نام پژوهشگر: حیدر فرع شیرازی
فاطمه حاجی زاده حیدر فرع شیرازی
یکی از شاخه های علم تفسیر علم لغت و مترادفات آن می باشد، بنابراین هر مفسر فقیه، ادیب و یا متکلمی برای رسیدن به معنای صحیح نیازمند به شناخت مفردات میباشد، و از مفسرینی که به این مسأله اهتمام ورزیده اند، طبرسی صاحب تفسیر مجمع البیان میباشد. ایشان در تفسیرش برای بعضی از واژگان مربوط به آیات، مترادف و متناقضشان را برای رسیدن به فهم بهتر آن آیات آورده اند. و ما در این پایان نامه برای بررسی این مفردات این مراحل را طی کرده ایم؛ نخست: نظائر و نقائض لغوی مرتبط به سورهی بقره را از تفسیر مجمع البیان استخراج کرده ایم. دوّم: تعداد تکرار این الفاظ و مشتقاتش را در قرآن کریم بررسی کرده ایم. سوم: منحنی آماری این الفاظ که شامل تعداد و درصد آماریشان میباشد را رسم نموده ایم. چهارم: آنچه طبرسی در اختلافات بین نظائر و تحلیل نقائض به آن پرداخته اند را بیان نموده ایم. پنجم: به بیان اختلافات و شرح لغات اقدام نموده ایم. بنابراین روش به کار رفته در این پایان نامه روش تحلیلی میباشد.
سامیه دهقان پیر محمد جواد حصاوی
ملخّص البحث الحکمه فی شعر أبی تمام والمتنبّی: دراسه موازنه إعداد: الطالبه سامیه دهقان بیر إنّ الحکمه من الأقوال التی تهدف إلی الإرشاد والنصیحه غالبا. وهی من إحدی المضامین التی یتطرّق إلیها الشعراء فی أشعارهم. ومن الشعراء الذین عنوا عنایه خاصه بهذا المضمون هما أبوتمام والمتنبّی. فقد أتیا بحکم مختلفه فی مضامین متنوعه. نحن فی هذه الرساله لدراسه حکمهما تطرقنا إلی هذه المراحل؛ أوّلاً: إستخراج الأبیات الحکمیّه من دیوان الشاعرین. ثانیاً: وضعها تحت العنوان التی تنتمی إلیه. ثالثاً: جمع حکم الشاعرین التی ترتبط بعضها بعضاً موضوعاً ومفهوماً. ورابعاً: دراسه حکم الشاعرین التی تکون ذا إرتباط مع الآخری من حیث العنوان الذی وضعناها له. وخامساً: بیان الفروق والتشابه بین حکم الشاعرین وموازنه بعضها مع بعض. فالمنهج المستخدم فی هذا البحث هو منهج الموازنه والتحلیل. الکلمات المفتاحیّه: الحکمه، أبوتمام، المتنبّی، العصر العبّاسی, الموازنه.
حسین تمیمی حیدر فرع شیرازی
شخصیت های غایب داستان های قرآن? شخصیت های مردانه و زنانه ای هستند که به صورت مفرد? مثنی و جمع می باشند، و به نام هایشان در قرآن اشاره نشده است و به جای آن، کلماتی مانند اسم های موصول و اسم های نکره آمده است و یا اینکه به نام داستان هایشان نام گذاری شده اند. در این پژوهش تلاش گردیده، ویژگی ها، تقسیمات، و دلایل نام نبردن از این شخصیت ها، و شیوه های تعبیر از آن ها، و نقش آن ها در داستان های قرآن بررسی گردد. نتایج این پژوهش بیانگر این است که نام نبردن از این نوع شخصیت? از نقش و جایگاه آن نکاسته است، زیرا این شخصیت ها دارای نقش های اصلی و فرعی، و شامل شخصیت های ایستا و پویا? مثبت و منفی? وبینابین می باشند.