این پژوهش به بررسی رابطه بین طلاق عاطفی والدین وبروز اختلالات رفتاری کودکان می پردازد. هدف از اجرای این پژوهش آن است که مشخص نماید آیا بین طلاق عاطفی والدین وبروز اختلالات رفتاری والدین رابطه معناداری وجود دارد یا خیر؟پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی می باشد. جامعه آماری این تحقیق،والدین دانش آموزان دبستان های روانسر هستند. که با استفاده از شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده اند.چهارچوب نظری این تحقیق نظریه سیستمی می باشد.این رویکرد انسان ورفتارهای او را به عنوان یک سیستم نگاه می کند.زمانی که هریک از اعضای این سیستم در کارکرد خود دچار مشکل شود سایر اعضای سیستم نیز دچارمشکل می شوند.ابزار این پژوهش پرسشنامه طلاق عاطفی و پرسشنامه رفتاری راتر بود. نتایج به دست آمده تحقیق با توجه به ضریب همبستگی پیرسون نشان می دهد که بین طلاق عاطفی و بروز اختلالات رفتاری کودکان رابطه معناداری وجود دارد.