نام پژوهشگر: مریم ساقی
مریم ساقی مریم قاضی نژاد
پدیده کودکان خیابانی و کارکودکان در ایران و نقاط مختلف جهان هر روزه در حال گسترش یافتن و ورود به عرصه های جدید است، این شاید ناخوشایند ترین نوع پیشرفت در جوامع محسوب شود. پیشرفتی که آینده جوامع را با خطر مواجه می کند؛ این پدیده به عنوان یک پدیده آسیبی و نیز آسیب زا در سطوح فردی و اجتماعی توجه صاحب نظران اجتماعی، آسیب شناسان و نیز مدیران و فعالین این حوزه را به خود جلب کرده است. مطالعه حاضر با هدف بررسی طرح ها و خدمات ارائه شده سازمان های حمایتی به کودکان مذکور و ارزیابی تاثیرات آن در کیفیت زندگی و رضایت آنان به انجام رسیده است. رویکرد کیفیت زندگی و ابعاد سه گانه آن شامل رشد فردی منطبق با خدمات آموزشی، روابط بین فردی منطبق با خدمات حمایتی و احساس بهزیستی فیزیکی منطبق با خدمات بهداشتی ارائه شده درngo ها و همچنین رویکرد بهزیستی ، چارچوب تحلیل پدیده کودکان کار و خیابان و سنجش ارزیابی خدمات مذکور را تشکیل داده اند. این پژوهش با ترکیبی از روش اسنادی و روش پیمایش با استفاده از ابزار پرسشنامه همراه با مصاحبه انجام شده است، جامعه آماری تحقیق، کودکان کار و خیابانی سطح شهر تهران که ساعاتی از اوقاتشان را در سازمان های مردم نهاد می گذرانند، می باشند. حجم نمونه این تحقیق 100 نفر می باشد که بر حسب دقت و همگنی جمعیت تحقیق و تحقیقات پیشین به روش نمونه گیری در دسترس صورت گرفته است. اطلاعات گردآوری شده بوسیله نرم افزار spss پردازش شده و با استفاده از نمودارها و جداول فراوانی و درصد و آزمون خی دو، فی و وی کرامر و همچنین ضریب همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که میزان خدمات ارائه شده از سوی سازمان های مورد نظر و تاثیر آنها بر کیفیت زندگی و در نهایت رضایت از زندگی کودکان مورد مطالعه در حد بالا بوده است. بر حسب نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه، متغیرهای اصلی مدل نهایی، حدود 77 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین می کند. از این رو می توان نتیجه گرفت که خدمات ارائه شده از سوی سازمان های غیردولتی به تنهایی و نیز در ترکیب با رویکرد کیفیت زندگی مدل مناسبی برای تحلیل مساله بهزیستی کودکان بوده و از قابلیت تبیین بالایی در این زمینه برخوردار است.