نام پژوهشگر: فرزاد ایوانی
اسحاق بهشور فرشید خیراللهی
چکیده نقش حاکمیت شرکتی کاهش تضاد منافع بین سهامداران و مدیران می¬باشد و زمانی که مدیران دارای انگیزه برای انحراف از منافع سهامداران می¬باشند؛ این نقش پر رنگ¬¬تر می¬شود. یک نمونه از این انحراف¬ها، مدیریت سود با استفاده از فعالیت¬های واقعی می¬باشد. حاکمیت شرکتی احتمالاً وقوع مدیریت سود را کاهش می¬دهد و درک سرمایه¬گذاران از نگهداشت وجه نقد را بهبود می¬بخشد. هدف این تحقیق، شناخت رابطه بین مدیریت سود واقعی، حاکمیت شرکتی و نگهداشت وجه نقد می¬باشد. در این تحقیق برای اندازه¬گیری مدیریت سود از مدل¬های رویکودری (2006) و جنی (2010) و برای اندازه¬گیری ارتباط نگهداشت وجه نقد و مدیریت سود از مدل¬های تعدیل یافته اوپلر (1999) و فاما و فرنج (1998) استفاده شده است. درصد اعضای غیر موظف هیأت مدیره (استقلال هیأت مدیره) به عنوان ویژگی مهم حاکمیت شرکتی مورد مطالعه قرار گرفت. برای آزمون فرضیه¬ها از مدل رگرسیون خطی چند متغیره و روش حداقل مربعات تعمیم یافته تلفیقی استفاده شده است. با توجه به محدودیت-های اعمال شده جهت انتخاب نمونه، نمونه آماری در این تحقیق شامل 90 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می¬باشد که طی سال¬های 1387 تا 1391 مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج حاکی از این است که، بین مدیریت سود واقعی و نگهداشت وجه نقد ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. سرمایه¬گذاران نگهداشت وجه ¬نقد را در شرکت¬های با مدیریت سود واقعی در سطح بالا، کاهش می¬دهند و در میان شرکت¬هایی که مدیریت سود را در سطح بالایی انجام می¬دهند، شرکت¬هایی که دارای حاکمیت شرکتی¬ در سطح ضعیفی هستند، نسبت به شرکت¬هایی که از حاکمیت شرکتی قوی برخوردارند، دارای ارزشیابی¬ نگهداشت وجه نقد کمتری می¬باشند.