نام پژوهشگر: سحر نخعی

خوانش پسا استعماری رمان زندگینامه مادرم اثر جاماییکا کینکید
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1393
  سحر نخعی   علیرضا انوشیروانی

ادبیات کارائیب نشان دهنده سلب مالکیت، استثمار و ظلم و ستم در برهه ای از تاریخ است که مورد توجه قرار نگرفته است واغلب سوء تفسیر شده است. در این مطالعه، اثرات مخرب استعمار و برده داری در رمان زندگینام? مادرم (1996) اثر جامائیکا کینکید به دقت مورد بررسی قرار گرفته است. هدف اصلی این پژوهش، بررسی رمان جامائیکا کینکید در چارچوب مطالعات پسااستعماری، در پرتو نظریه های روانشناسی استعمار آلبرت ممی و فرانتس فانون می باشد. آلبرت ممی در کتاب استعمارگر و استعمارشده به طور کامل تصویر و توصیف جدیدی از دو بازیگراصلی درام استعماری و رابطه میان این دو ارائه می کند. وی معتقد است که منتقد نباید تنها بر روی استعمارشده تمرکز کند: درعوض، مشکلات روانی ای که استعمارشده به خصوص در ارتباط با استعمارگران تجربه می کند باید بررسی و تجزیه و تحلیل شوند. فرانتس فانون استدلال می کند که استعمار دو قطب اجتماعی متضاد بین استعمارگر و استعمارشده ایجاد میکند که تا ابد محکوم به تقابلی پرتنش هستند. این تنش ها باعث ایجاد ناهنجاری های اخلاقی و روانی درنظام ایدئولوژیکی که بر اساس نژادپرستی، ظلم واستثمار شکل گرفته است می شوند. نقط? مقابل فرانتس فانون، جامائیکا کینکید است که مقاومت وآزادی را از دیدگاهی کاملا متفاوت در نظر می گیرد. به عنوان جایگزینی برای روش فانون که فراتر از تقابل میان استعمارگر و مستعمره است، زولا خود دوستی را ترجیح می دهد. به جای تلاش برای ساختن یک «زن جدید» به تعبیر فرانتس فانون، زولا به هیچ وجه حاضر به قبول دیدگاه های استعمارگر نسبت به امثال خویش که منجر به خود ویرانگری و نفرت از خویشتن می شود نیست. در عوض، به منظور زنده ماندن و نجات یافتن، او با اطمینان عشق به خویشتن را انتخاب می کند، البته عشقی عجیب و غریب و وسواسی. او معتقد است که این عشق از تقلید و نفرت از خویشتن بهتر است. زولا در طول زندگی همواره دچار کمبود، خشم، تحقیر و تنفر است، با این حال زنده می ماند. مطالع? حاضر به این نتیجه می رسد که استعمار و برده داری هم بر استعمارگر و هم بر استعمارشده تأثیر منفی دارد.