نام پژوهشگر: عرفان قادری

شناسایی و تحلیل علل ظهور و عملکرد هنر تعاملی با تأکید بر هنر تعاملی در ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شاهد - دانشکده هنر 1393
  عرفان قادری   احمد نادعلیان

«هنرِ تعاملی»؛ گونه ای از هنرهایِ تکنولوژیک است که در اواسطِ دهه یِ هفتاد، با ظهورِ و گسترش فناوری هایِ رایانه ای، قدم به عرصه یِ هنرِ معاصر گذاشت. پرسش هایی از چیستیِ این پدیدارِ هنری، جایگاهِ آن در میانِ آثارِ مشارکت/تعامل-مبنایِ ایرانی، خاستگاه هایِ تاریخیِ موثر بر پیدایش آن، شکل هایِ دسته بندیِ آن، و در نهایت وضعیتِ آن در روزگارِ اینترنت محورِ امروز؛ مسایلی هستند که تلاش شده در این پژوهش برایِ آن ها پاسخی درخور یافته شود. در این پایان نامه، با بهره گیری از روشی توصیفی-تحلیلی و استفاده از منابعِ کتابخانه ای و اینترنت، سی اثر از شاخص ترین نمونه هایِ خارجی و ایرانیِ «هنرِ تعاملی» معرفی و تحلیلِ شده است. نتایج تحقیق در قدمِ اول نشان می دهد که علی رغمِ شباهت هایِ بسیارِ موجود بینِ انواعِ هنریِ مشارکت/تعامل-مبنا(از جمله هنرِ مشارکتی، سیبرنِتیکی، نسبت مند و...) هر یک از آن ها تعریفی ویژه یِ خود را داشته و نباید با یکدیگر خلط شوند و ارایه تعریفِ ویژه یِ «هنرِ تعاملی» ضروری است. پس از آن نشان داده شد که بر اساس این تعریف از «هنرِ تعاملی»، نمونه هایِ مشارکت/تعامل-مبنایِ ایرانی؛ جز در چند مورد استثنائی، نه تعاملی بل که از انواعِ دیگر از جمله مشارکتی، سیبرنتیکی و... هستند. با ردگیریِ ریشه هایِ حضورِ فعالِ مخاطب درونِ اثرِ هنری، مشخص شد که چگونه هنرمندانِ گرایشات و جنبش هایِ مختلف از آغاز قرنِ بیستم بسترِ مناسب ظهورِ «هنرِ تعاملی» را فراهم آوردند و این پس از ابداعاتِ تکنولوژیکِ جنگِ سرد بود که زمینه یِ فنیِ لازم برایِ پیدایش این گونه یِ هنری فراهم آمد. در رابطه با الگویِ مناسب مقوله بندیِ آثارِ تعاملی نیز، پس از آزمونِ برخی روش ها، آشکار شد که جامع ترین روش؛ الگویی است که بر اساس آن، آثارِ تعاملی مبتنیِ بر حرکاتِ فیزیکی و فعالانه یِ مخاطبان دسته بندی می شوند. نتایج بخش پایانیِ این پژوهش نیز، با ارجاع به مستنداتِ موجود نشان می دهد که پس از فراگیر شدنِ پدیده یِ اینترنت، «هنرِ تعاملی» در گونه یِ هنریِ نوظهورِ هنرِ نِت مستحیل شده است.