نام پژوهشگر: زهرا کرمانی القریشی

نمود مشخصه های زبانی جریان سیال ذهن در سه ترجمه فارسی رمان به سوی فانوس دریائی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیخ بهایی - دانشکده زبانهای خارجی 1392
  زهرا کرمانی القریشی   احمد علی بابائی

هدف از پژوهش حاضر این بود تا تحقق مشخصه های زبانی جریان سیال ذهن را در سه ترجمه فارسی از رمان به سوی فانوس دریایی (to the lighthouse) اثر ویرجینیا وولف بررسی نماید. در واقع این تحقیق بر آن بود تا به این سوال پاسخ دهد: مشخصه های زبانی جریان سیال ذهن چگونه در سه ترجمه فارسی از رمان به سوی فانوس دریایی (to the lighthouse) محقق گردیده اند؟ برای پاسخ به این سوال، از روش توصیفی در این مطالعه استفاده شد. به همین منظور، پنجاه پاراگراف از فصل اول متن مبدا انتخاب گردید و با سه ترجمه فارسی آنها مورد مقایسه قرار داده شد. سپس به منظور بررسی داده ها، مشخصه های زبانی جریان سیال ذهن مورد شمارش قرار گرفت. نتایج کلی نشان داد که علائم سجاوندی از بیشترین فراوانی و جملات در رفته از کمترین فراوانی در متن مبدا برخوردار بودند. حالت متعدی یکی از مشخصه هایی بود که هر سه مترجم شناسایی کرده و کوشیده بودند با استفاده از ظرفیت های زبان فارسی آن را انتقال دهند. ترجمه حسینی در حفظ اسامی اشاره، وجه و حروف ربط که از نشانه های جملات در رفته می باشند و همچنین استفاده از وجه وصفی معلوم بیشترین نزدیکی را به متن اصلی داشت. حسینی از صفات القایی به عنوان نشانه وجه وصفی معلوم در فارسی استفاده کرده بود. کیهان در برخی موارد آنها را به صورت افعال زمان دار ترجمه کرده بود که این باعث دور شدن آن از سبک متن مبدا گردیده بود. بیژنیان نیز عمدتا از "می" به عنوان نشانه حالت متعدی و وجه استفاده کرده بود. هر سه مترجم از جملات ناپیوسته کمتری نسبت به نویسنده اصلی استفاده کرده بودند و کوشیده بودند تا با به کار بردن نهاد و فعل این نوع جملات را روشن تر بیان نمایند. حسینی و کیهان از جملات طولانی کمتری نسبت به نویسنده اصلی در ترجمه خود استفاده کرده بودند اما بیژنیان با استفاده زیاد از علائم سجاوندی به طور کلی این مشخصه را نادیده گرفته بود. علائم سجاوندی آخرین مقوله ای بود که مترجمین سعی بر حفط آن داشتند اما بیشترین تفاوت با متن اصلی در استفاده از نقطه مشاهده گردید. از لحاظ حفظ علائم سجاوندی، کیهان بیشترین نزدیکی را به وولف (نویسنده اصلی) داشت و حسینی نیز در رتبه بعدی قرار گرفت در حالیکه بیژنیان به طور گسترده از آنها استفاده کرده بود. بنابراین، نتایج به دست آمده نشان داد که با وجود اینکه برخی تفاوت های زبانی میان زبان انگلیسی و فارسی موجب بروز اختلاف بین متن مبدا و ترجمه می شوند اما این تفاوت ها نمی توانند موجب ناتوانی کامل زبان فارسی برای انتقال سبک داستانی جریان سیال ذهن گردند.