نام پژوهشگر: کاظم نورمحمدی

پایداری بانک بذرخاک در امتداد یک گرادیان ارتفاعی در جنگل های صلاح الدین کلا
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده منابع طبیعی و علوم دریایی 1392
  کاظم نورمحمدی   امید اسماعیل زاده

دراین مطالعه، نتایج بررسی فلوریستیک- اکولوژیک و بانک بذر خاک در جنگل¬های صلاح الدین کلا نوشهر گزارش گردید. بر این اساس، فهرست و درصد تاج پوشش ترکیب گیاهی تعداد 76 قطعه نمونه 400 متر مربعی به همراه برخی خصوصیات محیطی در امتداد دو گرادیان ارتفاعی (1400-200 متر) که به فاصله 1 کیلومتر از یکدیگر قرار داشتند برداشت گردید. نمونه¬برداری بانک بذر خاک با استفاده از یک قاب به ابعاد 20× 20 سانتی¬متری در دو عمق 5-0 و 10-5 سانتی¬ متر در پنج تکرار که به صورت تصادفی در سطح قطعات نمونه پراکنش داشتند در آذر ماه انجام شد. نتایج مطالعه فلوریستیک- فیزیونومیک به روش پیمایش زمینی نشان داد که در این منطقه 85 تیره، 196 جنس و 237 گونه گیاهی وجود دارند. خانواده¬های asteraceae (23 گونه)، poaceae (20گونه) و rosaceae (14 گونه)، lamiaceae (13 گونه) و fabaceae (10 گونه) به عنوان مهم¬ترین تیره¬های گیاهی موجود در منطقه هستند که در مجموع 17/33 درصد از کل گونه¬ها را شامل می¬شوند. در این جنگل¬ها، کریپتوفیت¬ها (7/28 درصد)، همی کریپتوفیت¬ها (5/27 درصد) و فانروفیت¬ها (5/22 درصد) به عنوان مهم¬ترین گروه¬های ساختاری طیف بیولوژیک منطقه به روش رانکایر بوده که پس از آنها به ترتیب تروفیت¬ها با 7/17 درصد و کامه¬فیت¬ها با 4/3 درصد می باشند. از نظر پراکنش جغرافیایی بر اساس روش زهری، بیشترین سهم مربوط به عناصر اروپا- سیبری (6/33 درصد) و عناصر چند ناحیه¬ای (26 درصد) می¬باشد. با استفاده از نتایج تلفیقی تحلیل¬های عددی خوشه¬ای (بر اساس داده¬های محیطی) و twinspan (بر اساس مقادیر درصد تاج پوشش گونه¬ها) تعداد 5 واحد اکوسیستمی شناسایی شد. تجزیه و تحلیل واحد¬ها با استفاده از تحلیل واریانس یک طرفه و تحلیل تشخیص براساس خصوصیات توپوگرافیک رویشگاه و عوامل فیزیکی- شیمایی خاک نشان داد که سه متغیر توپوگرافیک ارتفاع از سطح دریا، شیب دامنه، شمال گرایی به همراه درصد ازت، ذرات رس و درصد سیلت خاک به عنوان متغیر خاک به ترتیب اهمیت در توابع چهارگانه تشخیص قرار گرفتند که هر کدام در سطح خطای 1 درصد معنی¬دار بودند. توابع حاصله، صحت طبقه¬بندی واحد¬های اکوسیستمی را 2/84 درصد برآورد می¬کنند. نمایش واحد¬های اکوسیستمی در دو روش رسته¬بندی dca و cca نیز حاکی از آن است که قطعات نمونه و گونه¬های معرف هر یک از واحد¬ها حاشیه مخصوص به خود را داشته و از یکدیگر کاملا متمایز می باشند. مشابه بودن الگوی تغییرات تحلیل¬های dca و cca برقراری ارتباط نسبتا قوی گونه- محیط را دلالت می¬کند. در تحلیل cca بر مبنای مقدار واریانس کل داده¬های پوشش گیاهی (802/3) و واریانس تشریح شده بر مبنای متغیر-های محیطی (414/1) نتیجه¬گیری شد که فاکتور¬های محیطی اندازه¬گیری شده 2/37 درصد از الگوی تغییرات واحد-های اکوسیستمی را تشریح می¬کنند. آنالیز تقسیم ¬بندی واریانس با استفاده از تحلیل cca جزیی نشان داد که 4/57 درصد از تغییرات پوشش گیاهی منطقه به وسیله خصوصیات خاک و 4/39 درصد توسط ویژگی های توپوگرافی منطقه قابل تشریح بوده و حدود 2/3 درصد از تغییرات پوشش گیاهی منطقه تحت اثر مشترک دو سری از عوامل محیطی مزبور می¬باشد. در تعیین بانک بذر خاک منطقه با استفاده از روش کشت گلخانه¬ای تعداد 74 گونه گیاهی و متوسط 2686 نهال در متر مربع (که سهم عمق اول و دوم به ترتیب 1658 و 1029 اصله نهال در متر مربع می¬باشد) متعلق به 68 جنس و 40 تیره گیاهی شناسایی گردید. نتایج نشان داد که متامتی (hypericum androsaemum)، تمشک (rubus hyrcanus)، carex riparia، c. sylvatica و atropa belladonna به ترتیب با متوسط تراکم بذر 703، 301، 138، 98 و 68 عدد در متر مربع به عنوان فراوان¬ترین گونه¬های گیاهی بانک بذر خاک منطقه محسوب می شوند. همچنین گونه¬های سرخس پنجه¬ای (pteris cretica) و سرخس ماده (athyrium flix- femina) با متوسط تراکم هاگ 446 و 249 در متر مربع به عنوان فراوان¬ترین گونه¬های گیاهی بانک هاگ خاک منطقه معرفی شدند. انجیر (ficus carica)، توت (morus alba) و شب¬خسب (albizia julibrissin) تنها گونه¬های درختی منطقه هستند که قابلیت تشکیل بانک بذر دایمی بلند¬مدت را دارند. البته گونه¬های مزبور به دلیل گرما¬پسند بودن فقط در بانک بذر خاک واحد اکوسیستمی چهارم که در پایین¬ترین طبقه ارتفاعی منطقه قرار دارد، قابل مشاهده می¬باشند.نتایج جدول تجزیه واریانس تغییرات غنا و تراکم یا اندازه به همراه شاخص¬های تنوع گونه¬ای شانون- وینر و یکنواختی پایلو واحد¬های اکوسیستمی منطقه از نقطه نظر بانک بذر خاک در قالب طرح بلوک¬های کاملا تصادفی بیانگر آن است واحد¬های اکوسیستمی منطقه از نظر ترکیب گیاهی بانک بذر خاک با یکدیگر تفاوت نداشته ولی تاثیرعمق نمونه¬برداری بر شاخص¬های مزبور معنی¬دار ارزیابی گردید. نتایج این تحقیق همچنین تصریح می¬کند، گونه- های علفی شکل رویشی غالب بانک بذر خاک بودند چون بیش از 81 درصد ترکیب گیاهی بانک بذر خاک به آنها تعلق داشت. مقایسه ترکیب گیاهی بانک بذر خاک با پوشش گیاهی رو زمینی نشان می¬د هد که شمار 34 گونه بانک بذر خاک در ترکیب پوشش گیاهی حضور نیافته و بالعکس شمار 27 گونه گیاهی از پوشش کنونی در ترکیب بانک بذر حضور نمی یابند که این مسئله پایین بودن درجه همانندی گونه ای بانک بذر دایمی خاک با پوشش گیاهی رو زمینی را دلالت کرده و نبود وابستگی تجدید حیات پوشش گیاهی رو زمینی از بانک بذر دایمی خاک را تبیین می ¬سازد.در ارزیابی پایداری بانک بذر خاک منطقه با استفاده از مدل توزیع عمقی مشخص گردید 5/45 درصد از ترکیب گیاهی منطقه فقط در بانک بذر موقتی خاک حضور یافته، 8/23 درصد در بانک بذر خاک دایمی کوتاه¬مدت و 7/30 درصد در بانک بذر خاک دایمی بلند¬مدت حضور می¬یابند. همچنین در بررسی تغییرات نسبت¬های (درصد) درجه ماندگاری در واحد¬های اکوسیستمی منطقه با استفاده آزمون مربع کای و بر اساس دو مدل توزیع عمقی بذر (347/0= sig. ، 78/3 =2? با درجه آزادی 6) و مدل sai (362/0= sig. ، 202/3 =2? با درجه آزادی 6) مشخص گردید (347/0= sig. ، 78/3 =2? با درجه آزادی 6) که بین واحد¬های اکوسیستمی منطقه با ترکیب گیاهی متفاوت و خصوصیات محیطی مختلف از نقطه نظر نسبت درصد درجه ماندگاری بانک بذر خاک اختلاف معنی¬دار وجود ندارد. آزمون نیکویی برازش مربع کای (02/72 =2 ?) در بررسی استقلال نتایج دو روش طبقه¬بندی ضریب اجتماع¬پذیری بذر و مدل توزیع عمقی بذور نشان داد که نتایج این دو روش با احتمال 99 درصد از یکدیگر مستقل نبوده و با یکدیگر انطباق دارند. در این ارتباط میزان تطابق و همبستگی دو روش مزبور بر مبنای ضریب کاپا و ضریب همبستگی اسپیرمن 2/84 درصد برآورد گردید. بنابراین نتیجه¬گیری شد طبقه بندی بانک بذر خاک بر اساس مدل تجمع پذیری بذر می تواند به عنوان یک روش جدید در طبقه¬بندی بانک بذر خاک رویشگاه ¬های جنگلی کاربرد داشته باشد.

برازش برخی توابع توزیع های احتمالی در مدلسازی توزیع قطری توده های بلوط ایرانی (quercus persica) در زاگرس مرکزی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه لرستان - دانشکده کشاورزی 1393
  مازیار ترابی   جواد سوسنی

بررسی حاضر، به منظور دستیابی به مدل مناسبی برای پراکنش تعداد در طبقات قطری توده ی خالص و دانه زاد بلوط در منطقه ی سفیدکوه و توده ی شاخه و دانه زاد همین گونه در منطقه دادآباد استان لرستان انجام پذیرفت. در این مطالعه قطر برابر سینه درختان موجود در یک توده ی سی هکتاری در دو منطقه به روش آماربرداری صد در صد اندازه گیری شد و بعد از بررسی های مقدماتی توزیع درختان در طبقات قطری برای 913 پایه بلوط ایرانی (quercus persica) در منطقه سفیدکوه و 1458پایه درخت برای همین گونه در منطقه دادآباد برازش یافت. در این پژوهش از توزیع های آماری متداول شامل توزیع وایبول دو و سه پارامتری، لگ نرمال، لگ نرمال سه پارامتری، نمایی، نمایی دو پارامتری، بتا و نرمال مورد استفاده قرار گرفت. کلیه توزیع ها و نیکویی برازش آنها با استفاده از نرم افزار آماری easy fit انجام شد. نتایج حاصل از نیکویی برازشها با استفاده از آزمون های کای اسکور (?^2) و کولموگروف اسمیرنوف(k.s) نشان داد که توزیع وایبول، بتا، نرمال و نمایی برای منطقه سفید کوه، و توزیع لگ نرمال، لگ نرمال سه پارامتری، وایبول ، نرمال و نمایی، برای منطقه دادآباد، قابلیت تبیین توزیع قطر درختان را نداشتند. از بین توزیع های دیگر، توزیع لگ نرمال و لگ نرمال سه پارامتری برای منطقه سفیدکوه و وایبول سه پارامتری، نمایی دو پارامتری و بتا برای منطقه دادآباد، قابلیت بالاتری را برای تبیین برازش ها از خود نشان دادند.