نام پژوهشگر: فضل الله غفرانی پور
محمد اسدپور فضل الله غفرانی پور
مقدمه: علیرغم مزایای فراوان رعایت احتیاط های همگانی یا استاندارد و اجرای مداخلات آموزشی گوناگون، همچنان این احتیاطها در بین کارکنان رعایت نشده و به عنوان یکی از مشکلات بهداشتی در بین پرستاران که خطرات زیادی برای خودشان و بیماران به همراه دارد، می باشد. لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر مداخله اموزشی مبتنی بر الگوی پرسید-پروسید با استفاده از سازه های الگوی باور بهداشتی بر ارتقا و تداوم رفتارهای پیشگیری کننده از عفونتهای ناشی از ویروس ایدز، هپاتیت b و c در کارکنان خدمات پرستاری انجام شده است مواد وروشها: این مطالعه از نوع پیش تجربی بوده. قبل از مداخله ابزاز جمع آوری اطلاعات و برگرفته از سازه های الگوی پرسید-پروسید، الگوی باور بهداشتی و میزان رفتار پیشگیری کننده پس از تهیه و انجام روایی و پایایی در اختیار نمونه ها قرار گرفت. سپس یک گروه 91 نفره برنامه آموزشی مبتنی بر الگوی پرسید-پروسید با استفاده از سازه های الگوی باور بهداشتی جهت ارتقا و تداوم رفتارهای پیشگیری کننده از عفونتهای ناشی از ویروس ایدز، هپاتیت b و c را دریافت نمودند، بعد از مداخله و 6 ماه پس از مداخله ارزشیابی براساس ابزار انجام، نتایج تجزیه و تحلیل شد یافته ها: آزمونهای آماری تفاوت معنی داری را بین قبل، بلافاصله و شش ماه بعد از مداخله بعد از مداخله در مورد سازه های الگوی پرسید-پروسید، الگوی باور بهداشتی و میزان رفتار پیشگیری کننده نشان داد(0001/0p= ). نتیجه گیری : مداخله آموزشی مبتنی بر الگوی پرسید-پروسید با استفاده از سازه های الگوی باور بهداشتی بر ارتقا و تداوم رفتارهای پیشگیری کننده از عفونتهای ناشی از ویروس ایدز، هپاتیت b و c در کارکنان خدمات بهداشتی درمانی مراکز آموزشی درمانی علوم پزشکی رفسنجان موثر بوده است.
محسن صفاری فضل الله غفرانی پور
مقدمه : عوامل تنیدگی زای زیادی در دوران نوجوانی فرد را تحت تاثیر قرار می دهند که عدم مدیریت این عوامل تنیدگی زا می تواند منجر به ایجاد بیماریهای روان تنی در دوران بزرگسالی و طغیان آن بصورت رفتارهای نابهنجار ، پرخاشگری و افسردگی گردد. هدف از این مطالعه، ارزشیابی تاثیر یک مداخله آموزشی مبتنی بر مدل بر میزان کاهش تنیدگی در نمونه ای از نوجوانان است. مواد و روش کار : مطالعه حاضر یک مطالعه مداخله ای شاهددار تصادفی است. از بین مدارس پسرانه متوسطه جنوب شهر تهران 242 دانش آموز با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب و به دو گروه مداخله (گروه اول : 78 نفر و گروه دوم : 81 نفر) و یک گروه کنترل (83 نفر) تخصیص یافتند. در گروه مداخله 1 روشهای احساس محور نظیر آرامسازی و ورزش مورد آموزش قرار گرفته و در گروه مداخله 2 روشهای مسئله محور نظیر مهارتهای حل مسئله و مدیریت زمان آموزش داده شدند. مداخله آموزشی شامل 4 جلسه حضوری بود . داده ها با استفاده از پرسشنامه های فهرست فرآیندهای تنیدگی و سازگاری نوجوان ، مقیاس تنیدگی درک شده ، مقیاس عزت نفس روزنبرگ ، مقیاس خود کارآمدی عمومی و مقیاس افسردگی مرکز مطالعات اپیدمیولوژیک در سه مقطع قبل ، یک ماه و سه ماه پس از آموزش جمع آوری گردیدند. نتایج: پس از مداخله، اختلاف معنی داری بین گروه های آزمون و کنترل از نظر میزان استرس ، نمره افسردگی ، عزت نفس و خودکارآمدی وجود داشت. نتایج حاکی از آن بود که هر دو روش احساس محور و مسئله محور در کاهش استرس نوجوانان موثر بودند ولی روش احساس محور تاثیر بیشتری را نسبت به روش مسئله محور در کاهش استرس نوجوانان نشان داد . نتایج مطالعه پس از سه ماه پیگیری نیز نشان دهنده اختلاف معنی دار میان گروه ها بود. در گروههای مداخله بطورکلی میانگین نمره استرس درک شده از 02/6 ± 99/17 به 63/5 ± 72/14 در پایان سه ماه بعد از مداخله کاهش یافت. بحث : نتایج این مطالعه نشان داد که استفاده از هر دو روش سازگاری مسئله محور و احساس محور می تواند تاثیر قابل توجهی را در کاهش استرس نوجوانان به همراه داشته باشد ولی آموزش مدیریت تنیدگی در قالب روش احساس محور ظاهرا تاثیر بیشتری بر روی کاهش تنیدگی نوجوانان خواهد داشت.
نسرین روزبهانی فضل الله غفرانی پور
مقدمه: کم تحرکی در زنان بعد از زایمان یکی از مشکلات بهداشتی است. انجام فعالیت جسمانی منظم در بعد از زایمان، علاوه بر کاهش خطر ابتلا به بیماری های مختلف، فواید بسیار دیگری برای این زنان به همراه دارد. از سوی دیگر این دوره از زندگی زنان فرصتی است تا بتوان شیوه زندگی سالم را جایگزین شیوه زندگی ناسالم کرد. لذا تیم تحقیق بر آن شدند تا با طراحی و اجرای یک برنامه آموزشی تئوری/ مدل محور، تاثیر آن را بر کاهش شیوه زندگی کم تحرک در این جمعیت خاص بررسی نمایند. روش بررسی: این مطالعه در دو مرحله انجام شد. در مطالعه مقطعی، سازه های مدل فرانظری( مراحل تغییر، فرایندهای تغییر، فواید، موانع و خودکارآمدی)، حمایت اجتماعی و رفتار مرتبط قبل از بارداری در 300 مادر، 3 تا 5 ماه بعد از زایمان، جهت برازش مدل پیشگویی کننده رفتار فعالیت جسمانی مورد بررسی قرار گرفتند. سپس بر اساس مدل برازش یافته، مولتی مدیای خودآموز ارتقاء فعالیت جسمانی مادران در 8 جلسه آموزشی(8 هفته) طراحی شد. در مطالعه کارآزمایی بالینی، بعد از ارزیابی پایه، مداخله آموزشی دو ماهه بوسیله مولتی مدیا در 60 مادر بعد از زایمان انجام و با 60 مادر در گروه شاهد مقایسه شد. ارزیابی های پیگیری در 3 و 9 ماه بعد از مداخله انجام گردید. یافته ها: در مطالعه مقطعی، مدل برازش یافته 42 درصد واریانس رفتار فعالیت جسمانی را تبیین نمود و سازه های خودکارآمدی و فرایندهای تغییر به ترتیب موثرترین سازه های پیشگویی کننده مراحل تغییر و سازه های موانع(ارتباط معکوس) و فواید پیشگویی کننده مستقیم رفتار فعالیت جسمانی بودند. نتایج مطالعه مداخله ای نشان داد که در 9 ماه بعد از مداخله 6/74 درصد مادران گروه مداخله به مراحل عمل و نگهداری پیشرفت کرده بودند. اما در گروه شاهد فقط 6/3 درصد مادران به مرحله عمل پیشرفت کرده بودند. اثر متقابل گروه- زمان در مورد میزان فعالیت جسمانی و سازه های موثر معنی دار شد. شاخص توده بدنی به طور معنی داری در هر دو گروه کاهش داشت هر چند در گروه مداخله این کاهش چشمگیرتر بود. نتیجه گیری: مولتی مدیای خودآموز ارتقاء دهنده فعالیت جسمانی طراحی شده بر اساس مدل برازش یافته در ارتقاء و پایداری رفتار فعالیت جسمانی مادران بعد از زایمان موثر بود.
محمد حسن صفری فضل الله غفرانی پور
پژوهش حاضریک مطالعه نیمه تجربی است که به صورت آزمون- شاهدی با هدف ارزشیابی برنامه آموزشی،بر اساس مراحل الگوی سی دی سینرژی،برآگاهی ونگرش پرستاران اورژانس درمواجهه بامصدومین حوادث پرتوی انجام شده است. دستورالعمل این الگو از سایت مرکز کنترل و پیشگیری بیماریها (cdc)تهیه و ترجمه گردید. نمونه های پژوهش شامل 80 نفر از پرستاران شاغل دربخش اورژانس بودندکه باروش نمونه گیری آسان انتخاب و در دو گروه شاهد و آزمون تقسیم شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه ای با 32 سوال برای سنجش آگاهی و نگرش و تهیه شده از کتب منتشر شده توسط وزارت بهداشت ،دانشگاه های علوم پزشکی و مقالات علمی معتبر در بانک های اطلاعاتی رسمی بود. مواد آموزشی به روش سخنرانی و با کمک گرفتن از نمایش کامپوتری ، برای شرکت کنندگان ارائه گردید. پیش آزمون و پس آزمون گروه مداخله در همان جلسه انجام شد.تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار آماری19 spss انجام گرفت که بیانگر عدم تفاوت معنی دار آماری قبل از مداخله بین دو گروه و تفاوت معنی دار بعد از مداخله از نظر متغیر های آگاهی و نگرش بود. در مجموع،فرضیه پژوهش بااستفاده از آزمون های آماری تایید گردید.ضمن اینکه با توجه به نحوه اجرای برنامه،نتایج را چندان،نمی توان به الگو مرتبط دانست.با این حال مدل سی دی سینرژی در صورت تامین امکانات فنی و مالی مورد نیاز،الگویی ساده وجامع برای برنامه ریزی های بهداشتی خواهد بود.
اعظم گراوندی فضل الله غفرانی پور
مقدمه: فعالیت جسمانی و ورزش کردن ، رفتار بهداشتی مهم برای پیشگیری از ابتلا به بیماری و مرگ و میر بوده و ارتباط مثبتی بین فعالیت جسمانی منظم و ارتقای سطح روانی و جسم وجود دارد. علارغم فواید زیاد رفتار ورزشی ، بر آورد جهانی از عدم فعالیت فیزیکی در میان بالغین ، 17 درصد است این میزان در کسانی که فعالیت جسمانی اندکی دارند ( کم تر از 5/2 ساعت درهفته ) بین 31 تا 51 درصد متغیراست . بررسی های انجام شده در کشور نشان داده است که بیش از 70 درصد مردم ایران فعالیت فیزیکی کافی ندارند . مواد و روشها : این مطالعه یک مداخله آموزشی است که بروی زنان خانه دار که شاغل نبوده و صرفا در خانه فعالیت دارند در شهرستان کرمانشاه انجام پذیرفت. ابزار جمع آوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بود.مداخله آموزشی شامل کلاس آموزشی ، کتابچه و سی دی آموزشی بود اطلاعات در دو مقطع قبل و دو ماه پس از آموزش جمع آوری و با استفاده از نرم افزار spss مورد آنالیز قرار گرفت . یافته ها : بیشترین فراوانی در گروه مداخله و کنترل در گروه سنی 25 تا 34 سال و پس از آن متعلق به گروه سنی 44-35 سال بودهمچنین بین گروه مداخله و کنترل در خصوص توزیع میزان تحصیلات تفاوت آماری وجود نداشت ( 104/0 ?p ). سطح آگاهی قبل از آموزش در گروه مداخله 25/39 و در گروه کنترل 11/33 بود و پس از آموزش در گروه مداخله سطح آگاهی 63/62 و در گروه کنترل 12/41 بود میانگین امتیاز نگرش در گروه مداخله قبل از آموزش 19/84 درصد و در گروه کنترل 19/80 بود بین سطح نگرش دو گروه تفاوت معنی دار بود ( 030/0 ? p ). در ارزیابی انجام فعالیت جسمانی در گروههای مورد مطالعه ، میانگین عملکرد فعالیت جسمانی در گروه مداخله قبل از آموزش 04/31 و در گروه کنترل 99/25 درصد بود اگر چه در گروه مداخله نمایه بالاتر بود ولی تفاوت آماری معنی داری بین دو گروه وجود نداشت ( 455/0 ? p ). بحث و نتیجه گیری: در خصوص عملکرد و افزایش فعالیت جسمانی این مطالعه تاثیر در افزایش میزان فعالیت جسمانی داشت ولی در گروه کنترل نیز گاها افزایش مشاهده شد. درمجموع تاثیر آموزش بر فعالیت جسمانی درگروه مداخله قابل مشاهده بود اگر چه ممکن است تاثیر از گروههای همسان و رسانه ها نیز گرفته باشد ولی درگروه مداخله افزایش معنی داری وجود داشت و می توان این افزایش را ناشی از تاثیر آموزش دانست .
مهدی مشکی فضل الله غفرانی پور
زمینه و هدف: امروزه جمعیت سالمندان در سراسر دنیا رو به افزایش است و بیماری ها و مشکلات حاصل از این مرحله تکاملی می تواند هزینه های زیادی را بر دولت ها وارد نموده و ناتوانی های زیادی را موجب گردد که شدیداً بر کیفیت زندگی سالمندان تاثیرگذار است. هدف از انجام این مطالعه تعیین تاثیر آموزش برنامه خود مراقبتی بر کیفیت زندگی سالمندان می باشد. روش بررسی: این پژوهش یک مطالعه تجربی از نوع کار آزمایی در عرصه می باشد که بر روی 150 نفر از سالمندان شهر مشهد انجام شده است. شیوه نمونه گیری به چند مرحله ای و شرکت کنندگان به طور تصادفی به دو گروه آموزش توسط پرسنل مراکز بهداشتی در محل مرکز بهداشت (50 نفر) و آموزش توسط داوطلبان سلامت در محل سکونت سالمند (50 نفر) و کروه شاهد (50 نفر) تقسیم شدند. سپس، گروه مداخله، در یک دوره یک ماهه تحت برنامه آموزشی مراقبت از خود قرار گرفتند. برای بررسی کیفیت زندگی، پرسشنامه sf-36 استفاده گردید. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار spss 18 به کار برده شد. یافته ها: نتایج به دست آمده در این مطالعه نشان دهنده در هر 2 روش آموزشی کیفیت زندگی سالمندان پس از مداخله نسبت به قبل از آن به مقدار چشم گیری افزایش داشته است نتیجه گیری کلی: اگر سالمندان در مورد شیوه های صحیح تغذیه، ورزش، خواب و استراحت و مصرف صحیح داروها اطلاعات درستی داشته باشند، می توان از بسیاری از مشکلات آنان پیشگیری نمود یا در صورت ایجاد، به نحو مطلوبی آنها را کنترل کرده و در جهت ارتقای کیفیت زندگی آنان گام برداشت.
زهره رهائی فضل الله غفرانی پور
سرطان عامل 13% از تمامی مرگ ها در سراسر جهان و سومین عامل مرگ و میر در ایران است. این در حالی است که حدود یک سوم از موارد جدید سالیانه سرطان، قابل پیشگیری و یک سوم موارد با توجه به قابلیت های تشخیص زودرس و مناسب قابل درمان است. بنابراین ضروری است که به مردم آموزش داده شود تا علائم و نشانه های اولیه سرطان را تشخیص دهند. مطالعات اخیر بر روی رفتارهای مختلف از جمله غربالگری و کشف زودرس سرطان به وضوح تأثیر رسانه های گروهی به خصوص تلویزیون را نشان داده است. از آنجا که تعیین عناصر یا استراتژی هایی از مداخلات رسانه ای که منجر به تغییر یک رفتار ویژه می شوند دشوار است، این مداخلات باید بر مبنای یک تئوری مرتبط باشند. تئوری انگیزش محافظت یک تئوری جامع در زمینه ارتباطات برای سلامت و یک چارچوب مفید برای پیشگویی و مداخله در رفتارهای مرتبط با پیشگیری و کشف زودرس سرطان است. بنابراین این مطالعه با هدف طراحی، اجرا و ارزشیابی برنامه رسانه ای مبتنی بر تئوری انگیزش محافظت در زمینه کشف زودرس علائم سرطان انجام گرفت. روش بررسی: این مطالعه در سه مرحله انجام شد. در مرحله اول یعنی طراحی برنامه رسانه ای ابتدا مطالعه ای مقطعی بر روی 260 نفر از مردم بالای 20 سال شهر یزد انجام شد. در این مرحله وضعیت رفتارهای مرتبط با کشف زودرس علائم سرطان و سازه های تئوری انگیزش محافظت با استفاده از پرسشنامه مبتنی بر این تئوری که روائی آن با روش های روایی صوری و روایی محتوی و پایایی آن با روش های همسانی درونی و بازآزمایی مورد تأیید قرار گرفت، مشخص گردید و با استفاده از نتایج حاصله از تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده، فیلم نامه برنامه رسانه ای طراحی و برنامه ساخته شد. در مرحله بعد برنامه رسانه ای در سه قسمت از صدا و سیمای مرکز یزد پخش شد. در مرحله سوم جهت ارزشیابی برنامه رسانه ای مطالعه ای ترکیبی از نوع ادغام شده شامل مطالعه کمی نیمه تجربی (شاهد دار) بر روی دو گروه 60 نفره و مطالعه کیفی به روش تحلیل محتوا بر نمونه ای به حجم 16 نفر صورت گرفت و داده های حاصل مورد تجزیه و تحلیل واقع شده، نتایج نهایی با ترکیب یافته های کمی و کیفی ارائه گردید. تجزیه و تحلیل داده ها در هر مرحله با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی انجام گرفت. یافته ها: آزمودنی ها به ترتیب 97/30% و 64/45% نمره انگیزش محافظت، رفتار منفعل و رفتار فعال را بدست آوردند. سازه های پاداش و کارآیی پاسخ مهم ترین پیشگویی کننده انگیزش محافظت بودند و سازه های آگاهی و هزینه پاسخ مهم ترین پیشگویی کننده های رفتار منفعل بودند. هم چنین سازه خودکارآمدی مهم ترین پیشگویی کننده رفتار فعال بود. برنامه رسانه ای بر افزایش تمام متغیرهای مورد مطالعه از جمله رفتار منفعل و فعال موثر واقع شد به طوری که رفتار منفعل 55% و رفتار فعال 18% در گروه مداخله نسبت به گروه کنترل بیشتر بود. از تحلیل داده های کیفی شش طبقه تقویت آگاهی، ایجاد انگیزه و تقویت باورها، کاهش ترس و افزایش امیدواری، جذابیت برنامه، ماندگاری تأثیر مثبت برنامه و تأثیر زمان بندی پخش استخراج گردید که تأییدی در حمایت از یافته های کمی مطالعه بود. نتیجه گیری: با توجه به پایین بودن رفتارهای مرتبط با کشف زودرس علائم سرطان در افراد و توانایی تئوری انگیزش محافظت در پیش بینی این رفتارها، تلاشهای مداخله ای جهت تسریع تشخیص سرطان و پیشگیری ثانویه خصوصاً با تقویت آگاهی، کارآیی پاسخ و خودکارآمدی و کاهش پاداش ها و هزینه های پاسخ می تواند در کنترل سرطان بسیار موثر باشد. در این راستا طراحی مداخلات رسانه ای تئوری محور با ادغام اصول و تکنیک های آموزشی و رسانه ای بیش از پیش مثمر ثمر خواهد بود.
محمد اسدپور فضل الله غفرانی پور
این پژوهش مطالعه ای نیمه تجربی (quasi-experimental) است که به منظور "اندازه گیری تاثیر آموزش به روش بحث گروهی (group discussion) بر میزان مصرف سیگار دانش آموزان پسر دبیرستانهای شهر رفسنجان" صورت گرفته است . در این پژوهش 70 نفر دانش آموز پایه اول تا سوم متوسطه به صورت تصادفی و مبتنی بر هدف در طی دو ماده در یکی از دو گروه آزمون و شاهد قرار گرفتند. دو گروه به لحاظ متغیرهای مورد نظر یکسان بوده و آزمون آماری اختلاف معنی داری را نشان نداد. قبل از مداخله پرسشنامه سنجش میزان آگاهی، نگرش و عملکرد و میزان مصرف سیگار در اختیار دو گروه قرار داده شد و همزمان نمونه خون جهت تعیین میزان هموگلوبین، هماتوکریت و تعداد گلبول قرمز خون از دو گروه تهیه شد. سپس مداخله به مدت دو ماه بر روی گروه آزمون انجام گرفت و پس از آن مجددا پرسشنامه در اختیار دو گروه قرار داده شد و از دو گروه نمونه خون جهت تعیین فاکتورهای مذکور گرفته شد. سپس اطلاعات قبل و بعد در دو گروه جمع آوری و مورد مقایسه قرار گرفت . آزمون آماری با p<0/05 اختلاف معنی داری را بین میزان مصرف سیگار، میزان آگاهی، نگرش و عملکرد و میزان فاکتورهای خونی ذکر شده قبل و بعد از آموزش به روش بحث گروهی در گروه آزمون به تنهایی و بعد از مداخله در گروههای آزمون و شاهد نشان داد. همچنین ضریب همبستگی پیرسون با p<0/05 رابطه معنی داری را بین میزان مصرف سیگار و میزان هموگلوبین، هماتوکریت و تعداد گلبول قرمز خون بعد از آموزش به روش بحث گروهی در گروه آزمون نشان داد. نتایج این مطالعه نشان داد که برنامه آموزش به روش بحث گروهی بر میزان آگاهی، نگرش و عملکرد دانش آموزان نسبت به سیگار و میزان مصرف سیگار و میزان فاکتورهای خونی مذکور تاثیر داشته است . بدین ترتیب فرضیه های پژوهش مورد تایید قرار گرفت . با توجه به نتایج فوق پیشنهاد می شود که جهت کاهش میزان مصرف سیگار از برنامه آموزش به روش بحث گروهی طراحی شده در این پژوهش استفاده گردد.
فضل الله احمدی فضل الله غفرانی پور
کنترل بیماریهای قلب و عروق خصوصا عروق کرونر یکی از مهمترین معضلات بهداشتی جهان بشمار می رود. بطوریکه حدود یک چهارم جهان کل مرگ و میر در دنیا ناشی از مشکل قلبی عروقی است .
ناهید احمدیان یزدی فضل الله غفرانی پور
پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان تاثیر آموزش مهارتهای ارتباطات میان فردی به کاردانهای بهداشت خانواده بر رضایتمندی مراجعین آنها می باشد که در مراکز بهداشتی درمانی شهری تحت پوشش مرکز بهداشت شماره یک شهرستان مشهد به اجرا درآمد.نتایج نشان می دهد که آموزش مهارتهای ارتباطات میان فردی به کاردانهای بهداشت خانواده موجب افزایش معنی دار میزان رضایتمندی مراجعین آنها گردیده است.همچنین این آموزش بر افزایش میزان آگاهی و مهارتهای ارتباطات میان فردی کاردانهای بهداشت خانواده تاثیر مثبت داشته است.اما در نحوه نگرش کاردانهای بهداشت خانواده تغییری حاصل ننموده است.
آرین رستمی فضل الله غفرانی پور
این پژوهش، یک مطالعه نیمه تجربی (quasi- experimental)بصورت قبل و بعد می باشد که با هدف بررسی تاثیر آموزش بهداشت بر کیفیت زندگی زنان در دوران یائسگی در منطقه شهرستان ری، شهر تهران اجرا گردید. ابزار گردآوری اطلاعات در این تحقیق شامل پرسشنامه های آگاهی، نگرش، پرسشنامه کیفیت زندگی خاص دوران یائسگی و برگه بسامد خوراک بود که در دو مرحله قبل و بعد از آموزش در اختیار افراد مورد مطالعه قرار گرفت. پژوهش در سه مرکز بهداشت از میان مراکز بهداشتی واقع در منطقه شهر ری انجام گردید و نمونه های مورد پژوهش، 50 خانم یائسه 55 -45 سال بودند که از طریق رابطین بهداشت مراکز، جهت شرکت در تحقیق معرفی گردیدند. پس از آنجام آزمون اولیه (pre-test) و تجزیه و تحلیل اطلاعات، برنامه آموزشی مناسب طراحی گردید که بصورت چهار جلسه آموزش اجرا شد و آزمون ثانویه (post test) دو تا سه هفته پس از آخرین جلسه آموزش انجام گرفت. یافته های بدست آمده نشان دهنده تغییرات معنی دار در نمرات آگاهی، نگرش و ابعاد جسمی، روحی - اجتماعی و جنسی کیفیت زندگی خانم ها بودند (pr=0.00001) تنها در بعد وازوموتور کیفیت زندگی، تغییرات آماری معناداری مشاهده نشد. همچنین میزان مصرف مواد لبنی (شیر و ماست) قبل و بعد از آموزش اختلاف معنی داری نشان داد. نتایج این پژوهش نشان دهنده اهمیت و تاثیر مثبت برنامه آموزش بهداشت بر کیفیت زندگی خانم های یائسه می باشد.
علیرضا دیدارلو فضل الله غفرانی پور
این پژوهش با هدف ارزشیابی میزان تاثیر برنامه آموزش بهداشت پر پیشگیری از ابتلا به ژیاردیازیس در دانش آموزان پسر مقطع ابتدائی حومه شهر خوی در سال 1379 انجام پذیرفته است. ابزار و روش های گردآوری داده ها در این تحقیق شامل پرسشنامه، برگ مشاهده مستقیم رفتار (check. list) و آزمایش مدفوع (stool.exam) بوده و اطلاعات مربوط به واحدهای مورد مطالعه در دو مرحله گردآوری شد. در این مطالعه دو دبستان پسرانه از حومه شهر انتخاب شدند .یافته های بدست آمده اختلاف معنی دار در مورد تاثیر برنامه آموزش بهداشت بر آگاهی و نگرش و رفتارهای (عملکردهای) بهداشتی دانش آموزان نشان می دهد و در ضمن آزمایش مدفوع در سه نوبت به منظور بررسی آلودگی مجدد در کل دانش آموزان دو گروه صورت گرفت که 8/2% از گروه آزمون و 33/33% از گروه کنترل آلودگی مجدد را نشان می دادند که آزمونهای آماری نشان می دهد که این اختلافات با معنی دار است و این مطلب گویای این واقعیت است که برنامه آموزش بهداشت بر پیشگیری از ژیاردیازیس واحدهای مورد مطالعه تاثیر مثبت داشته است.
سیمین طهماسبی فضل الله غفرانی پور
این پژوهش یک تحقیق نیمه تجربی با هدف تعیین و بررسی تاثیر روش بحث گروهی برمیزان تصویر ذهنی نوجوانان 18-11 سال مبتلا به تالاسمی در شهرستان شهرکرد میباشد. نتایج حاصل از پژوهش با بکارگیری آزمون تی زوجی، تی تست و آنالیز واریانس نشان داد که میزان تصویر ذهنی در پیش آزمون 66/7+-1/180 بود که در پس آزمون اول 19/5+-9/187 و در پس آزمون دوم (یکماه بعد) به 6/5+-83/187 افزایش یافت با توجه به این نتیجه بکارگیری روش بحث گروهی به عنوان یک روش مناسب در بهداشت روانی بیماران مزمن از جمله تالاسمی پیشنهاد می گردد.
عیسی محمدی حیدر علی عابدی
کنترل فشار خون بالا یکی از اهداف مشترک انجمن های ملی و بین المللی کنترل فشار خون بالا و نیز سازمان بهداشت جهانی است.این مطالعه در راستای این پژوهش با هدف طراحی و ارزشیابی مدل مراقبیت در کنترل فشار خون بالا با استفاده از رویکرد و متد تحقیقی جدید (رویکرد مراقبتی و روش پژوهش کیفی ) انجام گرفت. نتیجه این مطالعه در بخش اول با بکارگیری روش تحقیق کیفی منجر به ارائه یک نظریه اساس در مورد ماهیت این معضل بهداشتی و اجتماعی گردید.سپس این مدل در جمعیت روستایی بیماران مبتلا به فشار خون بالای شهرستان بابل ارزشیابی گردید. قسمت دوم پژوهش بصورت کار آزمایی بالینی انجام شد. تعداد 75 بیمار در گروه مداخله و 70 بیمار در گروه کنترل در طی یک سال مورد ارزیابی قرار گرفتند مدل مراقبتی مشارکتی در گروه مداخله اجرا گردید ولی گروه شاهد توسط مرکزبهداشتی و پزشکان متخصص معالج خود بصورت جاری تحت درمان قرار داشتند.معیارهای فشار خون بالا شامل : تغییرات متوسط فشار خون، ریسک فاکتورهای قلبی و عروقی ، آسیب های ارگانهای هدف ( عوارض قلبی ، مغزی، و کلیوی) ، کیفیت زندگی ، مرگ و میر و میزان تمکین بیماران در فرایند درمان و مراقبت بوده است.یافته ها نشان داد که بکارگیری مدل مراقبتی مشارکتی بر کاهش متوسط فشار خون سیستولیک و دیاستولیک و نسبت فشار خون کنترل شده بر اساس معیار who/whl موثر بوده است. این مدل نیز در کاهش یا تعدیل شاخص توده بدنی ، رژیم غذایی ، hdl ، اضطراب ، نارسایی دریچه میترال ، کیفیت زندگی ، میزان مرگ و میر میزان تمکین بیماران فشار خونی نیز موثر بوده است. بنابراین می توان گفت که این مدل در کنترل بهتر فشار خون بالا می تواند مورد استفاده قرار گیرد.
فرشته نجفی فضل الله غفرانی پور
این تحقیق یک مطالعه نیمه تجربی (قبل و بعد) می باشد که با هدف بررسی میزان تاثیر مشاوره گروهی با زنان بر میزان مشارکت همسرانشان در زمینه تنظیم خانواده در سال 1381 انجام شده است.در این پژوهش مشارکت مردان به مفهوم مشارکت آنها در فرآیند تصمیم گیری تنظیم خانواده، افزایش آگاهی و نگرش آنها در این زمینه و بکارگیری روشهای پیشگیری از بارداری تعریف شده است.