نام پژوهشگر: سکینه شیروان
سکینه شیروان حمید علاف نویریان
مطالعه حاضر به منظور بررسی تأثیر دوره¬های طولانی مدت برخی استراتژی¬های تغذیه¬ای (گرسنگی، غذادهی محدود به میزان 1 درصد بیومس و تغذیه تا حد سیری) بر عملکرد رشد، ترکیب بدن، فاکتورهای خون¬شناسی، بیوشیمیایی و متعاقباً پاسخ به استرس در بچه تاسماهی سیبری (acipenser baerii brandt 1869) به مدت 8 هفته طراحی و اجرا گردید. در این راستا، تعداد 270 قطعه بچه تاسماهی سیبری (میانگین وزن 65/0 ± 00/54 گرم) در قالب سه تیمار (به همراه سه تکرار) در 9 مخزن فایبرگلاس (1050 لیتر) توزیع شد. در ابتدا، میانه و انتهای دوره از ماهیان خون¬گیری به عمل آمد و نمونه¬های لاشه برای انجام آنالیز شیمیایی لاشه در انتهای دوره جدا شدند. سپس تست استرس قرارگیری درمعرض هوا بر روی تمامی ماهیان اعمال شد. نتایج نشان داد که در طول دوره و نیز انتهای آزمایش شاخص¬های رشد شامل وزن بدن، ضریب چاقی، نرخ رشد ویژه، ضریب تبدیل غذایی، نرخ بازدهی پروتئین و شاخص کبدی به صورت معنی¬داری بین تیمارها تفاوت داشت. پارامترهای خون¬شناسی شامل تعداد گلبول¬های سفید و میانگین حجم یک گلبول قرمز تحت تأثیر گرسنگی کاهش یافت، اگرچه میانگین هموگلوبین یک گلبول قرمز در تیمار گرسنه افزایش نشان داد. کمترین سطح معنی¬دار هماتوکریت در ماهیان گرسنه در مقایسه با سایر تیمارها در انتهای آزمایش رخ داد. با این وجود، تعداد گلبول¬های قرمز و غلظت هموگلوبین بین تیمارها تغییری نداشت. محتوای رطوبت و چربی به صورت معنی¬داری در همه تیمارها اختلاف داشت؛ به نحوی¬که بالاترین محتوای رطوبت و چربی به ترتیب در تیمار گرسنه و شاهد مشاهده گردید. محتوای پروتئین در تیمار گرسنه به صورت معنی داری کمتر از سایر تیمارها بود، در حالی که در محتوای خاکستر لاشه بین تیمارها اختلاف معنی¬داری مشاهده نگردید. غلظت گلوکز تا هفته 4 اختلافی را بین تیمارها نشان نداد اما در انتهای دوره در ماهیان گرسنه در مقایسه با سایرین کاهش یافت. تری گلیسرید و کلسترول در ماهیان گرسنه و با تغذیه محدود تغییرات معنی¬داری در طول آزمایش نشان داد که این موارد در جهت تأیید مصرف مداوم ذخایر چربی تا انتهای دوره آزمایش است. پس از اعمال استرس، سطح هماتوکریت و پروتئین کل تیمار در معرض محدودیت تغذیه¬ای اختلافی را با شاهد نشان نداد. در مورد غلظت کورتیزول و گلوکز، ماهیان گرسنه به علت عدم دسترسی به منبع انرژی کافی، توانایی محدودتری در پاسخ به استرس داشتند. به طور کلی، کاهش وزن و سایر فاکتورهای رشد بچه تاسماهی سیبری در دوران کمبود غذایی، به همراه مصرف ذخایر چربی و پروتئینی لاشه و پلاسما بیانگر مصرف ذخایر درونی بدن در این شرایط با اولویت مصرف ذخایر چربی نسبت به منابع پروتئینی بدن است. در واقع اگرچه گرسنگی در بیشتر موارد اثرات معنی¬داری داشت، با این حال تغذیه محدود در مقایسه با شاهد تغییرات قابل ملاحظه¬ای را در ترکیب شیمیایی لاشه، پارامترهای بیوشیمیایی و خون شناسی و نیز پاسخ به استرس نشان نداد. بر این اساس، تغذیه محدود با این نرخ را می¬توان در شرایط نامساعد نظیر کاهش دمای آب در زمستان گذرانی و یا بروز بیماری در دوره¬های کوتاه مدت بدون ایجاد اثر شدید بر روی رشد و فیزیولوژی ماهی در نظر گرفت. بنابراین، می¬توان بیان کرد که تغذیه محدود می¬تواند به عنوان یک استراتژی تغذیه¬ای مناسب برای مدیریت مزارع پرورش تاسماهی سیبری در این شرایط دمایی و سنی مورد استفاده قرار بگیرد.