نام پژوهشگر: محمدرضا رشیدی
سیف الله رحمانی محمدعلی حسینپور فیضی
فلاونوئیدها به گروهی از مواد پلی فنلی اطلاق می شود که به طور عمده در میوه جات و سبزیجات یافت شده و علاوه بر اینکه دارای ویژگی آنتی اکسیدانی بالقوه ای می باشد، قادرند فعالیت بسیاری از آنزیم های متابولیک را مهار سازند. از جمله آنزیم هایی که تحت تأثیر فعالیت مهاری فلاونوئیدها قرار می گیرند، آلدهید اکسیداز (ao) از گروه مولیبدنوم هیدروکسیلازها می باشد که در تولید رادیکال های اکسیژنی (ros) و متابولیسم بسیاری از داروها و گزنوبیوتیک ها نقش مهمی دارد. آنزیم گزانتین اکسیداز (xo) از نظر عملکرد مشابه ao بوده و این آنزیم در تولید اسید اوریک و ros در طی فرآیند ایسکمی ریپرفیوژن نقش فعالی را دارد. هدف از مطالعه حاضر، بررسی in vitro اثر مهاری فلاونوئیدها بر روی فعالیت آلدهید اکسیداز کبدی و مطالعه برهمکنش برخی فلاونوئیدها با این آنزیم با روش های مدل سازی و qsar می باشد. فراکسیون حاوی ao و xo از کبد موش صحرایی نر بالغ، به روش حرارتی و ترسیب با سولفات آمونیوم از کبد هموژنیزه تهیه گردید. اثرات 15 فلاونوئید از زیر دسته های فلاونول، فلاوانول، فلاوانون و ایزوفلاون بر روی اکسیداسیون فنانتریدین و وانیلین به عنوان سوبسترای آلدهیداکسیداز و گزانتین به عنوان سوبسترای گزانتین اکسیداز توسط اسپکتروسکوپی مرئی-فرابنفش بررسی شد و نتایج حاصله از اثر مهاری این ترکیبات طبیعی بر روی ao وxo با اثر مهاری منادیون )مهار کننده (ao و آلوپورینول )مهار کننده (xo مقایسه شدند. مطالعات آنزیمی توسط روش اسپکتروفوتومتری uv صورت پذیرفت. از میان این 15 فلاونوئید، میرسیتین و کرسیتین قوی ترین مهار کننده های آلدهیداکسیداز و گزانتین اکسیداز بودند. بررسی کینتیکی نشان داد که کرسیتین با مهار مختلط موجب مهار ao 85)/1= (kiو xo (ki=0/82) گردید. نارینجین توانایی مهار پایینی را بر روی فعالیت ao و xo از خود نشان داد. در نتیجه فلاونوئیدهای بدون نیمه قندی در مقایسه با فلاونوئیدهای حاوی قند اثر مهاری معنی دار تری را بر روی فعالیت ao و xo را نشان دادند که می توان این اثر را به ممانعت فضایی ایجاد شده توسط نیمه قندی برای قرار گیری فلاونوئید در جایگاه فعال نسبت داد و همچنین فلاونوئیدها هر دو آنزیم ao و xo را تقریباً با الگوی مشابهی مهار نمودند. مطالعه qsar و modeling نیز نشان داد که مهمترین فاکتور در تعیین قدرت مهار فلاونوئیدها اندازه آنها می باشد. فاکتور مهم دیگر وجود گروه های کتونی بود که با افزایش آن میزان مهار نیز افزایش می یافت. همچنین موقعیت گروه های هیدروکسیل بر روی حلقه b عامل مهم دیگر در میزان مهار است.
سهیلا سادات حسینی هرزند محمدرضا رشیدی
آلبومین سرم به عنوان یکی از پروتئینهای اصلی میتواند با اتصال به ترکیبات دارویی منجر به تغییرخواص دارویی آنها شوند. در این پژوهش، مکانیسم برهمکنش بین نورفلوکساسین (nflx) و سفالکسین با آلبومین سرم گاوی با استفاده از طیف سنجی فلورسانس وجذبی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصل از مطالعه نشان داد که خاموشی فلورسانس آلبومین سرم توسط نورفلوکساسین وسفالکسین به ترتیب توسط فرایند خاموشی ایستا و دینامیک صورت می گیرد. تعداد سایتهای پیوندی(n)، ثابت پیوند(k) و پارامترهای ترمودینامیکی در حضور دو دارو در دماهای مختلف محاسبه شد. نتایج حاصل نشان داد که نیروهای غالب درگیر در برهمکنش در مورد نورفلوکساسین نیروهای الکترواستاتیک، و درمورد سفالکسین، نیروهای هیدروفوبیک می باشد. فاصله، r، بین دهنده (آلبومین سرم گاوی) و پذیرنده(nflx) با توجه به تئوری انتقال انرژی غیرتابشی فورستر محاسبه شد. نتایج حاصل از طیف فلورسانس همگام وطیف جذبی اسپکتروفوتومتری آلبومین در حضورداروها نشان می دهد که ساختار آلبومین سرم گاوی تغییرمی کند .فرایند جایگزینی برای هر دو دارو توسط فنیل بوتازون و کتوپروفن انجام شد ونشان می دهد که سایت اتصال nflxو سفالکسین درآلبومین سایت i می باشد. همچنین ویژگی اتصال nflx و سفالکسین با آلبومین سرم گاوی (bsa) همراه با جایگزینی آنها از محل اتصال خود با کانامایسین و اثر یونها بر ثابت پیوند با استفاده از روش طیف سنجی بررسی شده است. روش قدرتمند کمومتریکس، تفکیک منحنی چند متغیره حداقل مربعات متناوب، برای تحلیل داده سرهم زده شده اسپکتروسکوپی nflx به دست آمده در دو حالت تیتراسیون مورد استفاده قرار گرفت و پروفایل های غلظتی و طیفی گونه ها به دست آمد.
قاسم عسکری سریزدی میرجلیل حجازی
مینوز جالیز و سبزی (liriomyza sativae) یکی از آفات کلیدی محصولات گلخانه¬ای در ایران و جهان است. ویژگی¬های زیستی این آفت و همچنین تکیه¬ بر مبارزه شیمیایی ممکن است منجر به بروز مقاومت در این آفت شود. جمعیت-هایی از این آفت از اصفهان، جیرفت، محلات، مهریز و یزد جمع¬آوری و به گلخانه¬ی گروه¬ گیاه¬پزشکی دانشگاه تبریز منتقل شدند. یک جمعیت حساس نیز از یک مزرعه¬ی متروکه از استان یزد جمع¬آوری شد و دور از آفت¬کش¬ها در گلخانه پرورش داده شد. با انجام زیست¬سنجی¬ها خطوط دوز- اثر برای حشرات نسل اول (1f) پرورش یافته در گلخانه رسم گردیدند. حساسیت لاروها به ابامکتین، کلرپایریفوس و تیامتوکسام به روش غوطه¬وری برگ مورد ارزیابی قرار گرفت. همچنین سمیت فن¬پروپاترین روی حشرات کامل به روش تماسی و با استفاده از لوله آزمایش مورد ارزیابی قرار گرفت. در مقایسه با جمعیت حساس (شریف) نسبت¬های مقاومت در سطح 50lc برای ابامکتین، کلرپایریفوس، تیامتوکسام و فن¬پروپاترین به ترتیب برای جمعیت اصفهان 45/3، 3/10، 6/10، و 8/6 برابر؛ برای جمعیت جیرفت 7/2، 7، 15 و 2/10 برابر؛ برای جمعیت محلات 45/3، 7/5، 2/26 و 2/26 برابر؛ برای جمعیت مهریز 54/5، 4/5، 9/7 و 5 برابر و برای جمعیت یزد 36/1، 5/9، 16 و 3/28 برابر بود. در ادامه، جمعیت¬هایی که مقاومت آن¬ها به فن¬پروپاترین و/یا تیامتوکسام محرز شد، به صورت جداگانه تحت فشار این آفت¬کش¬ها در گلخانه نگهداری شدند. بعد از 14 ماه مقاومت به فن¬پروپاترین و تیامتوکسام به طور قابل ملاحظه¬ای افزایش یافت. مقاومت به فن¬پروپاترین در جمعیت¬های جیرفت، محلات و یزد به ترتیب به 52/33، 32/60 و 18/36 برابر رسید. سطوح جدید مقاومت به تیامتوکسام نیز به ترتیب در جمعیت¬های اصفهان، جیرفت، محلات و یزد به ترتیب به 51/34، 47/25، 35/68 و 23/34 برابر رسید. مطالعات تشدید¬ اثر با استفاده از دی¬اتیل¬مالئات، تری¬فنیل فسفات، پایپرونیل بوتوکساید و تری¬بوتیل فسفروتری¬تیوآت و تنها روی حشرات کامل سویه¬های مقاوم به فن¬پروپاترین انجام شدند. سنجش¬های آنزیمی برای استرازهای عمومی، گلوتاتیون-اس- ترنسفرازها و مونوکسیژنازها روی لاروها و حشرات کامل انجام گرفت. فعالیت گلوتاتیون¬اس- ترنسفرازها در سویه¬های حساس و مقاوم به فن¬پروپاترین تفاوت معنی¬داری با هم نداشتند. فعالیت استرازهای عمومی و همچنین مقدار مونوکسیژنازهای میکروزومی در سویه¬های مقاوم بیشتر از سویه¬ی حساس بودند. مطالعات تشدید اثر و آزمون¬های بیوشیمایی نشان دادند که استرازها و مونوکسیژنازها از عوامل کلیدی بروز مقاومت به فن¬پروپاترین در l. sativae بودند. در سویه¬های مقاوم به تیامتوکسام نیز تفاوتی در فعالیت گلوتاتیون¬اس- ترنسفرازها با سویه¬ی حساس مشاهده نشد، اما فعالیت استرازها و مقدار مونوکسیژنازها در سویه¬های مقاوم بیشتر بودند. نتایج آزمون¬های بیوشیمیایی نشان داد که استرازهای عمومی و مونوکسیژنازها در مقاومت l. sativae به تیامتوکسام نیز دخیل هستند. سویه¬های مقاوم به فن¬پروپاترین و تیامتوکسام مقاومت تقاطعی به آزادیراکتین، کلرانترانیلی¬پرول و سایرومازین نداشتند. تنها سویه¬های مقاوم به تیامتوکسام مقاومت تقاطعی ملایمی به اسپینوسد نشان دادند. همچنین مشخص شد که مقاومت l. sativae به تیامتوکسام و فن¬پروپاترین در غیاب فشار آفت¬کش¬ها ناپایدار بودند.
اسما روان بخش محمدرضا رشیدی
چکیده: توسعه اختلالات متابولیکی مانند دیابت و مقاومت به انسولین در پستانداران توسط فاکتورهای بی شماری تنظیم می شود و به نظر می رسد استرس اکسیداتیو، یک نقش مهم و مرکزی در این فرآیند داشته باشد بطوریکه شواهد اخیر، یک افزایش عمومی در آسیب اکسیداتیو و یک کاهش در دفاع اکسیداتیو را در اختلالات متابولیکی نشان می دهد. در این راستا، مولیبدنیوم هیدروکسیلازها، که در اکسید و احیای رنج وسیعی از داروها و دیگر گزنوبیوتیکها، متابولیسم برخی ترکیبات اندوژن و نیز برخی فرایندهای بیولوژیکی نقش دارند، ممکن است از منابع افزایش دهنده استرس اکسیداتیو تحت شرایط اختلالات متابولیکی ازجمله دیابت باشند، بنابراین تداخل در عملکرد این آنزیمها می تواند بسیار مهم باشد. با توجه به نقش آنتی اکسیدانی شناخته شده پلی فنل های گیاهی در کنترل و کاهش آسیبهای اکسیداتیو، این مطالعه با هدف بررسی اثر دریافت عصاره الکلی تیغه های میانی گردو بر فعالیت آنزیمهای آلدهید اکسیداز و گزانتین دهیدروژناز بافت کلیه و کبد و دیگر پارامترهای بیوشیمیایی در موشهای صحرایی سالم و دیابتی شده، طراحی و اجرا شد. روش تحقیق: حدود 30 موش صحرایی نژاد ویستار (wistar) بطور تصادفی درپنج گروه تقسیم شدند و گروههای دیابتی توسط تزریق داخل صفاقی (mg/kg 50) استرپتوزوتوسین (stz) دیابتی شدند. در ادامه عصاره الکلی تیغه میانی گردو تهیه گردید و بصورت گاواژ داخل معده ای، در موشهای صحرایی گروههای مداخله بمدت 28 روز تجویزگردید که در پایان، جهت ارزیابی فعالیت آنزیمهای آلدهیداکسیداز و گزانتین دهیدروژناز به روش طیف سنج uv، بافت کبد و کلیه آنها برداشت شد. همچنین جهت سنجش فعالیت آلدهید اکسیداز کلیه نیز از روش hplc (high-performance liquid chromatography) استفاده گردید. فعالیت آنزیم پاراکسوناز سرمی و نیز دیگر پارامترهای بیوشیمیایی در نمونه های خون و بافت مورد ارزیابی و سنجش قرار گرفت. از بافت کبد وکلیه نیز جهت بررسیهای هیستوپاتولوژیک در فرمآلدهید 10 درصد نگهداری شد. نتایج: عصاره الکلی تیغه میانی گردو در گروه رتهای سالم دریافتکننده عصاره (n+e) افزایش معنی دار در فعالیت کلیوی آنزیم آلدهیداکسیداز را نسبت به گروه کنترل نشان داد درحالیکه فعالیت گرانتین دهیدروژناز بافت کلیه حیوانات سالم کاهش معنی داری داشت (جدول 3-9). همچنین هیچ تغییر معنی داری در سطوح فعالیت آنزیمهای آنتی اکسیدان کلیه دیده نشد، درحالیکه تیمار با عصاره تیغه گردو هیچ افزایش معنی داری را در فعالیت ao ، xdh و آنزیمهای آنتی اکسیدان کبد نشان نداد. میزان گلوکز پلاسما و مالون دی آلدهید (mda) سرم نیز در رتهای سالم، افزایش معنی داری داشت. در گروه دیابتی دریافت کننده عصاره الکلی با دوز 250 میلی گرم برکیلوگرم وزن بدن (mg/kg)، فعالیت آنزیمهای آلدهیداکسیداز و گزانتین دهیدروژناز مورد بررسی قرار گرفت و در مقایسه با گروه شاهد دیابتی، در دو بافت کبد و کلیه تغییر معنی داری مشاهده نشد. در مقابل فعالیت آنزیم سوپر اکسید دسموتاز (sod) ، به عنوان آنزیم آنتی اکسیدان، در بافت کبد کاهش معنی داری داشت و کاهش معنی دار در ارتباط با فعالیت آنزیم گلوتاتیون پراکسیداز (gpx) بافت کلیه مشاهده شد. میزان گلوکز پلاسما با وجود کاهش در موشهای صحرایی دریافت کننده عصاره در مقایسه با گروه شاهد دیابتی، این تغییر از نظر آماری معنی دار نبود (5/0 > p). نتیجه گیری: از یافته های تحقیق حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که تجویز خوراکی 1000 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن (mg/kg) عصاره الکلی تیغه میانی گردو در موشهای صحرایی سالم نژاد ویستار (wistar) هیچگونه علایم هیستوپاتولوژیکی دیده نگردید. پارامترهای بیوشیمیایی سرم که جهت ارزیابی تغییرات ممکن در عملکرد کبد و کلیه استفاده می شود در این تحقیق اثرات غیرسمی عصاره در این دو بافت را تاکید می کند. در بافت کلیه کاهش جزئی کراتینین و کاهش معنی دار در سطح اوره و فعالیتxdh _به عنوان یک آنزیم درگیر در بیوسنتز اوریک اسید_ طی مصرف 28 روزه عصاره، نشانه تاًثیر عصاره در درمان بیماریهای مزمن همچون دیابت و نیز دیگر بیماریهای مرتبط با آنزیم xor می تواند باشد. عدم هر گونه تغییر در آنزیمهای آنتی اکسیدان خون و افزایش لیپیدپراکسید (mda) طی تیمار عصاره احتمالاً به دلیل کاهش سیستم دفاع غیرآنزیمی می تواند باشد و نیاز به مطالعات بیشتر را می طلبد. با توجه به مطالعات پیشین، نتایج تأثیر عصاره تیغه میانی گردو بر قند خون حیوانات دیابتی، بر اساس تفاوت در گونه های جانوری، نوع عصاره گرفته شده و مقدار دوز آن، مرحله ابتلا به بیماری و مدت تیمار با عصاره، موجب تفاوت در اثر ایجاد شده ناشی از این عصاره می گردد. همچنین تجویز 250 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن ( kg/ mg) از عصاره الکلی تیغه های میانی گردو بر موشهای صحرایی دیابتی بعد چهار هفته، بر فعالیت آنزیمهای مولیبدنیوم هیدروکسیلاز بافتهای کبد و کلیه بی تأثیر می باشد در حالیکه کاهش فعالیت آنزیمهای آنتی اکسیدانی همچون سوپراکسید دسموتاز (sod) بافت کبد و گلوتاتیون پراکسیداز (gpx) بافت کلیه بر اثر تجویز عصاره، می توان چنین نتیجه گرفت که عصاره در کاهش تولید رادیکالها و متعاقباً کاهش القای آنزیمهای آنتی اکسیدان نقش داشته است و احتمال اینکه بر دیگر سیستمهای آنتی اکسیدان غیر آنزیمی نیز تأثیر بگذارد وجود دارد.
محمود محمدی شریف محمدرضا رشیدی
چکیده ندارد.
ثریا اسدی هیکل آباد محمدرضا رشیدی
چکیده ندارد.