترین فناوری ها در این خصوص مورد استفاده قرار گیرد که استفاده از طرحواره نسبتاً جدید "سیستم های چند عامله" برای طراحی و پیاده سازی سیستم های مدیریت دانش، در این راستا قابل ارزیابی است. در تحقیق حاضر تلاش شده است تا معماری مشخصی برای مدیریت دانش در یک سازمان حسابرسی، طراحی و پیشنهاد گردد. برای نیل به این هدف متدولوژی خاصی مورد استفاده قرار گرفته و مطابق فازهای توسعه پیش بینی شده در این متدولوژی، مدل ها و دیاگرام های مورد نیاز با استفاده از ابزار توسعه مربوط، طراحی و ارایه گردیده است.
ریحانه ولی زاده پیام حنفی زاده
در این پژوهش با بهره گیری از ترکیبی از نگاشت شناختی و روش شناسی سیستم های نرم و بر مبنای روش تحقیق متمایزی با نام تحقیق کنش پی، عوامل تشکیل دهنده مسئله تحت بررسی روشن تر شده و با بهره گیری از تکنیک های موجود در این مدل ترکیبی، امکان ترکیب نظرات خبرگان مختلف و حصول اجماع نظر میان نگرش های گوناگون جهت انتخاب بهترین عرضه کننده، فراهم می شود. روش پیشنهادی این مطالعه برای فرایند انتخاب عرضه کننده در شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب به عنوان مورد مطالعه، پیاده سازی شده است. به عنوان جامعه آماری، تمامی خبرگان شاغل در اداره مدیریت تدارکات و امور کالا، شرکت های تابعه شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب و تولید کنندگان و تأمین کنندگانی که منابع مورد نیاز شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب را تهیه می کنند در نظر گرفته شده اند و اطلاعات مورد نیاز از طریق مصاحبه با افراد دارای صلاحیت صورت گرفته است. سیستم انتخاب عرضه کننده در شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب که تحت تأثیر دیدگاه ها و سیاست ها و همچنین عوامل محیطی مختلفی قرار دارد، به وسیله روش شناسی پیشنهادی بررسی شده و در نهایت پیشنهاداتی جهت ایجاد تغییرات مطلوب و امکان پذیر در آن، مطرح می گردد.
مرتضی سلطانی میرمحسن پدرام
در این مستند با بیان اهمیت کشف و مدیریت استفاده از دانش، با تعریفی از شبکه های اجتماعی، تاریخچه و تحلیل آن بیان می گردد. شبکه های اجتماعی ساختارهائی مبتنی بر گراف در علم ریاضیات هستند که از گره ها و یال ها تشکیل شده اند. پدیده هائی چون توزیع دنباله سنگین و جهان کوچک در شبکه های اجتماعی وجود دارد. سرمایه اجتماعی بحثی است که با ظهور اینترنت و تعاملات اجتماعی گسترده جایگاه خاصی را در جهان آینده خواهد داشت. سیستم های شبکه اجتماعی به دو صورت برون خط و برخط می تواند وجود داشته باشد. سیستم اجتماعی برون خط به تحلیل داده های جمع آوری شده می پردازد. درحالیکه سیستم های برخط موجود تلاش در ایجاد ارتباطات گسترده اجتماعی در موضوعات مختص خود دارند. تحلیل شبکه های اجتماعی براساس اطلاعات اتصالات و محتوای گره ها صورت می پذیرد و معیارهای بسیاری برای شبکه های اجتماعی وجود دارد. با توجه به گسترش استفاده از شبکه های اجتماعی، موضوعات بسیاری در رابطه با حفظ حریم خصوصی افراد شرکت کننده در این شبکه ها مطرح می گردد. مستعارسازی و گمنام سازی دو روش اصلی برای حفظ حریم خصوصی است. پس از اعمال روش های گمنام سازی بر روی داده ها و انتشار آن ها، برنامه های مختلف از این داده های منتشر شده به صورت های مختلف استفاده می کنند. گمنام سازی می بایست به صورتی اعمال شود تا این برنامه ها با کارایی بالا از این داده ها استفاده نموده و نتایج برنامه ها پس از اعمال داده های اصلی و داده های گمنام سازی شده اختلاف ناچیزی داشته باشند و گمنام سازی اطلاعات نتایج برنامه ها را تا حد امکان تغییر ندهد. در انتها مدلی برای حفظ حریم خصوصی شبکه های اجتماعی براساس گمنام سازی داده های آن ارائه می شود، که سعی می کند کارائی برخی از برنامه ها را نیز حفظ نماید. با بیان نقاط ضعف و قدرت دو الگوریتم که در این حوزه به تازگی معرفی شده، الگوریتم fnka و برخی از مشتقات آن ارائه و نتایج گمنام سازی با آن روی چند مجموعه داده های شبکه اجتماعی بررسی می گردد.
الهام غفارزاده ینگجه میر محسن پدرام
با پیشرفت دانش و توسع? نشریات، یافتن کارهای مرتبط انجام شده بسیار دشوار شده است. امروزه میلیون ها مقاله در هزاران مجله و کنفرانس به چاپ رسیده است و هر روز به این تعداد افزوده می شود. با توجه به رشد صعودی نشریات، نیاز به روش های کارا برای جستجوی مطالب مرتبط، بیش از پیش احساس می شود. استفاده از کتابخانه های دیجیتال رایج با مشکلات مختلفی نظیر ناکارآمدی جستجوی مبتنی بر کلمات کلیدی و ضعف معیارهای شباهت متنی مواجه است. علاوه بر آن، برای برخی محققان مشخص کردن نیاز خود به اطلاعات در غالب چند کلمه کلیدی دشوار است. در حالی که مشخص کردن پرس و جو در قالب یک مقاله، به جای مجموعه ای از کلمات کلیدی، راهی ساده تر و ایده آل تر به نظر می رسد. برخی از سیستم های بازیابی اسناد علمی، برای غلبه بر ضعف های معیارهای شباهت متنی، از روابط استنادی بین مقالات استفاده می کنند. اما این سیستم ها نیز ضعف های خود را دارند، از جمله اینکه ممکن است در یک مقاله به بسیاری از مقالات مرتبط ارجاع داده نشده باشد. در این پژوهش، روشی برای بازیابی اسناد علمی بر اساس گراف استناد آنها و با در نظر گرفتن ویژگی های متنی مقالات ارائه شده است. رسته های لغات موجود در هر مقاله با استفاده از هستان نگار odp استخراج شده است تا به جای تطابق لغوی، از تطابق معنایی آنها استفاده شود. همچنین، معیار جدیدی برای محاسبه میزان ربط دو سند علمی با در نظر گرفتن روابط استنادی مقالات و رسته های به کار رفته در آنها ارائه شده است. ارزیابی های انجام شده نشان می دهد که معیار مورد نظر در محاسبه میزان ربط اسناد موفق است و سیستم ارائه شده بسیار کاراتر از سایر الگوریتم های مقایسه شده با آن عمل می کند.
عاطفه قوامی فر فریبرز موسوی مدنی
چکیده ندارد.
علی عبدالهی کامبیز بدیع
چکیده ندارد.
حکیمه یونسیان فریبرز موسوی مدنی
محیط متحول و متغیر سازمانها در عصر کنونی، مدیریت را بر آن می دارد تا هرچه بیشتر و بهتر در جهت استفاده از ابزاری به نام دانش برای رویارویی و مقابله با عوامل عدم اطمینان و حفظ موقعیت و گسترش آن برآیند. این امر مستلزم آن است که مدیریت سازمان، اولویت مهمی را برای مدیریت دانش در نظر بگیرد. مدیریت دانش با تغییر شکل مدام اهداف، رسالتها، فرآیندها و با ارائه نوآوری ها، سازمان را پویا و متحول می سازد. در چنین وضعی آنچه بیشتر از سایر بخش های سازمانی درگیر تغییرات سریع دنیای کنونی می شود بی شک واحد های تحقیق و توسعه خواهند بود. از این رو پژوهش حاضر با در نظر گرفتن این مهم، پس از بررسی مدل های مختلف فرآیندهای مدیریت دانش در سازمانهای کنونی و بیان ساختارها و ویژگی های خاص و منحصر به فرد سازمانهای تحقیق و توسعه مدل مفهومی و بدیع فرآیندهای مدیریت دانش را در سه سطح سازمان تحقیق و توسعه، واحد تحقیق و توسعه و در نهایت پروژه های تحقیق و توسعه ارائه می دهد.این مدل پس از اعتبار سنجی از طریق خبرگان این حوزه، تحلیل عاملی داده های جمع آوری شده و استفاده از آزمون های آماری مرتبط نهایی شده و پس از تایید زیر فرآیندهای پیشنهادی از طریق آزمون دوجمله ای، مدل پیشنهادی در سازمان های تحقیق و توسعه ارائه گردیده است.