نام پژوهشگر: ابوالقاسم میرروشندل
رامین صفا ابوالقاسم میرروشندل
مواجهه با مسئله حجم بالای اطلاعات همواره از موضوعات قابل توجه در تحقیقات علمی بوده است و یکی از رویکردهای موجود در این زمینه استفاده از سیستم های توصیه گراست. سیستم های توصیه گر رویکردی برای رویارویی با حجم بسیار زیاد اطلاعات بوده و به کاربر این امکان را می دهند تا با سرعت بیشتری به مقصود خود برسد. با وجود فراگیر شدن این سیستم ها در زمینه های گوناگون، مطالعات نیاز به توجه بیشتر به بکارگیری آنها در پایگاه های علمی را نشان می دهند. استفاده از سیستم های توصیه گر در زمینه ارائه پیشنهادهای علمی شامل پیشنهاد مقاله، پیشنهاد متخصص یا همکار، پیشنهاد ارجاعات و پیشنهاد داور جهت مطالعه مقالات است که همگی موضوعاتی نوظهور و در حال توسعه هستند. در این میان با توجه به رشد چشم گیر رویدادهاو مجلات علمی، یکی از دیگر مسائل پراهمیت انتخاب مناسب ترین محل جهت انتشار مقالات علمی است. به طوری که وجود ابزاری جهت تسهیل این روند، برای محقق ضروری به نظر می رسد. با وجود اهمیت این سیستم ها در تسریع فرآیند انتشار و کاهش خطاهای احتمالی، در تحقیقات مرتبط کمتر به این مسئله پرداخته شده است. از این رو در این پایان نامه سعی بر آن است که پس از بررسی رویکرد های موجود در این زمینه، روشی کارآمد جهت توصیه کنفرانس یا مجلات علمی مرتبط با مقاله مورد نظر کاربر پیشنهاد داده شود. سیستم پیشنهادی با بکارگیری مفاهیم تجزیه و تحلیل شبکه اجتماعی و روش محتوا محور، قادر خواهد بود مناسب ترین محل ها را جهت انتشار مقاله نوشته شده، بر اساس ترجیحات و سابقه نزدیکان محقق به او پیشنهاد دهد. نتایج ارزیابی با استفاده از داده های دنیای واقعی نیز عملکرد مناسب آن در ارائه پیشنهادهای موثر نهایی را نشان می دهند؛ بگونه ای که با پیمایش اولین عمق از شبکه همکاران نویسنده(گان)، قدرت پاسخگویی سیستم برابر 70.69% بوده و دقت آن در پیش بینی نتیجه دقیق نهایی تنها در 20 پیشنهاد ابتدایی به 48.53% می رسد.
مرجان نوبخت احمد باقری
بر طبق بررسی های اخیر سازمان سلامت جهانی، بیماری های قلبی و عروقی در هر سال، علت مرگ حدود 17.3 میلیون نفر در جهان بوده و رتبه ی اول علت مرگ و میر به این بیماری تعلق دارد. تشخیص و درمان زود هنگام بیماری های قلبی می تواند موجب نجات زندگی بیماران و جلوگیری از آسیب دائمی در بافت قلبی شود. الکتروکاردیوگرافی به عنوان یک ابزار موثر، ساده، کاربردی و کم هزینه در تشخیص بیماری های قلبی به کار گرفته می شود. اندازه گیری الکتروکاردیوگرام بر طبق الکترود هایی است که در مکان های مخصوص تعبیه شده و فعالیت های قلبی را ثبت کرده و بر طبق شکل و ویژگی های الکتروکاردیوگرام، قابلیت تشخیص بیماری وجود دارد. تشخیص درست بیماری های قلبی، به صورت دستی، نیازمند ساعت ها بررسی الکتروکاردیوگرام توسط پزشک متخصص است. این کار خستهکننده و وقتگیر بوده و امکان از دست رفتن اطلاعات حیاتی وجود دارد. تشخیص خودکار و سیستم طبقه بندی می تواند، متخصصین قلب را قادر به شناسایی به موقع بیماری های قلبی، سازد. بنابراین، این موضوع منجر به توسعهی کیفیت زندگی بیماران شده که بسیار اهمیت دارد. در این پژوهش هدف، دسته بندی سیگنال های الکتروکاردیوگرام نرمال و آریتمی است. این دسته بندی به کمک سیستم های عصبی فازی تطبیقی صورت گرفته است. داده های مورد استفاده در این نگارش از پایگاه داده ی mit-bih برگرفته شدهاست. هدف اصلی در این مطالعه، ساخت یک مدل قابل تفسیر با دقت بالا است. در این مدل برای استخراج ویژگی ها از تبدیل موجک گسسته بهره گرفته شده و از خروجی این تبدیل به عنوان ورودی مدل anfis استفاده شده است. در این مطالعه، برای آموزش مدل anfis از الگوریتم q-pso بهره گرفته شدهاست. همچنین جهت آموزش مدل از تعداد بسیار کمی داده استفاده شده و این امر سبب افزایش سرعت مدل گردیده است. نتایج این مطالعه نشان دهنده ی، بهبود طبقه بندی و افزایش سرعت نسبت به کارهای گذشته بوده است.
گل چیا جنابی ابوالقاسم میرروشندل
از دهه 1980 مدیریت ارتباط با مشتری به یک مفهوم مهم در کسب وکار و بازاریابی تبدیل شده است اما تعریف جامعی از مدیریت ارتباط با مشتری وجود ندارد. مدیریت ارتباط با مشتری یک روش استراتژیک است که از اطلاعات، پردازش ها، مردم و فناوری برای مدیریت ارتباطات مشتریان با بنگاه استفاده می کند و منظور از ارتباطات مشتریان، بازاریابی، فروش، خدمات و پشتیبانی در طول حیات مشتری است. مدیریت ارتباط با مشتری تلاش های مدیریتی در فناوری ها و پردازش هایی است که به شناخت مشتریان بنگاه کمک می کند. به این منظور محققین از روش های داده کاوی برای استخراج دانش و اطلاعات پنهان در داده ها بهره می گیرند. در این تحقیق، تمرکز بر صنعت نگهداری ماشین در ایران بوده و از روش های داده کاوی گوناگون به منظور بخش بندی مشتریان استفاده گردیده است. هدف آن شناسایی مشتریان بالقوه است که تمایل بیشتری به خرید خدمات اختیاری ارائه شده پس از دوران گارانتی دارند. از آنجا که داده های استفاده شده در این تحقیق داده های واقعی شرکت سایپایدک است، چند مرحله پیش پردازش انجام شده و رکوردهای مجموعه داده به کمک تخصیص برچسب به رکوردها، به دو دسته تقسیم شده است. پس از انجام مراحل پیش پردازش، روش های c5.0،chaid cart و questکه از جمله الگوریتم های درخت تصمیم هستند، برای دسته بندی مشتریان و کمک به سازمان مورد نظر در اتخاذ تصمیم اجرا شده است. علاوه بر آن، از شبکه های عصبی و شبکه بیزین نیز برای دسته بندی مشتریان استفاده شده است و الگوریتم های k-means و kohenen از جمله روش های خوشه بندی اجرا شده در این تحقیق هستند. با توجه به متعادل نبودن مجموعه داده و به منظور ارزیابی مدل های اجرا شده، از متغیر های بسیاری مانند recall ،precision و f-measure استفاده گردید. نتیجه الگوریتم های درخت تصمیم اجرا شده نشان می دهد که ویژگی های مهم تری برای اتخاذ تصمیم بنگاه وجود داشته و نتیجه حاکی از این است که خروجی دو الگوریتم cart و questقوانین کارآمدتری به منظور جذب و حفظ مشتری و در نهایت بدست آوردن سود بیشتر به سازمان ارائه می کند.
حسین خرازی ابوالقاسم میرروشندل
پیشرفت های اخیر فناوری تلفن های همراه، قابلیت سیار بودن را به تجارت الکترونیک اضافه کرده است. افزایش ضریب نفوذ تلفن همراه در بین کاربران و همچنین پیدایش رایانش سیار، تغییرات گسترده ای را در تجارت الکترونیک ایجاد کرده به طوریکه امروزه شاهد تبدیل تجارت الکترونیک به تجارت سیار و یا به طور کلی تر هماتجارت هستیم. در آینده، هماتجارت نیز مانند تجارت الکترونیک تغییرات گسترده ای را در نحوه تجارت ایجاد خواهد کرد و این تغییرات موجب پیدایش فرصت های زیادی در بازار خرده فروشی خواهد شد. از یک جهت هماتجارت فرصت خوبی را برای خرده فروشان جهت افزایش دامنه ی خدمات و سود بیشتر ایجاد خواهد کرد و همچنین از سوی دیگر مشتریان نیز می توانند در هر مکان و در هر زمان محصولات و خدمات مورد نظرشان را از طریق تلفن همراه سفارش داده و دریافت کنند. پیش بینی می شود که با افزایش ضریب نفوذ تجارت سیار و نزدیک شدن به اهداف هماتجارت، نقش فروشگاه های فیزیکی در خرده فروشی ها کم رنگ تر شود. در حال حاضر تلاش های زیادی در جهت تحقق هماتجارت در دنیا صورت گرفته است ولی برای اجرایی شدن آن ها در ایران مشکلاتی وجود دارد. هزینه ی بالای تهیه و نگهداری زیر ساخت های شبکه و سرورها موجب کند شدن پیشرفت فناوری های نوین می شود. همچنین عدم دسترسی و هزینه ی بالای استفاده از اینترنت یکی از چالش های پیش روی هماتجارت است. در بعضی موارد ویژگی های متفاوت گوشی ها اعم از سیستم عامل، اندازه صفحه نمایش، عدم دسترسی به اینترنت و نبود برخی حسگرها در همه ی گوشی ها، طراحان خدمات ارزش افزوده را برای ورود به عرصه ی هماتجارت دچار مشکل کرده است. با توجه به اینکه سرویس هایی نظیر پیامک، mms و ussd مستقل از ویژگی های گوشی تلفن همراه هستند در نتیجه بیشتر مورد توجه توسعه دهندگان و طراحان خدمات ارزش افزوده موبایل قرار می گیرند. در این بین، خدمات مبتنی بر پیامک و ussd به دلیل قیمت ارزان تر در بین مشترکین مورد اقبال بیشتری هستند. از دیگر چالش هایی که بر سر راه توسعه ی هماتجارت وجود دارد مراحل طولانی و ملال آور عضویت برای کاربران، نیاز به آموزش کاربران و همچنین وابستگی خدمات به گوشی های هوشمند می باشد. در این پایان نامه، یک الگو برای پیاده سازی یک بازار مجازی مبتنی بر پیامک و ussd به نام ubimart معرفی و پیاده سازی کرده ایم. این الگو یک بستر ارتباطی و مبتنی بر مکان را برای کاربران اعم از خریدار و فروشنده فراهم می کند. عدم وابستگی به گوشی های هوشمند، عدم وابستگی به اینترنت، عدم نیاز به آموزش کاربران، سهولت در مراحل عضویت و استفاده از سیستم و همچنین کم هزینه بودن برای کاربر نهایی جزو مزایای این الگو به شمار می رود. این الگو بعد از پیاده سازی به صورت نسخه ی پیش نمایش، توسط یکی از شرکت های تأمین کننده ی محتوای دیجیتال که با دو اپراتور تلفن همراه در ایران همکاری دارد مورد ارزیابی و آزمایش قرار گرفت و موفق به کسب گواهی تأییده از این شرکت شد. امید است این الگو در آینده ای نزدیک به صورت آزمایشی در برخی شهرها اجرایی شود.
حسین برادران جمیلی ابوالقاسم میرروشندل
مدیریت زنجیره تأمین نقش به سزایی در بقا و تداوم فعالیت موفق زنجیره تأمین در بازارهای رقابتی دارد. در راستای عملکرد موفق مدیریت زنجیره تأمین، متغیرهای بسیاری دخالت دارند. زنجیره تأمین دارای ساختاری چندبعدی است که با تمرکز بر یکپارچه سازی کلیه فرایندهای منبع یابی، تولید و توزیع، سعی در تحویل به موقع محصول نهایی به مشتریان را دارد. عملیات زنجیره تأمین تابعی از متغیرهای گوناگون است که با یکدیگر وابستگی دارند. هدف اصلی زنجیره تأمین، بهینه سازی عملکرد کل زنجیره با توجه به رفتار پویای آن است که هر تغییری در سراسر زنجیره به طور کامل منعکس خواهد شد. زنجیره تأمین شبکه پیچیده ای از تسهیلات با پراکندگی در مناطق مختلف جغرافیایی است. اعضای مختلف زنجیره به طور معمول دارای اهداف متناقض و متفاوتی هستند. با عنایت به پویایی زنجیره تأمین و تکامل آن به صورت پیوسته، مشکلات اساسی در خصوص برقراری ارتباط، همکاری، هماهنگی و مشارکت بین اعضا که از مجموعه های متفاوتی هستند، به وجود می آید. هدف این پژوهش ارائه یک چارچوب جهت یکپارچه سازی مدیریت زنجیره تأمین و یافتن راه حلی جهت برطرف شدن عوامل متعارضی همچون عدم اعتماد و اطمینان و همچنین مشکلات ناشی از فواصل مکانی بین شرکای زنجیره است. جامعه نمونه در این پژوهش شرکت های تولیدی و صنعتی استان گیلان هستند. سه فرضیه اصلی در پژوهش بررسی شد که عبارتند از: 1) یکپارچه سازی زنجیره تأمین با عملکرد زنجیره تأمین رابطه مثبتی دارد؛ 2) یکپارچه سازی اطلاعات با عملکرد زنجیره تأمین رابطه مثبتی دارد؛ 3) یکپارچه سازی اطلاعات با یکپارچه سازی زنجیره تأمین رابطه مثبتی دارد. محاسبات آماری نشان داد، برازش مدل کلی بسیار قوی بوده است. با توجه به اینکه ضریب معناداری میان دو متغیر مستقل و وابسته از مقدار عالی برخوردار بود، معنادار بودن فرضیه ها که معرف تأثیر متغیر مستقل بر وابسته در سطح اطمینان 95 درصد است، تأیید می شود. با توجه به اینکه ضرایب مسیر در هر سه فرضیه از میزان قابل قبولی برخوردار بود، هر سه فرضیه با قوت زیادی مورد تأیید واقع می شوند. نتایج پژوهش مشخص کرد، بیشترین میزان ضریب مسیر و ضریب معناداری متعلق به فرضیه سوم است و نشان دهنده آن است که یکپارچه سازی اطلاعات رابطه مثبت و معناداری با یکپارچه سازی زنجیره تأمین دارد. این یافته فرضیه اصلی پژوهش ما را با قوت و قدرت بسیار بالایی تأیید می کند. پس اطلاعات به عنوان مرکز ثقل زنجیره تأمین می تواند یکپارچه سازی زنجیره تأمین و به دنبال آن عملکرد زنجیره را به طور قابل توجهی بهبود بخشد. بنابراین می توان نتیجه گرفت سرمایه گذاری و صرف زمان برای متغیر یکپارچه سازی اطلاعات باعث بهبود بیشتر و بهتر در عملکرد زنجیره تأمین خواهد بود و مزیت رقابتی لازم برای شرکت ها را در زنجیره تأمین فراهم خواهد نمود.
بهنام دری ابوالقاسم میرروشندل
امروزه تحلیل داده ها جهت رشد و بقای شرکت ها اهمیت فراوانی یافته است و ما هم اکنون شاهد وجود هوش تجاری در عرصه تجارت هستیم. در صنعت بازی های رایانه ای، تعداد زیادی از بازی های ویدئویی روانه بازار می شود و تولیدکننده ها تلاش می کنند که جایگاه بهتری را در میان بازیکنان و در میان بازار رقابت کسب کنند. همین امر انگیزه کافی را فراهم می کند که رفتار کاربران بازی ها را در محیط بازی بررسی و تحلیل کنیم. این تحلیل ها در حیطه ی بازی های تعریف می گردد و بازیکنان از نظر رفتار در بازی مورد بررسی قرار می گیرند که به مفهوم تجربه ی کاربر اشاره دارد. در حوزه ی تحلیل بازی ها، یکی از روش های موجود جمع آوری داده های رفتاری بازیکنان از راه دور است که این داده ها را، داده های دورسنجی بازی می نامند. داده های دورسنجی بازی در این پایان نامه از طریق بستر اینترنت و با استفاده از قرار دادن سیستم ارسال خودکار داده ها در بازی مورد آزمایش، جمع آوری شده است. باید توجه داشت که داده های دورسنجی بازی پس از انجام مراحلی به مقیاس های بازی تبدیل می گردند، مقیاس های بازی مقادیر کمی از خصوصیت یا شئی از بازی یا مربوط به آن هستند. در این پایان نامه به ارائه ی رهیافتی جهت تجزیه وتحلیل بازی های رایانه ای مبتنی بر داده های دورسنجی، اطلاعات آماری و داده کاوی پرداخته ایم و رهیافت پیشنهادی را بر روی یک بازی به نام قلعه ی گنج آزمایش کرده ایم. این این رهیافت با تمرکز بر داده های دورسنجی نحوه بازی شدن هر مرحله از بازی را به نمایش در می آورد و با ارائه ابزارهایی همچون نقشه حرارتی، نمودارها، تحلیل های آماری و امثال آن روند بازی بازیکنان را برای تولید کننده ها آشکار می سازد.
علی وحید رودسری ابوالقاسم میرروشندل
پردازش زبان های طبیعی یکی از زیر شاخه های مهم در حوزه هوش مصنوعی و دانش زبان شناسی است. یکی از اولین مشکلاتی که در هر سیستم پردازش زبان طبیعی با آن مواجع می شویم، مسئله ابهام معنایی و ساختاری کلمات است. یافتن مفهوم صحیح یک کلمه درون جمله به ظاهر ساده است، اما این کار برای یک ماشین ، کاری بسیار دشوار است. برای اینکه ماشین بتواند عبارت های انسان را که بدون ساختار است به عبارت های با ساختار تبدیل کند باید مفهوم درست هر کلمه را تشخیص دهد و علاوه براینکه باید موقعیت کلمه در جمله مشخص شود باید مفهوم آن کلمه را بر اساس کلمه هایی که در اطرافش هستند، بدست آورد. به این تشخیص در اصطلاح ابهام زدایی مفهوم کلمات می گویند. ابهام زدایی از معنای یک کلمه به این توجه دارد که آن کلمه در چه جمله ای بکار رفته و با چه کلماتی همنشین شده است. زیرا یک کلمه در یک جمله یک معنی می دهد، در حالیکه همان کلمه در جمله ی دیگر معنای دیگری به خود می گیرد. در این پایان نامه چهار روش اصلی در راستای ابهام زدایی مفهوم کلمات که شامل روش باناظر، بدون ناظر، نیمه ناظر و روش مبتنی بر پایگاه دانش و فرهنگ لغت است را بررسی کردیم و با توجه به معایب و مزایای این روش ها، روشی جدید را مطرح کردیم. با توجه به بررسی جامع روش های موجود، روش مبتنی بر پایگاه دانش و فرهنگ لغت را مورد ارزیابی قرار دادیم و با استفاده از پایگاه دانش وردنت مفاهیم هر کدام از کلمات را استخراج کردیم و مفاهیم را با یکدیگر مقایسه نمودیم و با امتیازدهی به هر یک از مفاهیم کلمه ی مبهم، مفهوم درست را انتخاب کردیم.