نام پژوهشگر: سعید سالاری

بررسی شیوع و مقاومت آنتی¬بیوتیکی سالمونلاهای جداشده از بوقلمون در منطقه سیستان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زابل - دانشکده دامپزشکی 1393
  مریم جعفری   محمد جهان تیغ

سالمونلا به عنوان یک عامل بیماری¬زای مهم برای صنعت طیور محسوب می شود که با ایجاد بیماری¬های کشنده باعث خسارات اقتصادی فراوانی می¬شود. تحقیقات اندکی بر روی شیوع گونه¬های سالمونلا در بوقلمون، انجام شده است. هدف از این مطالعه بررسی مقاومت آنتی¬بیوتیکی سالمونلاهای جدا شده از بوقلمون و تعیین میزان شیوع این باکتری در منطقه زابل است. در این مطالعه، نمونه¬ها از 253 بوقلمون که به طور تصادفی از مناطق مختلف زابل انتخاب شده بودند به وسیله سواب کلواکی در طی 9 ماه اخذ شد و به آزمایشگاه میکروبیولوژی دانشکده دامپزشکی منتقل شد. نمونه¬ها به وسیله کشت در محیط¬های لیزین¬دکربوکسیلاز، سالمونلا- شیگلا آگار، تریپل شوگر آیرون آگار ، اوره¬براث، مک¬کانکی¬آگار و محیط حرکت مورد ارزیابی قرار گرفتند. شیوع سالمونلا در فارم¬های بوقلمون زابل،62/14 درصد بود (37 سالمونلا از 253 نمونه). مقاومت آنتی¬بیوتیکی 37 سالمونلی جدا شده مورد بررسی قرار گرفت. همه نمونه¬ها به وسیله کشت و تست¬های بیوشیمیایی استاندارد ارزیابی و تایید شدند. حساسیت گونه¬های سالمونلای جدا شده نسبت به لینکواسپکتین، جنتامایسین، کلرامفنیکل، تتراسیکلین، سفالکسین، استرپتومایسین، تری¬متوپریم-سولفامتوکسازول، فورازولیدون، سیپروفلوکساسین و کلستین به روش کربی بائر سنجیده شد. تفسیر نتایج بر اساس راهنمایclsi m100-s17 انجام شد. در مطالعه حاضر، 2/89 درصد نمونه¬ها به سفالکسین، 5/86 درصد به تتراسیکلین، 8/83 درصد به کلستین و 73 درصد نسبت به فورازولیدون مقاوم بودند. 32 نمونه سالمونلا نسبت به جنتامایسین حساس بودند (5/86 درصد). حساسیت ایزوله¬ها نسبت به سیپروفلوکساسین و استرپتومایسین 78/83 درصد و 54/40 درصد گزارش شد. افزایش مقاومت نسبت به آنتی¬بیوتیک¬ها در این مطالعه، حاصل مصرف بی¬رویه و بدون برنامه آنتی¬ بیوتیک¬ها در دامپزشکی بویژه صنعت طیور کشور است که علاوه بر صنعت پرورش طیور، از جنبه بهداشت عمومی و انتقال سویه¬های مقاوم به انسان از طریق زنجیره غذایی اهمیت فوق¬العاده ای می¬یابد. با بررسی و ارزیابی مداوم این مقاومت¬ها به خصوص در سطح ملی و منطقه¬ای و متعاقباً با استفاده از تدابیر خاص برای میزان و نوع مصرف آنتی¬بیوتیک¬ها در سطح گله¬ها می¬توان از شیوع و انتشار مقاومت تا حد زیادی جلوگیری کرد.

بررسی فراوانی باکتری اشریشیا کلی و جنس سالمونلا در منابع تامین آب شهرستان زابل
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زابل - دانشکده دامپزشکی 1394
  کامبیز ناظمی   مجید علیپور اسکندانی

آب بستر شکل گیری حیات در کره زمین و مایه حیات است و حفظ و بقای هر موجود زنده ای در گروی مستقیم این عامل حیاتی است. اما درعین حال در صورت عدم رعایت موازین بهداشتی، آب می تواند به عاملی به شدت مخرب برای سلامتی انسان و دام مبدل گردد و سبب انتقال عوامل بیماری زای گوناگونی از جمله باکتری های اشریشیا کلی و سالمونلا گردد. از آنجا که تاکنون هیچ گونه تحقیق جامعی در زمینه بررسی آلودگی منابع آب شهرستان زابل به این دو باکتری صورت نگرفته است، تحقیق حاضر بدین منظور انجام پذیرفت. در این مطالعه در مجموع 100 نمونه به صورت تصادفی و با میانگین سه تکرار، در طی 5 ماه (اسفند 93، فروردین، اردیبهشت، خرداد و تیر94)جمع آوری گردید. نمونه ها به چند دسته شرب و غیر شرب، کانال، آبگیر، رود، مصارف آبیاری و غیر آبیاری و ... تقسیم بندی شدند. به منظور یافتن اشریشیا کلی مدفوعی از آزمون کلی متری در سه مرحله احتمالی (با تکیه بر روش (mpn مرحله تاییدی و مرحله تکمیلی استفاده گردید و سنجش حضور جنس سالمونلا نیز در سه مرحله پیش غنی سازی، غنی سازی و کشت در محیط های اختصاصی و افتراقی انجام پذیرفت. نتایج نشان داد که تعداد اشریشیا کلی مدفوعی به صورت معنی دار در آب های جاری بیشتر از آب های ایستا و لوله می باشد. تعداد اشریشیا کلی مدفوعی در آب های غیرشرب با اختلاف معنی دار بیشتر از آب های شرب بود. آب های غیرشرب بخش جزینک بیشترین آلودگی به اشریشیا کلی مدفوعی را نسبت به سایر بخش ها نشان دادند. از آب های غیرشرب با مصرف آبیاری، آلودگی بیشتری نسبت به آب های با مصارفی غیر از آبیاری گزارش شد. بیشترین آلودگی در آب های غیرشرب کانال ها نسبت به رود و آبگیرها مشاهده شد. آب های غیرشرب شرق منطقه به صورت معنی دار، آلودگی بیشتری از غرب منطقه داشتند. آب شرب غرب شهر زابل آلودگی بیشتری از شرق آن داشت و این اختلاف معنی دار بود. از نقطه نظر آلودگی به سالمونلا، درصد آلودگی آب های غیرشرب برابر 25/46درصد گزارش شد. از بین آب های شرب، تنها یک نمونه به سالمونلا آلوده بود. بیشترین آلودگی از آب های ایستا با اختلاف معنی دار نسبت به آب های جاری و لوله گزارش شد. بیشترین آلودگی از آب های غیرشرب بخش جزینک نسبت به سایر بخش ها با 5/37درصد آلودگی گزارش شد. آب های غیرشرب مورد استفاده برای مصارف غیرآبیاری به شکل معنی دار، آلوده تر از آب های با مصرف آبیاری بود. بیشترین درصد آلودگی به سالمونلا از آبگیرها با اختلاف معنی دار برابر50 درصد گزارش شد. آب غیر شرب شرق منطقه زابل (36درصد) آلوده تر از غرب منطقه بود. به طور کلی، آلودگی میکروبی منابع آب غیر شرب در منطقه مورد مطالعه بالا بود، بنابراین، نیاز به شناسایی انواع گونه های باکتریایی در منطقه وجود دارد تا ارگانیزم های با قابلیت بیماری زایی، جدا و شناسایی و روش هایی برای کنترل آنها مورد سیاست گذاری واقع شوند. آب های شرب نیز در مجموع آب مناسبی برای نوشیدن بود که این می تواند نشان دهنده عملکرد مناسب تصفیه خانه زابل باشد.

بررسی شیوع ژن های بتالاکتاماز blactx-m و blatem درباکتری های اشریشیا کلی جدا سازی شده از کلی باسیلوز طیور
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زابل - دانشکده دامپزشکی 1394
  مرتضی اردونی دلیر   محمد جهان تیغ

کلی باسیلوز از مهمترین بیماری های پرندگان است. سرو تایپ های متعددی از اشریشیا کلی در محیط حیوانات اهلی و پرنده ها وجود دارد. اشریشیا کلی یکی از شایع ترین عوامل بیماریزا در طیور به شمار می رود. میزان مرگ و میر ناشی از بیماری ?? تا ??? است. این باکتری به عنوان عامل بیماریزا در انسان، بویژه در بیماران با نقص ایمنی، مطرح بوده و بتا-لاکتام ها به وفور جهت درمان عفونت های ناشی از این میکروارگانیسم مورد استفاده قرار میگیرد. در سال های اخیر، شیوع بتالاکتامازهای وسیع الطیف (esbls) در بین جدایه های بالینی اشریشیا کلی به دست آمده از انسان مورد توجه قرار گرفته است و این مکانیزم مقاومت موجب نارسایی در درمان بیماری های عفونی گردیده است. 100 نمونه جمع آوری شد و بعد از کشت و تعیین هویت باکتری 70 نمونه اشریشیا کلی مثبت شد، سپس نمونه های دارای اشریشیا کلی به روش جوشاندن dna آنها جداسازی شد و با استفاده از روش pcr مورد بررسی قرار گرفت و نتایج نشان داد که 28/24 درصد از نمونه ها دارای ژن blactx-m و 57/28 در صد از نمونه ها دارای ژن blatem و 28/4 درصد از نمونه ها هر دو ژن را دارا می باشند

جدا سازی و تعیین فراوانی کورونا ویروس از گوساله های مبتلا به اسهال در شهرستان زابل به روش الیزا
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زابل - دانشکده دامپزشکی 1394
  سمیرا سقایی شهری   سعید سالاری

اسهال یکی از علل مهم بیماری و مرگ و میر در گوساله های نوزاد و جوان می باشد و سبب رکود اقتصادی، کاهش بهره برداری و تولید، افزایش مرگ ومیر، افزایش شیوع بیماری و همچنین افزایش مخارج دارو و درمان بیماران می شود.روتاویروس و کوروناویروس معمول ترین عوامل ویروسی مسبب اسهال در گوساله های نوزاد و جوان هستند.هدف از این تحقیق کسب اطلاعات در مورد عفونت کوروناویروس گاوی و بررسی ارتباط اسهال کوروناویروسی در گروه های سنی و جنسی متفاوت به منظور کمک به ایجاد کنترل موثر و کارآمد در وقوع سندرم اسهال گوساله ها و خسارات ناشی از آن در شهرستان زابل است.تعداد 72 نمونه مدفوع از گوساله های مبتلا به اسهال در بازه سنی زیر 4 ماه مورد مطالعه قرار گرفت. نمونه گیری طی یک دوره نه ماهه از مهرماه 93 تا خردادماه 94 انجام پذیرفت. نمونه ها به طور تصادفی از گاوداری های شهرستان زابل اخذ شد.تفسیر نتایج بر اساس دستورالعمل شرکت سازنده کیت الایزا صورت گرفت و شیوع این ویروس در گوساله های اسهالی منطقه برابر 8/2 درصد گزارش شد.در این تحقیق، توزیع سنی گوساله های مبتلا به اسهال که در آنها عفونت کوروناویروسی تشخیص داده شد، در یک ماه اول زندگی گزارش شد. به عبارت بهتر، گروه سنی یک تا 30 روزگی، به میزان بیشتری نسبت به سایر گروه های سنی به عفونت کوروناویروسی حساس بودند با این وجود آنالیز آماری، تفاوت معنی داری را در مورد این اختلاف نشان نداد p?0/05)). نتایج تحقیق حاضر نشان داد که شیوع عفونت کورونا ویروسی در جنس نر (4/6 درصد) بیشتر از جنس ماده (صفر درصد) بود، اگرچه تفاوت معنی داری مشاهده نگردید.همان گونه که نتایج این تحقیق نشان داد، عفونت کوروناویروس گاوی در گوساله های اسهالی منطقه برابر 8/2 درصد بوده که شیوع کمی می باشد. البته این مقدار در مقایسه با مناطق جغرافیایی نزدیک به منطقه هم خوانی دارد. با توجه به عوامل مستعد کننده ایجاد اسهال در گوساله ها ممکن است استفاده از مدیریت پیشگیرانه مناسب در مزارع در کاهش اسهال در گوساله نوزاد موثر باشد. واژگان کلیدی: کوروناویروس، اسهال،گوساله، زابل، الیزا