نام پژوهشگر: محمد رضا شاد منامن

بررسی بیان در قصاید منتخب خاقانی
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد خلخال - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  فریده فتاحی اندبیل   محمد رضا شاد منامن

بیان در لغت به معنی روشنی و آشکاری و در اصطلاح یکی از سه شاخ? علوم بلاغت است که در آن از شیو? بیان مطلب و مقصودی واحد، به گونه های مختلف، بحث می شود. هر شاعر یا نویسنده ای برای بیان مقصود خود، با کمک نیروی تخیّل شکل های متفاوتی از بیان را ممکن است به کار ببرد که در مجموع از هم? آن ها به عنوان صور خیال (تصویر) یاد می شود، بنابراین فنّ بیان در حقیقت بحث دربار? تصویر و شکل های مختلف ارائه آن ها است. علم بیان را شناخت طُرُق مختلف ایراد یک معنی واحد، با درجات متفاوت وضوح دلالت بر آن، تعریف می کنند. این علم مبتنی بر شیوه های مختلفی است که به یاری آن ها می توان معنایی را به دیگری شناساند. شناساندن یک معنی به دیگری از طریق دلالت های متفاوت لفظ بر معنی صورت می گیرد. این پایان نامه با عنوان «بررسی بیان در قصاید منتخب خاقانی، صورت های مختلف خیال یعنی تشبیه، استعاره، مجاز و کنایه را در دیوان خاقانی مدّنظر قرار داده است. بررسی علم بیان در دیوان خاقانی گویای این مطلب است که تشبیه در تصویرپردازی های شاعر شروان عمده ترین سهم را داراست. بیشترین تشبیهات خاقانی به اعتبار طرفین تشبیه معقول به معقول است یعنی هم مشبّه و هم مشبه به هردو از امور عقلانی و کیفیات نفسانی می باشد و از حیث مفرد یا مرکب بودن طرفین تشبیه، بیشترین تشبیهات خاقانی، تشبیهات مرکب به مرکب است. و همچنین اوج توان تصویر آفرینی خاقانی را شاید بی اغراق در ارائه ی استعاره بتوان دانست. استعاره در حقیقت حد تکامل تشبیه است که در اصطلاح ادبی می توان استعاره کامل را در مرحله ی «تشخیص» یافت. همچنین خاقانی به بهترین شکل انواع مجاز مرسل به اعتبار علاقه های گوناگون را در دیوان خود آورده است و این نشانگر تسلط ایشان به صور خیال و علم بیان است.

بررسی مقایسه ای جنبه های موسیقی در دیوان پروین اعتصامی و سپیده کاشانی
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد خلخال - پژوهشکده ادبیات 1393
  فریبا حکیمی   محمد رضا شاد منامن

موسیقی شعر عامل زیبایی و تمایز زبان شعری از زبان روزمره و گفتار عادی می باشد. در این پایاننامه جنبه های موسیقی شعر پروین اعتصامی و سپیده کاشانی مورد بررسی قرار گرفته که در حوزه ی موسیقی بیرونی (وزن عروضی) از اوزان پرکاربرد بحور رمل، هزج ، مضارع و مجتث بهره برده اند. در موسیقی کناری بیشترین کاربرد قافیه به صورت اسمی می باشد و از واژگانی که بسامد بسیار بالایی در قافیه یابی دارند، استفاده گردیده است. بیشترین کاربرد ردیف نیز از نوع فعلی است. در حوزه ی موسیقی درونی و معنوی هردو شاعر به کاربرد جلوه هایی از موسیقی درونی انواع تکرار، تضاد، واج آرایی و انواع جناس و همچنین به جلوه هایی از موسیقی معنوی نظیر: تلمیح، مراعات النظیر، تشبیه، مجاز، کنایه، استعاره و. . . پرداخته اند. این دو شاعر در شیوه ی شاعری به دور از هرگونه تکلّف و تصنّع، در پی ابلاغ محتوا با مضامین والای اخلاقی و ارزشی به مخاطب هستند. به عبارت دیگر شاعر لفظ پرداز نیستند؛ بلکه با بیان ساده و شیوا توانسته اند در دل مخاطب نفوذ کنند و ارتباط عاطفی و صمیمی با مخاطب داشته باشند. واژگان کلیدی: پروین اعتصامی، سپیده کاشانی، موسیقی بیرونی، موسیقی کناری، موسیقی درونی، موسیقی معنوی

بررسی مقایسه ای جنبه های موسیقی در اشعار سلمان هراتی و مهدی اخوان ثالث
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد خلخال - پژوهشکده ادبیات 1393
  رفیقه یوسفی   محمد رضا شاد منامن

موسیقی شعر، عنصر برجسته ی زبان شعری و عامل اصلی تمایز شعر از زبان روزمره و گفتار عادی می باشد. همچنین رابطه ی عاطفی میان خالق اثر و مخاطب و خواننده می باشد. در واقع شاعر با سرودن شعر مخاطب را در فضای عاطفی قرار می دهد و بدین وسیله حالات مختلف روحی و عاطفی را برمی انگیزاند. مهدی اخوان ثالث از شاعران نوپرداز موفق ادبیات معاصر و سلمان هراتی نیز از شاعران مطرح ادبیات پایداری بوده که هر دو در دو قالب کهن و هم در قالب نو طبع آزمایی کرده اند، و برای رویدادهای سیاسی و اجتماعی شعرهایی سروده اند؛ در حوزه ی موسیقی بیرونی (وزن عروضی) تنوع اوزان شعری اخوان ثالث از سلمان هراتی بیشتر می باشد. هر دو شاعر از اوزان پرکاربرد بحور رمل، هزج، مضارع و مجتث بهره برده اند. و اوزانی که استفاده نموده اند، متناسب با مضامین آن ها می باشد. در موسیقی کناری بیشترین کاربرد قافیه به صورت اسمی می باشد و از واژگانی که بسامد بسیار بالایی در قافیه یابی دارند، استفاده گردیده است. بیشترین کاربرد ردیف نیز از نوع فعلی است. در حوزه ی موسیقی درونی و معنوی هر دو شاعر به کاربرد جلوه هایی از موسیقی درونی، تضاد، واج آرایی و انواع جناس و همچنین به جلوه هایی از موسیقی معنوی نظیر: تلمیح، مراعات نظیر، تشبیه، مجاز، کنایه، استعاره و . . . پرداخته اند. در اشعار نو جنبه های موسیقی درونی و معنوی، شعر سلمان هراتی غنی تر از شعر اخوان می باشد؛ برای این که اخوان در اشعار نیمایی ضمن رعایت وزن عروضی، سبک کهن را دنبال می کند و لحن حماسی دارد؛ لذا چندان رغبتی به عناصر زیبایی ساز سخن نشان نمی دهد. در اشعار سپید سلمان هراتی، موضوع موسیقی بیرونی منتفی است ولی در مورد موسیقی کناری، کلمات آهنگین، نقش قافیه را بازی می کنند و واژگان تکراری آخر سطرها بدون همراهی قافیه، نقش ردیف را بازی می کنند. واژگان کلیدی: اخوان ثالث، سلمان هراتی، موسیقی بیرونی، موسیقی درونی، موسیقی معنوی.

مقایسه ی خمریه ی ابن فارض مصری با اشعار مولانا و غزلیات سعدی و حافظ
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد خلخال - دانشکده زبان و ادبیات فارسی 1393
  زرین تاج فرجی   محمد رضا شاد منامن

دو ادبیات متمدّن فارسی و عربی به دلیل ارتباط نزدیک و قرابت فرهنگی همواره ارتباط متقابلی به صورت پنهان و آشکار با یکدیگر داشته اند و همین موضوع موجب ایجاد تشابهات زیادی در آثار ادبی در شکل و محتوا و درون مایه گردیده است. بررسی و مقایسه ی تشابهات و اختلافات در حیطه ی موضوعات مختلف را امروزه به نام ادبیات تطبیقی عنوان می کنند. ادبیات تطبیقی یکی از شاخه های ارزشمند و مهمّ علوم ادبی معاصر است که ما را از تأثیر و تأثر ادبیات ملل مختلف جهان آگاه می کند و این نکته را اثبات می کند که شکوفایی و کمال ادبیات هر ملّت به دوراز اندیشه های ادبی و ملّی دیگر ملت ها ناممکن است. در این پایان نامه نیز ضمن مطالعه و بررسی خمریّه ی ابن فارض و تطبیق آن با اشعار مولانا و غزلیّات سعدی و حافظ به عقاید مشترک عرفانی برمی خوریم که همگی به مشرب عشق و مستی و نیز اندیشه های وحدت گرایانه متمایل بودند. ابن فارض و مولانا و سعدی و حافظ، جهان بینی، عرفان و سلوک اجتماعی و فردی خود را بر شالوده ی عشق بنانهاده و از شُرب مدام سخن گفته اند؛ به گونه ای که در باور آن ها عشق مهم ترین موضوع هستی، مبدأ و معاد شناسی، انسان شناسی و بزرگ ترین انگیزه برای تعالی آدمی است. آنچه در این تحقیق مسلم است، این است که ابن فارض در خمریّه ی خود بیشتر به توصیف باده و حالات عرفانی آن پرداخته است اما سعدی و مولانا و حافظ در کنار مصطلحات عرفانی عشق و مستی به دیگر مضامین شراب جهت بیان اندیشه های عرفانی پرداخته اند. کلام سعدی صرف عشق و مستی است و در این رهگذر گاهی به عشق زمینی و گاهی نیز به عشق آسمانی نظر داشته است. کلام مولانا بیشتر بر وجد و غلبه ی هیجانات روحی و عرفانی است و همچون ابن فارض از بزرگان تصوّف و عرفان به شمار می آید؛ اما حافظ که بیشترین بسامد درباره ی باده و شراب و عشق و مستی را در غزلیّات خود به کاربرده، حکایت از آن دارد که تحت تأثیر مضامین ابن فارض بوده و با زبان رمزی و نمادین به بیان اندیشه های خاصّ عرفانی می پردازد. واژگان کلیدی: ابن فارض، مولوی، سعدی، حافظ، باده، عشق.

خوف و خشیت و خضوع در اشعار مولوی و سنایی با اتکا بر قرآن و نهج البلاغه
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد خلخال - دانشکده زبان و ادبیات فارسی 1393
  رفعت پرویزی   علی محمد موذنی

سنایی و مولوی از شخصیت هایی هستند که همواره بر نویسندگان و متفکران پس از خود تأثیرگذار بوده اند. در طول تاریخ، این تأثیرگذاری به میزان گسترده شدن شناخت فرهنگ های مختلف نسبت به آن ها بیشتر شده است. چنانکه امروزه پس از قرن ها آن ها بیش از همیشه موردتوجه و استقبال جهانیان قرار گرفته اند. سنایی و مولوی ازجمله شاعرانی هستند که به شدت تحت تأثیر قرآن، نهج البلاغه و مفاهیم آن بوده اند. این پژوهش به بررسی موضوع خوف و خشیت و خضوع در ادب فارسی و تأثیر قرآن و نهج البلاغه در آثار مولوی و سنایی می پردازد. به دنبال پاسخ به این سوال اساسی خواهیم بود که در اشعار سنایی و مولوی چه راهبردهایی درباره خضوع، خشوع و خشیت وجود دارد که از قرآن و نهج البلاغه الهام گرفته باشد؟ نتیجه ای که بر اساس روش تحلیلی و توصیفی به دست می آید آن است که، سنایی و مولوی عرفان و آموزه های دینی و اخلاقی، مثل خوف، خضوع و خشیت را به طور وسیع وارد شعر و ادب فارسی نموده اند. آن ها گاهی عین آیه، روایت یا بخشی از آن را در کلام خود آورده اند. به تعبیری آموزه های قرآن و نهج البلاغه به دلایل مطابقی، تضمینی و التزامی در اشعار مولوی و سنایی نمایان است. علاوه بر الفاظ و ترکیبات، اشعار این دو اندیشمند بیشتر تحت تأثیر معانی و مضامین قرآنی است. در این میان واژه های خوف، خضوع و خشیت، به ترتیب بیشترین بسامد را در اشعار سنایی و مولوی به خود اختصاص داده است.