نام پژوهشگر: غلامحسین حسن شاهی
محمد کاظمی عرب آبادی علی اکبر پورفتح اله
تفاوتهای ژنتیکی (میزبان و ویروس) و ایمونولوژیکی سهم عمده ای در عدم توانایی سیستم ایمنی در پاکسازی کامل ویروس در بیماران مبتلا به عفونت نهفته هپاتیت b obi دارند. ما در این مطالعه به بررسی برخی ویژگیهای ویروس آلوده کننده و تعدادی از فاکتورهای ایمونولوژیکی بیماران مبتلا به obi و مقایسه آن با افراد سالم پرداختیم. 3700 عدد پلاسمای hbsag منفی از نظر anti-hbc مورد بررسی قرار گرفتند سپس نمونه های hbsag- و anti-hbc+ از نظر وجود hbv-dna مورد بررسی قرار گرفتند. نمونه های hbv-dna+ از نظر میزان بیان ccr5 بر سطح سلول های nk و لنفوسیت های سیتوتوکسیک، نوع ژنوتیپ ویروس، وجود جهش d32 در ژن ccr5، چند شکلی های ژنی موجود در ژنهای il-12، ifn-γ، vdr، il-4، سطح سرمی igg، igm، iga، c3 و c4، il-12، il-17a، ifn-γ، sdf-1γ، ip-10،anti-hbs ، ch50 و آلودگی همزمان به hcv مورد ارزیابی قرار گرفتند. 57 نمونه hbv-dna+ بودند. میزان بیان ccr5 و سطح سرمی ip-10 کاهش معنی دار و il-12 و sdf-1α کاهش نسبی را نشان داد. ژنوتیپ ویروس از نوع d و جهشی در ناحیه γ-determinant ژن s ویروس و ژن ccr5 مشاهده نشد. تنها ژنوتیپ cc ژن il-12 و tt ژن vdr با این بیماری در ارتباط بودند. آلودگی به hcv در این افراد مشاهده نشد و سطح سرمی igm و c3 و c4 به همراه il-17a و ifn-g افزایش داشت. سطح سرمی آنزیمهای کبدی، بیلی روبین، iga و همچنین فعالیت کمپلمان نیز در این افراد با گروه کنترل تفاوتی نداشت. با توجه به نتایج این تحقیق می توان اینگونه نتیجه گرفت که به احتمال زیاد این افراد در تولید سه فاکتور il-12، ccr5 و ip-10 دچار نقص می باشند. به گونه ای که کاهش بیان ccr5 و ip-10 منجر به نقص در مهاجرت سلولهای ایمنی می شود و از طرفی عدم توانایی در تولید مقادیر کافی از il-12 موجب نقص در فعالسازی بهینه سلولهای ایمنی جهت ریشه کنی آلودگی می شود.
سمیرا ربیعی فرادنبه سید احمد حسینی
آفتابگردان (helianthus annuus l.) یکی از گیاهان دانه روغنی مهم در ایران و بسیاری از کشور ها می باشد. ویروس ها ازجمله بیمار گر هایی هستند که باعث ایجاد خسارت در این محصول می شوند. به منظور بررسی میزان آلودگی پوتی ویروس ها و سایر ویروس های خسارت زننده به آفتابگردان در مزارع استان اصفهان نمونه برداری هایی طی سه سال 89 تا 91 انجام شد. در طی این مدت 265 نمونه ی برگی با علایم ویروسی و بدون علایم ویروسی از نقاط عمده ی کشت آفتابگردان در استان اصفهان جمع آوری شد. نمونه های فوق با استفاده از روش acp-elisa، das-elisa و tpia با آنتی بادی اختصاصی جنس پوتی ویروس و آنتی بادی های چند همسانه ای چندین ویروس (zymv، cmv، tswv، bymv، bcmv و pvy) مورد بررسی قرار گرفتند. ویروس های cmv، tswv، pvy و bymv ویروس های بودند که در این پژوهش جداسازی شدند. در بین ویروس های مذکور pvy و cmv برای اولین بار از مزارع آفتابگردان استان اصفهان و bymv برای اولین بار از ایران و دنیا جداسازی شد. درصد آلودگی به پوتی ویروس ها در بین نمونه های جمع آوری شده در سال های 89، 90 و 91 به ترتیب، 33، 40 و 28 درصد بود. در بین نمونه های مورد بررسی در طی سه سال، بیشترین درصد آلودگی متعلق به ویروس pvy بوده است. از 23 نمونه ی علف هرز جمع آوری شده از مزارع آفتابگردان تنها یک نمونه سلمه تره (chenopodium quinoa) آلوده به pvy بود. در این پژوهش برای بررسی ویژگی های پوتی ویروس های جداسازی شده، یک جدایه از نمونه های آلوده به pvy و bymv انتخاب شد. دامنه ی میزبانی جدایه ی pvy مورد بررسی وسیع بود و این جدایه در گیاهان متعددی به صورت سیستمیک تکثیر شد اما علایم ایجاد شده به وسیله ی این جدایه بسیار خفیف و در برخی مواقع هیچ علایمی مشاهده نمی شد. در حالی که جدایه ی bymv در تعداد محدودی از گیاهان تکثیر شد اما علایم ایجاد شده شدیدتر بود. در ارزیابی واکنش 10 رقم آفتابگردان، جدایه ی pvy تمام 10 رقم را بدون ایجاد علایم خاصی آلوده کرد ولی جدایه ی bymv در ارقام پروگرس و آلیسون نتوانست سیستمیک شود و بر روی بقیه ی ارقام علایم موزاییک ایجاد کرد. نتایج حاصل از میزان بذربردی جدایه ی pvy نشان داد که pvy در بذرهای آفتابگردان مورد بررسی تنها به میزان 6/0% بذربرد است. نتایج این پژوهش نشان داد که شته ی aphis gossypii با کارایی 3/83% قادر به انتقال جدایه ی bymv از گیاهان آلوده به سالم است. در آزمون های rt-pcr و ic-rt-pcr و با استفاده از آغازگر اختصاصی گروه پوتی ویروس ها برای هر دو جدایه، یک قطعه ی 1700 جفت بازی تکثیر شد. آنالیز توالی نوکلئوتیدی ژن های تکثیر شده برای هر دو جدایه انجام شد. توالی نوکلئوتیدی ژن nib و cp دو جدایه ی فوق با جدایه های موجود در بانک ژن مقایسه شد. نتایج نشان داد که جدایه ی pvy، بیشترین شباهت را با جدایه ی گزارش شده از کشور سوریه و جدایه ی bymv بیشترین تشابه را با جدایه ای از کشور استرالیا دارد.
یاسین صفری عرب آبادی غلامحسین حسن شاهی
بتاتالاسمی ماژور یکی از شایع ترین اختلالات ژنتیکی هماتولوژیکی در سراسر جهان است و سیستم ایمنی و اختلالات التهابی از جمله علل اصلی عوارض در بیماران با بتاتالاسمی ماژور است. کموکاین ها از اجزای اصلی سیستم ایمنی بدن هستند که نقش اساسی در پاتوژنز اختلالات التهابی دارند که سطح خونی آنها در سایر بیماری های التهابی بالا می رود بنابراین این مطالعه کمک می کند که دریابیم سطوح کموکاین های cxc در بیماران با بتاتالاسمی ماژور چه تغییری می کند. ما 63 بیمار بتاتالاسمی ماژور و 80 کنترل را وارد مطالعه کردیم. بیماران از کلینیک تالاسمی ثامن الحجج (ع) کرمان انتخاب شده اند. سطوح در گردش خون cxcl12،cxcl10 cxcl9،cxcl1 بوسیله elisa در بیماران تالاسمی و افراد کنترل فوراً بعد از جمع آوری خون اندازه گیری شد. اطلاعات بوسیله متد های t-test ، chi-squre و با استفاده از نرم افزار spss 13 تجزیه و تحلیل شد. نتایج این مطالعه نشان می دهد که سطح سرمی کموکاین های cxcl12، cxcl10، cxcl9، cxcl1 به صورت معنی داری در بیماران بتاتالاسمی در مقایسه با گروه کنترل بالا می رود. و سطح سرمی کموکاین ها با ترانسفیوژن ارتباطی ندارد بجز cxcl10 و سطح سرمی کموکاین های cxcl10، cxcl9، cxcl1 با عفونت های ویروسی بدنبال ترانسفیوژن ارتباطی ندارد اما سطح سرمی کموکاین cxcl12 با عفونت های ویروسی بدنبال ترانسفیوژن ارتباط دارد. بر طبق نتایج این مطالعه احتمالا می توانیم این نتیجه را بگیریم که کموکاین ها در کنار سایر عوامل موثر می تواند نقشی در بیماری زایی بتاتالاسمی ماژور و عوارض بالینی آن داشته باشند.
غلامحسین حسن شاهی حبیب عباسی پور
در سال های اخیر شب پره پشت الماسی، plutella xylostella در مزارع کلم گل شهر ری و دیگر مناطق کلم کاری جنوب تهران خسارت زیادی وارد کرده و حالت طغیانی پیدا کرده است. به منظور شناسایی و بررسی نوسانات جمعیت پارازیتوئیدهای این آفت از خرداد ماه تا اوایل آبان ماه سال 1390 از مزارع کلم گل منطقه جنوب تهران نمونه برداری صورت گرفت. از هر مزرعه در مناطق جهان آباد، کهریزک، شکر آباد و پلائین قطعه ای به مساحت یک هکتار برای نمونه برداری انتخاب شد. بوته به عنوان واحد نمونه برداری در نظر گرفته شد و از هر مزرعه 20 بوته و به فواصل هردو هفته یکبار نمونه برداری و تمام لارو و شفیره های موجود روی آن جمع آوری گردید و در شرایط اتاقک رشد و بر روی برگ های گیاه میزبان تا مرحله خروج پارازیتوئید ها در دمای 1±25 درجه سلسیوس، رطوبت نسبی 5±65 درصد و دوره نوری 14 ساعت روشنایی به 10 ساعت تاریکی پرورش داده شد. روش های رگرسیونی تیلور و ایوائو برای تعیین الگوی فضایی شب پره پشت الماسی و پارازیتوئید های آن مورد استفاده قرار گرفت. در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه شاهد نیز مزرعه ای به مساحت 600 متر مربع به عنوان مزرعه بدون سم پاشی انتخاب شد. به منظور تغییرات انبوهی جمعیت آفت و پارازیتوئید های آن در شرایط آلودگی طبیعی نمونه برداری روی ارقام مختلف کلم گل (smilla, snow mystique, white cloud, buris, galiblanka, snow crown, sg, tokita) در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه شاهد انجام گرفت. این آزمایش در قالب طرح کاملاً تصادفی با پنج تکرار انجام گردید. در این بررسی سه گونه زنبور پارازیتوئید به نام های diadegma anurum (thomson) (hym.: ichneumonidae)، cotesia plutellae (kurdjumnov) (hym.: braconidae) و oomyzus sokolowskii (kurdjumov) (hym.: eulophidae) شناسایی گردید. بیشترین درصد پارازیتیسم (75/47) در تاریخ 23 تیر ماه و کمترین درصد پارازیتیسم (33/22) در تاریخ 29 خرداد ماه اتفاق افتاد. در مزرعه سم پاشی نشده بیشترین درصد پارازیتیسم (14/12) متعلق به گونه d. anurum بود. بیشترین درصد پارازیتیسم در مجموع (49/57)، در مزرعه جهان آباد و کمترین درصد پارازیتیسم (22/8) در مزرعه پلائین ثبت شد. نتایج این تحقیق نشان داد درصد پارازیتیسم بین مزرعه سم پاشی نشده با سایر مزارع دارای اختلاف معنی داری است. بیشترین تراکم لارو (52/6)، شفیره (92/4) و تخم (24/42) در مجموع مناطق در تاریخ 3 آبان ماه و هنگام برداشت محصول اتفاق افتاد. بالاترین تراکم مجموع مراحل رشدی در کل مناطق در تاریخ 3 آبان (90/53) و کمترین این مقدار در تاریخ 29 خرداد (75/4) ثبت گردید. نتایج این تحقیق نشان داد که جمعیت آفت بر اساس تعداد لارو و شفیره در هر بوته بین مزرعه سم پاشی نشده با سایر مزارع دارای اختلاف معنی داری است. بیشترین درصد پارازیتیسم توسط گونه d. anurum در طول فصل در ارقام بوریس (92/19)، ابر سفید (20/16) و کمترین میزان پارازیتیسم در ارقام تک گل (42/3) و اس جی (00/5) دیده شد. در ارقام دو گل (60/15) و بوریس (91/14) بیشترین درصد پارازیتیسم و در ارقام تک گل (04/2) و اس جی (19/3) کمترین درصد پارازیتیسم توسط گونه c. plutellae ثبت شد. در طول فصل بیشترین و کمترین درصد پارازیتیسم توسط گونه o. sokolowskii به ترتیب روی ارقام بوریس (93/7) و اس جی (28/1) مشاهده شد. درصد پارازیتیسم توسط مجموع سه پارازیتوئید روی ارقام ابر سفید و بوریس به طور معنی داری بیشتر و روی ارقام گالیبلانکا و تک گل کمتر بود. الگوی توزیع فضایی تمام مراحل مختلف رشدی آفت از نوع تجمعی به دست آمد. همچنین در هر دو روش الگوی توزیع فضایی برای هر سه گونه پارازیتوئید از نوع یکنواخت به دست آمد