نام پژوهشگر: مصطفی طالشی
همتا دلقندی اسماعیل علی اکبری
وجود حرم مطهر امام رضا و مسافرانی که به رقم بیش از 14 میلیون نفر در سال از سراسر کشور ایران و دیگر کشورها به قصد زیارت به شهر مشهد مراجعه می کنند ، موجب تغییراتی درشهر به خصوص در بافت اطراف حرم حاکم گردیده است . به طوریکه در حال حاضر دوگانگی خاصی در این محدوده به چشم میخورد .از سویی به علت وجود بیش از پنجاه و دو هزار نفر ساکن ، بخش بزرگی از محدوده به بناهای مسکونی و خدمات محله ای ساکنان اختصاص یافته که در طول زمان و به تدریج شکل گرفته اند و از سوی دیگر وجود زائران بی شمار و نیاز روز افزونشان به خدمات و امکانات رفاهی ، موجب پدید آمدن فضاهای خدماتی در مقیاس شهری و منطقه ای شده است .محور نواب در این محدوده به عنوان یکی از چهار محور منتهی به حرم امام رضا به دلیل نقش ارتباطی در انتقال زائرین به طرف حرم از اهمیت بسیاری برخوردار است . وجود کاربریهای ناسازگار و همجواریهای ناهمگون سبب ایجاد ترافیکهای غیر ضروری گردیده به طوری که این محدوده دچار آشفتگی چشمگیری شده است . از سوی دیگرفرسودگی و عدم کارایی بافتهای شهری پیرامون حرم مطهر امام رضا به گونه ای است که فاقد ظرفیتها ی مناسب برای دستیابی به اهداف اولیه فرهنگی و مذهبی مجموعه است . اطلاعات اصلی تحقیق در بخش مبانی نظری از طریق مدارک کتابخانه ای و مراجع موجود داخلی و خارجی و نیز استفاده از اینترنت جمع آوری و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند . در بخش آمار نیز از داده های وضع موجود از اطلاعات مربوط به سرشماریهای کشور و بررسیهای موردی و محلی و پایگاههای ادارات تابعه بهره گیری شده است . اطلاعات دیگر از طریق گفتگو با مسئولین و مراجعین ادارات و نیزبررسیهای میدانی و گفتگو با شهروندان و زائرین استفاده کننده از محور نواب گردآوری شده است . در نتیجه این بررسیها و استفاده از ماتریس سازگاری و مطالعه همجواریها و نیازها ی زائرین و همچنین مطالعه مشخصات یک گذر زیارتی عدم هماهنگی و همسویی ترکیب کاربریهای حاشیه محور نواب با نیاز زائران و عملکرد زیارتی - مذهبی اثبات گردیده است که با بازنگری در الگوی توزیع این کاربریها به یک گذر زیارتی مطلوب دست می بابیم .
فروزان بیرانوند اسماییل علی اکبری
میزان شهرنشینی هرچند که به یکی از شاخص های موثر در تعیین سطح توسعه اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی هر جامعه است ، ولی عدم توجه به وضعیت نظام شهری و نحوه پراکنش و توزیع نقاط شهری از یک طرف و رشد شتابان جمعیت یک یا چند نقطه شهری نسبت به سایر نقاط شهری هر منطقه می تواند سبب ایجاد عدم تعادل در توزیع جمعیت و به تبع آن توزیع نامتعادل امکانات اقتصادی در سطح منطقه شود . استان کرمانشاه یکی از استان های غربی کشور است که با ضریب شهر نشینی 8/67 درصد ( 1385 ) 6/2 درصد از کل جمعیت شهرنشین استان را در خود جای داده است . در این پایان نامه سعی شده است که ضمن بررسی ویژگی های محیطی ، انسانی و اقتصادی استان ( با تاکید برنظام شهری ) وضعیت شهرنشینی ، نظام شهری وطرح های منطقه ای مصوب نیز مورد بررسی قرار گیرند. بررسی شبکه شهری استان نشان داده که این استان به شدت با پدیده نخست شهری وعدم تعادل در شبکه شهری روبروست و تصویب طرح های منطقه ای که با ایفای نقش مرکزیت منطقه غرب به شهر کرمانشاه ، سبب ایجاد طیف وسیعی از خدمات و امکانات اقتصادی در شهر کرمانشاه و به تبع آن جذب و نگهداشت بیشتر جمعیت در این شهر شده اند ، به این مسئله دامن زده و آن را تشدید نموده اند.
محمد رضا پور سید مهذی موسی کاظمی
چکیده اغلب شهرهای جهان، از جمله شهرهای کشور ما را زمینهای کشاورزی یا قابل کشت و باغها احاطه کرده است. در غالب موارد اساساً وجود این زمینها و وجود آب موجب احداث شهر و گسترش بعدی آن شده، و هر قدر این زمینها وسیعتر و مقدار آب موجود بیشتر بو ده است شهر نیز گسترش بیشتر یافته و بر جمعیت آن افزوده شده است. شکل گرفتن شهربجنورد در مرکز ثقل اراضی کشاورزی و ثقل آفرینی آن به عنوان مرکز خدمات ناحیه ای برای حوزه پیرامونی و به تبع آن هجوم مهاجرین در ابعاد مختلف باعث گسترش کالبدی شهر در جهات مختلف شده و رشد شتابان جمعیت بدلیل جریانهای مهاجرتی باعث به زیر ساخت و ساز رفتن اراضی کشاورزی و حرکت بافت کالبدی شهر به سمت روستاهای پیرامون شده، بطوریکه در طی دوره35-85 روستاهای محمد آباد ، ملکش، حصار شیرعلی، حلقه سنگ، باقرخان و چند روستای دیگر در شهر ادغام شوند. ادامه این روند در این سالها باعث شد که روستاهای فوق جزئی از بافت کالبدی شهر محسوب شوند. نرخ بالای مهاجرت در کنار درصد بالای افزایش طبیعی جمعیت به ناچار گسترش فیزیکی شهر بجنورد رابه خصوص در سالهای بعد از انقلاب تسریع نموده است خود این امر نیز باعث گردید که شهر به دنبال رشد سریع خود روستاهای اطراف را به کالبد فیزیکی خود پیوند زده و بدن ترتیب مقادیر قابل توجهی از اراضی کشاورزی تخریب گردیده است . در این پژوهش هدف اصلی و نهایی شناخت ابعاد مختلف فیزیکی شهر بجنورد به منظور دستیابی به معیارهای مناسب جهت برنامه ریزی اصولی در توسعه فیزیکی و طراحی کاربردی بهینه فیزیکی در جهت پاسخگویی به نیازهای ساکنین شهر می باشد . واژگان کلیدی: توسعه فیزیکی – شهر بجنورد – اراضی کشاورزی
رسول لشکری زاده اسماعیل علی اکبری
چکیده : این پایان نامه با روش توصیفی _تحلیلی نظام توزیع فضایی- مکانی مراکز آموزشی شهر بهبهان را مورد مطالعه قرار می دهد.در همین راستا ابتدا نظریه های رایج مکانیابی مانند نظریه سیستمی،مکان مرکزی و مدل جاذبه، همچنین معیارهای مکانیابی مطلوب(سازگاری، آسایش،کارآیی، مطلوبیت ، سلامتی و ایمنی) و روش های کمی و کیفی در ارزیابی کاربریهای شهری ارائه شده است .سپس در محیط arc gis نقشه رقومی شهر، مراکز آموزشی و لایه های اطلاعاتی مورد نیاز تهیه، و با توجه به ضوابط و معیارهای شهرسازی، شبکه دسترسی و نظام همجواری ها مراکز آموزشی مورد تحلیل و ارزیابی فضایی- مکانی قرار گرفته است.از نظر شعاع دسترسی ابتدا مراکزآموزشی به تفکیک مقاطع تحصیلی و جنسیت با شعاع 500، 1000و 1500متری و موقعیت نسبت به محله،برزن و ناحیه ارزیابی شده است . از نظر شبکه دسترسی با توجه به معابر اصلی و فرعی تحلیل شده اند و همجواریها به صورت سه گروه سازگار،نیمه سازگار و ناسازگاربا مراکز آموزشی مورد ارزیابی قرار گرفته اند. از نظر توزیع فضایی تمرکز قابل توجهی از مراکز آموزشی ابتدایی در محلات 1، 3، 10، و 15دیده می شود. در مقابل 8 محله دیگر شهر یا 33درصد کل محلات شهری، فاقدهر گونه مرکز آموزش ابتدایی هستند.نظام توزیع مراکز راهنمایی و متوسطه از الگوی به مراتب نامتعادل تری برخوردار است.بطوریکه در یک ناحیه(ناحیه1)5/37درصد از مراکز آموزشی مکانیابی شده است. از نظر موقعیت نسبت به شبکه دسترسی45درصد از مراکز ابتدایی و 46درصد از مراکز راهنمایی با شریان های اصلی همجوار هستند. در همین حال 46درصد از کل مراکز ابتدایی و راهنمایی نیزدر همجواری شریانهای فرعی درجه 2مکانیابی شده اند.از نظر الگوی همجواری43 درصدکل مراکزآموزشی شهردر وضعیت کاملاَ ناسازگار مکانیابی شده اند. نتایج حاصل از این مطالعات حکایت از توزیع فضایی نامناسب، شعاع دسترسی نامطلوب و همجواری های ناسازگار مراکز آموزشی دارد . واژگان کلیدی: توزیع فضایی، مراکز آموزشی، مکان یابی ،شهربهبهان
سجاد احمدزاده مصطفی طالشی
توسعه شهرها طی چند سال اخیر موجب بروض ناکارآمدیهای در شهرها شده این ناکارآمیهابه صورت توسعه بی رویه شهرها و تغییر عملکرد آنها نمود پیدا می کند این توسعه بیشتر ناشی از مهاجرتهایی روستایی به شهرها است دراین میان برنامه ریزی نادرست دولتها به این مهاجرتها دامن می زند بطوریکه در کشور ما منظور از برنامه ریزی برنامه ریزی برای شهرها بوده نا برنامه ربزی برای شهرها و روستاهاو در برنامه ریزی بیشتر شهرها مد نظر قرار می گرفتند تا روستاها بنابراین ما باید با تغییر نگزش برنامه ریزی آن را به برنامه ریزی از پایین به بالا قرار دهیم
محمد رمضانی مصطفی طالشی
چکیده : توسعه و گسترش شهرها و شهرنشینی منجر به ایجاد کلان شهرها شده که لزوم?برنامه ریزی و مدیریت شهری برای آنها را در کانون توجه ها قرار داده است. در این خصوص مباحث متعددی در راستای برنامه ریزی جهت دستیابی به توسعه پایدار شهرها مطرح شده که در میان همه آنها مقوله های مربوط به حوزه مدیریت بحران و آمادگی در مقابل مخاطرات طبیعی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. از طرفی برنامه ریزی و تامین نیازهای اولیه شهروندان آسیب دیده در بحران ها به جایگاه های اسکان موقت ، رفع نیاز آب ، برق ، ارتباط مخابراتی ، بهداشت و درمانی و پشتیبانی همه جانبه همواره ضرورت داشته است . بر این اساس تخصیص مکان هایی برای ایجاد تاسیسات شهری اضطراری شامل ذخیره منبع آب ، تعبیه دستگاه مولد نیرو و امکانات بهداشتی و درمانی، از ضروری ترین این نیازها بشمار می رود. توجه به اهمیت کلان شهر تهران باعث شده تا با در نظر گرفتن محدوده منطقه 4 به عنوان مطالعه موردی نسبت به مکان یابی تاسیسات شهری در شرایط بحرانی در آن اقدام نماییم . در این پایان نامه با استفاده از عوامل و شاخص های تاثیر گذار شامل گسل ها ، شیب ، شبکه هیدرولوژی شهری ، همجواری راه ها، همجواری جمعیت ، نزدیکی به پایگاه های پشتیبانی بحران و کاربری فضاهای سبز عمومی برای انتخاب مکان هایی بهینه به مکان یابی ایجاد تاسیسات شهری اضطراری اقدام شده است. در این راستا معیارها و شاخص ها توسط روش ??? یا تحلیل سلسله مراتبی وزن دهی شده اند . تهیه و تحلیل داده ها ولایه های اطلاعاتی در سیستم اطلاعات جغرافیایی ??? بخصوص با ابزار جانبی??????? ??????? همپوشانی و پهنه بندی گردیده در ادامه برای دستیابی به مکان های ممتاز، تلفیق و طبقه بندی پهنه های مناسب صورت گرفته است. در نتیجه با اولویت دهی و امتیاز بند گزینه ها ، فضای سبز فرهنگ سرای طبیعت به عنوان بهترین مکان ها برای ایجاد تاسیسات شهری معرفی می گردد .
علیرضا قجاوند اسماعیل علی اکبری
ازعمده ترین اثرات رشد سریع شهرنشینی، ایجادنارسایی درنظام توزیع فضایی کاربری های مختلف و درنتیجه نابسامانی درامرتوزیع خدمات به ساکنین شهرها می باشد. امروزه برنامه ریزی کاربری اراضی شهری به عنوان هسته ی اصلی برنامه ریزی شهری ،به دنبال انجام مجموعه اقدامات هدفمندبرای نظم دادن به محیط جغرافیایی درقالب مقدورات و خواست شهروندان است. یکی از مهمترین اقدامات درامربرنـامه ریزی کاربری اراضی شهری، مکان یابی صحیح مراکز خدماتی می باشد که دراین زمینه برنامه ریزان با مکان یابی و تخصیص مناسب زمین به کاربری های موردنیازدرکالبدشهر، کمک موثری به تأمین رفاه و آسایش شهرنشینان کرده، ضمن کمک به تحقق عدالت اجتماعی امکان زیست بهتردرشهرهارافراهم می نمایند. ازجمله مراکز مهم و حساس درحوزه خدمات شهری ،فضاهای آموزشی و به ویژه مدارس می باشندکه بررسی معیارهای منطقی و علمی درخصوص مکان یابی ،توزیع فضایی و رعایت الگوهای همجواری بااین مراکزبه لحاظ ابعادگسترده و عملکردقابل توجه آنها بسیارضروری می باشد. منطقه ی 14 شهرتهران به عنوان یکی از مناطق میانی دارای 483432نفرجمعیت بوده(درسال 1385)، باوسعتی درحدود23کیلومترمربع و تراکم 20429نفردرکیلومترمربع ازنظر کاربری های آموزشی دارای مشکلات زیادی می باشد. دراین راستا پایان نامه ی حاضر تلاشی برای بررسی معضلات مدارس متوسطه ی نظری دراین منطقه ازحیث توزیع فضایی،شعاع دسترسی و رعایت الگوهای همجواری می باشد. برای این منظورابتدا نقشه ی منطقه رقومی شده و سپس به کمک داده های مکانی (ازروی نقشه های ، و )و داده های توصیفی(بااستفاده ازمدارک ،اسناد،آمارو پژوهش های میدانی) درمحیط« arc gis» یک پایگاه اطلاعاتی تشکیل گردید. درمرحله ی بعد برای هرکدام ازعوامل موثر(مکان دبیرستان-ها،محدوده های ثبت نامی، نواحی، محلات و....) لایه ای تهیه و لایه های مربوط به شبکه راهها و کاربری های مختلف به آنها متصل شد. سپس ازطریق توابع « buffer» و «overlay» درمحیط « arc map» نقشه های مربوط به محدوده های ثبت نامی، شعاع دسترسی وهمپوشانی شعاع دسترسی دبیرستان ها به تفکیک جنس و همچنین وضعیت همجواری کاربری های مختلف بامدارس متوسطه ترسیم شده و برای هرکدام تحلیل لازم صورت گرفته است. نتایج این پایان نامه حاکی ازآن است که وضعیت موجوددرمکان گزینی مدارس متوسطه درمنطقه-ی14شهرتهران چه به لحاظ شعاع دسترسی وچه به لحاظ ارتباط باسایر کاربری ها ، مناسب نبوده و ازاستانداردهای لازم دربرنامه ریزی کاربری اراضی شهری به دوراست. گویی انتخاب مکان برای اکثر مدارس درجهت حل کوتاه مدت مشکلات ومسائل روز افزون بوده است. درتأیید مطالب فوق باید عنوان کردکه درنواحی 5،4،3،1 و6 این منطقه توزیع فضایی مدارس مناسب نبوده وبه طور میانگین تعداد 11واحد ازمجموع 29واحدآموزش متوسطه ی نظری، ازنظر همجواری باکاربری های مختلف دروضع نامطلوب قرارگرفته اند. درآخر ذکر این نکته لازم است که برای بهینه شدن نظام خدمات رسانی و افزایش کیفیت خدمات آموزشی، می توان بااستفاده ازنرم افزارهای مختلف و بخصوص gis ضمن تجزیه و تحلیل وضع فعلی مدارس درابعادمختلف، نقاط ضعف آنها راشناسایی و نسبت به رفع آنها درآینده اولویت بندی نمود.
مرجان مزینی اسماعیل علی اکبری
با بررسی اجمالی مناطق مرزی در مقایسه با مناطق مرکزی کشور می توان به شاخص های عمده ای از جمله انزوای جغرافیایی مناطق مرزی، دوری از قطب های صنعتی- اقتصادی و توسعه نیافتگی در ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی ، سیاسی و فرهنگی دست یافت. این مناطق به دلیل تماس با محیط های متنوع بیرونی از ویژگی های خاصی برخوردارند. وجود مبادلات و پیوندهای فضایی دو سوی مرز و آسیب پذیری و تهدیدات مختلف در این مناطق اهمیت ویژه ای را در فرآیند برنامه ریزی ، توسعه، آمایش سرزمین به مناطق مرزی داده است که در صورت غفلت از آن ها به طور جد شاهد چالش های عمده ای از جمله عدم ثبات جمعیتی مناطق مرزنشین خواهیم بود، شهر و توسعه شهری و جایگاه آن در برنامه ریزی توسعه کشور و سهم آن در توسعه منطقه ای و ملی از مسایل مهم کشور است که می تواند تفاوت های موجود در سطح برخورداری مناطق از مظاهر رفاه و توسعه بین شهرها را به حداقل برساند و از مهاجرت گسترده جمعیت مناطق مرزنشین جلوگیری کند. امروزه این گونه مسایل در دو سوی مرز باعث شده تا کشورهای همسایه در قالب بازارچه های مشترک مرزی که از شناخته شده ترین روش های توسعه اقتصادی مناطق مرزنشین به شمار می رود، تحولی بنیادی در تولید، ایجاد اشتغال، تثبیت جمعیت مرزنشین، افزایش درآمد و نهایتا توسعه ای پایدار ایجاد نمایند و به سمت همکاری های متقابل منطقه ای هدایت شوند. بازارچه مرزی گناوه در فاصله 130 کیلومتری از شهر بوشهر مرکز استان بوشهر واقع شده است این بازارچه در سال 1380 راه اندازی شده و با کارکردهای اقتصادی- اجتماعی خود منجر به خروج منطقه از انزوای جغرافیایی، گسترش زیر ساخت های منطقه ، توسعه شهری و تثبیت جمعیت در شهر مرزی گناوه شده است. در این راستا برای رسیدن به اهداف اصلی تشکیل بازارچه می توان با برطرف کردن موانع رکود فعالیت بازارچه و گسترش خدمات و تسهیلات آن و فراهم کردن امکانات ارتباط بین دیگر شهر ها با بازارچه این امکان را فراهم کرد تا شهرهای دیگر مناطق نیز بتوانند از تسهیلات و خدمات بازارچه بهره مند شوند.روش تحقیق در این پایان نامه بصورت توصیفی – تحلیلی می باشد که در این پایان نامه نقش بازار مرزی در دگرگونی ساختار اقتصاد و اشتغال سنتی و توسعه فضایی- کالبدی شهر گناوه بررسی و به نتایج ذیل دست یافته ایم. 1- بازار مرزی منجر به جلوگیری از انزوای جغرافیایی شهر گناوه و افزایش مبادلات اقتصادی این شهر گردیده است. 2- بازار مرزی منجر به تثبیت جمعیت و جلوگیری از افزایش روند جمعیت گردیده است. 3- بازار مرزی منجر به ایجاد فرصت های شغلی جدید به منظور افزایش سطح اشتغال گردیده است. 4- بازار مرزی منجر به تقویت صنعت گردشگری در شهر گناوه گردیده است.
علی کاظمی صومعه مصطفی طالشی
یکی از پدیده های بارز ناپایداری نظام شهری بویژه در کشورهای در حال توسعه، گونه ای از شهرنشینی با مشکلات کالبدی فضایی موسوم به اسکان غیررسمی است.پیدایش و گسترش این گونه سکونتگاههای غیررسمی در مجاورت سکونتگاههای شهری بزرگ، بازتاب کاستی ها و نارسایی های سیاست های نادرست در مدیریت شهری است. ناتوانی نظامهای مدیریت شهری در گسترش زیرساختها و تامین خدمات باعث رشد و گسترش این گونه سکونتگاهها شده است. در همین ارتباط این فرایند از یک طرف باعث گسست کالبدی پاره ای از نواحی مسکونی از پیکره کل شهر شده و همچنین باعث کاهش برخورداری از خدمات شهری، کیفیت سکونت و از طرف دیگر باعث به حاشیه رانده شدن و انزوای اجتماعی پاره ای از گروههای اسکان یافته در این گونه سکونتگاهها شده است. هدف این پژوهش بررسی علل اصلی شکل گیری اسکان غیررسمی در منطقه دو اسلامشهر است. به منظور دستیابی به اهداف پژوهش از روش ،توصیفی- تحلیلی مبتنی بر روشهای اسنادی و میدانی استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که کمبود امکانات و خدمات درسکونتگاههای روستایی سبب مهاجرت روستاییان به شهر منطقه شده است. این گروه به دلیل ارزانی هزینه های خانه و زمین ، ضعف بنیه مالی و همچنین بهره مندی از امکانات و خدمات در شهر ، سکونتگاههای غیررسمی را برگزیده اند. حقایق حکایت از آن دارند که این محله بدون برنامهریزی و بدون نظارت مدیران شهری گسترش یافته است که به علت ضعف نظارت مدیران شهری و ناهماهنگی میان سازمانهای ارائه دهنده خدمات شهری، هسته اولیه آن که شکل گرفته در چند سال اخیر گسترش زیادی یافته است. با توجه به نتایج بدست آمده از این پژوهش، راهکارها و پیشنهاداتی در جهت بهبود شرایط زندگی در این محله و توانمندسازی و ارتقاء محیطی آن ارائه شده است. که مهمترین آنها عبارت از: ایجاد تعادل بین میزان برخورداری از امکانات وخدمات میان شهر و روستا، بهسازی کالبدی و فیزیکی در رونق کاربری های آموزشی، بهداشتی و دلبستگی اهالی به محیط و محله خود، تقویت میزان ارتباط بین دستگاههای مدیریت شهری و تشکلهای مردمی
اسعد جهان پور مصطفی طالشی
یکی از ویژگی های بنیادی فرایند شهرنشینی شتابان در ایران، گسترش و توسعه فیزیکی وکالبدی بدون برنامهء سکونتگاههای شهری است. ارزیابی روند جمعیت شهری کشورهای رو به رشددر طی50 سال گذشته نشان می دهد که این جمعیت به بیش از 7 برابرافزایش یافته و انتظار می رود درطی 20 سال آینده به حدود دو برابر افزایش یابد .درفضای جغرافیایی ایران نیز در طی 40 سال گذشته جمعیت شهری کشور 2/6 برابر شده است. دگرگونیهای جمعیتی به گونه های متفاوتی رشد وتوسعه فیزیکی سکونتگاههای شهری را بوجود آورده است این توسعه فیزیکی بر بستر محیط طبیعی در بسیاری از موارد منجر به تخریب اراضی کشاورزی شده است. در این پژوهش، مطالعات جغرافیایی نشان می دهد که میزان جمعت شهر بوکان از5307 نفر در سال 1335به151689نفردر سال 1385رسیده و بستر فیزیکی آن نیز در همین فاصله زمانی از 62هکتارمساحت به1825هکتار مساحت افزایش یافته است بنابراین بطور متوسط در هر سال به ازای2927نفر26/35هکتار مساحت افزایش یافته است. توسعه فیزیکی شهر بوکان منجر به تخریب اراضی کشاورزی از یک سو واز سوی دیگر کاهش سطوح کاربریهای مناسب نظیرآموزشی، بهداشتی، فضای سبز......را درپی داشته است. کلید واژه:توسعه فیزیکی،تخریب اراضی کشاورزی،بوکان،دوره زمانی1385-1335
فاطمه آبکار مصطفی طالشی
با توجه به رشد روز افزون جمعیت شهری، یکی از مشکلات عمده در برنامه ریزی شهری تعیین جهت مناسب و نحوه گسترش فیزیکی شهر برای جوابگویی به نیازهای آینده می باشد. در گذشته طیف نسبتاً اندک فعالیت ها و شاخص های تأثیر گذار، امر مکان یابی را از طریق ارزیابی ذهنی و تخمین کیفی عملی می ساخت، ولی امروزه به علت تنوع و تعدد شاخص های تأثیر گذار از یک طرف و ضرورت توجه به تأثیرات آتی مکان یابی ها بر محیط جغرافیایی از طرف دیگر، سبب شده که تخمین کیفی قابلیت خود را از دست داده و به موازات آن استفاده از شاخص های کمّی بیش از پیش ضرورت پیدا کند (سرور، 1383).در این راستا سیستمهای اطلاعات جغرافیایی ابزار مفید و مهمی برای مطالعات شهری به خصوص تعیین جهت مناسب گسترش فیزیکی شهر محسوب می شود. در این تحقیق جهت مدلسازی تعیین جهت توسعه فیزیکی شهر با استفاده از قابلیت های سیستمهای اطلاعات جغرافیایی، مراحل مکان یابی توسعه آتی شهر اراک در 20 سال آینده و با تأکید بر اولویت توسعه درون بافت شهر، تشریح گردیده است به طوری که در این فرآیند مدلسازی، پس از تعیین و تشکیل لایه های اطلاعاتی مربوط به متغیرهای تأثیر گذار در توسعه فیزیکی شهرها مانند پستی و بلندی، شیب و جهت شیب زمین، زمین شناسی و گسل، خاک شناسی و قابلیت زمینهای منطقه مطالعاتی، منابع آب و دسترسی به زیر ساختهای شهری مانند راههای ارتباطی، خطوط انتقال انرژی و سوخت با حفظ حریم آنها و همچنین روستاهای پیرامون شهر و در معرض خطر ادغام با بافت شهر در اثر توسعه کالبدی، عملیات وزن دهی به شاخص ها و تلفیق اطلاعات با استفاده از روشهای متعدد ترکیب نقشه ای در سیستم های اطلاعات جغرافیایی انجام گرفته و الگوی مناسب توسعه شهری از طریق مکانیابی یک پهنه 4157 هکتاری در شمال و شمال شرق شهر با کمترین خسارت به زمینهای مرغوب کشاورزی در این محدوده ارایه می گردد. واژگان کلیدی: مکان یابی، توسعه کالبدی- فیزیکی شهر، سیستم اطلاعات جغرافیایی، شهر اراک.
مهرداد سلامی نفیسه مرصوصی
در پایان نامه حاضر با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی gis (به عنوان یکی از قدرتمندترین سیستمهای ارزیابی، تحلیل و تصمیم گیری) و آمار، اطلاعات و شاخص های تاثیرگذار؛ توزیع فضایی تصادفات جاده ای در سطح استان خراسان جنوبی تحلیل و ارزیابی گردید و در نهایت با شناسایی مقاطع حادثه خیز، راهکارهایی جهت کنترل این مقاطع ارائه شد. هدف از این تحقیق ارزیابی و تحلیل وضعیت تصادفات جاده های محورهای مواصلاتی استان خراسان جنوبی و نهایتاً تعیین عوامل دخیل در افزایش تصادفات جاده ای استان، خصوصا بر مقاطع حادثه خیز بوده و همچنین ارائه پیشنهادتی به مسئولان زیربط در ادارات ذیمدخل (اداره راه وترابری- پلیس راه- سازمان حمل ونقل وراهداری جاده ای) بوده است. روش تحقیق توصیفی، تحلیلی و کاربردی بوده و ابزار تحلیل و پردازش و تصمیم گیری، نرم افزارهای سیستم اطلاعات جغرافیایی بوده است. برای انجام مراحل تحقیق ابتدا مبانی نظری و معیار و ضوابط تحلیل با کمک مطالعات کتابخانه ای و رجوع به ادارات مربوطه به دست آمد، سپس پایگاه اطلاعات مکانی با استفاده از نقشه های 1:12000 منطقه، تهیه شده در سال 1381، در محیط arcgis ساخته شد. سپس با استفاده از مدلهای کریجینگ، تحلیل فاصله و منطق بولین امر تحلیل مقاطع حادثه خیز صورت گرفت. یافته های تحقیق نشان می دهد که منطقه به لحاظ وضعیت تصادفات در موقعیت نسبتا خوبی بوده است، اما با تبدیل به مرکزیت سیاسی، تصادفات جاده ای با روندی روبه رشد مواجه گردیده است که در صورت عدم برنامه ریزی برای آن در آینده نزدیک به یک مشکل بزرگ منطقه ای تبدیل می گردد. بیشترین تراکم تصادفات در فاصله 5/7 تا 10 کیلومتری شهرها بوقوع پیوسته و از تراکم تصادفات در فاصله بیش از40 کیلومتری پاسگاههای پلیس راه کاسته می شود و شیب 5-8 درصد بطور بالقوه بیشترین ظرفیت را برای وقوع حوادث رانندگی داشته است که این مناطق باید در اولویت توجه قرار بگیرند.
محمد رحمانی مصطفی طالشی
گسترش اماکن و تاسیسات شهری در اثر ازدیاد روز افزون جمعیت و تبدیل اراضی کشاورزی، مرتعی و جنگلی به اراضی شهری همواره موجب بروز مشکلات عدیده ای بوده است که در مجموع باعث برهم خوردن شکل طبیعی اکوسیستم و تعادل هیدرولوژیکی این مناطق می گردد. آبخیزداری بعنوان یک دانش پایه که مدیریت منابع زیستی حوضه های آبخیز را بصورت پایدار میسر می سازد ،پشتوانه اصلی توسعه پایدار است و حوضه های آبخیز ظرف مناسبی برای پیاده کردن مرزهای مکانی مدیریت اکوسیستمی می باشند ، شهر تهران با توسعه ناموزون و رشد بی رویه و درنتیجه تغییر کاربری اراضی درحوضه های آبخیز شمال شهر موجب ایجاد تاثیرات منفی از قبیل (سیل ، فرسایش ، رسوب و کم آبی) شده و این موضوع می تواند در ناپایداری توسعه شهری تأثیر فراوانی داشته باشد. در این پژوهش ابتدا نسبت به محدوده توسعه یافته شهری در یک دوره زمانی 20ساله با کمک تصاویر ماهواره ایی اقدام گردید . در مرحله دوم مدل رقومی ارتفاعی محدوده مورد مطالعه تولید و با استفاده از الگوریتمهای هیدرولوژی قابل استفاده در gis میزان شبکه آبراهه تخریب شده محاسبه و استخراج گردید . سپس با استفاده از اطلاعات تولید شده در مراحل قبل تأثیر محدوده توسعه یافته برروی افزایش سیل و رواناب و برخی از پارامترهای دیگر برآورد گردید . در انتها نقش مدیریت حوضه های آبخیز برکاهش اثرات مخرب ناشی از توسعه شهری بخصوص در دو زیر حوضه کن و گلابدره مورد بررسی قرار گرفت.
اسداله قبادی مصطفی طالشی
یکی از معیارهای توسعه رفاه اجتماعی، بالا بودن سطح ایمنی جامعه و دسترسی مناسب شهروندان به زیرساخت های ایمنی در زمان بروز مخاطرات و بحران های شهری است. مکان یابی مطلوب مراکز امداد رسانی در کنار سایر کاربری ها می تواند یکی از عوامل مهم در پایداری عملکرد این گونه مراکز در زمان بروز مخاطره وافزایش ضریب ایمنی شهر ها به حساب آید. گسترش همه جانبه و پرشتاب شهر کرج بعنوان یک کلان شهر در دهه های اخیر و عدم امکان و فرصت کافی در سامان دهی بافت ها و فراهم سازی زیرساخت های مناسب باعث ایجاد پیامدهای نامطلوب و اثرگذار در توسعه فضای شهری و منطقه ای گردیده است. در پژوهش حاضر با توجه به تنوع ملاک های مکان یابی برای هریک از مراکزامدادرسانی و?نقش?های مختلف هر یک از آنها در هنگام وقوع حادثه، ایستگاه های آتش نشانی که از مهمترین مراکز در تأمین ایمنی شهر به شمارمی رود ، انتخاب شده است. سپس الگوی مکان یابی مراکز آتش نشانی بر اساس چهار معیار تأثیرگذار اصلی که به ترتیب اهمیت جمعیت، شبکه معابر، شعاع عملکرد و کاربری اراضی شهری می باشد و چهارده زیر معیار و شش گزینه طرح ریزی و بااستفاده از منطق فازی در چهار چوب تحلیل سلسله مراتبی و بهره گیری از ابزارهای تحلیل مکانی جهت دستیابی به الگوی توزیع و پراکنش بهینه این کاربری در سطح منطقه چهار کرج طرح ریزی گردید .سپس با وزن دهی و امتیاز بندی معیارها و گزینه ها، بهترین مکان ها و اولویت های بعدی برای احداث مراکز مشخص گردید.نتایج مطالعات نشان می دهد که مدیران شهری بهنگام مواجهه با تغییرات و توسعه آتی فضای شهری و تغییر ترتیب اهمیت معیارها قابلیت انتخاب گزینه مناسب و اولویت های بعدی راخواهند داشت.
بهنام اسد اسماعیل علی اکبری
چکیده: شهرها به ویژه کلان شهرها، کانون بیشترین ناهنجاری های رفتاری هستند؛ لذا دست یابی به یک راهبرد کارآمد مدیریت رفتار، از جمله مهم ترین وظایف مدیریت و برنامه ریزی شهری است. رابطه میان فضا و رفتار یا محیط و اجتماع، هم در علوم اجتماعی (زیبا یی شناسی، جامعه شناسی، روان شناسی و مدیریت) و هم در علوم محیطی (معماری، جغرافیا و شهرسازی) به پیدایش الگوهای نظری منجر شده که در مجموع راهنمای مناسبی برای تدوین یک مدل فضا محور در مدیریت رفتار شهری است؛ درون مایه نظریه های فوق این است که فضا باز تولید اجتماعی دارد؛ فضای شهری به طور اعم و سیمای شهری به طور اخص، باز نمود رفتاری پیدا می کند؛ بدین معنا که فضای موزون انسان را به رفتار موزون و فضای ناموزون انسان را به رفتار ناموزون هدایت می کند. دیدگاه فضایی در کلان شهر تهران تاکنون یا مستقیماً مورد توجه نبوده یا در حدی ناچیز مورد توجه قرار گرفته است. این پژوهش با هدف بازشناسی ارتباط و تأثیر فضا در رفتار براساس روش تحقیق تجربی (آزمایشی) در پارک های منتخب شهر تهران به عنوان نمونه موردی، مداخله فضایی برای سامان دهی سیمای شهری را به عنوان ابزار هدایت و مدیریت پایدار الگوهای رفتاری (فردی، جمعی) در کلان شهر تهران پیشنهاد می کند. روش انتخاب از میان پارک های سطح شهر تهران بر این اساس طرح شده است که جهت مقایسه دو نوع فضای فراغتی بوستان (یکی با ساختاری ساماندهی شده و دیگری با ساختاری نابه سامان) تنها فضا به عنوان یک عامل تأثیرگذار بر رفتار ایفای نقش کند و باقی عوامل تأثیرگذار چون فرهنگ، پایگاه اجتماعی و طبقه درآمدی برای بوستان های متناظر یکسان باشد و این امر از طریق انتخاب نمونه های موزون و ناموزون در یک ناحیه شهری (خرده تقسیمات منطقه شهری)امکان پذیر می باشد. جدایی گزینی اجتماعی- فضایی افراد در شهرها(نظریه اکولوژی اجتماعی: مکتب شیکاگو) باعث می شود که اشخاص با پایگاه های اجتماعی، درآمدی و فرهنگی یکسان در یک محدوده جغرافیایی گرد آمده و سکنی گزینند و هر چه این محدوده جغرافیایی کوچکتر در نظر گرفته شود همگنی افراد ساکن در آن بیشتر دیده خواهد شد. یافته ها از مقایسه ثبت رفتارها در بوستان های متناظر قلمستان و یاس در ناحیه 7 از منطقه 1 شهرداری تهران و بوستان های متناظر 15 خرداد و گلستانه در ناحیه 3 از منطقه 18 شهرداری تهران نشان می دهد که تأثیر فضای ناموزون در تولید رفتار ناهنجار به گونه ای کاملاً موثر با رابطه ای قوی بوده و فضای موزون نیز با رابطه ای ضعیف تر اما محسوس باعث هدایت رفتار بازدیدکنندگان از فضا به سوی رفتار هنجار خواهد بود. کلید واژگان : فضای شهری، فضای موزون، فضای ناموزون، رفتار شهری، رفتار فراغتی، پارک های شهری، منطقه 1 شهرداری تهران، منطقه 18 شهرداری تهران.
محسن فرهادی اسماعیل علی اکبری
یکی از بزرگترین دستاوردهای بشردر قرن بیستم بدون شک کشف قدرت اتم وفعل و انفعالات هسته ای و خواص شگفت انگیز پرتوها می باشد که تاثیری عمیق و ژرف درپیشرفت بشر داشته است . با این کشف ، اثرات پرتوها برطبیعت، محیط و موجودات زنده مورد مطالعه و تحقیق قرار گرفته و تاثیرات آن بر روی نسل بشر بررسی شده است . دراین تحقیقات، اثرات مثبت پرتوها برزندگی بشر اثبات شده است . مشخص شده است که پرتوهای رادیواکتیویته می تواند برانسان تاثیرات سوء مرگبار و برمحیط زیست داشته باشد . نظر به اینکه بشر نمی تواند از مزایای قدرت اتم چشم پوشی نماید، به فکر حفاظت از خود افتاد. خدمت پرتوهای یونیزان و عناصر رادیواکتیویته درعلم پزشکی ،به انسان به منظور جلوگیری از گسترش و تشخیص بیماری و افزایش طول عمر نیز غیر قابل انکار است . درپزشکی از عناصر رایواکتیویته و پرتوهای یونیزان درتشخیص ودرمان استفــاده می شود ، چرخه انسان و محیط آن و حفاظت ازاثرات سوء هردو ازاهمیت خاصی برخوردارمی باشد. روش: انجام دزیمتری محیطی و بررسیهای میدانی از مراکز پرتو تشخیصی مستقر در منطقهی 6 شهرداری تهران، روش جمعآوری اطلاعات و دادهها در این تحقیق میباشد. 107 مرکز ( 100 مرکز پرتو تشخیصی فعال میباشد.)، شامل رادیولوژی، رادیوتراپی، mri، سیتیاسکن، پزشکی هستهای، سنجش تراکم استخوان، رادیولوژی فک و دهان و صورت، امآرآی- سیتی- پزشکی هستهای مورد مطالعه قرار گرفتهاند. نتایج: این تحقیق میتواند، در مورد چگونگی فضای استقرار مرکز پرتو تشخیصی ، در ارتباط با رعایت معیارها و ضوابط مکانیابی، تصمیمگیرندگان را یاری داده و در مورد نحوه مکانیابی ،رعایت ضوابط و معیارها با استفاده از معیارهای همجواری، سازگاری، آسایش مورد استفاده قرار گیرد. همچنین در خصوص میزان پرتودهی و انتشار پرتوهای یونیزان در محیط با انجام دزیمتری محیطی اطلاعات و دادههای مستندی جمعآوری میشود، که با کمک این دادهها و بررسیهای میدانی نحوهی اقدامات حفاظت در برابر اشعه مورد بررسی قرار گرفته و تأثیرات آن بر استقرار فضایی و مکانی مورد تحقیق قرار میگیرد. یافتهها: در این تحقیق موقعیت جغرافیایی 107 مرکز پرتو تشخیصی مستقر در منطقه 6 شهرداری تهران با کمک دستگاه gps برداشت شد. حدود 500 نقطه مورد سنجش دزیمتری محیطی با دستگاه اسمارت یون برحسب میکروسیورت بر ساعت مورد اندازهگیری قرار گرفت . با بررسی میدانی انجام شده، اطلاعات و دادههای جمعآوری شده در جداول مربوطه درج و نسبت به تحلیل آنها اقدام شد ، مشخص گردید در تحلیل مکانی نحوهی استقرار فضایی مراکز پرتو تشخیصی معیارها و ضوابط موجود رعایت نشده ولی دزیمتری محیطی انجام شده حکایت از موثر بودن اقدامات انجام شده حفاظت در برابر اشعه دارد.
مرضیه جعفریه مصطفی طالشی
فراهم ساختن امکانات و تسهیلات زیربنایی در مکانی دارای شرایط بهینه نسبت به سایر مکان ها جهت ایجاد شهرک صنعتی باعث انگیزه برای سرمایه گذاری بخش خصوصی و دولتی در آن مکان می گردد. بنابراین ارزیابی و مطالعه مکان های مختلف و با استفاده از روش های گوناگون به منظور یافتن مکان مناسب برای تخصیص این امکانات و تسهیلات ضروری است. بخش خصوصی تمایل دارد واحدهای صنعتی و تولیدی خود را در نواحی و مکان هایی مستقر نماید که بتواند به هدف خود مبنی بر بیشینه کردن سود نائل گردد. در صورتی که بخش دولتی با تکیه بیشتر بر موضوعات خاص سیاسی و اجتماعی – اقتصادی و زیست محیطی بعضا در جهت از میان برداشتن نابرابری های منطقه ای و ایجاد تعادل بین مناطق مختلف و توسعه همه جانبه و متوازن در سطح کشور گام برمی دارد و بر همین اساس اقدام به مکان یابی تأسیسات گوناگون می نماید. بی شک غایت اصلی تمام برنامه ریزی ها دستیابی به توسعه پایدار، تعادل منطقه ای، توزیع مناسب فعالیت ها و استفاده حداکثر از قابلیت های محیطی در فرآیند توسعه مناطق است. این پژوهش با استفاده از شاخصهای تاثیرگذار شامل : دسترسی به بازار مصرف، نحوه تامین مواد اولیه طرح ، بررسی شرایط جغرافیایی و اقلیمی ، بررسی امکانات حمل و نقل ، تسهیلات زیر بنایی و غیره ...در این شهرکها در نظر گرفته شده است . در این راستا معیارهاو شاخصها توسط روش تحلیل سلسله مراتبیahp وزن دهی شده اند. تا از طریق آن معیارهای مکان یابی شهرک های صنعتی مورد ارزیابی قرار گیرد. در ارزیابی الگوهای شهرک صنعتی به صورت نمونه (اشتهارد و نظرآباد) از مدل تحلیل سوات (swot) جهت شناسایی نقاط قوت، ضعف در محیط داخلی و همچنین فرصت ها و تهدیدها در محیط خارجی استفاده گردیده است. در ادامه فرآیند مأموریت، اهداف و استراتژی ها تدوین شده است و راهکارهای مناسب ارایه گردیده است. در نتیجه با اولویت دهی و امتیازبندی گزینه ها ، شهرکهای صنعتی اشتهارد و نظرآباد به عنوان بهترین مکان ها برای ایجاد صنایع معرفی می گردد. واژگان کلیدی:ارزیابی / مکان یابی / شهرکهای صنعتی / اشتهارد و نظرآباد
معصومه محمدی اسماعیل علی اکبری
توسعه فیزیکی و کالبدی شهر قزوین از ابتدای پیدایش هسته اولیه شهر در دوره های تاریخی قبل از اسلام و بعد از اسلام تا دوره های حکومت پهلوی رشدی آرام، موزون و متعادل داشته است، اما از دهه 1340 به بعد شهر رشد کالبدی شتابان و ناموزونی را پیدا کرده و در نتیجه آثار و پیامدهای نامطلوبی را از نظر مسائل اقتصادی، اجتماعی، به دنبال آورده است. رشد سریع جمعیت شهر قزوین ناشی از مهاجرت روستائیان به شهر و رشد طبیعی جمعیت می باشد که خود باعث افزایش تقاضا برای زمین و مسکن و در نتیجه توسعه بی رویه شهر شده است، که پیامد آن اضافه شدن محلات جدید و ادغام روستاهای اطراف با شهر می باشد. هدف این پایان نامه تحلیل روند توسعه شهر قزوین در دوره های مختلف خصوصاً از سال 45 تا 85 با توجه به فعالیت هایی که تعاونی های مسکن در این دوره داشته اند، می باشد. به نظر می رسد احداث شهر صنعتی البرز قزوین که احداث آن به سال های 1345 تا 1350 برمی گردد و ایجاد کارخانجات و مراکز کارگاهی، خود موجب جهشی در تحولات جمعیتی شهر قزوین شده و از طرفی در دو دهه اخیر واگذاری اراضی شمال شهر برای ساخت و سازها توسط تعاونی های مسکن خود نیز موجب تسریع روند توسعه فیزیکی شهر شده است. به دلیل وجود محدودیت های توسعه در شرق، جنوب، غرب قزوین ما شاهد گسترش شهر همچنان به سمت شمال هستیم که خود نیز موجب نوعی ناموزونی در توسعه قزوین شده، طوری که با استفاده از فرمول آنتروپی شانون ما به این نتیجه رسیدیم که توسعه فیزیکی شهر قزوین توسعه بی قواره و اسپرال می باشد. روش بررسی در این تحقیق توصیفی- تحلیلی است و همچنین از مطالعه کتابخانه ای و بررسی اسناد و مدارک موجود در طرح جامعه قزوین استفاده شده در مورد اطلاعات مربوط به تعاونی های مسکن مطالعات میدانی و مصاحبه با کارشناسان مربوطه صورت گرفته است. نتیجه تحقیق حاضر نشان می دهد که بهترین راه برای جلوگیری از توسعه ناموزون و افقی شهر قزوین توسعه عمودی شهر می باشد و همچنین از طریق احیا و بازسازی بافت فرسوده موجود در شهر می توان زمینه اسکان 100000 نفری را فراهم کرد، که از طریق فرمول رگرسیون خطی پیش بینی شده تا سال 1400 به جمعیت قزوین اضافه خواهد شد.
بهروز محمودی مصطفی طالشی
اسکان غیررسمی پدیده ای غیرقابل اجتناب است که در پی رشد بی رویه شهرنشینی و مهاجرت های فزاینده روستایی در شهرهای جهان سوم خصوصاً در شهرهای ایران ظهور و بسط یافته است. بنابراین از یکسو در اثر بیشتر شدن رشد شتابان جمعیت شهری کشور نسبت به امکانات و خدمات شهری مطلوب، همراه با عدم وجود برنامه ریزی صحیح همواره موجب ناهمگونی و عدم تعادل در توزیع امکانات و خدمات مورد نیاز در سطح شهرها گردیده است. از سوی دیگر برآورده شدن نیاز مسکن مهاجران نیز سبب گسترش اسکان غیررسمی شده است.افزایش بی رویه جمعیت شهرها به ویژه نخست شهرهای کشورهای در حال توسعه ناشی از رشد طبیعی و مهاجرت، باعث ایجاد پدیده اسکان غیررسمی شده که این پدیده معضلات کالبدی، اقتصادی واجتماعی فراوانی را در این شهرها بوجود آورده است. یکی از نمونه های بارز آن شکل گیری اسکان غیررسمی در حومه های متصل به شهر تهران و ادغام آنها بصورت یک منطقه جدید شهرداری است که سبب ایجاد منطقه19 شهرداری تهران شده است. در حال حاضر نیز این منطقه به علت موقعیت خاص جغرافیایی- استقرار در جوار حریم شهر به عنوان حوزه ورودی جنوب غربی شهرتهران، استقرار مراکز انبارداری و انبارهای ضایعات، اراضی متروکه و مخروبه، کوره های آجرپزی وغیره در آن، وجود شبکه های بزرگراهی مهم در داخل و اطراف آن و فرصتهای بی بدیل توسعه- توانسته است جاذب جمعیت زیادی از شهرها و روستاهای استانهای مختلف کشور و حتی مهاجرین از کشور همسایه (افغانستان) باشد. برخی از این مهاجران که به دلیل وضعیت نامناسب اقتصادی خود توانایی سکونت بصورت رسمی را نداشته اند در حاشیه جنوبی شهر تهران در ناحیه3 منطقه19، اطراف محله های اسماعیل آباد و دولت خواه و عمدتاً در خانه های کارگری واقع در کوره های آجرپزی بصورت غیررسمی ساکن شده اند. از آنجایی که تحقیق علمی خاصی در مورد اسکان غیررسمی در منطقه 19 شهرداری تهران انجام نگردیده است. انجام این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی مبتنی بر مطالعات میدانی و تکمیل پرسشنامه در 17 سکونتگاه غیررسمی ناحیه 3 در دو سطح توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که عدم توجه به توسعه روستایی و کیفیت وضع زندگی در محلات فقیرنشین شهری در برنامه ریزی های کلان کشور، سبب شده تا سیل عظیمی از مهاجرین درجستجوی کار ودرآمد بیشتر به حاشیه جنوبی شهرتهران(منطقه19) مهاجرت نمایند. بنابراین راه حل این مسئله توجه به مناطق روستایی، برنامه ریزی صحیح جهت ایجاد تعادل بین نواحی شهری و روستایی کشور، توانمندسازی محلات فقیرنشین شهری و استفاده از پتانسیل مشارکت پذیری ساکنان جهت ساماندهی و بهسازی مشارکتی سکونتگاه های غیررسمی است.تحقیق حاضر مشتمل بر 5 فصل است : در فصل اول به چارچوب کلی طرح تحقیق و واژگان کلیدی پرداخته شده است. فصل دوم به مبانی نظری اختصاص دارد. در فصل سوم به شناخت و بررسی اجمالی ویژگی های محیطی- اکولوژیکی، اجتماعی- اقتصادی وکالبدی- فضایی منطقه19 شهرداری تهران می پردازیم. فصل چهارم به یافته های پژوهش میدانی اختصاص یافته و به بررسی علل پیدایش اسکان غیررسمی در ناحیه3 منطقه19 شهرداری تهران و ارائه راهکارهای مناسب جهت رفع مشکلات موجود در سکونتگاه های غیررسمی این منطقه پرداخته می شود. در فصل پنجم پس از آزمون فرضیات تحقیق و نتیجه گیری، پیشنهادهای اجرایی در خصوص جلوگیری از تداوم روند فعلی، ساماندهی و عوامل موثر بر آن و بهسازی مشارکتی و توانمندسازی وضعیت موجود ارائه می گردد.
عزیزه محمدی مصطفی طالشی
چکیده در سال های اخیربا رشد سریع شهرهای بزرگ کشورهای درحال توسعه، ظهور مسائل مربوط به کمبود واحدهای مسکونی، بالا بودن میزان بیکاری، افزایش جرم وجنایت و آلودگی های زیست محیطی در شهرهای بزرگ و... عده ای از محققان پیشنهاد کرده اند برنامه ریزی های توسعه براساس تاکید بر پویایی شهرهای کوچک تهیه شود. همچنین یکی از راهبردهای توسعه روستایی توجه به نقش شهرهای کوچک و تاثیر آندر توسعه روستاهای حوزه نفوذ است. بنابراین توسعه و تقویت شهرها ی کوچک علاوه بر این که جزء اهداف تمرکز زدایی بوده و توسعه ناحیه ای را نیز درپی خواهد داشت. از سوی دیگربا خدمات رسانی به روستاهای حوزه نفوذ بـاعث حفظ روابط ارگـانیک بین شهر و روستا و ثبات جمعیت روستایی و بـالطبع کـاهش مشکلات شهرهـای بزرگ می شوند. براین اساس، ایجاد و توسعه شهرهای کوچک، همواره به عنوان یکی از سیاست های عمده در امربرنامه ریزی کشورهای درحال توسعه مدنظر بوده است. از اینرو در کشورنیز توسعه شهرهای کوچک از طریق اجرای سیاست تبدیل مراکز بخش و روستاهای بیش از 10 هزار نفر جمعیت به شهر، یکی از مهمترین اقداماتی بوده که با هدف بهبود کیفیت و استانداردهای زندگی در نواحی روستایی، تمرکز زدایی جمعیت از شهرهای بزرگ ، تعادل بخشی به نظام اسکان جمعیت در ناحیه، ایجاد یک نظام کامل سلسله مراتبی از سکونتگاه ها ، جذب مهاجران بیکار روستایی و کاهش مهاجرت به شهرهای بزرگ انجام گرفته است. بر این اساس هدف از پژوهش حاضر بررسیو ارزیابی تاثیرات شهرهای کوچک برروی نواحی روستایی و همچنین ارزیابی نقش این شهرها درنظام ناحیه ای شهرستان بابلاست. تا مشخص شود که این شهرها تاچه اندازه در ایفای نقش خود در منطقه و نیز روستاهای پیرامونی موفق بوده ند. چون عدم شناخت توانایی شهرهای کوچک در ارائه خدمات به روستاهای پیرامونی و جذب جمعیت می تواند مشکلات فراوانی را هم برای این شهرها و هم برای روستاهای حوزه نفوذ آنها ایجاد نماید. بنابراین لازم است تا قبل از هرگونه تصمیم گیری در ارتباط با ایجاد شهرهای جدید، این مراکز از جهات مختلف مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که استقرار شهرهای کوچک شهرستان بابل بیشتر متأثراز عوامل محیطی است و همچنین نتایج بدست آمده ازتحلیل تاکسونومی در بررسی سطح توسعه یافتگی روستاهای حوزه نفوذ شهرهای کوچک، حاکی از ناتوانی این شهرها در ارائه وبسط خدمات و کارکردها به درون نقاط پیرامونی خود است. نتایج حاصل از ضریب کشش پذیری برای شهرهای کوچک نشان دهنده ناتوانی این شهرها در جذب و ثبیت جمعیت دارد در بررسی تعادل فضایی جمعیت شهری در شهرستان بابل، نتایج با توجه به ضریب آنتروپی حاکی از عدم تعادل جمعیت شهری در شهرستان می باشد. نتیجه بررسی ها و محاسبه موردی ضریب مکانی، برای شهرهای کوچک شهرستان بابل، نشان می دهد که در بخش کشاورزی، صنعت و خدمات همه شهرها دارای شرایط غیر پایه ای هستند.
علی تایب اسماعیل علی اکبری
مشکلات بافت های فرسوده در شهرهای بزرگ همواره یکی از دغدغه های مردم و مدیران شهری بوده است. زیرا سکونت در این نوع بافت های شهری بازدهی مطلوب را ندارند. بر این اساس یکی از ضرورت های مهم شهر و شهرنشینی عصر حاضر ساماندهی این بافت های شهری است. محله لاله زار به دلیل قدمت زیاد از جمله بافت های فرسوده شهری به شمار می رود و به علت کمبود امکانات، خدمات و تجهیزات شهری در این محله از یک طرف، و نفوذ کاربری های تجاری و فرامنطقه ای از طرف دیگر، بخش زیادی از واحدهای مسکونی به خصوص در لبه های محدوده تبدیل به واحدهای تجاری، انبار و کارگاه و سکونتگاه کارگران این واحدها شده است. هدف پژوهش حاضر این است تا نگرش ساکنین ناحیه لاله زار را در مورد نقش ساماندهی بافت فرسوده از نظر تناسب ظرفیت کالبدی محله با نیازهای ساکنین بسنجد و در گام بعدی ضمن سنجش میزان توانایی و تمایل ساکنین ناحیه لاله زار به منظور ساماندهی بافت فرسوده آن، نقش عوامل اجتماعی، اقتصادی و کالبدی موثر بر مشارکت در ساماندهی بافت فرسوده محله لاله زار را شناسایی نماید. به منظور انجام پژوهش از پرسش نامه و نرم افزارهای آماری شامل excle و spss استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد که جامعه آماری مورد مطالعه از نظر وضعیت دسترسی به تسهیلات زیربنایی پایین تر از حد مطلوب قرار دارند. با استفاده از آزمون مقایسه میانگین نظرات جامعه مورد مطالعه در مورد وضعیت دسترسی آن ها به تجهیزات کالبدی مورد نیاز در سطح ناحیه در قبل و بعد از ساماندهی بافت فرسوده مشخص گردید که ساکنین محله مقتقدند که ساماندهی می تواند وضعیت آن ها از این نظر بهبود بخشد. هم چنین، عوامل اقتصادی، کالبدی و اجتماعی بیشترین نقش را در مشارکت ساکنین در ساماندهی بافت های فرسوده ایفا می کنند، و از نظر آماری رابطه معناداری میان عوامل فوق و میزان مشارکت در ساماندهی بافت فرسوده وجود دارد. مطالعات نشان داد که اگر چه جامعه آماری نمونه به مشارکت در ساماندهی بافت های فرسوده تمایل دارند، با این وجود، به دلیل ساختارهای اقتصادی و اجتماعی جامعه نمونه، توانایی مشارکت آن ها از نظر فنی، مالی، فیزیکی و فکری پایین است.
یوسف درویشی نفیسه مرصوصی
رشد و توسعه شهری در ایران نیز مانند سایر کشورهای در حال توسعه، فرایندی سریع داشته است.این امر نتیجه ی سیاست های دولت می باشد. پس از انقلاب با توجه به رشد چشم گیر جمعیت، بدنبال آن روند افزایش تقسیمات کشوری شتاب بیشتری گرفت و استانهای کشور در سالهای منتهی به انقلاب اسلامی از23 واحد به31 استان درسال 1390 افزایش یافتند. نقش دولت در رشدشتابان شهرنشینی اردبیل با ارتقاء سلسله مراتب شهری آن(تبدیل کردن به مرکزیت استان در سال1372) تاثیرگذار بوده است.رشد شتابان شهرنشینی و افزایش مهاجرت روستائیان بعد از این دوره به شهر اردبیل، مسئله حاشیه نشینی را پدید آورده و باعث گسترش آسیب های اجتماعی شده است.لذا شناسایی آسیب شناسی کالبدی(حاشیه نشینی) و به تناسب نقش آن در بروز انواع آسیب های اجتماعی در شهر از اهمیت خاصی برخوردار است،چرا که امروزه در کشورهای جهان سوم یکی از معضلات شهرنشینی،حاشیه نشینی و آسیب های اجتماعی ناشی از این پدیده می باشد. روش تحقیق پژوهش از نوع توصیفی و تحلیلی بوده است.روش نمونه گیری تصادفی بوده که از بین مناطق حاشیه نشینی اردبیل، محله حاشیه نشین میراشرف به عنوان نمونه انتخاب شد. برای برآورد حجم نمونه ازروش کوکران استفاده شد و به تناسب از بین1896خانوار این محله90 خانوار به عنوان جامعه نمونه، انتخاب گردید و پرسشنامه موردنظر بطور تصادفی بین خانوار توزیع شد.همچنین تعداد 40 پرسشنامه در ارتباط با نقش دولت در رشد شهرنشینی و حاشیه نشینی اردبیل تهیه و بین کارشناسان و مسئولان شهر اردبیل که عموما کارمندان مناطق شهرداری های و ارگانهای مرتبط با شهر اردبیل بودند،توزیع گردید..بعد از تحلیل آماری فرضیه اول ودوم رساله از طریق آزمون آماریspssبه ترتیب با25/67 و5/69درصد در مجموع با کسب نمره بالای50درصد مورد تایید و اثبات قرار گرفتند. لذا نتیجه گیری شد که دولت با تبدیل شهرهای بزرگ به مراکز استانها بدون برنامه ریزی باعث مهاجرت روستاییان و شهرستانهای اطراف به این مکانهای تازه تاسیس می شود.در نتیجه به رشد شهرنشینی،حاشیه نشینی و گسترش انواع آسیبها اجتماعی دامن می زند.لذا پیشنهاد می شود دولت با برنامه ریزی درست علمی ونگرش سیستماتیک به شهروروستا و توجه یکسان به این مناطق و عدم تبدیل نقاط روستایی به مکان شهری می تواند هم از بروز شهرنشینی افراطی و هم پیامدهای آسیبهای کالبدی (حاشیه نشینی) وهم آسیبهای اجتماعی ناشی از این رشد شهری شتابان جلوگیری کند.
سجاد فیروزی مصطفی طالشی
با توجه به دیدگاه های مدیریت آمایش سرزمین و در دستیابی به استراتژی های توسعه، مکان یابی برای تجمیع و استقرار واحدهای صنعتی امری ضروری است. در این ارتباط سیستم اطلاعات جغرافیایی به عنوان ابزار مدیریت اطلاعات مکانی قادر است ضمن گزینش مکان مناسب در رفع مشکلات و پیچیدگی های تعیین مکان بسیار سودمند باشد. توابع تلفیقی از انواع توابع تجزیه و تحلیل مکانی در gisهستند که امکان انتخاب مکان بهینه را با استفاده از نقشه های ورودی و از طریق عملگرهای تلفیقی مانند بولین، همپوشانی شاخص و منطق فازی فراهم می نمایند و تعیین تابع تلفیقی مناسب در طراحی و مکان یابی بهینه شهرک های صنعتی ضروری است. در این پژوهش برای مکان یابی از روش تصمیم گیری چند معیاره (mcdm) استفاده شده است. در این پژوهش ابتدا معیارهای موثر در مکان یابی را گزینش شده و پس از تهیه لایه های اطلاعاتی مربوطه و آماده سازی آنها در محیط gis مورد بهره برداری قرار گرفته است. در ادامه با تعیین وزن معیار ها، برای هر یک از معیارها نقشه های وزن دار تهیه می شود و در مرحله آخر نیز با همپوشانی نقشه های وزن دار، مناطق بهینه جهت استقرار شهرک های صنعتی تعیین شده است. در این پژوهش معیار سطح توسعه بیشترین و آب و هوا کمترین وزن (اهمیت) را گرفته اند و همچنین با تقسیم بندی مکان های استقرار شهرک های صنعتی در پنج اولویت از مناسب ترین تا نامناسب ترین، مکان های با اولویت سوم، چهارم، دوم، اول و پنجم به ترتیب بیشترین تا کمترین تعداد مکان دارای اولویت را به خود اختصاص داده اند. مساحت مناطق اولویت دار از کمتر از 0.01 تا 1103 کیلومتر مربع هستند. با توجه به اینکه تعداد مکان های با اولویت اول و دوم در 741 مکان با مساحتی بالغ بر 8285 کیلومتر مربع از کل استان (38.21 درصد) را شامل می شوند، این استان از نظر مکان های مناسب جهت استقرار شهرک های صنعتی در وضعیت مطلوبی قرار دارد. همچنین در استان زنجان به نسبت مساحت هر شهرستان، شهرستان خرمدره با 65.3 درصد، زنجان با 53.9 درصد، ابهر با 36.9 درصد، خدابنده با 35.4 درصد، ماهنشان و ایجرود با 28.7 درصد و طارم با 13 درصد در برخورداری از مکان های مناسب جهت استقرار شهرک های صنعتی به ترتیب در بهترین تا بدترین وضعیت قرار دارند. همچنین بر اساس نتایج بدست آمده و استقرار تنها 4 شهرک های صنعتی از 13 شهرک صنعتی استان زنجان در مکان های با اولویت اول و دوم و استقرار 4 شهرک صنعتی در مکان های با اولویت چهارم و حتی استقرار یک شهرک صنهتی در مکان های با اولویت آخر (پنجم)، مکان یابی شهرک های صنعتی استان زنجان از مطلوبیت برخوردار نبوده است.
مرضیه راستادبروجنی اسماعیل علی اکبری
صنعت به عنوان قوه محرکه توسعه اقتصادی یک کشور محسوب می شود و به نقل از گونارمیردال حجم صنعت و صنایع ماشینی در هر جامعه معرف بالابودن سطح تولید است و منجر به افزایش رشد اقتصادی جامعه خواهد شد.موقعیت فعلی صنعت و پراکندگی آن در سطح جهان باعث ایجاد شکاف اجتماعی، اقتصادی و سیاسی میان جوامع بین المللی گردیده وتفاوت های فاحشی میان سهم ارزش افزوده کشورهای توسعه یافته با ارزش افزوده کشورهای درحال توسعه وجود دارد.جدا از این مسئله ،رشد صنعت و تولید ارزش افزوده صنعتی در کشورهای در حال توسعه از جمله ایران منجر به تمرکز شدید صنایع و ارزش افزوده ناشی از آن در شهرهای بزرگ، پایداری این شهرها و ناپایداری شهرهای کوچک اندام کشور گردیده است و روز به روز شکاف این شهرها بیشتر می شود. در این پژوهش مکانسیم های موثر در گردش سرمایه در شهرک صنعتی خادم القرآنی شهر بروجن و میزان ارزش افزوده ناشی از تولید صنعتی و میل جغرافیایی آن مورد بررسی قرار گرفته است .این پژوهش به روش توصیفی ـ تحلیلی وبا بهره گیری از مطالعات اقتصادی وجغرافیایی و انجام پژوهش های میدانی مصاحبه و پرسشنامه از صاحبان صنایع و مدیران سرمایه انجام گرفته است. نتایج مطالعات انجام شده نشان می دهد که با وجود همجواری نزدیک به شهر بروجن ، این شهرک نتوانسته نقش عمده ایی در توسعه اقتصادی،اجتماعی ،کالبدی و رفاهی شهر داشته باشد وحجم وسیع ارزش افزوده صنعتی به خارج از منطقه انتقال می یابد. از سوی دیگر سهم شهر بروجن تامین نیروی انسانی ماهر و غیر ماهر در روند اقتصادتولیدی شهرک است .در همین ارتباط اشتغال 1901نفر ازجمع کارکنان این شهرک را به عهده دارد.همچنین نشان داده شد که نیمی از صاحبان سرمایه در شهر بروجن ساکن هستند اما رغبت چندانی به سرمایه گذاری در شهر بروجن ندارند.اندازه شهر،عدم توانایی شهر در تامین مواد اولیه ،بازار فروش و ارائه خدمات اداری،تجاری وبانکی مناسب ازجمله علل سهم بری اندک شهر بروجن از ارزش افزوده و میل جغرافیایی ارزش افزوده به دو مادر شهر ایران ،اصفهان و تهران می باشد.
نفیسه السادات میرایی اسماعیل علی اکبری^cٍesmaeil [email protected]%
1- مقدمه شهر شامل ساختار چند لایه توزیع فعالیتهای انسانی ، امکانات و زیر ساختهاست . این امر باعث ایجاد تضاد در شهر می شود . حل این تضاد به عهده شبکه ارتباطی است . مردم ممکن است از یک بخش فاقد امکانات در شهر به یک بخش دارای تسهیلات و امکانات زندگی حرکت کنند (hung,2003,96)معابر شهر به منزله رابط پیکره شهر با یکدیگر و با محیط های پیرامون و به عنوان شریان های حیاتی نقش بسیار مهمی را در شهر ایفا می کنند. معابر در چگونگی شکل گیری طرح هندسی شهر و توسعه شهری دخیلند. اهمیت فراوانی که در بالا برای دسترسی و تبلور کالبدی آن یعنی «شبکه های ارتباطی و معابر شهری »عنوان شد مربوط به شرایط عادی جامعه می باشد .بنابراین لازم به ذکر است که در شرایط غیر عادی و بحرانی ناشی از وقوع زلزله اهمیت ذکر شده برای دسترسی دوچندان می گردد . زیرا اگر برقراری دسترسی بهینه در شرایط عادی جامعه باعث افزایش مطلوبیت و کیفیت سطح زندگی می شود ؛ در شرایط بحرانی پس از وقوع زلزله حفظ دسترسی و جریان آمد وشد در معابر شهری باعث نجات و تداوم حیات انسانی می گردد.(موسوی،1384،21) بنابراین یکی از مهم ترین نقش های شبکه حمل و نقل ، پاسخگویی به وضعیت اضطراری در هنگام وقوع بحران در سطح یک جامعه می باشد و زلزله یکی از انواع این بحران هاست که طبق آمار موجود از مسائل مبتلا به در ایران می باشد . منطقه آذربایجان نیز با دارا بودن گسل جوانی که از مرند تا تبریز و بستان آباد و میانه کشیده شده و دنباله سیستم گسله آناتولی ترکیه است، از پرخطرترین مناطق ایران به لحاظ خطر زلزله محسوب می شود.با توجه به اهمیت شبکه معابر در مواقع عادی و لزوم برنامه ریزی مدیریت شهری به منظور ثبات هرچه بیشتر شبکه ارتباطی در زمان بروز بحرانی چون زلزله، برآورد میزان آسیب پذیری آنها امریست که ضرورت آن احساس می شود.لذا در این مقاله برآنیم تا میزان آسیب پذیری شبکه معابر محدوده مورد مطالعه و معابر آسیب پذیر را مشخص کنیم چرا که یکی از راه های کاهش خسارات ناشی از زلزله در نظام برنامه ریزی شهری توجه به معابر است.محدوده مورد مطالعه در این پژوهش شهرک ولیعصر تبریز انتخاب شده است . کوی ولیعصر تبریز اولین طرح شهرک سازی در تبریز است که در سال ???? به تصویب نهایی رسید . از جمله محاسن آن در ابتدای امر احداث، تدوین برنامه های شهری با دور اندیشی های لازم و رعایت اندازه و معیارهای خیابان کشی و تعیین سلسله مراتب دسترسی بود. اما پس از گذشت چند سال و در حال حاضر دارای معایب و مشکلاتی چون گسترش عمودی شهرک ولیعصر و متعاقب آن اسکان انبوه جمعیت در آپارتمان ها و مجتمع های مسکونی، انبوهی جمعیت استفاده کننده از خدمات قبلی که طبعاً تکافوی جمعیت کنونی را نمی کند، کم شدن فضای باز و تراکم بیش از حد آپارتمان ها بدون رعایت ضوابط استقرار آن ها در برخی موارد را می توان نام برد. مطالعات آسیب شناسی شهری در شهرهای ایران دارای سابقه مطالعاتی چندانی نیست .مطالعات انجام شده در این زمینه عمدتا" رویکرد اجتماعی دارند و از منظر جامعه شناختی (آسیبهای اجتماعی )به موضوع پرداخته اند.آسیب شناسی شهری با رویکرد جغرافیایی و فضایی بویژه برای شهرهای زلزله خیز ایران و در راس آن سرزمین آذربایجان و شمال غرب ایران که بطور بالقوه یکی از مناطق باخطر لرزه خیزی زیاد و از جمله عرصه های فعال دینامیکی است ، بسیار اهمیت دارد. 2- روش شناسی در این مقاله ابتدا با توجه به مبانی نظری و ادبیات جهانی در حیطه زلزله، به تدوین معیارها و شاخص های لازم برای شناسایی معابر آسیب پذیر در برابر زلزله پرداخته شده و با توجه به معیارهای فوق و اطلاعات جمع آوری شده در بانک اطلاعاتی و با کمک قابلیت نرم افزارarc gis در زمینه روی هم گذاری لایه ها آسیب پذیری شبکه های ارتباطی (ناشی از بحران زلزله) تحلیل شده است. در این تحقیق از مدلی که به اختصار ihwp نامیده می شود، استفاده شده است. مدل ihwp ترکیبی از روش منطق فازی و فرایند تحلیل سلسله مراتبی (ahp) است.مراحل مختلف انجام مدل به این ترتیب است : مرحله اول : تعیین شاخصها برای تشخیص پهنه های آسیب پذیر مرحله دوم: کاربرد راهبرد تحلیل سلسله مراتبی معکوس(ihwp) که خود شامل سه مرحله ذیل می باشد: الف - تعیین اهمیت و رتبه داده ها ب- تعیین مبانی نظری و فروض وزن دهی ج- محاسبه امتیاز لایه های انتخاب شده با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی معکوس( ihwp) مرحله سوم : تلفیق نقشه ها مرحله چهارم: تهیه نقشه آسیب پذیر ی نهایی شهرک 3- نتایج و بحث هر محدوده جغرافیایی ویژگی های منحصر بفردی دارد که مطالعه آن بر اساس همان ویژگیها انجام می گیرد.شاخصهای به کار رفته در این تحقیق نیز هر کدام به دلایلی که از محدوده مورد مطالعه منشا می گیرد،انتخاب شده اند.تراکم بالای ساختمان و متعاقب آن تراکم بالای جمعیت از دلایل انتخاب این دو شاخص هستند.رشد عمودی شهرک در حاشیه معابری که متناسب با این افزایش ارتفاع نیستند انتخاب شاخص درجه محصوریت را در پی داشت.به دلیل وجود کاربریهای تجاری جاذب سفر و افزایش ترافیک عبوری، شاخص های سطح سرویس ترافیک و کاربری اراضی به دلیل نقشی که در تسهیل دسترسی ها در زمان بروز بحران دارند انتخاب شدند، به دلیل نزدیکی شهرک به گسل اصلی و قرار گرفتن در حریم آن و وجود دو گسل فرعی در این شهرک شاخص دوری و نزدیکی به گسل انتخاب شد. برخی براین باورند که محکم بسازیم و هرجا می خواهیم بسازیم ، شاخص کیفیت ابنیه نیز علی رغم کیفیت غالبا" مطلوب ابنیه شهرک بدین دلیل انتخاب شد که این باور را نقض کند و نشان دهد که با وجود کیفیت بالای ساختمانها، آسیب پذیری هنوز هم قابل توجه است. شاخص دسترسی به مراکز درمانی نیز به دلیل نقشی که مراکز درمانی بلافاصله پس از وقوع بحران دارند و فاصله از آنها می تواند در کاهش و یا افزایش تلفات دخیل باشد انتخاب شد.با به کارگیری این شاخصها در مدل تحلیل سلسله مراتبی معکوس مشاهده شد معابری که دارای کیفیت ابنیه پایین هستند و در محدوده های با تراکم ساختمانی و جمعیتی بالا قرار دارند، درجه محصوریت آنها بالاست ، به گسل نزدیک ترند ، حجم ترافیک زیاد است و دور از مراکز امدادی قرار گرفته اند در مقابل زلزله آسیب پذیرترند.این موضوع در قسمتهای شمال غرب ،غرب و جنوب شهرک ولیعصر تبریز مشهود است. محورهای زیر از اصلی ترین معابر واقع در پهنه آسیب پذیر بالا هستند : • خیابان مخابرات حدفاصل فلکه بزرگ تا خیابان عارف . • خیابان شریعتی حدفاصل فلکه شریعتی تا خیابان اوحدی . • خیابان اوحدی حدفاصل خیابان کریم خان زند تا خیابان عارف . • خیابان معلم حدفاصل میدان تختی و بلوار بسیج . • بلوار ولیعصر و خیابانهای فروغی ، پروین اعتصامی، عارف، تختی، کریم خان زند ، ،شهریار ، شهید جوانمهر ،فرهنگ ،شهید صدوقی ، فردوس ، دادگستری و گلپارک . • فلکه بارنج و معابر منتهی به آن . 4- نتیجه گیری شهرک ولیعصر تبریز در راستای افزایش شهرنشینی در کلانشهر تبریز و افزایش تقاضا برای سکونت در این شهرک با گسترش روزافزون روبروست که البته به دلیل محدود بودن و ارزشمند بودن زمین ، این گسترش به صورت عمودی بوده و به افزایش ارتفاع ساختمان ها منجر شده است.نتایج به دست آمده از کاربرد مدل برای تعیین میزان آسیب پذیری معابر شهرک عبارتند از : • به دلیل رعایت نکردن تراکم های مجاز در این منطقه، بیشترین مشکل این شهرک، تراکم بالای ساختمانی و متعاقب آن درجه محصوریت بالای آن می باشد که منجر به آسیب پذیر شدن معابر می شود. • ترافیک بالای منطقه به دلیل وجود مراکز تجاری و خرید و پیش بینی نکردن پارکینگ های مورد نیاز نیز در آسیب پذیر شدن معابر دخیل هستند . • الگوی شطرنجی معابر در این شهرک وجود تقاطع های زیادی را باعث می شود.این موضوع موجب کند شدن سرعت حرکت وسایل نقلیه در این تقاطعها شده و آسیب پذیری معابر را افزایش می دهد. • رعایت سلسله مراتبی در شبکه از نکات مثبت قابل ذکر در شهرک ولیعصر می باشد. الگوی شطرنجی معابر این امکان را فراهم آورده تا معابر با عرض کم به معابر عریض تر و آن ها نیز به معابر اصلی مرتبط باشند. • وجود تراکم ساختمانی بالا در بدنه خیابان هایی که نقش فرا منطقه ای دارند، آسیب پذیری آن ها را نسبت به سایر مناطق بیشتر کرده است. • نقشه کیفیت ابنیه شهرک نشان دهنده کیفیت ابنیه قابل قبول در ساختمانهای شهرک می باشند و این امر از مزایای این شهرک است. • دسترسی به مراکز درمانی از وضعیت خوبی برخوردار است که می تواند در زمان بروز بحرانی چون زلزله در کاهش آسیب پذیری بسیار موثر باشد . • در محدوده های مرکز و غرب و شمال غربی شهرک که تراکم ساختمانی و درجه محصوریت بالا به چشم می خورد فضای سبز و فضاهای خالی به منظور فرار و اسکان موقت بسیار کم است و نیازمند اندیشیدن تمهیداتی می باشد که از جمله این تمهیدات می توان به مکانیابی فضاهای چند منظوره برای اسکان موقت اشاره کرد همچنین در نظر گرفتن مسیرهای جایگزین برای معابر آسیب پذیر که امکان اصلاح آنها وجود ندارد در کاهش آسیب پذیری موثر خواهد بود. نتایج این پایان نامه نشان می دهد مدلهای برنامه ریزی شهری چگونه به عنوان یک ابزار تحلیل و نه هدف مطالعاتی با زبان و بیان آماری در تبدیل مفاهیم کیفی به مقادیر کمیتی قابل استفاده است. روش یا مدل ihwp یکی از این مدل هاست که با ظرفیت شاخص پذیری متنوع قادر است در درک و تحلیل دقیق ضریب آسیب پذیری شبکه معابر شهری کاربرد قابل توجهی داشته باشد.
فهیمه شبیریان مصطفی طالشی
فرآیند گسترش نظام شهر نشینی در دهه های اخیر در فضای جغرافیای کشور و گرایش تمرکز در کلانشهر ملی، تهران ،همواره معضلات و محدودیتهای فراوان را از نظر زیست و اسکان این شهر فراهم آورده است. یکی از مهمترین محدودیتهای زیستی به لحاظ تمرکز ، شیوع بیماریها و چگونگی توزیع مکانی این بیماریها و تحلیل سطح و سطوح کاربریهای مناسب در فضاهای شهری است.تحلیل فضایی بیماریهایی که شهروندان به آنها گرفتار هستند و بررسی چگونگی تخصیص امکانات بهداشتی و پزشکی ،یکی از راهکارهای دستیابی به مدیریت و برنامه ریزی سلامت شهری در کلان شهر تهران است.یکی از ویژگیهای بارز در شهر تهران توزیع ناعادلانه امکانات و خدمات زیربنایی و بهداشتی-درمانی است.از سوی دیگر این توزیع مکانی نامناسب بی عدالتی فضایی را تشدید می نماید.ایجاد عدالت و تخصیص بهینه و امکانات بهداشتی، پزشکی و منابع در شهر تهران ، نظارت بر کاربری اراضی شهری ، مدیریت صحیح و تغییرات اساسی در بهداشت ، اقتصاد و نحوه زندگی شهروندان از اهداف اصلی در سلامت شهری بشمار می رود. از سوی دیگر یکی از مسائل مهم برنامه ریزی شهری در نظر گرفتن اولویت های حقوق شهروندی است.بعبارت روشن تر حقوق شهروندی استفاده از تسهیلات و امکانات شهری اعم از فرهنگی ، اجتماعی ، پزشکی- درمانی است. با عنایت به این موارد موضوع اساسی این پژوهش تحلیل فضایی بیماریهای زنان در شهر تهران با تأکید بر برنامه ریزی سلامت شهری است. آنچه مسلم است بیماری زنان لطمات قابل توجهی را به جامعه شهری ما وارد می کند که هر گونه برنامه ریزی و اصلاح در این زمینه کمک شایانی برای دستیابی به سلامت شهری که یکی از اهداف نهایی برنامه ریزی شهری است ،از سوی دیگر نقش زنان در توسعه اقتصادی ، فعالیتهای اجتماعی در جامعه کنونی به اثبات رسیده است و به تبع آن وضعیت سلامت زنان تأثیر بسزایی بر سلامت فرزندان ، خانواده ، جامعه و محیط پیرامون آنان دارد. بر این اساس چنانچه مشکلاتی چون بیماریهای مختلف اعم از سوئ تغذیه ، کار طاقت فرسا ، زایمانهای مکرر و بیماریی که برخی از آنها ناشی از عوامل زیست محیطی(بیماریهای ناشی از آلودگی هوا)، فرهنگی(بیماریهای ناشی از عادات غذایی) و اجتماعی(اعتیاد) موثر بر سلامت آنها نادیده گرفته شود ، سلامتی خانواده آنان و در سطح وسیع تر سلامت جامعه دچار آسیب خواهد شد . لذا شناخت بیماریهای رایج زنان ، توزیع مکانی آنها و بررسی رابطه عوامل محیطی بر روی این آسیبها تأثیر بسزایی بر بهبود وضعیت سلامت شهری خواهد داشت. این تحقیق مشتمل بر پنج فصل است . فصل اول به چارچوب کلی طرح تحقیق و واژگان کلیدی پرداخته است .
کیوان خدمتگزار اسماعیل علی اکبری
هدف کلی این تحقیق تبیین نقش موقعیت مکانی ، مباشرت دولت و تزریق منابع مالی حاصل از نفت در تکوین و توسعه شهر های کوچک و هم چنین تبیین نقش شهر های کوچک در توسعه ی روستایی می باشد . در این جا شهر های کوچک را می توان روستایی بزرگ تعریف کرد که به لحاظ دارا بودن برخی شرایط خاص مثل موقعیت مکان مرکزی تبدیل به شهر شده و شهر کوچکی است با ترکیبی از ساختارهای شهری و روستایی که نقش اصلی اش اداری – خدماتی است . در این تحقیق سعی بر آن بوده که ضمن بیان مفاهیم مربوط به شهر های کوچک و دیدگاه ها و نظریات مختلف مربوط به آن ، کارکرد های مختلف بالقوه و بالفعلی را که این سکونتگاه ها می توانند داشته باشند تبیین گردد که در این راستا پس از تهیه کلیات و چارچوب نظری تحقیق اقدام به جمع آوری اطلاعات مختلف در این رابطه گردید و همواره سعی بر آن بوده که علاوه بر کلیات مربوطه ، بیش تر اطلاعاتی که مربوط به سوالات تحقیق بوده و در راستای فرضیات مطرح شوند . به این منظور از روش های مختلف کتابخانه ای ، پرسش نامه ، مصاحبه ، مشاهده و ... جهت جمع آوری اطلاعات مورد نظر استفاده شده ، سپس با استفاده از روش های آمار توصیفی و آمار استنباطی اطلاعات گرد آوری شده را تجزیه و تحلیل کرده و فرضیات را با آزمون های کای دو ، تی دو گروه مستقل مورد آزمون قرار داده ایم . نتایج به دست آمده نشان می دهد که موقعیت نسبی شهر سروآباد و مداخله های دولت در تکوین و توسعه آن دخیل بوده و تکوین و توسعه ی این شهر نقش قابل توجهی در افزایش سطح سواد و سرمایه اجتماعی ، ا فزایش در آمد و رونق اقتصادی ، تنوع شغلی و افزایش فرصت های اشتغال ، رونق و تقویت فعالیت های مربوط به گردشگری ، کاهش مهاجرت های روستائیان ، ماندگاری و تثبیت آن ها در روستا و شهرستان و تغییر جهت مهاجرت ها به شهر های بزرگ داشته و در نتیجه نقش قابل ملاحظه ای در توسعه روستایی و منطقه ای داشته است
رضا حقایقی اسماعیل علی اکبری
امروزه فضاهای آموزشی یکی از مهمترین کاربری ها در سطح شهر محسوب می گردند که سطح قابل توجهی از فضاهای شهری را به خود اختصاص داده اند. فضاهای آموزشی آن هم در سطح متوسطه از یک طرف در شکل دهی کالبدی شهر موثر می باشند و از سوی دیگر به عنوان یک مرکز خدمات رسانی کاربری های اطراف را تحت تاثیر قرار داده و یا از آنها تاثیر می پذیرند. این پایان نامه در صدد مطالعه و تحلیل آسیب شناسانه بررسی نظام فضایی والگوهای مکان یابی مدارس متوسطه دخترانه در منطقه ی شانزده کلان شهر تهران و بر همین مبنا برنامه ریزی ارائه رهیافت ها برای ارائه بهترین نظم فضایی از الگوی مکانیابی این کاربریها است . در این پایان نامه از نرم افزار های تحلیلی excel جهت تهیه جداول ونمودارها استفاده شده وبرای تهیه نقشه های موجود ودست یابی به یافته ها از نرم افزارهای ترسیمی وتحلیلی arc gisوarc view استفاده شده است. 17 مدرسه متوسطه دخترانه مورد مطالعه قرار گرفته که یافته نشانگر آن است که: با درنظرگرفتن شعاع دسترسی 1600 متر برای مدارس متوسطه مشخص شد که 19 درصد از منطقه در نواحی 1، 3 ، 5 و6 خارج از محدوده خدماتی مراکز متوسطه قرار دارد و ?? درصد جمعیت منطقه نیز در خارج از سطح شعاع دسترسی مدارس قرار دارد وبه دلیل همپوشانی بعضی از مدارس و عدم پوشش بعضی از نواحی شعاع دسترسی بهینه را رعایت ننموده اند. با بررسی نظام همجواری مشخص گردید 41درصد مدارس متوسطه دخترانه در همجواری کاربری های ناسازگار، 35 درصد خنثی و 24 درصد سازگار می باشند. با توجه به تحلیل های حاصله مدارس متوسطه دخترانه در منطقه 16 شهر تهران با مشکلاتی چون عدم توزیع فضایی مناسب در شعاع دسترسی و نظام همجواری های روبه روست که توجه مسئولین امر را می طلبد. کلمات کلیدی: شعاع دسترسی،نظام همجواری،کاربری های آموزشی، توزیع فضایی،منطقه 16 شهر تهران
غلامرضا ده دهی اسماعیل علی اکبری
چکیده امروزه فضاهای آموزشی یکی از مهمترین کاربری ها در سطح شهر محسوب می گردند که سطح قابل توجهی از فضاهای شهری را به خود اختصاص داده اند. فضاهای آموزشی آن هم در سطح متوسطه از یک طرف در شکل دهی کالبدی شهر موثر می باشد و از سوی دیگر به عنوان یک مرکز خدمات رسانی کاربری های اطراف را تحت تاثیر قرار داده و یا از آنها تاثیر می پذیرند. لذا توجه به این نکته که فضاهای آموزشی باید به نحو شایسته ای در سطح شهر مکان گزینی گردند ضروری به نظر می رسد. ناحیه 3 آموزش وپرورش شهر کرج با مرکزیت منطقه 7 با وسعتی بالغ بر 2317 هکتار وجمعیتی در حدود 000/300 نفر در موقعیت مناسبی در شهر کرج واقع شده است. این ناحیه از نظر توزیع فضایی کاربری های آموزش متوسطه با مشکلات زیادی روبه رو است.در این راستا پایان نامه ی حاضر تلاشی برای تحلیل الگوی نظم مکانی وبر همین مبنا آسیب شناسی نظام توزیع فضایی مدارس متوسطه از حیث شعاع عملکردی وهمجواری ها می باشد. برای این منظور ابتدانقشه ی منطقه رقومی شده سپس به کمک داده های مکانی (نقشه تفصیلی شهر کرج) وداده های توصیفی ومشاهدات میدانی ،در محیط arc gis یک پایگاه اطلاعاتی چون مدارس دبیرستان،کاربریهای ناسازگار،بی تفاوت ، سازگار، نسبتا سازگار و نسبتا ناسازگار، جمعیت ، وسعت ناحیه تشکیل گردید. همچنین لایه ی کاربری ها به صورت جداگانه ولایه ی مدارس متوسطه ایجاد ونقشه های مربوطه ترسیم گردید. یافته های حاصل از این پایان نامه حاکی از آن است که وضعیت موجود در مکان گزینی مدارس متوسطه در ناحیه سه شهر کرج چه به لحاظ شعاع عملکردی وهمجواریها ، مناسب نبوده واز استاندارد های لازم به دور است. به طوریکه بیش از 50 درصد مدارس در همجواری با کاربری های ناسازگار مکان گزینی شده اند که تجمع مدارس در مرکز این ناحیه نیز مزید بر این شده است. از نظر شعاع دسترسی 6 درصد جمعیت خارج از شعاع عملکردی مدارس هستند و همچنین هم پوشانی مدارس در نقطه ی مرکزی ناحیه به دلیل جمعیت بالای مناطق اطراف بیشتر نمود پیدا می کند. در آخر ذکر این نکته ضروری است که با استفاده از نرم افزارهای مختلف بتوان برای مکان گزینی صحیح در راستای برنامه ریزی کاربری اراضی چاره ای اندیشید. واژگان کلیدی : مراکز آموزشی متوسطه ، نظام همجواری ، شعاع دسترسی ، ناحیه 3 شهرکرج
فاطمه کریمی اسماعیل علی اکبری
رشد روز افزون شهر نشینی و عدم وجود برنامه ای مدون و دقیق برای مدیریت اصولی آن باعث وجود ناهماهنگی هایی در توسعه مکانی شهرها شده است. در حالت کلی در شکل ساده آن یک مسئله مکانی، یک یا چند مرکز خدماتی "سرویس دهنده ها" به مجموعه ای از متقاضیان "مشتریان" موجود در حوزه نفوذ خود خدمات عرضه می کنند. بوستان های عمومی به عنوان یکی از کاربری های ارضی عمومی شهری به عنوان "سرویس دهنده" با توجه به نحوه توزیع فضایی با شهروندان به عنوان "مشتریان" ارتباط می گیرند. پارک ها و بوستان های شهری به عنوان یکی از مراکز "سرویس دهنده" مذکور با ساکنان و شهروندان حوزه نفوذ خود به عنوان "مشتریان" در ارتباط تنگاتنگ قرار دارند که نحوه این ارتباط از چگونگی نظام توزیع فضایی این سرویس دهنده-ها به طور مستقیم اثر می پذیرد. در همین ارتباط امروزه در کنار سیستم های اطلاعات جغرافیایی، سیستم های تصمیم گیری چند معیاره(mcdm) به طور گسترده ای برای حل مسائل مکانی و ارایه الگوهای بهینه توزیع فضایی به کار گرفته می شوند. همچنین ارزیابی الگوهای توزیع موجود با استفاده از آنالیزهای فضایی در محیط سیستم های اطلاعات جغرافیایی قابل ارزیابی می باشد. در همین ارتباط در طرح حاضر با توجه به توزیع نامناسب پارک ها و فضای سبز منطقه 13 شهرداری شهر تهران، تلاش شده است ضمن آسیب شناسی نظام توزیع فضایی کاربری فضای سبز شهری و شناخت چگونگی وضع موجود با استفاده از آنالیزهای فضایی و آنالیز شبکه، با ارایه الگوی بهینه توزیع با استفاده از تکنیک fahp راهکاری جهت ایجاد تعادل در نظام توزیع کنونی ارایه گردد. نتایج بررسی های انجام شده در طرح پژوهشی حاضر نشان می دهد که علاوه بر ضعف میانگین سرانه فضای سبز محلات 09/1 نسبت به استاندارد مصوب فضای سبز محله ای (2 متر)، نظام توزیع فضایی بوستان های منطقه نیز در وضعیت مناسبی قرار ندارد. اگرچه به لحاظ تغییرات نظام توزیع فضایی در سطح محلات و نواحی منطقه از غرب به شرق شرایط موجود بهبود می یابد.
رومینا مجیدی مصطفی طالشی
سکونتگاه های روستایی بعنوان یکی از کانون های زیست بشری از قدیم الایام قابل توجه و بررسی است. زندگی در روستا و نوع نگرش روستائیان به محیط طبیعی، امکانات و دانش آنها برای ساخت، تولید و شیوه های بهره وری باعث می شود تا کالبد و محیط با رعایت ساد گی و برقراری رابطه ای منطقی و مکمل بین آن ها، با حداکثر کارائی ممکن شکل گیرد. به منظور کشف پیچیدگی ها در کالبد روستایی، بررسی بافت کالبدی و اثرات مثبت و منفی انسان بر طبیعت و بافت ضروری است. در این پژوهش به منظور درک پیچیدگی در مجموعه سکونتگاهی کوهستانی سنگان به بررسی و تحلیل بافت این مجموعه روستا پرداخته شده است. مجموعه سکونتگاهی روستای سنگان برآیندی از عناصر طبیعی و انسان ساخت، به گونه ای زمینه سازگاری فردی و اجتماعی را با جامعه فراهم می آورد. در سنگان بین ساکنین و فضاهای جغرافیایی نوعی روابط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی وجود دارد، که این روابط موجب پیدایش وحدت و یکپارچگی مجموعه سنگان شده، و آن را از روستاهای دیگر متمایز ساخته است. به منظور دستیابی به اهداف پژوهش در مجموعه سکونتگاهی سنگان مواردی چون: شناخت همه جانبه و تغییرات کالبدی مجموعه سکونتگاهی سنگان در طی دوران مختلف، مکان یابی بهینه و طراحی فضایی ایده ال و پیوند سکونتگاه با مکان در مجموعه سکونتگاهی سنگان و ارائه طرح های ساماندهی عناصر فضایی سکونتگاه ها و تاثیر آن در آسایش و پایداری مجموعه روستایی پرداخته شده است. به همین منظور در این پژوهش با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی به شیوه کاربردی به منظور پاسخ گویی به سوالات تحقیق و از شیوه تحلیل آماری برای مستندات آماری و پژوهش های میدانی استفاده شده است. بافت کالبدی روستاها علاوه بر دخالت مستقیم افراد جامعه از عوامل محیطی نیز تاثیر می پذیرند. شدت تأثیرگذاری این عوامل گاه بواسطه توانایی های انسانی کاهش می یابد ولی همواره تاثیرات خود را بر شکل بندی کالبد و سازمان فضایی روستا حفظ می کند. بنابراین خصوصیات کالبدی روستاها تحت تأثیر دو گروه کلی عوامل مرتبط با محیط یا طبیعت و انسان شکل می گیرد. بافت های روستایی حاوی اطلاعات مفیدی برای ارزیابی میزان تأثیرپذیری فرایند شکل گیری و توسعه طبیعی کالبد روستاها از عوامل مختلف محیطی ـ اقلیمی، اقتصادی و اجتماعی ـ فرهنگی هستند. پیش بینی و برنامه ریزی، ساماندهی، هماهنگی و کنترل و به طور کلی فرایند بکارگیری موثر و کارآمد منابع مادی و انسانی در فرایند پایدار مجموعه روستایی سنگان را به نحوی تقویت می کند، تا به سطح متعارف جامعه زمینه و محیط مناسبی برای زندگی راحت و کارآمد روستاییان، به تناسب ویژگی های اجتماعی و اقتصادی در منظور جلوگیری از مهاجرت ها و بهبود اسکان را فراهم می آورد.
محسن میرکوهی اسماعیل علی اکبری
امروزه شهرهای بزرگ به دلیل تراکم زیادانسانی وگسترش روزافزون فضایی- کالبدی همواره درکانون توجه کارشناسان برنامه ریری ومدیریت شهری قرارگرفته اند .یکی از تبعات افزایش آسیب پذیری شهرها، عدم آمادگی درصورت بروز مخاطرات طبیعی می باشد .هرچند هر ازگاهی مانورهای نمادین در سطح شهر برگزار می گرددلیکن هیچ یک از آنها نمی تواند اهمیت وجدیت بحران را نشان دهد. تهران به خاطر کلانشهر بودنش بیش از شهرهای دیگر ایران می بایست مورد توجه قرارگیرد.ضرورت های اقتصادی،سیاسی،اجتماعی – جمعیتی ،مدیریتی و...باعث شده است تا به این کلانشهر نگرشی متفاوت با دیگر شهرها داشته باشیم.ازآنجائیکه درشرایط بحرانی زیرساخت های شهری وخطوط انتقال نیرو و...آسیب می بینند؛ لذا پیش بینی مکانی امن با تجهیزات اولیه جهت اسکان موقت آسیب دیدگان احتمالی امری ضروری است . ارتقاء سطح ایمنی جامعه ودسترسی مناسب شهروندان به مکان های ایمن شهری در زمان بروز مخاطرات و بحران های شهری یکی از معیار های توسعه رفاه اجتماعی می باشد؛ درهمین راستا فضاهای چند منظوره شهری، با درنظرگرفتن تمام شرایط و وضعیت های طبیعی به عنوان یکی از راهکارهای مناسب درجهت کاهش میزان آسیب ها وخسارات های احتمالی درنظرگرفته شده است. در این پژوهش، با توجه به تراکم جمعیت و بافت های متفاوت و بعضاً فرسوده در منطقه 13، ضرورت مطالعه و ساخت چنین فضاهایی را لازم و با اهمیت می سازد. بدین منظور با روش تحلیل سلسله مراتبی(ahp ) به مکانیابی فضاهای چندمنظوره شهری پرداخته شده است. در این مکانیابی،کاربری های فضای سبز،بایر،آموزشی،دولتی،ورزشی و.. منطقه13شهرتهران مورد ارزیابی قرار گرفته اند. با توجه به اهمیت ، سعی شده است هریک از این کاربری ها با استفاده ازروشahp براساس معیارهایی از قبیل دوری ونزدیکی به خطوط انتقال نیرو ،دسترسی به شبکه معابر،دسترسی به مراکز درمانی و...وزن دهی و پس از همپوشانی لایه ها درنهایت 3 نقطه درمنطقه به عنوان بهترین فضاها مشخص شده است که با بازدیدهای میدانی به اولویت بندی این نقاط پرداخته شده و فضاهای سبز و ورزشی به عنوان اولویت های اول تا سوم شناخته شده اند.
زهرا جهانشاد اسماعیل علی اکبری
همزمان با رشد افقی کلانشهرها ،افزایش جمعیت وگسترش واحدهای سکونتی ،معضلات وآلودگی های شهری نیز افزایش یافته است.این مسئله باعث عدم انتظام فضایی در استقرار و مکان گزینی و عدم توجه به شعاع دسترسی در کاربری های شهری شده است. در این میان کمبود سرانه کاربری فضای سبز شهری وتصاعد قیمت زمین در سال های اخیر، موجب گردیده تا نظم فضایی کاربری ها و نظام همجواری ها دچار نابسامانی و آشفتگی گردد و زیرساخت های لازم جهت احداث فضای سبز شهری کاهش یابد. منطقه 14 شهر تهران به عنوان بخشی از این کلانشهر بدلیل توزیع فضایی نامناسب در استقرار و مکان گزینی کاربری ها بخصوص کاربری فضای سبز(پارک ها) و هم چنین عدم دسترسی مناسب این کاربری برای شهروندان و همجواری آن در کنار کاربری های ناسازگار و مزاحم، لزوم انجام این پژوهش را ضروری نموده است. در این مورد پژوهی اطلاعات جمع آوری شده از طریق مدل های موجود در سیستم اطلاعات جغرافیایی(gis) بررسی گردید. سپس با استفاده از روش تحلیل فرایند سلسله مراتبی ahp ، معیارهای شعاع پوششی ، جمعیت و تراکم آن ، دسترسی ،کاربری های همجوار و...وزن دهی شده است و با استفاده از روشهای تحلیلی مختلف موجود در gis از جمله : تحلیل های همپوشی، مجاورت،بافرینگ، نظم فضایی، تخصیص-مکان یابی و... به بررسی و تحلیل نظام توزیع فضایی و الگوی مکان یابی کاربری فضای سبز(پارک ها) محدوده ی مورد مطالعه پرداخته شده است. رشد سریع جمعیت وتوسعه فیزیکی نامناسب درشهرهای بزرگ ایران، مشکلات پیچیده ای به وجود آورده است. توسعه شهری در دهه های قبل چنان بود که منجر به ایجاد عدم تعادل در چگونگی استفاده از اراضی شهری شده و روستا ها را به شهر و شهر های کوچک را به شهر های بزرگ تبدیل کرده است، به طوری که اغلب این تبدیلات و تغییرات بدون برنامه ریزی صورت گرفته و متناسب با نیازهای جامعه ی ایران نبوده است. این بدان معناست که شهرهای ایرانی با ورود به عصر جدید، در فضاهای شهری خود علاوه بر تراکم ، از توزیع نامناسب نیز رنج می برند به گونه ای که تعادل کاربری های مسکونی با فضاهای عمومی بر هم خورده که این امر در اغلب سرانه های خدماتی از جمله آموزشی، ورزشی، فضای سبز شهری نمود بیشتری می یابد. در مطالعه فضاهای سبز که ازمهم ترین کاربری های شهری می باشد، در زمینه نحوه توزیع و شعاع دسترسی شهروندان، سازگاری و مطلوبیت، کمبودها و نارسایی هایی دیده می شود. شهرتهران ومناطق شهری آن نیز از تحولات جمعیتی،اجتماعی،اقتصادی و فضایی شهرنشینی شتابان به دور نمانده است. در چنین شرایطی تحلیل های کمی وکیفی کاربریهای شهری به طور اعم وکاربری فضای سبز به طور اخص یکی از مهم ترین محورهای مطالعاتی در برنامه ریزی شهر وکاربری های شهری به شمار می رود. در این میان کاربری فضای سبز منطقه 14 شهرتهران نیز با مشکلاتی روبه روست ودستخوش تغییر وتحولات اخیر شده است نتایج این پایان نامه حاکی از آن است که وضعیت موجود در نظم توزیع فضایی و الگوی مکان یابی کاربری فضای سبز(پارک ها)در منطقه 14 شهر تهران ، از نظر شعاع دسترسی مناسب ولیکن از لحاظ توزیع فضایی و نظام همجواری (همسایگی با کاربری های سازگار و ناسازگار) نا مناسب بوده و در مکان گزینی پارک ها و فضای سبز از استانداردهای علمی تبعیت نشده است.
زهرا بهرامی علی نصیری
در مکان یابی بیشتر شهرهای ایران عوامل طبیعی تاثیر زیادی داشته است و افزایش جمعیت بعدی شهر نیز بر پایه این عوامل بوده و به مرور زمان با توسعه و پیچیدگی روابط اقتصادی در شهرها عوامل جدیدتری نیز در آن دخالت کرده است. مکان یابی اولیه شهر خمین نیز در مرکز یک دشت آبرفتی بوده که با توجه به مرکزیت آن در مرکز شهرستان باعث ایجاد یک مرکز مبادله ناحیه ای برای محصولات کشاورزی شده است، به طوری که در طی دوره 85-35 جمعیت از حدود 8 هزار نفر به 66391 رسیده است. این رشد به علت رشد طبیعی جمعیت مهاجرت روستایی و همین طور ادغام سه روستا بعد از دهه 60 بوده که باعث شده شهر به دنبال رشد سریع خود روستاهای اطراف را به کالبد فیزیکی خود پیوند بزند. این ادغام باعث تخریب اراضی کشاورزی شده است. و به علت توسعه نامنظم اولیه زمین های بدون کاربری و باز زیادی در سطح شهر باقی مانده و همین طور در سال های بعد از انقلاب نیز به این موارد توجه نشده و سیاست های دولتی، توسعه شهر را رقم زده است. در این پژوهش سعی شده است که با توجه به عوامل مختلف توسعه شهر خمین، معیارهای برای توسعه و جهات آن در آینده مشخص شود و با استفاده از داده هایی مانند اطلاعات و اسناد، عکس و نقشه و در انتها با مدلahp و سیستم اطلاعات جغرافیایی مورد ارزیابی قرار گرفته و جهات بهینه توسعه آتی با اولویت توسعه عمودی و سپس توسعه در جنوب شرقی به دست آمد.
نسرین رضاخانلو علی نصیری
مهاجرت به جابه جایی انسان ها بین دو نقطه برای مدت طولانی اطلاق می گردد.دهستان کوهپایه یکی از مناطقی است که از گذشته تاکنون با پدیده مهاجرت دست به گریبان بوده . این تحقیق به دنبال آن است تا علل و عوامل طبیعی و سهم هریک از آن ها را در مهجرت های صورت گرفته از سال 1375 تا 1385 را مورد بررسی قرار دهد.
حامد عباسی نفیسه مرصوصی
چکیده: عدم تعادل در سطوح کلان، میانی و محلی سیستم های شهر، موجبات ناپایداری در ساختار و کارکرد مجتمع های زیستی و در نتیجه تشکیل سکونتگاههای غیر رسمی در شهر ها می گردد. پهنه های اسکان غیر رسمی، جزیی از بافت و کالبد شهر محسوب می گردند؛ و در ارتباط با شهر دارای ویژگی های خاص است که نیازمند به اصلاح و ساماندهی دارند. در پژوهش حاضر، بررسی پهنه های اسکان غیر رسمی شهر اسلامشهر بر اساس شاخص های جمعیتی، اجتماعی،اقتصادی، زیست محیطی و کالبدی مورد بررسی واقع گردید. در این میان دو محله میان آباد و باغ فیض بعنوان محله های مورد پژوهش مطرح گردیدند. هدف ازاین مطالعه شناسایی اسکان غیر رسمی دراسلامشهر بر اساس دو بعد اصلی آن، یعنی نوع مالکیت و سطح بهره مندی از خدمات شهری وساماندهی وبهسازی این بافت ها بر اساس اصول حکمروایی خوب شهری است. نتایج بررسی های آماری در ارتباط با تی تک نمونه ای در بعد مالکیت رسمی(89/33-) و در بعد خدمات شهری ( 98/45-) و سطح معنا داری از 05/0 کم تر می باشد؛ که بیانگر وجود اسکان غیر رسمی در منطقه مورد بررسی است. به جهت ساماندهی اسکان غیررسمی در این منطقه که شامل دو محله است، در ابتدا مقایسه تطبیقی بین محله میان آباد و محله باغ فیض بر اساس ابعاد حکمروایی خوب شهری یعنی عملکردی، برابری، مشارکت و پاسخگویی بعمل آمد. نتایج آماری تی دو نمونه ای به ترتیب(39/8 )،(50/5)، (90/5) و(37/8 ) و سطح معناداری محاسبه شده کم تر از 05/0 می باشد. لذا در حال حاضرشرایط حکمروایی خوب شهری در محله باغ فیض نسبت به محله میان آباد دارای وضعیت مطلوبتری است. نتایج این آزمون ها با نتایج دومدل تجزیه و تحلیل خوشه ای و روش توزیع اعتبارات جغرافیایی نیز تأیید می گردد. در نهایت با توجه به اینکه حکمروایی خوب شهری بصورت طیفی ارزشی با درجه شدت و ضعف است بنابراین هر چه میزان مدیریت مشارکتی و حضور سه ضلع آن (یعنی دولت، مردم و بخش خصوصی) در سطح بهتر و واقعیتری اعمال گردد؛ در حل مشکلات این بخش از شهرها بهتر عمل شده، و سرانجام به ساماندهی و توانمند سازی سکونتگاههای غیر رسمی و تبدیل آنها به سکونتگاه های رسمی منجر خواهد شد.
مسیح اله پرتوبینا مصطفی طالشی
چکیده ارزیابی نقش مهمی در فرایند برنامه ریزی و میزان موفقیت طرح ها و پروژه های اجرایی در راستای دستیابی به اهداف از یک سو و همچنین از سوی دیگر باهدف تامین رفاه اجتماعی توسعه پایدار دارد.در این ارتباط روش ها تکنیک ها ومعیار های مختلفی برای ارزیابی وجود دارد.در برنامه ریزی های منطقه ای و توسعه سرزمین،شناسایی مناطق مناسب جهت استقرار و توسعه فعالیت ها یکی از موضوعات اساسی بشمار که همواره برنامه ریزان منطقه ای با آن مواجه بوده اند با توجه به مدل ها و روش های گوناگونی که در این زمینه وجود دارد پیشرفت های بسیاربه ویژه در سیستم های اطلاعات جغرافیایی صورت گرفته وامکان مدل سازی وتحلیل اطلاعات به صورت فضایی وجود دارد.در این پژوهش ابتدا شاخص های اثر گذار در مکان یابی شهرک های صنعتی شناسایی شده سپس با استفاده از روش ahp به وزندهی این معیارها و زیرمعیارهای مربوط به آن، نقشه های مربوط به هرکدام رادر محیط gis تهیه شده است.نتایج پژوهشهای اخیر نشان می دهد که بیشترین و کمترین وزن و امتیاز را به ترتیب معیارفاصله از گسل و آب و هوا گرفته اند.با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی باروی هم گذاری معیارهای موثر درمکان یابی شهرک های صنعتی نقشه پهنه بندی شده شهرک های صنعتی با پنج اولویت در سطح استان شناسایی شد که اولویت اول کاملا مناسب واولویت پنجم کاملا نامناسب بوده است. پس از تهیه نقشه نهایی با استفاده از شاخص های اثرگذار در مکان یابی شهرک های صنعتی و تلفیق آن با شهرک های صنعتی فعال موجود دراستان قم مشخص گردید که موقعیت مکانی این شهرک ها با نقشه مکان یابی شده منطبق نبوده و از نظر مکانی در موقعیت مناسبی ایجاد نشدند. کلمات کلیدی: ارزیابی، مکان یابی، مکان یابی شهرک های صنعتی، ahp، سیستم اطلاعات جغرافیایی، استان قم
حامد موسالو اسماعیل علی اکبری
با توجه به واقع شدن ایران بر روی یکی از دو کمربند زلزله خیز جهان و وجود گسل های فراوان، وقوع زلزله در فلات ایران امری طبیعی است. ایران جزء ده کشور بلاخیز و ششمین کشور زلزله خیز دنیاست که زلزله مسبب بیشترین تلفات انسانی در آن می باشد و کمربند زلزله 90 درصد از خاک کشور ما را در برگرفته است. اما آنچه حائز اهمیت است وضعیت اسف بار شهرها و کلان شهرهایی مثل تبریز است که بر روی گسل ها یا در مجاورت آنها ساخته شده و در معرض خطر شدید زلزله قرار دارند. کلان شهر تبریز به عنوان یکی از کلان شهرهای ایران، به دلیل همجواری با گسل ها از توان لرزه خیزی بالایی برخوردار است و زلزله های شدید مختلف که در هر کدام بخش یا تمامی شهر تبریز ویران شده، گواه این موضوع است. علاوه براین، این کلان شهر به دلیل تراکم نسبتا بالای جمعیت و توسعه نامتوازن شهری و نیز با توجه به قدمت تاریخی دارای بافت های قدیمی و فرسوده و بعلاوه وجود بخش اعظمی از بافت های حاشیه نشین در مجاورت گسل بالقوه دارای ابعاد خطر پذیری بالا می باشد. منطقه 2 کلان شهر تبریز به دلیل برخی ویژگیهای خاص در این زمینه برای مطالعه انتخاب گردیده است. این منطقه با داشتن 4014 هکتار و 9/15 درصد از کل مساحت شهر، بزرگترین منطقه شهرداری است. از آنجا که بیشترین سطح از مساحت این منطقه را کاربری مسکونی تشکیل می دهد بنابراین از لحاظ مطالعات مدیریت بحران زلزله در اولویت می باشد. از ویژگیهای مهم منطقه 2، می توان به وجود اراضی بایر در منطقه با اختصاص 22.5 درصد از مساحت منطقه اشاره کرد. بدیهی است وجود زمین های بایر و فضاهای باز در برنامه ریزی سایت های اسکان موقت به عنوان یک مزیت و پتانسیل برای منطقه محسوب می شود. از دیگر ویژگیهای بارز منطقه، سطح بالای کاربری نظامی آن است که با اختصاص 15.2 درصد از مساحت منطقه سهم بالایی از منطقه را فراگرفته است. وجود پارک تفریحی بزرگ، دانشگاه تبریز و مجتمع تربیت معلم، امکان دسترسی به فضاهای باز و امکانات زیربنایی مناسب را جهت استقرار سایت های اسکان موقت قرار خواهد داد. قرار گرفتن برخی از محلات قدیمی و بافت های فرسوده در این منطقه بر ضرورت مطالعاتی آن از نظر ضرورت برنامه ریزی سکونتگاههای موقت مدیریت بحران زلزله افزوده است. این پژوهش بر آن است تا تسهیلات لازم جهت شناخت مکان های مناسب اسکان موقت برای زلزله زدگان را به گونه ای فراهم آورد تا در صورت وقوع حادثه امکان برقراری سریع اردوگاهها برای زلزله زدگان میسر گردد.
منصور نعمتی مصطفی طالشی
یکی از اهداف برنامه ریزی منطقه ای، بهره گیری از منابع به منظور تعادل بخشی به سطوح توسعه است. در این ارتباط یکی از مهمترین موضوعات در توسعه منطقه ای شناخت ساختار فضایی منطقه است. در بررسی ساختار فضایی مناطق، شهرهای میانی پس از شهرهای درجه اول از نقش قابل توجهی برخوردار است. توجه به نقش و کارکرد شهرهای میانی، توانایی توسعه منطقه با شتاب قابل توجهی ارتقا می یابد. تجربیات جهانی نشان می دهد که بی توجهی به نقش شهر میانی همزمان با روند فزاینده شهرنشینی، به قطبی شدن فضایی و پدیده بزرگ سری و بروز عدم تعادل های شدید در نظام اسکان، عقب ماندگی بخش هایی از سرزمین، عدم توسعه و ایجاد شکاف بین مناطق شهری و روستایی را باعث می شود. در این پژوهش به لحاظ نحوه آهنگ توسعه منطقه ای، جایگاه و نقش شهر میانی جیرفت در توسعه ناحیه جنوب استان کرمان مورد مطالعه قرار می گیرد. یکی از اهداف اصلی این پژوهش آشنایی بیشتر با شهر جیرفت به عنوان یک شهر میانی در جنوب استان کرمان به منظور جلوگیری از مهاجرت جمعیت ساکن در این منطقه (جنوب کرمان) به مرکز استان است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی است و نوع پژوهش کاربردی _ توسعه ای می باشد. نتایج بدست آمده در تحقیق حاضر پس از بهره گیری از مدلهایی همچون ضریب آنتروپی نسبی، الگوی نخست شهری و ضریب همبستگی اسپیرمن، نشان می دهد که شهر جیرفت می تواند به عنوان شهر نخست در ناحیه جنوب استان کرمان ایفای نقش نماید. همچنین توجه به عملکرد فعالیتهای کشاورزی در این شهرستان پایداری ناحیه ای را تسهیل می نماید.
کژال فخرالدینی مصطفی طالشی
چکیده امروزه در کشورهای جهان سوم به دنبال افزایش معضلات و مسایل ناشی از رشد شهر گرایی و تمرکز نامطلوب در شهرهای بزرگ جمعیت و روند برنامه ها و تحقیقات به نفع شهرهای میانی و کوچک و روستا شهرها تغییر یافت و اکنون دراکثر کشورهای رو به رشد یکی از وجوه مشخص سیاست های برنامه ریزی و عمران منطقه ای جهت گیری به سود شهرهای کوچک می باشد. از دیدگاه آنها شهرهای بزرگ بیش از حد مطلوب یا اقتصادی رشد کرده اند و چون نیروهای اقتصادی قادر به مهار رشدشان نیستند باید سیاست های عمدی جهت تمرکز زدایی مکانی و حمایت از مراکز شهری کوچک و متوسط پیگیری می شود. شهرهای کوچک با ظرفیت های بالقوه ای که دارند قادر هستند به شکل های مختلف تعادل و توازن را در سطح مناطق ایجاد نمایند. طبق تجربیاتی که کشورهای مختلف در این زمینه داشته اند با توسعه شهرهای کوچک می توان از مهاجرت های بی رویه به سمت کلان شهرها جلوگیری نموده، تمرکز را در شهرهای بزرگ کاهش داده و تا حد زیادی مشکلات این گونه شهرها را مرتفع ساخت. همچنین باعث توسعه روستایی شده و در کل توسعه را به شکل های گو ناگون در سراسر منطقه ایجاد نمود. هدف از پژوهش حاضر ارزیابی تاثیرات شهرهای کوچک در توسعه یافتگی و توانایی آن در زمینه ارائه منافع توسعه به منطقه و حوزه نفوذ می باشد که با توجه به ارزیابی های صورت گرفته نتایج زیر بدست آمد: به کار گیری مدل رتبه - اندازه در شبکه شهری شهرستان پاوه نشان می دهد که شهر پاوه شهر برتر و رتبه اول شهرستان را به خود اختصاص داده است و در چهار دوره سرشماری رتبه شهرهای شهرستان تغییر نمی کند و همان رتبه بندی پابرجاست و شهر پاوه شهر نخست شهرستان می باشد. نتایج بدست آمده از تحلیل تاکسونومی نشان می دهد که در سال 1375 بیشترین تعداد روستاهای شهرستان در سطح سوم توسعه قرار داشته اند که در سال 1385 بیشترین تعداد روستاها در سطح دوم توسعه قرار داشته اند تا حدودی نسبت به دهه قبل توسعه یافته تر شده اند. نتایج حاصل از ضریب کشش پذیری نیز نشان می دهد شهر پاوه نسبت به شهرهای دیگر شهرستان از ضریب کشش پذیری بالاتری برخوردار و مقصد اکثر مهاجران روستایی است. ضریب مرکزیت نشان دهنده مرکزیت شهر پاوه و نوسود در منطقه خود می باشد و ضریب مکانی هم نشان می دهد که نقش غالب شهرستان نقش خدماتی می باشد. کلید واژه: نقش و عملکرد شهری ، شهرکوچک، توسعه منطقه ای، حوزه نفوذ، شهر پاوه.
حسن مطلبی رحمت اله فرهودی
شهرهای بزرگ و بویژه کلان شهرها بعنوان موتورهای قدرتمند رشد اقتصادی نقش بسیار مهمی در توسعه اقتصاد ملی بر عهده دارند . امروزه گرایش ها و روندهای کلان توسعه در بستر جهانی شدن اقتصاد و توسعه فناوری های نوین بنا به ماهیت ، فضای کلان شهری را ترجیح می دهند و رقابت توسعه های ملی در چارچوب مناطق کلان شهری کشورها خلاصه شده است . اما با وجود نقش و جایگاه کلان شهرها در توسعه ملی ، روند فزاینده کلان شهری شدن در غالب کشورهای در حال توسعه مسائل و مشکلات بسیاری را بدنبال داشته و پایداری نظام کاربری اراضی در این مناطق را با چالش های بسیاری رو کرده است . لذا شناخت این تحولات برای رسیدن به راهکارهای عملی و رفع تنگناها و موانع فراروی توسعه پایدار نظام سکونتگاهی امری بسیار حیاتی است . لذا در این پژوهش با استفاده از سری زمانی تصاویر ماهواره ای لندست و بررسی های میدانی تحولات کاربری و علل آن در منطقه اسلامشهر مورد بررسی قرار گرفت . بررسی تحولات کاربری اراضی در منطقه اسلامشهر در پیرامون کلان شهر تهران طی سالیان گذشته از این واقعیت حکایت دارد که موضوع عدم تعادل های منطقه ای و عدم استفاده از قابلیت های سرزمینی و بعبارتی توسعه نیافتگی بخش های وسیعی از کشور همواره باعث جریان جمعیت و سرمایه به سمت کلان شهر تهران و توسعه ناموزون و گسترش آن بر عرصه های کشاورزی و منابع طبیعی پیرامونی و بروز پدیده سکونتگاههای خودرو با انواع تضادها و کمبود های فضایی – عملکردی گردیده و علاوه بر ناپایداری نظام سکونتگاهی منطقه کلان شهری تهران ، پایداری نظام سکونتگاهی ملی را با تهدید مواجه کرده است . در این شرایط شاید یکی از مهم ترین راه کارهای اجرایی در سطح ملی آمایش سرزمین و استفاده بهینه از سرزمین براساس توان های اکولوژیکی و اجتماعی - اقتصادی و در سطح منطقه ای ایجاد تعادل در نظام کاربری اراضی سکونتگاههای پیرامون کلان شهر در راستای ایجاد پیوندهای فضایی – عملکردی بین سکونتگاههای پیرامونی و کلان شهر تهران و حرکت بسوی منطقه کلان شهری چند مرکزی پایدار می باشد
معصومه کلدوی مصطفی طالشی
افزایش بی رویه جمعیت در شهرهای جهان ناشی از رشد طبیعی و مهاجرت باعث ایجاد پدیده اسکان غیر رسمی شده که این پدیده معضلات کالبدی اجتماعی و اقتصادی فراوانی را در این شهرها بوجود آورده است این پدیده در شهرهای ایران نیز باعث ایجاد مشکلات فراوانی شده که یکی از نمونه های آن شهر بندری چابهار می باشد. این شهر به علت موقعیت خاص استراتژیکی و تجاری خود توانسته باعث جذب جمعیت زیادی از نقاط مختلف کشور و شهرها و روستاهای استان باشد. اما ساکنان روستاها به دلیل وضعیت نامناسب قتصادی خود توانایی سکونت بصورت رسمی را نداشته و در نواحی حاشیه شهر منجمله مراد آباد و کمب و ... بصورت غیر رسمی ساکن شده اند از آنجایی که تحقیق خاصی در مورد اسکان غیر رسمی در چابهار بصورت علمی انجام شده است ما تصمیم گرفتیم ابعاد مختلف کالبدی اقتصادی و اجتماعی آنرا بررسی کنیم . برای این کار از روش میدانی و پرسشنامه استفاده شده و 3 کانون کمب، مراد اباد و جنگلک را انتخاب و با استفاده از روش پیر سن مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار دادیم . در پایان نتیجه گرفتیم که عدم توجه به روستا در برنامه ریزی هایی کلان کشور باعث شده است سیل عظیمی از افراد در جستجوی کار و درآمد بیشتر به این شهر مهاجرت کنند. بنابر این راه حل این مساله می تواند توجه به مناطق روستایی و برنامه ریزی صحیح جهت ایجاد تعادل بین نواحی شهری و روستایی باشد.
غلام دولتی مصطفی طالشی
چکیده: نظام کالبدی – فضایی، بعنوان یکی از زیرنظام های فضاهای روستایی نه تنها متأثر ازعوامل درونی این نظام بلکه، متأثر از عوامل محیط (بیرون) خود در کنار سایر زیر نظام ها در حال تغییر و تحول است. در بین مجموعه عوامل محیط بیرونی نظام (سیستم) شهرها و نوع تعاملات فضایی شان با نقاط روستایی یکی از مهمترین عوامل اثرگذار بر تحول روستا و بویژه نظام کالبدی – فضایی است. تحولات نظام مسکن و نظام کاربری اراضی از جمله مهمترین این تحولات هستند. محدوده مورد مطالعه که در گذشته بخشی از استان تهران و امروز جزیی از استان البرز است، تحولش از این قاعده مستثنی نیست. یافته تحقیق نشان داده است که تحول نظام کالبدی – فضایی روستاهای مورد بررسی در زیرنظام هایش بویژه در زیر نظام مسکن و فضاهای معیشتی به شدت اتفاق افتاده است. این تحول که برخی مثبت و برخی منفی است پیامدهای را برای روستاها بدنبال داشته است. از بین مجموعه عوامل اثرگذار، نوع، شکل و دامنه تعاملات روستاها با شهرهای پیرامونی در این تحول از نقش پر رنگی برخوردار بوده است. جریان کالا و خدمات، سرمایه و در کنار آن جریان مردم که دارای ساختاری یک سویه و بعضاً دو سویه ( البته در راستای تأمین منافع شهرها) است، زمینه ساز این تحول گردیده است. نهایتاً با توجه به یافته ها، نتایج تحقیق به شرح زیر است: 1) تحول کالبدی– فضایی روستاهای پیرامون شهرها (بویژه کلانشهر) امری محتوم و گریز ناپذیر است که امروزه در چارچوب مناسبات جدید شبه سرمایه داری درروستاها عینیت فضایی یافته است؛ 2) تحولات رخ داده روستاها ارتباط مستقیمی با اندازه آنها دارد. البته این نتیجه بعنوان یک اصل کلی نیست. چرا که بعضی از روستاها متوسط و کوچک که از مزیت نسبی بالایی در تعامل با شهرها برخوردار باشند نیز از سطح تحولی بالا برخوردار هستند؛ 3) روند تحولی روستاها صرفاً متأثر از یک نقطه شهری (سکونتی) نیست بلکه می توانند تحت تأثیر چند نقطه شهری باشد. دامنه تعاملات فضایی مهمترین عامل در این ارتباط است.
مصطفی طالشی منیره السادات میرربیع
افزایش بی رویه و روزافزون جمعیت شهرها، بویژه در کشورهای در حال توسعه، ناشی از رشد طبیعی و مهاجرت، زمینه ساز ایجاد پدیده اسکان غیررسمی گردیده که این پدیده،معضلات گوناگون اقتصادی ، اجتماعی ،کالبدی و... را در شهرها به وجود آورده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان تأثیر فضایی-کالبدی این پدیده در کلان شهر کرج انجام گرفته است. پدیده حاشیه نشینی یکی از معضلات شهری در کرج محسوب می گردد که تأثیرات فراوانی در ابعاد گوناگون بر پیکره شهر کرج بر جای گذاشته است و نگرانی از تأثیرات گوناگون حاشیه نشینی بر سطح شهرو هراس از گسترش بی رویه این پدیده ، بعد ازتغییر منزلت سیاسی شهرکرج و تبدیل به مرکز استان شدن، از جمله ضرورت های پرداختن به این مسئله بوده است. نتایج مطالعات میدانی در محلات حاشیه نشین کرج، نشان می دهد که وجود اراضی کشاورزی ، باغات و اراضی بایر در محدوده شهر یا نزدیک به حریم شهر،وتغییرکاربری آنها، از دلایل اصلی گسترش حاشیه نشینی در کرج بوده است. ازسوی دیگر، نتایج تحقیق نشان می دهد که عدم توجه به توسعه روستایی و کیفیت زندگی در محلات فقیرنشین شهری، در برنامه ریزی کلان کشور، سبب گردیده تا سیل عظیمی از مهاجرین در جستجوی کار و درآمد بیشتر، به شهر کرج که همواره جاذبه های فراوانی، ازجمله آب و هوای مناسب، نزدیکی به پایتخت و...دارد،مهاجرت نمایند. بنابراین برای فائق آمدن به این معضل،توجه به مناطق روستایی،برنامه ریزی صحیح جهت ایجاد تعادل بین نواحی شهری و روستایی،توانمندسازی محلات حاشیه ای و بهره گیری از پتانسیل مشارکت پذیری ساکنان،جهت بهسازی مشارکتی سکونتگاههای غیر رسمی و کاهش تأثیرات سوء بر فضای شهری است .
ندا مرادی رحمت الله فرهودی
تهران در بستر جغرافیایی خود با مشکلات بسیاری در زمینه تمرکز گرایی روبرو می باشد، بر اساس شاخص های تمرکز ، 21/16 درصد جمیعت ، 2/52 سپرده های بانکی ، 34 درصد محصول ناخالص داخلی، 75/26 درصد بخش صنعت، 15 درصد صنایع و معادن، 4/33 درصد خدمات عمومی و 67/11 درصد مراکز آموزش عالی کشور را در خود متمرکز کرده است. یافته های پژوهش نشان می دهد، تمرکز زدایی آموزش عالی از شهر تهران، تا حدی می تواند بر ساماندهی فضاهای شهری تاثیر مثبت داشته باشد. جمیعت دانشجویی شهر تهران در سال 91، 509999 نفر ، و مجموع فضاهای آموزشی و کالبدی دانشگاه ها بیش از 190 هکتار می باشد که سهمی معادل 5/ درصد فضاهای شهری و 35 درصد فضاهای آموزشی کشور را به خود اختصاص داده است. با توجه به اینکه بیشتر دانشگاههای تهران در منطقه 6 و نواحی مجاور آن که از مناطق آلوده با بار ترافیکی سگین تهران می باشد، استقرار یافته اند، لذا تمرکز زدایی آموزش عالی از این شهر می تواند علاوه بر کاهش آلودگی هوا سبب کاهش بار ترافیک و کاهش مشکلات زیست محطیی گردیده وضمن باز یافت فضاهای شهری، دسترسی به خدمات شهری را نیز تسهیل نماید. این تحقیق از نوع کاربردی با رویکرد توصیفی- تحلیلی است.برای سنجش و ارزیابی نظر اقشار دانشگاهی ،360 پرسنامه بین اقشار دانشگاهی توزیع گردید . برای بررسی مطالعات آسیب شناسی تحقیق از مدل swot¬ استفاده گردید. یافته های حاصل از پرسشنامه نشان می¬دهد که تمرکز زدایی اموزش عالی تاثیر مطلوب و سازنده¬ای بر ابعاد اقتصادی ، اجتماعی ـ فرهنگی و محیطی-کالبدی شهر تهران دارد و به طور کلی تمرکز زدایی آموزش عالی از این شهر، باعث کاهش فشار بر محیط و کالبد شهر تهران می گردد. بر اساس شاخص های مکان یابی دانشگاه ها و مطالعات اولیه ، چهار شهر فیروز کوه و دماوند، هشتگرد و ورامین به عنوان مکان های پیشنهادی جهت استقرار بخشی از فعالیت های دانشگاهی شهر تهران انتخاب شدند تا نقش تمرکززدایی ازاین شهر را بعهده گیرند.
معصومه انصاری اسماعیل علی اکبری
شهرنشینی محصول توسعه صنعتی است که گستردگی روزافزون آن زندگی در شهرهای پرجمعیت را برای شهروندان با تنگناهای بسیاری رو به رو کرده است. وجود فضاهای عمومی سرزنده یکی از علائم وجود سلامت اجتماعی- کالبدی در شهرها می باشد. پارک ها به عنوان بخشی از فضاهای عمومی علیرغم نقش مهمی که در گسترش قلمرو عمومی جامعه دارند.همانند گذشته پاسخگوی نیازها و ضرورت شهروندان نبوده، ظرفیت های آنها بلااستفاده مانده است. همین امر باعث جدایی مردم از این فضاها، بی تفاوتی نسبت به آنها و در نتیجه کاهش کیفیت زندگی شهری خواهد شد. در این پژوهش با هدف ارزیابی نقش و تبیین جایگاه پارک های شهری در ارتقاء شاخص های کیفیت زندگی در منطقه شش کلانشهر تهران سعی شده است تا راهکارهایی برای اثر بخشی بیشتر پارک ها و فضای سبز در ارتقا شاخص های کیفیت زندگی، از منظر اجتماعی در ابعاد (سرزندگی،امنیت،تعاملات اجتماعی) ومنظر زیباشناختی ارائه شود. برای معناداری متغیرهای مختلف برای اثبات فرضیات از نرم افزار spssو آزمون های مختلفی چون chi square، anovaو تحلیل رگرسیون استفاده گردید. نتایج بدست آمده بیانگر آن است که بین کیفیت زندگی و پارک های شهری رابطه معناداری وجود دارد. در بعد اجتماعی معیار سرزندگی با سطح معنی داری0.000 و در بعد زیباشناختی، معیار نظافت با سطح معنی داری0.003 بیشترین تاثیر را در پارک های منطقه دارند. و بین اثر گذاری پارک ها و اندازه مساحت آنها رابطه مستقیم وجود دارد. مثلا در پارک های منطقه ای، سرزندگی و تعامل اجتماعی بیشتری نسبت به پارکهای شهری و محلی وجود دارد. و با کمتر شدن مساحت پارک ها امنیت اجتماعی و روانی شهروندان کمتر شده و سرزندگی نیز کاهش یافته و تعاملات اجتماعی کمتری در پارک ها صورت می پذیرد. بنابراین نظام برنامه ریزی شهری در برنامه ریزی فضاها بویژه پارک ها و نهاد مدیریت شهری در طراحی و احداث پارک ها بایستی به این ویژگی ها توجه نماید.
علیرضا رابط مصطفی طالشی
نظام سکونتگاهی روستایی کشور به سبب ویژگی های ساختاری – کارکردی خود دارای هویتی مستقل است. با توجه به مشکلات اقتصادی، اجتماعی، محیطی و کالبدی اکثر سکونتگاه های روستایی کشور و به تبع آن بروز تحولات منفی فضایی و مکانی، توجه به ساختار و روابط اقتصادی، اجتماعی، محیطی و کالبدی حاکم بر این سیستم با توجه به بسترسازی آگاهانه در فضای زیست و تولید باهدف دست یابی به توسعه پایدار روستایی، امری ضروری و دور از اجتناب است. در همین ارتباط لازم است به مسکن روستایی به عنوان یکی از اجزای اصلی بافت روستا و عنصری مهم و اثرگذار در تحولات اقتصادی و اجتماعی جامعه روستایی توجهی اساسی گردد. در این راستا تسهیلات مالی بهسازی (مقاوم سازی) مسکن روستایی که توسط بنیاد مسکن انقلاب اسلامی در جهت بهسازی واحدهای مسکونی به روستاییان نیازمند اعطاء گردیده است، نقش مهمی در ایجاد دگرگونی شاخص های کالبدی، اقتصادی و اجتماعی واحدهای مسکونی موردنظر بر عهده داشته است. تحقیق حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازنظر ماهیت، توصیفی – تحلیلی است. در این پژوهش 51 روستا جهت انجام بررسی های موردنظر انتخاب گردیده است. جهت تحلیل داده های موردنظر از روش های آماری، آماره t تک نمونه ای و دو نمونه ای و آزمون ویلکاکسون، کروسکال والیس و رتبه ای فریدمن استفاده شده است. نتایج پژوهش مزبور حاکی از این است: 1- شاخص کالبدی واحدهای مسکونی روستایی محدوده موردنظر به سبب انجام عملیات بهسازی (مقاوم سازی) بهبودیافته است.2- بعد از انجام عملیات بهسازی (مقاوم سازی) میزان تمایل خانوارها به انجام فعالیت های تولیدی با کاهش و در مقابل تمایل به انجام فعالیت های خدماتی با افزایش روبرو بوده است.3- قبل و بعد از عملیات بهسازی (مقاوم سازی) مسکن، تفاوت معناداری میان نقش و کارکرد تولیدی- تدارکاتی واحدهای مسکونی روستایی محدوده موردمطالعه وجود دارد، بر همین مبنا می توان این گونه بیان داشت، اعتبارات مقاوم سازی مسکن روستایی به کاهش نقش و عملکرد تولیدی- تدارکاتی واحدهای مسکونی روستایی محدوده موردمطالعه منجر گردیده است.
مریم خطیبی اسماعیل علی¬اکبری
اسکان غیررسمی، از پیامدهای نامطلوب شهرنشینی در جهان معاصر است که به ویژه در نتیجه صنعتی شدن شتابان و نابرابری های منطقه ایی شکل گرفته و شهرهای کشور را با مسائل عدیده ایی مواجه ساخته است. از دهه 1980رهیافت توانمندسازی با ابتکار عمل بانک جهانی به منظور ساماندهی سکونتگاه های غیررسمی، افراد ساکن در این سکونتگاه ها را نه به عنوان معضل، بلکه به عنوان دارایی می نگرد و ارتقای وضعیت اجتماعی- اقتصادی آنها را با نقش تسهیل گر دولت برعهده خود آنان می گذارد تا تعهد و توانمندسازی را جایگزین فرهنگ فقر نماید. در این پژوهش سکونتگاه های غیررسمی شهر سنقر با تاکید بر رویکرد توانمندسازی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. برای این کار محله بشیرآباد به عنوان نمونه انتخاب شده است. محله بشیرآباد با 5560 نفر جمعیت در قالب 1100 خانوار بزرگترین اجتماع غیررسمی شهر سنقر می باشد که عمده ساکنان آن را مهاجرین روستایی تشکیل می دهند. نتایج بدست آمده نشان می دهد بیشترین نیروی اثرگذار در توانمندسازی محله بشیرآباد نقاط قوت درونی است؛ و محله بشیرآباد بیش از هر چیز نیازمند توانمندسازی اقتصادی و کالبدی است.
ناهید جلالی مصطفی طالشی
روند توسعه کشاورزی وروستایی تابعی از عوامل اکولوژی، اقتصادی و اجتماعی درونی و بیرونی در جامعه روستایی است. از آنجا که نمود عینی ساختارهای بخش کشاورزی در هر جامعه روستایی مبتنی بر نظام های بهره برداری آن جامعه شکل می گیرد. لذا تغییرات آن در ساختار کشاورزی نیز تأثیرگذارخواهد بود. امروزه تولید محصولات کشاورزی برای تأمین نیازهای غذایی جمعیت هر کشور و تأمین امنیت غذایی از الزامات توسعه پایدار به شمار می آید و این رسالت اغلب برعهده جامعه روستایی است. از این رو شناخت نظام های بهره برداری می تواند نقش تعیین کننده ای در توسعه پایدار روستایی داشته باشد. بنابراین تأکید بر تحقیق و مطالعه تعاونی تولید روستایی که یکی از بارزترین نظام های بهره برداری کشاورزی پس از اجرای اصلاحات اراضی که در ایران تبلور و رشد یافته می تواند از ارکان اصلی مطالعه توسعه پایدار نواحی روستایی کشور به شمار آید. شرکت های تعاونی تولید روستایی به عنوان نهادهایی که از بطن جامعه روستایی سرچشمه می گیرند، نقش انکار ناپذیری در توسعه روستایی به عهده دارند. تعاونی های تولید به عنوان منبع مشارکت و تحرک بخش نیروهای انسانی در نیل به توسعه درون زا و فعالیت های اقتصادی و اجتماعی اهمیت وافری دارند. بر این اساس پایان نامه حاضر با عنوان نقش شرکت های تعاونی تولید در توسعه پایدار روستایی به بررسی عملکرد و نقش یکی از شرکت های تعاونی تولید استان تهران با نام شرکت تعاونی تولید روستایی محمدیه شهرستان رباط کریم درمدیریت وتوزیع آب کشاورزی منطقه می پردازد. پایان نامه از نوع کاربردی بوده و روش تحقیق آن توصیفی- تحلیلی است جامعه آماری در این پژوهش کشاورزان و بهره برداران 850 عضو شرکت تعاونی تولید روستایی محمدیه ساکن در24 روستای تحت پوشش این تعاونی تولید است که بااستفاده از فرمول کوکران 218 خانوار ( حدود 25 درصد ) از اعضاء به عنوان نمونه انتخاب و براساس نسبت بهره برداران عضو تعاونی درهرروستا به کل اعضاء تعاونی تعیین گردیده است. برای ارزیابی نقش شرکت تعاونی تولید محمدیه در توسعه پایدار نظام سکونتگاهی روستایی منطقه، ابتدا با مقایسه شاخص های مربوط به نظام بهره برداری کشاورزی، توسعه پایدارکشاورزی و توسعه پایدارروستایی، شاخص های مشترک استخراج و ملاک عمل قرار گرفت. سپس علاوه بر داده های موجود در سرشماری های عمومی، اطلاعات مورد نیاز از طریق مطالعه میدانی و تکمیل پرسش نامه ، مشاهده مستقیم و مصاحبه تکمیل و با استفاده از روش های آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند تا مشخص گردد که آیا شرکت تعاونی تولید محمدیه بامدیریت و توزیع مناسب آب کشاورزی در ناحیه توانسته است نقش موثری در توسعه پایدار روستایی منطقه تحت پوشش خود از نظر اعضاء خود داشته باشد؟ با انجام مطالعات بعمل آمده دراین پژوهش مشاهده گردیده ؛ شرکت تعاونی تولید روستایی تنها نظام بهره برداری کشاورزی محسوب نمی شوند ، بلکه از بسیاری جهات مانند یک الگوی توسعه پایدار روستایی به حساب می آیند . از این رو نتایج تحقیق نشان داد ؛ بین تعاونی های تولید و توسعه پایدار نظام سکونتگاهی روستایی ارتباطات تنگاتنگی وجود دارد که این ارتباط و وجوه مشترک از جمله مسائلی است که در این تحقیق به آن پرداخته شده؛ همانگونه که پیداست از برآیند ابعاد اقتصادی، اجتماعی و اکولوژیک مولفه های گوناگونی بروز پیدا می نماید که در واقع هر کدام از آن ها در نقش تعاونی تولید در پایدارتوسعه روستایی قابل تأمل است ،که در بعد اقتصادی شاخص های گوناگونی از جمله تولید و درآمد و مانند آن را مطرح می سازد که خود بحث اقتصاد روستایی و کشاورزی با محوریت اقتصاد را شامل می گردد. در بعد اجتماعی نیز به شاخص ها و مولفه هایی همچون مشارکت مردم روستایی و نیز بحث کشاورزی اجتماعی مدنظر است که خود دارای مولفه های مختلفی می باشد؛ و در بخش اکولوژیکی (زیست محیطی) توجه به محیط زیست و به خصوص منابع آب و خاک از جمله مولفه هایی است که به آن ها در این پژوهش پرداخته شده است .
سپیده صفایی صفت علیرضا سیاف زاده
پایداری سیستم های حمل و نقل پایدار انحصاراً در ایجاد آن ها خلاصه نمی شود فضاهای منتج از این سیستم ها از خلل ارزیابی میزان کارایی سیستم های فوق که امکان حضور، جابجایی و دسترسی را در آن ها فراهم می کند، نیز حائز اهمیت است. بدین منظور در پژوهش حاضر احداث و بهره برداری از پیاده راه بازار تهران واقع در خیابان 15 خرداد مورد ارزیابی قرار گرفته است. قرار گرفتن بازار بزرگ تهران به عنوان مهم ترین جاذبه تجاری شهر تهران در جنوب پیاده راه و عناصر تاریخی ارزشمندی چون کاخ گلستان، مسجد امام، شمس العماره و ... موجب جذب تعداد قابل توجهی از شهروندان به این منطقه می گردد و این موضوع توجه ویژه به این پیاده راه در راستای تأمین خدمات متناسب با حجم استفاده کنندگان را طلب می نماید. نتیجه ارزیابی نشان گر آن است که تغییر دیدگاه مدیریت شهری از توسعه شهری ماشین مدار به توسعه شهری انسان مدار با احداث پیاده راه ها به طور کلی باعث رضایت استفاده کنندگان از محیط (شاغلین و عابرین) گردیده است. هرچند غفلت در بعضی شاخص ها نارضایتی هایی را به همراه داشته است. از جمله این معیارها می توان به می توان به مسئله تأمین امنیت، توجه به عناصر و جاذبه های تاریخی و فرهنگی، تأمین و مدیریت مبلمان شهری متناسب با تعداد استفاده کنندگان با تاکید بر تأمین نظافت و بهداشت عمومی، ساماندهی دست فروش ها، چرخ های دستی و موتورسیکلت ها و ... اشاره نمود حل بعضی از این مسائل مانند تأمین امنیت عمومی با نصب تجهیزات نظارت تصویری، احداث سرویس بهداشتی، نصب تابلوهای راهنما، تخلیه متناوب سطل های زباله و تأمین نظافت پیاده، برنامه ریزی و مدیریت بهره مندی از پتانسیل های توریستی و ... در کوتاه مدت قابل حل می باشد، در حالی که حل بعضی موارد مانند مقاوم سازی ساختمان ها و نوسازی بدنه، ایجاد فعالیت شبانه، افزایش سطح و تناوب خدمات دسترسی مانند مترو و اتوبوس، ایجاد پیوستگی مسیر، جلب مشارکت کسبه و ساکنین در مدیریت و نگهداری این فضاها و ... در بلندمدت امکان پذیر بوده و تلاش جمعی طلب می نماید
شاپور دیوسالار اسماعیل علی اکبری
این رساله با استناد روش تحقیق توصیفی – تحلیلی و پیمایشی ، طیف متفاوت و متنوعی از روابط بین سازمان فضایی مکان های شهری و توسعه فضاهای الکترونیک را در قالب فرآیندهای فضایی بررسی کرده است. با تبیین یک پایگاه نظری مستند و مستدل ، چارچوب نظری در ارتباط با یک نمونه موردی ( منطقه شش کلان شهر تهران که بخاطر ظرفیت های موجود مجازی انتخاب شده ) با طی مراحل و روش های علمی به آزمون گزارده شده است. در بسط دیدگاه های متفاوت (رویکردهای نظری چهارگانه) رساله حاضر مبانی نظری خود را بیشتر با دیدگاه چهارم یعنی ساخت اجتماعی و سیاسی تکنولوژی به دلیل برخورد منطقی تر درمواجهه با مناسبات و روابط فرآیندهای شهری وتوسعه تکنولوژی های ارتباطی و الکترونیک محور، انطباق داده است. بر پایه این فضای مفهومی، پذیرفته شده که رشد فضاهای الکترونیک به خودی خود منجر به فروپاشی و انحلال شهرها نمی شود.ازدیاد فضاهای الکترونیک به شدت در پیوند با گذار از دنیای استاندارد شده، سفت و سخت، سلسله مراتبی و موزون عصر صنعتی به فرآیندهای بسیار انعطاف پذیر اجتماعی قرار دارد. اهداف محوری رساله نیز بر مدار بررسی تمامی مولفه های مربوط به فرآیندهای فضایی موثر و متاثر از نیروهای مجازی در گذار به شهر مجازی است. بنابراین می توان چنین بیان کرد که فرآیندهای فضایی پیشروی منطقه درون یک شبکه ای از جریان ها در حال شکل گیری است و موید این مطلب نیز پیشگامی شهروندان و مدیران در استفاده از خدمات مجازی است که همسو ودر جهت قواعد فرآیند مجازی شدن شهرها می باشد. پذیرش آگاهانه آحاد جامعه و تاثیر پذیری و استفاده فزاینده آنها از یک سو و بازساخت زیرساخت های فنی و فیزیکی در سطح منطقه موید شروع اولیه و ابتدایی گذار به شهر مجازی است . موانع بر سر راه تحقق و به ثمر نشستن کامل فضاهای مجازی بویژه در حوزه زیرساخت های فنی و عدم شکل گیری جامع شبکه های تعاملی و با سرعت بالا جدی است که فرض اول تحقیق را تایید می کند . از سوی دیگر نتایج حاصل از یافته های بدست آمده نشان می دهند که فضاهای شهری در سطح منطقه مورد مطالعه تحت تاثیر مکانیزم ها و فرآیندهای هم افزایی ، جانشینی ، تولیدی و ارتقایی قرار گرفته اند .در نتیجه این تعاملات و ارتباطات فرآیندهای فنی ، محیطی ، حمل و نقل و ترافیک ، اقتصادی ، اجتماعی و کالبدی در حال بازساخت می باشند. اما ناکارآمدی مکانیزم های مدیریت شهری موجب شده تا روند این تغییرات و جایگزینی ها به کندی صورت گرفته و در برخی موارد و مصادیق شاهد شکل گیری برساخت ها و شبه فضاها به جای بازساخت کامل فرآیندها هستیم . بدین ترتیب ، فرضیه دوم تحقیق نیز مورد تایید قرار می گیرد . کلید واژه ها : فرآیندهای فضایی ، شهر مجازی و الکترونیک ، بازساخت فضایی و مدیریت شهری.
سحر گلچینی مصطفی طالشی
مطالعات مناطق مرزی از موضوعاتی است که در سالهای اخیر در تحقیقات توسعه ای اعم از تحقیقات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و اکولوژیک توجه بسیاری به آن شده است. یکی از ویژگیهای اصلی مناطق مرزی دوری از مرکز کشور و به تبع دوری از کانون های قدرت سیاسی، اقتصادی و تصمیم گیری است. این موضوع جغرافیایی که بیشتر از طبیعت مناطق مرزی ناشی می شود، پیامدهای نامطلوبی برای مناطق مرزی به همراه دارد که مهمترین آن، محرومیت شدید و عدم قرارگیری این مناطق در مسیر امواج توسعه است. ایجاد بازارچه های مشترک مرزی از شناخته شده ترین روشهای توسعه مناطق مرزی به شمار می رود. امروزه بیشترکشورها تلاش می کنند برای توسعه مناطق مرزی، برقراری عدالت اقتصادی و اجتماعی و گسترش همکاری های متقابل منطقه ای اقدام به برپایی چنین بازارچه هایی کنند. ایجاد اشتغال، کاهش قاچاق کالا، افزایش درآمد مردم منطقه و تحول فضای کالبدی نیز از مزایای دیگر فعالیت این بازارچه ها ست. در این تحقیق به تحلیل اثرات بازارچه های مرزی بر نظام توسعه شهری و بررسی اثرات کالبدی فیزیکی، اقتصادی و اجتماعی بر شهر و منطقه مجاور پرداخته شده و شهرهای مریوان و بانه به عنوان نمونه، مورد مطالعه قرار گرفته اند. روش مورد استفاده برای تحلیل در این پژوهش روش توصیفی و تحلیلی- تطبیقی است. در این ارتباط به منظور بررسی چگونگی گسترش فیزیکی شهر مورد مطالعه از تصاویر ماهواره ای و عکسهای هوایی استفاده شده است. از سوی دیگر با تحلیل پرسشنامه های آماری، نقش آفرینی عملکرد بازارچه های مرزی باشماق و سیرانبند با بهره گیری از نرم افزارهای آماری ( 21spss) مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که بازارچه مرزی با شماق و سیرانبند به لحاظ ابعاد فیزیکی کالبدی و ا قتصادی- اجتماعی تأثیر شگرفی بر شهرهای مریوان و بانه گذاشته و رونق و رکود این بازارچه ها (به صورت رسمی و غیر رسمی) منجر به وا-کنش شهر نسبت به این تغییرات به صورت رشد فیزیکی، جذب جمعیت، اشتغال و بیکاری، رفاه یا عدم رفاه و...برای ساکنان شده است . بازارچه همچنین منجر به تغییر و تثبیت نقش شهراین دو شهرستان به بازرگانی-خد ماتی وتجارتی شده است. که با برنامه ریزی منظم می توان به تثبیت جمعیت، ایجاد اشتغال پایدار، افزایش امید به زندگی، ا منیت، بهبود استانداردهای زندگی مردم و... منجر شده و در آخر توسعه پایدار مناطق مرزی را تضمین نمود.
نیره حاج امینی اسماعیل علی اکبری
شناخت ماهیت مازاد محصول اجتماعی و چگونگی بازتاب آن در فضا و زمان، در چارچوب مقوله اقتصاد سیاسی، امکان تحلیل و تبیین دقیقی از مسائل نظام شهری را در فضای توسعه نیافته فراهم می آورد. شهری شدن، کنش فضایی روبه رشدی است که با رویکرد تولید و باز تولید گسترده مناسبات سرمایه داری پیوند خورده است. درک فرآیند شهری تحت نظام سرمایه داری مقوله ای است که از دید برخی تحلیل گران شهری مورد مطالعه قرار گرفته و اعتقاد بر این است که شهری شدن همواره به سازماندهی، تولید، تصرف و جذب مازادهای اقتصادی معطوف بوده است، تاحدی که سرمایه داری را روایت خاصی از شهری شدن تلقی کرده اند. این پژوهش با تحلیل چگونگی گردش مازاد محصول اجتماعی و تاثیر آن در ناپایداری نظام شهری استان کرمان به این سوال پاسخ می دهد که آیا ناموزونی در نظام فضایی و به ویژه در نظام شهری محصول اصلی الگوی گردش مازاد به شمار می رود؟ بر اساس رویکردی توصیفی-تحلیلی و مطالعات اسنادی ابتدا ساختار نظام شهری استان تبیین گردیده و سپس در ارتباط با چگونگی گردش مازاد مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
بهروز گنج خانلو مصطفی طالشی
چکیده در عصری که آنرا عصر ارتباطات و فناوری های نو نامیده شده است ، بالطبع بدلیل نزدیکی نقاط شهری به مراکز فناوری اطلاعات وارتباطات بهره بیشتری از این راه بدست آورده است، و موجب شکاف و فاصله بیشتر نقاط شهری وروستایی در بهره گیری از این فناوری ها شده است .برای اینکه شکاف مورد نظر حذف گردد. وبنا به تعهد ایران در جامعه اطلاعاتی درآذر ماه سال 1382 در ژنو که باحضور بیش از 140کشور در گسترش ساختار جامعه اطلاعاتی تأثیر گذار باشد. نسبت به برنامه ریزی و لحاظ نمودن ایجاد دفاتر ict روستایی درچشم انداز بیست ساله، وبرنامه های چهارم وپنچم توسعه تلاش شده است . با استفاده از فناوری اطلاعات وارتباطات ،خدمات دولتی به تمامی نقاط کشور ارائه شود، و بدین ترتیب پایداری اقتصادی نسبی سکونتگاه های روستایی فراهم شود . برای ارزیابی نقش دفاتر ict روستایی در پایداری اقتصادی سکونتگاههای روستایی در ناحیه جغرافیایی خدابنده ، ابتدا با مقایسه شاخص های مربوط به توسعه پایدار اقتصاد روستایی ، شاخص های فناوری اطلاعات و فناوری روستایی استخراج وملاک عمل قرار گرفت . سپس علاوه بر داده های موجود در سرشماری های عمومی ، اطلاعات مورد نیاز از طریق مطالعات و بازدیدهای میدانی وتکمیل پرسشنامه ، جمع آوری شده و سپس با بهره گیری از روش های آماری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته تا مشخص گردد، که دفاتر ict روستایی تاچه اندازه توانسته در پایداری اقتصادی سکونتگاه های روستایی ناحیه مورد پژوهش تأثیرداشته باشد؟ نتایج مطالعات این پژوهش ، همواره نشان می دهد که دفاتر ict روستایی توانایی نسبی در پایداری اقتصادی سکونتگاههای روستایی را فراهم آورده است. به گونه ای که در کاهش هزینه های خانوار و دسترسی به امکانات و خدمات روستایی موثر بوده و با توجه بیشتر و تجهیز کامل و بروز رسانی این دفاتر این نقش آفرینی افزایش می یابد .ازسوی دیگرعملکرد این دفاتر در سکونتگاههای روستایی دشتی با توجه به فاصله قرار گیری آنها از مرکز شهرستان ازعملکرد مطلوب تری در پایداری اقتصادی نسبت به سایر سکونتگاههای روستایی کوهستانی و کوهپایه ایی برخوردار است. واژه گان کلیدی : دفاتر فناوری اطلاعات روستایی(ict)،پایداری اقتصادی، موقعیت سکونتگاهی ، زنجان
شهاب حسینی نیا مصطفی طالشی
چکیده مهاجرت یکی از پدیده های مهم جمعیتی است که مورد توجه بسیاری از برنامه ریزان اقتصادی، جغرافیدانان و اندیشمندان علوم اجتماعی قرار گرفته است. مهاجرت روستا - شهری پدیده ای است که از یک سو ضمن تراکم شدید جمعیت در شهرهای بزرگ، سبب کاهش جمعیت روستاییشده است و از سوی دیگر مشکلات اقتصادی– اجتماعی در نواحی جغرافیایی را بوجود آورده است. این تحقیق بر آن است تا عوامل موثر بر مهاجرفرستی سکونتگاههای روستایی شهرستان کوهدشت را مورد مطالعه قرار دهد. شناسایی علل و عوامل مهاجرت های روستایی و محدودیت های اقتصادی، اجتماعی مهاجرین در مبدأ مهاجرت هدف اصلی این تحقیق می باشد. روش این پژوهش با هدف کاربردی و براساس ماهیت توصیفی- تحلیلی انجام شده است. اطلاعات مورد نیاز از روش اسنادی و به منظور تکمیل اطلاعات از روش نظرسنجی و تهیه پرسش نامه نیز استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق شامل دو جامعه مهاجرین و مدیران محلی سکونتگاههای روستایی شهرستان کوهدشت است. 16 سکونتگاه روستایی به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب و براساس فرمول کوکران حجم نمونه مهاجرین سرپرست خانوار 384 نمونه انتخاب گردید و توزیع این جامعه آماری به شیوه سهمی برای هر یک از سکونتگاههای روستایی تعیین شده است. در جامعه آماری مدیران نیز 48 نفر از مدیران روستایی به شیوه تصادفی انتخاب شده است. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که بین میزان برخورداری از خدمات روستایی و مهاجرفرستی سکونتگاههای روستاییشهرستان کوهدشت رابطه معناداری وجود دارد. همچنین محدودیت های کشاورزی اعم از میزان زمین، تولید، اشتغال و درآمد باعث افزایش مهاجرت روستاییان به شهر می شود. عواملی همچون کاهش قیمت محصولات کشاورزی، پراکندگی قطعات زراعی خانوار و محدودیت کشت به چند محصول خاص از اهمیت کمتری در تبیین مهاجرت های روستایی بشمار می رود.همچنین بررسی نتایج بدست آمده با توجه به نقش عوامل مکانیسکونتگاههای روستایی بر میزان مهاجرفرستی، نشان می دهد که عوامل اقتصادی در روستاهای دشتی، عوامل اجتماعی - فرهنگی در روستاهای پایکوهی و عوامل محیطی -کالبدی در روستاهای کوهستانی بیشترین میزان تأثیر را بر مهاجرفرستیسکونتگاههای روستایی داشته است. کلید واژه: مهاجرفرستی، مهاجرت روستایی، محدودیت های کشاورزی، شهرستان کوهدشت.
سید عثمان حسینی مصطفی طالشی
چکیده عوامل محیطی- اکولوژیک مانند(منابع آب، خاک، شیب، اقلیم و...) نقش مهمی در پایداری و ناپایدای اقتصادی سکونتگاه های روستایی بویژه سکونتگاه های روستایی مناطق کوهستانی داشته است. از میان این عوامل متفاوت منابع پایه( آب و خاک)، روش های بهره برداری، الگوی کشت و نظام های بهره برداری مهم شناخته شدند و هر یک از موارد مذکور با شاخص های همچون: میزان حق آبه، راندمان حق آبه، روش های سنتی آبیاری، میزان حاصل خیزی اراضی زراعی، راندمان تولید، درآمد، پس انداز، خرید تضمینی، سند دارکردن اراضی زراعی و ... مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. منطقه مورد مطالعه، 49 سکونتگاه روستایی بخش سارال شهرستان دیوانده است که بر اساس روش نمونه گیری احتمالی از نوع نمونه گیری طبقه بندی شده مانند: موقعیت طبیعی( موقعیت جغرافیایی) به سه تیپ سکونتگاهی: کوهپایه ای، دره ای و دشتی و تعداد خانوار به چهار دسته: کمتر از 20 خانوار، 40-20 خانوار،60-40 خانوار و 60 خانوار و بالاتر تقسیم شد که از این 49 روستا 12 روستا به عنوان نمونه انتخاب شدند. بررسی هر یک از این تیپ های سکونتگاهی با پژوهش های میدانی و کتابخانه ای نشان داد که منابع پایه( آب و خاک)، روش های بهره برداری و الگوی کشت و نظام های بهره برداری تأثیرات متفاوتی در ناپایداری اقتصادی هر یک از تیپ های سکونتگاهی بخش سارال داشته است. طوری که در سکونتگاه های روستایی دره-ای و کوهپایه ای بیشترین تأثیر و در سکونتگاه های دشتی تأثیر نسبتاً کمتر در ناپایداری اقتصادی داشته است. بررسی نظرسنجی ها و نقشه های منابع آب و خاک تهیه شده از بخش سارال نشان داد که کمیت و کیفیت منابع آب و خاک در حد خوب بودند اما روند بهره برداری سنتی و کم بازده تأثیر نامناسبی بر اقتصاد سکونتگاه های روستایی این بخش گذاشته بود. همچنین بررسی ها نشان داده که هر چند کمیت و کیفیت منابع پایه (آب و خاک) در حد خوب بوده است اما با ایجاد تغییر در الگوی کشت و نظام های بهره برداری حاکم بر بخش سارال می توانیم به پایداری اقتصادی در هر یک از سه تیپ سکونتگاه روستایی دره ای، دشتی و کوهپایه ای دست پیدا کنیم.
بهروز نعمتی مصطفی طالشی
سکونتگاه های انسانی همواره در معرض تحولات اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و کالبدی قرار دارند. در سکونتگاه های روستایی به دلیل ویژگی های خاص خود (خردی، رابطه تنگاتنگ با طبیعت، تأثیرپذیری از روستاهای پیرامون شهرها و مانند آن) تحولات نمود بیشتری داشته و در زمینه های متعددی می توان این تحولات را مشاهده نمود. این پژوهش به منظور تحلیل تحولات کالبدی مساکن روستایی در پیرامون کلان شهرکرج صورت پذیرفته است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است و داده ها از طریق مستندات کتابخانه ای و آمارهای رسمی تهیه شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد در بخش مرکزی شهرستان کرج چندین روستای مماس با شهر از قبیل حیدرآباد و ده حصارک بالا و پایین از حالت روستا خارج شده است که این امر موجب تحول در مسکن و بافت کالبدی این روستاها، بروز انواع آلودگی ها، شکل گیری سکونتگاه های خودرو و.... در این روستاها شده است. در روستاهای پیرامون کلانشهر کرج از نظر ظاهری با مساکنی روبرو هستیم که دیگر بافت سنتی و روستایی سابق را نداشته و به صورت امروزی با استفاده از مصالح شهری تهیه شده است. این تغییرات در شکل مساکن و به طور کلی بافت کالبدی روستا، زمینه را کاملا برای شهرگرایی فراهم ساخته و توسعه پایدار روستایی را در معرض تهدید قرار داده است. همچنین باعث شده تا وضعیت روستاها از حالت خودکفا به وضعیتی مصرفی تغییر یافته و عناصر خدماتی به تدریج جایگاه قابل توجهی را نسبت به کشاورزی در روستاها پیدا کنند.
نغمه رضاییان زاده اسماعیل علی اکبری
محیط های شهری، فضای زندگی روزمره برای همه شهروندان است و لذا باید توانایی پذیرش کلیه افراد و گروههای سنی و اجتماعی و همچنین تأمین نیازها و خدمات رفاهی مربوط به آنها را داشته باشد. در این میان کودکان به عنوان آسیب پذیرترین اعضای جامعه، نیازمند مراقبت و حساسیت بیشتری هستند. محیطی که کودکان در آن زندگی می کنند باید بتواند به رشد اجتماعی و شخصیتی، تداوم یادگیری و زندگی فعال اجتماعی آنان کمک کند هدف از این پژوهش ارزیابی و ظرفیت سنجی ساختار فضایی – کالبدی و زمینه های شکل گیری و تحقق شهر دوستدار کودک در منطقه سیزده شهر تهران می باشد. روش مورد استفاده در این تحقیق توصیفی- تحلیل است و برای تجزیه و تحلیل داده از مدلanp و سیستم اطلاعات جغرافیایی استفاده شده است، به اینصورت که پس از تعیین شاخص های فضایی – کالبدی، به اولویت بندی شاخص ها در نواحی چهارگانه پرداخته شده است و ظرفیت های فضایی – کالبدی منطقه برای شکل گیری شهر دوستدار کودک مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که اراضی وسیع نظامی و ترمینال شرق به عنوان ظرفیت های فضایی- کالبدی منطقه سیزده کلان شهر تهران برای شکل گیری شهر دوستدار کودک مناسب اند و ناحیه دو که پادگان دوشان تپه مساحت قابل توجهی (7220651 متر مربع معادل 7 کیلومتر)از آن را به خود اختصاص داده است، ظرفیت بسیار مناسبی برای ایجاد فضاهای سبز و آموزشی در منطقه را دارد و همچنین بیشترین تراکم واحدهای مسکونی و جمعیتی در این ناحیه است. بنابراین با توجه به یافته های تحقیق مشخص شد که در بین نواحی منطقه سیزده کلان شهر تهران، ناحیه دو بیشترین ظرفیت را برای شکل گیری شهر دوستدار کودک دارد
زینب مولایی مصطفی طالشی
چکیده ندارد.
راحله شیردل حسین رحیمی
چکیده ندارد.
صغری قاسمی سردابرود مصطفی طالشی
چکیده ندارد.
ناصر نظمی فیض آبادی حسین رحیمی
چکیده ندارد.
محمدرضا کلماتی مصطفی طالشی
چکیده ندارد.
حمیرا ایمانی سعداله ولایتی
چکیده ندارد.
مریم شید پیله ور ریحانه سادات سلطانی مقدس
چکیده ندارد.
سمیه غیوریان مصطفی طالشی
چکیده ندارد.
سمانه لورزیی حمید شایان
چکیده ندارد.
مرضیه شریفی مقدم ریابی سعدالله ولایتی
چکیده ندارد.
عباس ظفری شادینه ریحانه سلطانی
چکیده ندارد.
میترا عابدی حسن حکمت نیا
چکیده ندارد.
میلاد سیدموسی زاده مصطفی طالشی
چکیده ندارد.
علیرضا بیدخوری مصطفی طالشی
چکیده ندارد.
محبوبه بهروزی نژاد ریحانه سلطانی
چکیده ندارد.
بی بی آمنه تدارکات مرضیه نوری
چکیده ندارد.
مریم پوررسول درزی مصطفی طالشی
امروزه با افزایش امکانات زندگی مثل وسایل حمل و نقل زمینی، هوایی، دریایی و افزایش اوقات فراغت درآمد و طول عمر مردم، افراد بیش از هر زمان دیگری به گردش و مسافرت می پردازند؛ به ویژه ساکنان نقاط شهری، بدلیل آلودگی شهرها و مشکلات ناشی از زندگی ماشینی بیشتر به طبیعت و نقاط آرام در نواحی اطراف شهر علاقمند هستند. در نتیجه، امروزه توسعه گردشگری اثرات مثبت و منفی اقتصادی، اجتماعی و محیطی بر جای گذاشته است. از جمله اثرات مثبت اقتصادی گردشگری در نواحی شهر می توان به ایجاد تنوع بخشی به فعالیتهای اقتصاد شهری اشاره کرد (خانیا ، 21،1384). گرچه بطور کلی اثرات مثبت اقتصادی گردشگری مورد تأثیر است ولی بسیاری از محققین معتقدند که گردشگری معمولاً هزینه های اقتصادی جامعه میزبان نظیر افزایش قیمت کالا و خدمات، افزایش کاذب قیمت زمین، افزایش هزینه زندگی، برگشت کم سرمایه، فصلی بودن فرصتهای شغلی و جابجایی در اشتغال افراد بومی را موجب می گردد. (رضوانی، 18:1374) معمولاً در مرحله اولیه توسعه گردشگری، فواید اقتصادی بیشتر نمود پیدا می کند ولی توسعه در مقیاس انبوه و کنترل نشده، هزینه های اجتماعی و محیطی نیز جلوه گر می شوند. بر اساس تحقیقات انجام گرفته، توسعه گردشگری ممکن است آثار منفی محسوب شوند. بدین ترتیب همانطور که فوایدی از توسعه گردشگری بر نواحی شهری حاصل می شود توسعه نامناسب آن نیز زیانها و آثار منفی در پی خواهد داشت. شهر همدان مرکز استان همدان بعنوان یکی از قدیمی ترین شهرهای جهان و دروازه تمدن ایران با دارا بودن جاذبه های طبیعی و تاریخی، از بسیار پیش از این مورد توجه گردشگران داخلی و خارجی بوده است. گسترش جریانهای گردشگری در این شهر توام با فقدان برنامه ریزی و مدیریت کار آمد اثرات مثبت و منفی اقتصادی و محیطی را در پی داشته است. هم اکنون این شهر با مسائلی نظیر تغییرات شدید کاربری اراضی و پیامدهای اکولوژیکی آن، ساخت و سازهای بی رویه، افزایش قیمت اراضی به صورت کاذب و بورس بازی آن، افزایش نابرابری اقتصادی، اجتماعی در بین ساکنین شهر، آلودگی صوتی، تخریب حریم منابع طبیعی روبرو گردیده است. هدف از انجام این تحقیق بررسی اثرات فعالتیهای گردشگری بر کاربری اراضی شهر همدان می باشد. با توجه به چنین ملاحظاتی این پایان نامه در پنج فصل تنظیم گردیده که در فصل اول به طرح کلی تحقیق و جامعه آماری مورد مطالعه اشاره می کند. در فصل دوم به مبنای نظری تحقیق در قالب مفاهیم گردشگری و کاربری اراضی، آثار گردشگری در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و کالبدی و عناصر آن و اثر بخشی کاربری های شهر بر فعالیت های اجتماعی، اقتصادی و فیزیکی مورد بررسی قرار گرفت. در فصل سوم تحقیق، به منطقه مورد مطالعه یعنی شهر همدان پرداخته شد، بدین منظور سعی گردید به موضوعاتی چون جغرافیای طبیعی منطقه مانند: موقعیت جغرافیایی، وضعیت زمین شناسی، وضعیت اقلیمی، منابع آب و پوشش گیاهی، سپس به جغرافیای انسانی منطقه در قالب تعداد جمعیت، ساختار سنی و جنسی، مهاجرت، وضعیت سواد و همچنین وضعیت اقتصادی و در آخر جاذبه ها و امکانات گردشگری شهر همدان پرداخته شود. در فصل چهارم و پنجم تحقیق با استفاده از نرم افزارهای آماری spss و روش های آماری به تبیین، تجزیه و تحلیل اطلاعات و یافته های میدانی و آزمون فرضیه های تحقیق پرداخته می شود و بر اساس نتایج به دست آمده راهکارهای پیشنهادی بیان می شود. نتایج تحقیق نشان می دهد که از دیدگاه گردشگران و مردم شهر، گردشگری اثرات اقتصادی مثبتی نظیر افزایش فرصت های شغلی و درآمد، گسترش تأمین خدمات زیر بنایی، افزایش و تنوع بخشی به فعالیت های اقتصاد شهری و هدفمند شدن تغییر کاربریها در داخل شهر و نیز اثرات منفی نظیر افزایش قیمت کالا و خدمات، افزایش کاذب قیمت زمین، افزایش آلودگی اکولوژیکی و دست اندازی به حریم منابع طبیعی اطراف شهر را موجب شده است.