این پایان نامه عبارت از دو بخش است. در بخش نخست به تهیه هگزاآریل بای ایمیدازول ها خواهیم پرداخت و در بخش دوم در مورد تهیه اسپیرودی انون ها سخن به میان خواهیم آورد. habiها به عنوان آغازگرهای پلیمریزاسیون نوری، اکساینده نوری، آغازگرهای نوری در فرآورده هایی چون فیلم های نقره عکاسی، نمایشگر ها و به عنوان اجزای ترکیبی سیستم های ایجاد تصویر، کاربرد و اهمیت زیادی دارند. با توجه به اهمیت استفاده آن ها در زمینه های گوناگون تکنولوژی، تلاش کردیم روش مناسب تری را با پیروی از خط مشی شیمی سبز برای تهیه آن ها ارائه دهیم. ما در این پروژه موفق شدیم پس از آزمایش های زیادی، tcca را به عنوان مناسب ترین معرف برای دوخت اکسایشی ایمیدازول ها معرفی کنیم. استفاده از حلال سبز (اتانول)، شرایط ملایم (دمای اتاق) و جداسازی آسان فرآورده بدون نیاز به هیچ حلال آلی، از دیگر مزیت های این روش است. در خصوص اسپیرودی انون ها موفق به تهیه آنها از طریق واکنش اکسایش بیس نفتول های مربوطه به وسیله هوا در حضور کاتالیزور n ـ هیدروکسی فتالیمید (nhpi) و کاتیون های فلزی (fe+3 و co+2– mn+2) شدیم. این ترکیب-های هتروسیکلی دارای دو دیاسترومر هستند که به آسانی به وسیله طیف 1h-nmr آنها قابل شناسایی می باشند. با پیروی از توجه همگانی به استفاده از اکسیژن هوا به عنوان اکسنده سبز، ما روش مناسبی را برای تهیه اسپیرودی-انون ها ارائه داده ایم. زمان های کوتاه واکنش، گزینشگری، بازده بالایی از فرآورده ها، استفاده از حلال سبز (اتانول) و جداسازی آسان از دیگر مزیت های این روش هستند.

در خصوص اسپیرودی انون ها موفق به تهیه آنها از طریق واکنش بیس نفتول ها با معرف اکسید کننده یدوژن در حلال استون شدیم. این ترکیب های هتروسیکلی دارای دو دیاسترومر هستند که به آسانی به وسیله طیف 1h nmr قابل شناسایی می باشند. در این پروژه ما با استفاده از یدوژن به صورت گزینشی یکی از دیاسترومرها را به دست آوردیم. در مورد قسمت دوم باید گفته شود که امروزه استفاده از یک بستر جامد به جای معرفهای سنتی و معمولی در حال گسترش است. معرفهای نشانده شده بر بستر جامد نسبت به واکنشگرها و فرآورده ها، فاز جداگانه ای را تشکیل می دهد و به آسانی از مخلوط واکنش جدا می شود. در این پروژه، با مطالعه کارهای گذشته و با استفاده از روش های ابداعی در مورد تهیه کاتالیست سیلیکاژل ـ سولفوریک اسید موفق به انجام واکنش ها در شرایط ملایم شدیم.

هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل اجتماعی مرتبط با مصرف گرایی در پوشش و ظاهر زنان جوان شهر تهران است.در این پژوهش از نظریات وبلن، بوردیو، زیمل و گیدنز برای تعریف مصرف گرایی و رابطه آن با پایگاه اقتصادی – اجتمای و تمایل به کسب تشخص و تمایز استفاده شده است. روش مورد استفاده در این پژوهش پیمایش می باشد. جامعه آماری را کلیه ی دختران و زنان 18 تا 30 ساله شهر تهران تشکیل می دهند. حجم نمونه 400 نفر است که برای انتخاب آنها از نمونه گیری خوشه ای تصادفی استفاده شده است. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه جمع آوری و پس از استخراج داده ها با نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش حاکی از آن است بین مصرف گرایی با پایگاه اقتصادی- اجتماعی رابطه وجود دارد، پایگاه در دو بعد منزلت و ثروت مورد سنجش قرار گرفته است. در حالیکه بین مصرف گرایی و منزلت رابطه وجود دارد اما ثروت با مصرف گرایی رابطه ای را نشان نداد. از جهتی دیگر بین تمایل به کسب تشخص و تمایز و مصرف گرایی افراد رابطه معناداری وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل مسیر نشان داد که پایگاه اقتصادی- اجتماعی از طریق تمایل به کسب تشخص و تمایز بر مصرف گرایی اثر می گذارد.

در این پروژه ساختار نانو لوله های آرمچیر (4و4) و (5و5) و نانو لوله ی زیگزاگ (0و6) با دستور b3lyp/6-31g* بهینه شد.در بور نیترید های آرمچیر اتم گالیوم جایگزین b52 و در بور نیترید زیگزاگ جایگزین b42 شده است.جذب گاز نیتروژن در چهار موقعیت مختلف، جذب از بیرون نانو لوله با زاویه های 0 و 90 درجه و جذب از داخل نانو لوله با زاویه های 0 و 90 درجه روی بور نیترید آرمچیر(4و4) و زیگزاگ (0و6) در حالت خالص و جایگزین شده با گالیوم انجام شد.سپس پارامترهای nmr و nqr و homo و lumo و انرژی جذب و ویژگی های کوانتومی و مقادیر طول و زاویه ی پیوند برای همه ساختارهای خالص و جایگزین شده با گالیوم محاسبه شد.نتایج به دست آمده از محاسبات عبارتند از: 1)شعاع بزرگ اتم گالیوم باعث افزایش طول پیوند و کاهش زاویه ی پیوند می شود اما جذب گاز تاثیری در این پارامتر ها ندارد. 2)جذب در حالت خالص نسبت به حالت جایگزین شده با گالیوم مساعدتر است. 3)الکترون های والانس بیشتر گالیوم باعث توزیع نامتقارن دانسیته ی ابر الکترونی می شوند و پارامتر های nmr را دستخوش تغییر می کنند. 4)جایگزینی گالیوم باعث کاهش پارامتر های nqr در بور نیترید آرمچیر و افزایش آن در بور نیترید زیگزاگ شده است که نشان میدهد موقعیت های فعال در نانو لوله های آرمچیر کاهش و در زیگزاگ افزایش یافته اند. 5)در ساختارهای homo و lumo موقعیت های نوکلئوفیلی در حالات خالص و جایگزین شده با گالیوم روی اتم نیتروژن و موقعیت های الکتروفیلی در حالت خالص روی اتم های بور و پیوندهای بور- نیتروژن و در حالت جایگزینی روی اتم گالیوم و پیوندهای بور- نیتروژن اطراف آن متراکم هستند. 6)انرژی گپ در بور نیترید زیگزاگ کمتر از بور نیترید های آرمچیر است که نشان می دهد رسانایی در این حالت بیشتر است.

در این پروژه ساختار نانو لوله های آرمچیر (4و4) و (5و5) و(6و6) نانو لوله های زیگزاگ (0و6) و (0و8) و (0و10) با دستور b3lyp/6-31g* بهینه شد. در بور نیترید های آرمچیر اتم آرسنیک جایگزین b و در بور نیترید زیگزاگ جایگزین b شده است. جذب گاز هیدروژن در چهار موقعیت مختلف، جذب از بیرون نانو لوله با زاویه های 0 و 90 درجه و جذب از داخل نانو لوله با زاویه های 0 و 90 درجه روی بور نیترید آرمچیر (4و4) و زیگزاگ (0و6) در حالت خالص و جایگزین شده با آرسنیک انجام شد. سپس پارامترهای nmr و nqr و homo و lumo و انرژی جذب و ویژگی های کوانتومی و مقادیر طول و زاویه ی پیوند برای همه ساختارهای خالص و جایگزین شده با آرسنیک محاسبه شد. نتایج به دست آمده از محاسبات عبارتند از:شعاع بزرگ اتم آرسنیک باعث افزایش طول پیوند و کاهش زاویه ی پیوند می شود اما جذب گاز تاثیری در این پارامتر ها ندارد.جذب در حالت خالص نسبت به حالت جایگزین شده با آرسنیک مساعدتر است.الکترون های والانس بیشتر آرسنیک باعث توزیع نامتقارن دانسیته ی ابر الکترونی می شوند و پارامتر های nmr را دستخوش تغییر می کنند. جایگزینی آرسنیک باعث کاهش پارامتر های nqr در بور نیترید آرمچیر و افزایش آن در بور نیترید زیگزاگ شده است که نشان می دهد موقعیت های فعال در نانو لوله های آرمچیر کاهش و در زیگزاگ افزایش یافته اند.در ساختارهای homo و lumo موقعیت های نوکلئوفیلی در حالات خالص و جایگزین شده با آرسنیک روی اتم نیتروژن و موقعیت های الکتروفیلی در حالت خالص روی اتم های بور و پیوندهای بور- نیتروژن و در حالت جایگزینی روی اتم آرسنیک و پیوندهای بور- نیتروژن اطراف آن متراکم هستند. انرژی گپ در بور نیترید زیگزاگ کمتر از بور نیترید های آرمچیر است که نشان می دهد رسانایی در این حالت بیشتر است

چکیده: در پروژه ی حاضرهدف بررسی اثرات جذب مونوکسیدکربن بر روی سطح مدل های آرمچیر (4,4) و زیگزاگ (0,8)در نانولولهآلومینیوم نیترید در حالت های خالص و جایگزین شده با بور و آرسنیک و جایگزینی همزمان بور-آرسنیک است. تمامی محاسبات با استفاده از تئوری تابع دانسیته و در سطح b3lyp/ 6-31g (d) از برنامه گوسین 09، انجام شده است. پارامترهای ساختاری، الکتریکی، nmr, nqr, homo-lomo و پارامترهای کوانتومی برای مدل های خالص و جایگزین شده با بور و آرسنیک و مدل جذب مونوکسیدکربن بر سطح نانولوله آلومینیوم نیترید، محاسبه شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد: 1- با جایگزینی اتم آرسنیک تغییر محسوسی در پارامترهای ساختاری نانولوله، همچون افزایش طول پیوند و کاهش زاویه پیوند مشاهده شد در واقع این تغییر ناشی از بزرگتر بودن شعاع اتمی آرسنیک نسبت به اتم نیتروژن در نانولوله می باشد. از سوی دیگر با جذب co در این پارامترها تغییر نامحسوسی ایجادشد. 2- با جایگزینی اتم بور، تغییر محسوسی در پارامترهای ساختاری نانولوله، همچون کاهش طول پیوند و افزایش زاویه پیوند مشاهده شد در واقع این تغییر ناشی از کوچکتر بودن شعاع اتمی بور نسبت به اتم آلومینیوم در نانولوله می باشد. از سوی دیگر با جذب co در این پارامترها تغییر نامحسوسی ایجادشد. 3- باجایگزینی اتم های بور و آرسنیک پارامترهای nmr, nqr homo-lumo, به طور محسوسی تغییر کردند. درحالیکه با جذب co این تغییرات چندان محسوس نبود. 4- انرژی جذب مولکول co بر روی سطح نانولوله مقداری منفی و در واقع گرماده است. با جایگزینی اتم های بور و آرسنیک انرژی جذب نسبت به حالت خالص کاهش یافته است و در واقع مدل های جایگزین شده نانولوله آلومینیوم نیترید برای جذب مولکول co نامناسب هستند. 5- با جایگزینی اتم های بور و آرسنیک و جذب مولکول co بر روی سطح نانولوله، گپ انرژی بین اوربیتال های هومو ولومو به طور محسوسی کاهش یافته و رسانایی نانولوله افزایش یافته است.

شاخص قیمت سهام هر کشور، مهم ترین ابزار شناسایی بورس اوراق بهادار آن کشور است. در صورتی که متغیرهای بهره وری را عاملی مربوط در تصمیم گیری های شاخص قیمت سهام بدانیم به طور طبیعی باید ارتباط منطقی بین متغیرهای بهره وری و شاخص قیمت سهام وجود داشته باشد. هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه بین شاخص قیمت سهام با معیارهای بهره وری همچون بهره وری کل، بهره وری مواد، بهره-وری نیروی کار، بهره وری انرژی و بهره وری سرمایه در 30 شرکت صنعتی گروه ماشین آلات، تجهیزات و فلزات اساسی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در فاصله زمانی سالهای 1387 الی 1391 می-باشد. در این پژوهش برای سنجش وجود و میزان رابطه بین متغیرها از ضریب همبستگی استفاده شده و برای آزمون نرمال بودن داده ها از روش آزمون کلموگروف-اسمیرنوف استفاده گردیده است. با استفاده از نرم افزار amos و مدل معادلات ساختاری، فرضیات پژوهش مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر آن است که بین شاخص قیمت سهام و متغیرهای بهره وری کل، بهره وری انرژی و بهره وری سرمایه رابطه معنی داری مشاهده می شود و اما بین شاخص قیمت سهام و متغیرهای بهره وری نیروی کار و بهره وری مواد رابطه معناداری وجود ندارد. و در پایان پژوهش نیز بحث و نتیجه گیری و پیشنهادها برای پژوهش های آینده ارائه گردیده است.