نام پژوهشگر: ساموئل یوسفی
ساموئل یوسفی مقصود سلیمانپور
دستیابی به یک زنجیره تأمین کارا، بدون یکپارچه سازی فرآیندهای زنجیره تأمین و توسعه روابط بلندمدت در بین اعضای آن امکان پذیر نیست. در این میان، توجه به فرآیند ارزیابی، انتخاب مجموعه ای از تأمین کنندگان و تخصیص سفارش به آن ها امری اثر گذار در هماهنگی اعضا است. فرآیندی که هماهنگی در بین خریدار و فروشندگان، حداقل سازی هزینه های سیستم موجودی و حداکثرسازی کارایی تأمین کنندگان را با توجه به معیارهای ارزیابی مدیریت انجام دهد. بنابراین، در این تحقیق در جهت دستیابی به فرآیندی سازمان یافته، مدل ترکیبی چند هدفه با استفاده از رویکرد برنامه ریزی غیرخطی عدد صحیح مختلط و روش تحلیل پوششی داده ها ارائه گردیده است، تا علاوه بر ارزیابی همزمان تأمین کنندگان مختلف، قابلیت انتخاب و تخصیص سفارش با هدف بهینه سازی هزینه های زنجیره تأمین دوسطحی را داشته باشد. سپس، ساده سازی و تبدیل مدل هماهنگی چنددوره ای به برنامه ریزی کوادراتیک، با یک روش تغییر متغیر انجام گردیده و سپس با بهره گیری از روش معیارجامع وزن دار، بهینه سازی همزمان اهداف هزینه و کارایی انجام پذیرفته است. در ادامه، با استفاده از مفهوم بازی چانه زنی و تعادل نش، مدلی برای تعیین قیمت توافقی بین خریدار و فروشندگان منتخب ارائه گردیده است، که هدف آن حداکثر نمودن حاصلضرب مطلوبیت طرفین مذاکره، بر اساس میزان سفارش مشخص شده در مرحله اول است. در واقع در مرحله قیمت گذاری، تأمین کنندگان با کاهش قیمت خود در فرآیند چانه زنی و اعطای تخفیف به خریدار سعی می کنند تا در محیط رقابتی موجود، سهم بیشتری از بازار را کسب کنند. در پایان تحقیق، به منظور بررسی توانایی رویکرد ارائه شده، مدل های پیشنهادی با استفاده از داده های مشابه در تحقیقات گذشته و همچنین شبیه سازی داده های جدید اجرا شده است.