نام پژوهشگر: الهام رحمانی آزاد

تحلیل دانش اکولوژیک بومی و شبکه یادگیری اجتماعی در مدیریت پایدار اکوسیستم های طبیعی (مطالعه موردی: مراتع منطقه لزور)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1393
  الهام رحمانی آزاد   مریم لاریجانی

امروزه به دلیل نقش مهم و تأثیرگذار دو عامل انسانی و طبیعی در اکوسیستم ها، مدیریت منابع طبیعی امری دشوار و پیچیده تلقی می شود که برای فائق آمدن بر چنین پیچیدگی باید عوامل انسانی نیز در این امر مهم دخیل باشند. یکی از مهم ترین و کلیدی ترین ابزار راهبری یک مدیریت مشارکتی جوامع محلی بهره بردار از منابع طبیعی هستند که در قالب گروه های اجتماعی سازمان یافته در طول تاریخ از منابع بهره برداری کرده و در ارتباط متقابل خود با طبیعت پتانسیل های فرهنگی و تجربیات گرانبهایی را کسب نموده اند که از آن به عنوان دانش بومی یاد می شود. در اعمال یک مدیریت مشارکتی موفق منابع طبیعی توجه به دانش اکولوژیک بومی امری اجتناب ناپذیر است و بنابراین از وظایف اساسی دستگاه اجرایی مستندسازی، حمایت و بکارگیری عملی دانش بومی در فرآیند حفاظت و مدیریت پایدار عرصه های طبیعی است. رویکرد تحلیل شبکه اجتماعی قادر است مدیران و برنامه ریزان منابع طبیعی را در راستای اجرای مدیریت مشارکتی موفق طی فرآیند گسترش، توسعه و بکارگیری این شبکه دانش و تحلیل الگوهای ساختاری روابط یاری نماید. در رویکرد تحلیل شبکه دانش اکولوژیک از طریق تقویت یادگیری اجتماعی و سرمایه اجتماعی در شبکه می توان ظرفیت سازگاری افراد را به تغییرات اکوسیستمی افزایش داد و تا حد زیادی از تخریب منابع طبیعی و محیط زیست جلوگیری نمود. تولید کنندگان و انتقال دهندگان دانش به عنوان پل های ارتباطی دانش می توانند در سیاست گذاری منابع طبیعی و محیط زیست نقش آفرین باشند. بر این اساس در این تحقیق که به صورت موردی در یکی از روستاهای بخش ارجمند شهرستان فیروزکوه به نام روستای لزور انجام شده است، نقش دانش بومی و تحلیل شبکه یادگیری اجتماعی میان بهره برداران روستا در مدیریت منابع طبیعی مورد بررسی قرار گرفته است. ابتدا به دلیل اهمیت نوع ارتباط روستائیان با یکدیگر با مشاهدات میدانی و تکمیل پرسشنامه از گروه هدف به تحلیل و مطالعه ابعاد مختلف دانش بومی و عرف های دامداران در چگونگی مدیریت دام و مرتع و انسجام آنان در تولید فرآورده های شیری پرداخته شده است. چگونگی ساماندهی عرف ها و سنت های بومی دامداران و بهره برداران از مراتع و مباحث مهم در روند مدیریت دام و مرتع در این بخش به تفصیل بیان شده است. بر پایه همین روند مشارکتی مدیریت دام و مرتع، به بررسی ارتباط آنان با یکدیگر بر اساس دو نوع پیوند مشارکت و تبادل دانش پرداخته شد. معیارهای مهمی از جمله یادگیری اجتماعی و چگونگی تبادل دانش بومی مورد بررسی قرار گرفته که از ترکیب همین دو پیوند مشارکت و تبادل دانش بدست می آیند. بر اساس آنالیز پیوندهای مشارکتی، کنشگران کلیدی در این ارتباط به دست می آیند که نقش مهمی در مدیریت و حفظ انسجام گروه بر عهده دارند. در مورد پیوندهای تبادل دانش بومی هم می توان با استفاده از رویکرد تحلیل شبکه و برخی از شاخص های آن، کنشگران کلیدی در این امر را استخراج کرده و از ترکیب این دو پیوند هم کنشگران کلیدی که استخراج می شوند در واقع افراد مهم و قدرت های شبکه یادگیری اجتماعی محسوب شده و می توان از این افراد در برنامه ریزی برای مباحث مدیریت منابع طبیعی و ایجاد پل های ارتباطی میان بهره برداران منابع طبیعی و نهادهای اجرایی و دولتی استفاده کرد. همچنین بر اساس نتایج آن ابتدا میزان انسجام اجتماعی گروه ها و روابط درون گروهی و برون گروهی گروه ها استخراج شد و پس از آن کنشگران کلیدی برای هر سه مولفه بدست آمدند. با استفاده از نتایج بدست آمده می توان در برنامه ریزی های مدیریتی منابع طبیعی روستا از نقش تأثیرگذار این کنشگران کلیدی استفاده نمود. در این سطح مطالعاتی دو پیوند مشارکت و تبادل دانش همبستگی مثبت و معنی داری را با یکدیگر نشان می دهند. با بهره مندی از نتایج این تحلیل و انجام مطالعات مشابه برای اکوسیستم های طبیعی دیگر در سطح کشور می توان به اطلاعات قابل توجهی در مورد بهره برداران و چگونگی تأثیر گذاری آنان بر سازوکارهای مدیریتی منابع دست یافت که این مطلب باید در روند برنامه ریزی مدنظر قرار گیرد.