نام پژوهشگر: عادله نقش بندیه
عادله نقش بندیه تقی طریحی
مقدمه: دپرنیل در ابتدا به عنوان داروی ضد افسردگی به کار می رفت اما با مشخص شدن اثر القایی این دارو، در درمان بیماری های نورودژنراتیو مانند پارکینسون از آن استفاده شد. در این مطالعه از دپرنیل برای ایجاد سلول شبه عصبی استفاده شد. مواد و روش ها: سلول های بنیادی مشتق از بافت چربی بعد از جداسازی و کشت با ایمنوسیتوشیمی مورد ارزیابی قرار گرفتند و سپس با استفاده از روش کشت نوروسفر به سلول های بنیادی عصبی تبدیل شدند. نوروسفرها و سلول های بنیادی عصبی از نظر نشان گرهای nestin، nf68، nf200 بررسی شدند. برای دستیابی به بهترین غلظت دپرنیل و زمان القاء مناسب سلول های بنیادی عصبی با غلظت های 10??، 10??، ??10، 10?¹? و10?¹¹ میلی مولار و در زمان های 24، 48، 72 ساعت و 1 و 2 هفته انکوبه شدند. مناسب تربن غلظت و زمان انکوباسیون با ارزیابی درصد سلول های زنده به دست آمد. سلول های شبه عصبی ایجادشده بعد القا از نظر بیان فاکتورهای رشد عصبی 6 گانه و نشان گرهای مربوط به سلول های عصبی بالغ map2، nf200، synapsin، gfap ارزیابی شد. یافته ها: سلول های بنیادی مشتق از بافت چربی نسبت به فاکتورهای cd90، cd44، cd105 مثبت و نسبت به cd34، cd45 و cd106 منفی بودند، به تدریج قطر نوروسفرها افزایش و تعداد آن ها کاهش یافت. نوروسفرها و سلول های بنیادی عصبی نسبت به nestin، nf68 و nf200 واکنش مثبت دارند. مناسب ترین غلظت 10?? میلی مولار و بهترین زمان 24 ساعت تعیین گردید. سلول های شبه عصبی ایجادشده قادر به بیان فاکتورهای رشد عصبی بودند و نسبت به map2، nf200، synapsin، gfap واکنش مثبت داشتند. نتیجه گیری: در این مطالعه سلول های بنیادی عصبی مشتق از نوروسفر تولیدشده از سلول های بنیادی مشتق از بافت چربی با استفاده از دپرنیل به عنوان القاکننده به سلول های شبه عصبی متمایز شدند و این سلول های تمایزیافته قادر به بیان فاکتورهای رشد عصبی و نشان گرهای سلول های عصبی بالغین بودند.