نام پژوهشگر: محمد حسن وکیل پور

بررسی عوامل موثر بر توابع عرضه و تقاضای صادرات کشمش ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده کشاورزی 1392
  نگین کبیری   صادق خلیلیان

بحث تجارت خارجی یکی از مباحث مهم در توسعه¬ی¬ اقتصادی هر کشور است و می¬تواند نقش مهمی در تعیین سرنوشت و آینده¬ی آن کشور داشته باشد. بخش عمده¬ی درآمد حاصل از صادرات غیرنفتی از بخش کشاورزی تأمین می شود و هم¬چنین این بخش به دلیل اشتغال زایی بالا، عدم نیاز به فناوری پیشرفته در مراحل مختلف تولید و ارزبری کمتر، نسبت به دیگر بخش¬های اقتصادی دارای مزیت¬نسبی است. از این¬رو توجه به صادرات محصولات غیر¬نفتی و از¬جمله محصولات کشاورزی، در راستای توسعه¬ی صادرات از اهمیت ویژه¬ای برخورداراند. کشمش از جمله¬ محصولات مهم صادراتی می¬باشد، و ایران یکی از کشورهای مهم تولیدکننده¬ی انگور و کشمش در دنیا می¬باشد. هدف از پژوهش حاضر شناسایی عوامل موثر بر توابع عرضه و تقاضای صادرات کشمش با استفاده از تکنیک¬های اقتصاد سنجی بوده است. از این رو توابع عرضه و تقاضای صادرات این محصول به روش 3sls و برای دوره¬ی زمانی 89-1355 برآورد و کشش¬های جزئی توابع عرضه و تقاضای صادرات در کوتاه¬مدت و بلندمدت محاسبه شده است. نتایج نشان می¬دهد که کشش قیمتی تقاضای کوتاه¬¬مدت کشمش اندک است و ایران می¬تواند در کوتاه¬مدت برای افزایش درآمد خود در بازارهای جهانی، قیمت را افزایش دهد؛ اما کشش قیمتی بلندمدت کشمش بیشتر از یک است و لذا باید سیاست¬های مناسب مرتبط با آن اعمال گردد. نتایج حاصل از تخمین نشان می¬دهد که عواملی هم¬چون قیمت نسبی، درآمد واقعی کشورهای واردکننده، نوسانات نرخ واقعی ارز تقاضای صادرات کشمش ایران را تحت تأثیر قرار می¬دهند. در رابطه با تابع عرضه¬ی صادراتی کشمش می¬توان گفت متغیرهای مقدار صادرات، قیمت عمده فروشی کشمش، تولید داخلی کشمش، قیمت صادراتی دوره¬ی قبل و هم¬چنین متغیر مجازی آغاز جنگ معنی¬دار شده¬اند و بر روی عرضه¬ی صادرات کشمش ایران اثر دارند.

بررسی آثار اقتصادی گذار تغذیه‏ای شکر در ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده کشاورزی 1392
  رسول افشارتبار   ابوالقاسم مرتضوی

گذار تغذیه ای تغییرات ساختاری در الگوی غذایی همراه با افزایش مصرف غذاهای حاوی چربی اشباع شده، قندهای افزوده شده، نمک و کاهش مصرف کربوهیدرات های پیچیده، فیبر غذایی، میوه ها و سبزیجات است که سبب بیماری های مزمن غیر واگیردار می شود. بر اساس "چشم انداز جمهوری اسلامی ایران در افق 1404 هجری شمسی"، سبد مصرفی خانوارها بایستی اصلاح گردد. این مطالعه با هدف بررسی آثار اقتصادی تغییر ترجیحات مصرف کنندگان شکر بر مازاد رفاه تولیدکننده، مصرف کننده و جامعه، تلاش نموده تا چارچوبی اقتصادی و مقداری جهت تحلیل آثار گذار تغذیه ای شکر به سمت استاندارد شدن مصرف آن فراهم آورد. بدین منظور از یک مدل تعادل جزئی جهت مدل سازی بازار شکر استفاده شد. نتایج حاصل از مدل اولیه توانست مقادیر و قیمت‎های واقعی سال 1390 را به نحو مطلوبی باز تولید نماید، بنابراین اعتبار مدل برای سناریوسازی در حالت‎های مختلف مصرفی تأیید گردید. در ادامه با تغییر سلیقه مصرف‎کننده و انتقال منحنی تابع تقاضا، مقادیر، قیمت ها و شاخص های رفاهی محاسبه شد. نتایج تحقیق نشان داد که تغییر سلیقه مصرف کنندگان بدون در نظر گرفتن عواید حاصل از کاهش مصرف شکر سبب کاهش شاخص های رفاهی تا 50 درصد خواهد شد، اما با در نظر گرفتن منافع بهداشتی- درمانی مصرف استاندارد شکر، رفاه جامعه تا 2 برابر نیز افزایش خواهد یافت.

تعیین تعادل اقتصادی-زیست محیطی حوضه آبخیز دریاچه زریوار مریوان ( کاربرد مدل نظریه بازی چندهدفه)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده کشاورزی 1393
  کامران عبدالهی   محمد حسن وکیل پور

حوضه آبخیز دریاچه زریوار دارای کاربری های گوناگون است، سالیانه شـمار زیـادی گردشـگر وارد ایـن منطقه شده که منبع درآمدی برای ساکنان منطقه بوده و از سویی دیگر به تخریب و آلودگی حوضه می افزایند، فعالیت کشاورزی و باغداری ساکنان حوضه هم منبع درآمد و هم تامین کننـده معیشـت و مکفـی نیـاز غـذایی روستاییان حوضه است ولی مصرف بی رویه انواع مـواد شـیمایی و بهـره بـرداری بیش ازحـد از زمـین هـا توسـط کشاورزان و باغداران موجب فرسایش و آلودگی بیشتر خاک گردیده است. وجود رشته فعالیـت هـای دامـداری و صنعتی نیز علاوه بر درآمدزایی، به تخریب بیشتر دریاچه افزوده است به طور خلاصه مـی تـوان گفـت مجموعـه فعالیت های ذکرشده علاوه بر آنکه بسیار درآمدزا هستند ولی باعث بروز پدیده اوتریفیکاسیون (تغدیـه گرایـی) و درنتیجه پیری دریاچه شده است. این امر به یک نگرانی عمومی تبدیل شده و بحث هـای بسـیاری را در محافـل منطقه و استانی به همراه داشته است. سیاست ایده آل مدیریت حوضه آبخیز به گونه ای است کـه زمـین را بـه کاربری های مختلف طوری اختصاص دهیم که از ظرفیت تجمعی آب کاسـته نشـود و همچنـین اثـر سـویی بـر کیفیت آب مخزن نداشته باشد. در این مطالعه یک مدل چندهدفه نظریه بازی (mogm) جهت تصمیم گیـری و موازنه چالش های اقتصادی – زیست محیطی حوضه آبخیز دریاچه زریوار مریوان بسـط داده شـده اسـت . از نظریـه بازی ها به عنوان ابزاری جایگزین برای حل تعارضات استراتژیک یعنی توسعه اقتصادی (توسعه و کاربرد زمـین) و حفاظت از محیط زیست( حفظ کیفیت آب و کاهش مواد آلاینده) استفاده شده است. برای محاسبه و نمایش انواع مختلف کاربرد اراضی از سیستم اطلاعات جغرافیایی (gis) استفاده شد. نوآوری و مزیت مدل چندهدفه بازی را می توان هنگام ارائه نتایج آن مشاهده کرد، به طور ی که این مدل برخلاف مدل متعارف چندهدفه که جواب بهینه پارتو را به دست می دهد منجر به دستیابی بـه راه حـل تعـادلی نـش مـی گـردد . در حالـت تعـادل نـش بـازی، چالش های اقتصادی-زیست محیطی متوازن شده و طرفین بازی به توافق می رسند. از سوی دیگر مدل به کاررفته به آسانی قابل تفسیر توسط تصمیم گذار است. نتایج نشان داد که الگوی فعلی کاربری اراضی متناسب بـا اهـداف اقتصادی زیست محیطی نیست و لازم است تغییراتی در کاربری های فعلی صورت پـذیرد . همچنـین نتـایج مـدل حاکی از برتری مدل mogm نسبت به مدل متعارف برنامه ریزی چندهدفه است . در پایان پیشنهاد می گردد جهت به واقعیت نزدیک تر شدن تحقیقات، از مدل های بازی نیز به منظور پیش بینی واکنش تصمیم گیران استفاده شود. زیرا این مدل ها نسبت به مدل های معمولی واقعی تر بوده و عکس العمل تصمیم گیران در دنیای واقعی را بهتر توصیف می کنند.

ارزیابی سیاست های قیمت گذاری آب بر میزان مصرف آن در بخش کشاورزی (مطالعه موردی: شهرستان دهگلان)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده کشاورزی 1393
  آزیتا ورزیری   محمد حسن وکیل پور

وجود خلأ بین توان تأمین و شدت تقاضای آب، بیانگر این مهم است که تقاضای آب بحران آفرین بوده و یکی از بزرگترین چالشهای قرن حاضر محسوب میگردد که می تواند منشأ بسیاری از تحولات مثبت و منفی جهان قرار گیرد، بنابراین با توجه به تنگناهای موجود در راستای بهره برداری، تخصیص، استفاده بهینه و جلوگیری از اتلاف این منبع ارزشمند و مبارزه با مشکل کم آبی به خصوص در بخش کشاورزی، اتخاذ سیاستها و راهبردهای درازمدت و ایجاد توازن بین عرضه و تقاضای آب ضروری است. دشت دهگلان نیز از جمله مناطق کشور است که با بحران آب مواجه است و درصد بالایی از منابع آب مورد نیاز بخشهای مختلف اقتصادی آن توسط منابع آب زیرزمینی تأمین میگردد. آبخوان دشت دهگلان اصلی ترین و بزرگترین منبع آبی زیرزمینی استان کردستان است که به دلیل افت قابل ملاحظه سطح سفره (از سال 1380 به بعد) این دشت مواجه با بحران شده و به عنوان منطقه ی ممنوعه معرفی شده است. در این تحقیق تلاش گردیده تا آثار سیاست قیمتگذاری آب بر بهره برداری و حفظ منابع آب زیرزمینی در بخش کشاورزی به عنوان بزرگترین بخش مصرف کننده آب در دشت دهگلان مورد بررسی قرار گیرد. به این منظور از روش برنامه¬ریزی ریاضی اثباتی و رهیافت حداکثر آنتروپی استفاده شد. داده ها و اطلاعات مورد نیاز در این تحقیق از طریق تنظیم پرسشنامه برای سال زراعی 92-1391 و تکمیل آن توسط کشاورزان دشت دهگلان جمع آوری گردید. نتایج نشان داد که هزینه استخراج هر مترمکعب آب معادل 634.3 ریال است در حالیکه ارزش اقتصادی نهاده ی آب معادل 2512.6 ریال به ازای هر مترمکعب تعیین شده و با اعمال سیاست قیمت آب بر الگوی کشت، سطح زیر کشت تمام محصولات کشت شده در منطقه کاهش یافته و مصرف نهاده ی آب و سایر نهاده ها نیز کاهش نشان می دهند. بر اساس نتایج پیشنهاد میگردد که جهت حفظ بازده ناخالص و مقدار تولید محصولات از رقم های مقاوم به خشکی به عنوان سیاست مکمل سیاست قیمتی استفاده شود.