نام پژوهشگر: امید جهانگیری

تجربه پرسه¬زنی و بازشکل دهی فضاهای همگانی شهری(مطالعه موردی: جوانان شهر سنندج)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده علوم انسانی و اجتماعی 1393
  امید جهانگیری   جمال محمدی

پرسه¬زنی که بر اثر پیوند ناموزون عناصر سنتی و مدرن در زندگیِ روزمره فرد ایرانی پروبلماتیک شده است، اکنون نشانه¬ای است با رمزگان و دلالت¬های معنایی گوناگون که در عرصه¬های مختلف شهری به انحاء گوناگون خود را نمایان می¬سازد و پرده از نقاب شهر برمی¬دارد. پرسه¬زنی نوعی ساختن است، ساختن فضایی فرهنگی و نشانه¬ای برای خود؛ و نیز نوعی مقاومت است در برابر عناصرِ فرهنگِ رسمی. تلاش پژوهش حاضر واکاویِ ژرفِ تجربه پرسه¬زنی در فضاهای همگانیِ شهر سنندج است. این¬که پرسه¬زنان(در این¬جا جوانان) چه درک و تفسیری از کنش پرسه¬زنی در این فضاها دارند؟ چگونه تعامل¬ها، لذت¬ها، معناها و تجربه¬های خود را در این فضاها شکل می¬دهند؟ چگونه این فضاها را به پاتوق¬هایی برای برساخت خرده¬فرهنگ خاص خود تبدیل می¬کنند؟ و چگونه در برابر دستورالعمل¬ها و فرامین فرهنگ رسمی مقاومت می¬کنند؟ پژوهش حاضر، در بخش رویکرد نظری کوشیده است تا با تکیه بر آراء برخی جامعه¬شناسان (بنیامین، دوسرتو و زیمل) که مرتبط با موضوع مورد بحث است، نوعی صورتبندیِ مفهومی/ نظری از موضوع پرسه¬زنی ارائه دهد که به مثابه یک¬سری سازه¬های نظریِ مرتبط با هم می¬توانند جهت روشنگری و پرتوافکنی بر سویه¬های مختلف پدیده مورد نظر به کار بسته شوند. روش تحقیق به¬کار گرفته¬شده، روش کیفیِ مردم¬نگاریِ شهری است که در آن از فن مصاحبه عمیق، مشاهده مشارکتی و نقشه¬ها به مثابه ابزار جهت گردآوری داده¬ها استفاده ¬شده است. نمون? مورد مطالعه بر اساس تلفیقی از دو شیو? نمونه¬گیری هدفمند (با ملاک حداکثر تنوع) و نظری (با ملاک اشباع نظری) انتخاب شده است. نتایج نشان می¬دهد که تجربه پرسه¬زنی نزد پرسه¬زنان دلالت¬ها و معانی گوناگونی دارد که ما آن¬را در پنج مقوله بنیانی صورتبندی کردیم: 1. مستعمره شدن زندگیِ روزمره و مقاومت در برابر این استعمار2. پرسه¬زنی به مثابه آفرینش و بازشکل¬دهیِ فضاهای نمادین3. پرسه¬زنی میانجی تمایز، تمایززدایی و سبک زدایی زندگیِ روزمره4. کارناوالی شدنِ زندگیِ روزمره 5. گروه¬های پرسه¬زنی به مثابه خرده¬فرهنگی شهری. پژوهش حاضر به این نتیجه کلی و اساسی ختم می¬شود که پرسه¬زنی پراکسیسی اجتماعی است که از طریق آن گفتمان رسمیِ مسلط بر عرصه¬های شهری که سعی در تثبیت و شکل¬دهیِ این عرصه-ها را دارد، به چالش گرفته می¬شود و پرسه¬زنان به¬میانجیِ تسخیر نمادین این عرصه¬ها و خلق نظام معنایی خاص خود سعی در بازشکل¬دهی این عرصه¬های شهری دارند. به بیانی دیگر عرصه¬های شهری صحنه هماورد دو نیروی متفاوت است که یکی سعی در تثبیت گفتمان مسلط و دیگری سعی در بازتولید فضاهای گفتمانی و ارائه خوانش¬های متفاوت در این عرصه¬ها را دارد.