نام پژوهشگر: کوثر گنجی ارجنکی

بررسی تطبیقی شخصیت و شخصیت پردازی دو رمان بامداد خمار و شب سراب
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کاشان - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1393
  کوثر گنجی ارجنکی   فاطمه سادات طاهری

ادبیات داستانی نیز چون دیگر انواع ادبی همواره در پهنه ادبیات فارسی از جایگاه والایی برخوردار بوده است؛اما ادبیات داستانی به معنای مصطلح امروزی پس از انقلاب مشروطه و آشنایی ایرانیان با فنون داستان نویسی غربی در ادبیات فارسی رواج پیدا کرد که با وجود گذشت زمان، هنوز یکی از رایج ترین انواع ادبی در ادبیات ایران و جهان است. تمام گونه های داستان اعم از کوتاه، متوسط و بلند حتی داستان کوتاه کوتاه دارای مواد خاصی هستند که آنها را می سازند، که اصطلاحآ آنها را "عناصر داستان" می نامند و مهمترین این عناصر" شخصیت" نام دارد، که در واقع سازنده داستان است و درون مایه داستان را منتقل می کند و بدون حضور وی نمی توان داستان را ساخت و حتی اگر بتوان داستان یا حادثه ای را ایجاد کرد، تآثیر زیادی بر خواننده نمی گذارد. نویسنده باید در سیر پیشرفت داستان گفتگو،کنش، خصوصیات ظاهری، روانی و اخلاقی شخصیتهایش را به خوبی به خواننده بشناساند تا در شخصیت پردازی و در نتیجه داستان نویسی موفق باشد. یکی از پر فروش ترین و محبوبترین رمان های عامه پسند دو دهه اخیر، رمان "بامداد خمار" اثر "فتانه حاج سید جوادی(پروین)" است.این کتاب که در تابستان 1373 برای اولین بار چاپ شده تا کنون 54 بار با شمارگان پنج هزار و ده هزار تجدید چاپ شده است و همچنین ترجمه آلمانی آن با شمارگان پنجاه هزار به فروش رسیده است، که این امر نشانه محبوبیت این داستان است. پس از انتشار این رمان و استقبال فراوان از آن در سال 1375 نویسنده دیگری با نام مستعار"ناهیدا.پژواک" با این عقیده که به شخصیت دوم بامداد خمار؛ یعنی "رحیم" ستم شده و این مطالب تحت تاثیر بدبینی های "محبوبه" شخص اول آن داستان نگاشته شده به نوشتن رمانی در جواب آن با نام "شب سراب" پرداخت که در این رمان رحیم راوی و شخص اول داستان است.این کتاب نیز 20 بار تجدید چاپ شده است.نگارنده در این پایان نامه تلاش کرده با بررسی تطبیقی شخصیت و شخصیت پردازی دو رمان، به عنوان مهمترین عنصر داستان نویسی، نتیجه گیری کند که کدام یک از این دو نویسنده در رمان نویسی درباره موضوعی که اشتراکات بسیاری دارد، موفقتر بوده اند. این پایان نامه در چهار فصل به این ترتیب نگاشته شده است: فصل اول با عنوان کلیات شامل مطالبی کلی درباره ادبیات داستانی،انواع، عناصر، ویژگی ها، پیشینه و داستان نویسی زنان است. در فصل دوم ابتدا خلاصه ای از رمان بامداد خمار آورده شده، سپس شخصیت های داستان معرفی شده و در پایان انواع شخصیت های داستان و شیوه شخصیت پردازی نویسنده بررسی شده است. فصل سوم خلاصه ای از رمان شب سراب همراه با معرفی و بررسی شخصیت های آن و شیوه شخصیت پردازی ناهید ا.پژواک را در بر می گیرد. در فصل چهارم شخصیتهای دو رمان، تنوع و تعدد آنها و شیوه شخصیت پردازی دو نویسنده به طور تطبیقی شده و علاوه بر آوردن مبحثی با عنوان"نتیجه گیری" در پایان این فصل،خلاصه و نتیجه کل مطالب فصول دوم، سوم و چهارم در جداولی مختصر و گویا برای سهولت در اختیار خواننده قرار گرفته است. کلمات کلیدی: رمان، شخصیت، بامداد خمار، شب سراب