نام پژوهشگر: علی عظیم زاده
علی عظیم زاده اصغر کیوان حسینی
سیاست خارجی عبارت است از یک استراتژی یا یک رشته اعمال از پیش طرح ریزی شده توسط تصمیم گیرندگان حکومتی که مقصود آن دستیابی به اهدافی معین، در چارچوب منافع ملی و در محیط بین المللی است. داده های سیاست خارجی تحت تأثیر متغیرهای گوناگون شکل می گیرند که اهمیت هر یک در شرایط و مقتضیات مختلف متفاوت است. در این ارتباط، روسیه به ویژه در دوره های رهبری پوتین از موقعیت خاصی برخوردار است. به گواه تاریخ، اصول حاکم بر رفتار خارجی این دولت برای مدت های طولانی، از مولفه های امنیتی و ژئوپلتیکی تأثیر می پذیرفت. پایان نظام دوقطبی و رویارویی رهبران روسیه با ضرورت های نوظهور در سطوح منطقه ای و جهانی، به تدریج به رویکرد پررنگ سازی جهت گیر های اقتصادی در سیاست خارجی منجر شد؛ سیاستی که در عصر پوتین با تحولات مهمی به ویژه در ارتباط با اروپا همراه گردید. در عین حال، توجه پوتین به موضوع انرژی و موقعیت محوری در این زمینه پیچیدگی هایی را برای سیاست خارجی روسیه به همراه آورده است. وابستگی اروپا به مسکو در رابطه با انرژی مخصوصاً گاز و دیگر منابع مثل تقویت برق، باعث شده که مسکو به اروپا به شکل جدیدی نگاه کند و انرژی را وسیله ای برای نزدیکی بیشتر به اروپا جهت ایجاد فضای توازن قوا و تصور کردن یک دنیای چندقطبی در نظر گیرد، چرا که اروپا نیز به منابع انرژی روسیه نیازمند است. البته این همکاری ها که به حوزه ی اقتصاد و انرژی محدود نشده و ابعاد امنیتی، سیاسی و تمدنی را نیز در بردارد، می تواند موجب روابط بهتر روسیه ـ ناتو نیز بشود. بر این مبنا برخی مدعی اند که پوتین از ژئوپلتیکی کردن سیاست خارجی استفاده می کند تا پیروزی های اقتصادی را به سرمایه سیاسی و استراتژیک تبدیل نماید. سوال اصلی که در این پژوهش می توان مطرح کرد اینکه متغیر انرژی از چه تأثیری بر روابط روسیه و اروپا برخوردار بوده است؟ در این راستا یک فرضیه اصلی ما این است که مولفه ی انرژی به وابستگی اروپا به این دولت و تقویت نقش بین المللی مسکو کمک کرده است. همین فرضیه چراغ راهنمای ما در این پژوهش بوده و در فصل های مختلف دنبال می شود.