نام پژوهشگر: بهاره بیگدلی

طراحی و پیاده سازی یک سیستم فتوگرامتری جهت مدلسازی اجزاء بدن با تاکید برروش استخراج شکل از نیمرخ
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی - دانشکده نقشه برداری 1393
  بهاره بیگدلی   مسعود ورشوساز

یکی از راه های جبران نقص عضو در بدن انسان، استفاده از اجزاء مصنوعی می باشد که در فرایند ساخت آنها اندازه گیری نقش مهمی دارد. اندازه گیری های دستی و سنتی دارای ضعف های زیادی مثل زمان بر بودن، تماسی بودن و دقت پایین می باشند. از آن جایی که اجزاء بدن انسان دارای سطح همگن و بدون بافت می باشند برای مدلسازی از روشی باید استفاده شود که ترجیحا نیازی به ایجاد بافت و نقاط نشانه دار بر روی بدن نداشته و قابلیت مدلسازی سطوح بدون بافت را داشته باشد. در این راستا، به دلیل پایداری روش های استخراج شکل از نیمرخ (shape from silhouette) در مواجه شدن با سطوح بدون بافت، این روش به عنوان روش پیشنهادی برای مدلسازی اجزاء بدن در این تحقیق مورد استفاده قرار گرفته است. این روش دارای صحت بالایی می باشد و امکان تناظریابی اشتباه در اثر تغییر زاویه تصویربرداری و مناطق پنهان در آن وجود ندارد. ضعفی که این روش دارد این است که برای داشتن یک مدل کامل می بایستی تعداد دوربین ها زیاد باشد تا امکان برداشت جزئیات عارضه فراهم آید. بدیهی است این امر ضمن برخورداری از محدودیت جا نمایی دوربین ها، موجب افزایش هزینه نیز خواهد شد. بنابراین برای رفع این نقص در این مقاله به جای تصویربرداری از چند ایستگاه محدود، به اخذ ویدئو با قابلیت ضبط 30 فریم در ثانیه پرداخته شده است. البته استفاده از ویدئو به نوبه خود منجر به افزایش زمان توجیه تصاویر می شود. در این مقاله برای جبران این مشکل نیز از نشانه های کد دار استفاده شد تا توجیه تصاویر به صورت خودکار قابل انجام باشد. سیستم طراحی شده در چند پروژه آزمایشگاهی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که با ساختار پیشنهاد شده در این مقاله علاوه بر تامین دقت های در حد میلیمتر که برآورد کننده نیاز غالب پروژه های ساخت اعضاء مصنوعی می باشد، روند کار بسیار سهل بوده و قابلیت به کار گیری در پروژه های اجرایی را دارا می باشد.

نقش نمادین درخت سرو در پارچه های ایرانی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علم و فرهنگ - دانشکده هنر و معماری 1393
  بهاره بیگدلی   زهرا حسین نژاد

نقش سرو در پارچه های ایرانی به وفور دیده می شود که با عقاید آئینی و رسوم و فرهنگ ایرانی مرتبط است وجود این نقش بر روی پارچه ها بر اساس باورها و عقاید هر دوره می باشد. استفاده از این نقش در پارچه ها دلیل بر اهمیت سرو نزد ایرانیان از دیرباز تا کنون می باشد ولی متاسفانه از این نقش در دوره معاصر کمتر استفاده شده و نقش اساطیری آن بر فراموشی سپرده شده است.هدف از پژوهش بر این نقوش ، مطلع شدن از معانی طرح های اسطوره ای میباشد زیرا ضرورت دارد بتوانیم پی به اصالت نقوش ایرانی و مفاهیم عمیقشان ببریم. این پژوهش از نظر هدف بنیادی و از نظر روش توصیفی – تحلیلی می باشد، که به شیوه اسنادی با توجه به نقش سرو در پارچه های هخامنشی ، ساسانی،آل بویه،سلجوقی،ایلخانی، صفوی و قاجار صورت گرفته است. و از هر دوره سه نمونه پارچه دارای طرح سرو تحلیل گشته است و تحلیل ها بر اساس الگوی مفهومی اسطوره شناسی می باشد که با توجه به نظریه اسطوره زایشی «جوزف کمبل» صورت گرفته است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که عقاید و باورهای فرهنگی موجود در هر دوره بر چگونگی شکل گیری اسطوره سرو تاثیر گذار بوده و سرو در هر دوره تاریخی دارای معانی و مفهوم خاصی از جمله جاودانگی ، آزادگی ، قدرت و استقامت بوده است.نقش سرو در نقوش دوره های هخامنشی و ساسانی دارای مفاهیم عمیق معنوی بوده و تنها برای تزئین به کار نرفته و اشاره به دنیای ماورائی دارد. و هنرمند با این نقوش می خواهد جاودانگی را به زندگی خود بدهد.در دوره آل بویه چنانچه در نقوش پارچه ها متجلیست،خود رااز بازماندگان ساسانیان میدانستند و نقش سرو در پارچه ها جلوه گری میکند و در دوره ی سلجوقیان نیز نقش سرو در پارچه ها دیده میشودکه شبیه به دوره ی ساسانیان است.در دوره ی ایلخانی استیلای مغول در ایران بر طراحی پارچه تاثیر داشته و کمتر نقش سرو با سبک گذشته ی ایرانی دیده میشود. در دوره صفوی نقش سرو دنیای معنوی را یادآور می شود و نشان عزت و قدرت پادشاهی است و نقش تزئینی هم دارد و در دوره قاجار بیشتر برای تزئین به کار رفته و نشان قدرت پادشاهی است.