نام پژوهشگر: محمد کلانتر کوشه
زهرا درویش دماوندی محمود گلزاری
در پژوهش حاضر تاثیر آموزش مولفه های هوش هیجانی بر افزایش تاب آوری و رضایت از زندگی نوجوانان دختر ناحیه 1 شهر ری مورد بررسی قرار گرفت.جامعه آماری این پژوهش کلیه دبیرستان های دخترانه ناحیه 1 شهر ری(24 مدرسه) تشکیل داده است که مدرسه حضرت زینب به صورت تصادفی انتخاب شد . شرکت کنندگان پژوهش حاضر شامل 30 نفر از دانش آموزان دبیرستان حضرت زینب بودند. در این پژوهش مقیاس تاب آوری و رضایت از زندگی به عنوان پیش آزمون اجرا شد و از بین آنها 15 نفر که نمره آنها پایین تر بود در گروه آزمایش و 15 نفر دیگر در گروه کنترل جایگزین شدند . برای اندازه گیری متغیرهای پژوهش از مقیاس تاب آوری کانرو دیویدسون (2003) و مقیاس رضابت از زندگی داینر (1985) استفاده شد. پایایی و روایی ابزار با استفاده از ضریب پایایی آلفای کرونباخ و تحلیل عاملی احراز گردید. پژوهش حاضر با استفاده از آزمون کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان دادند که آموزش مولفه های هوش هیجانی(مهارت های بین فردی، مهارت های درون فردی، انطباق پذیری، مدیریت تنیدگی و خلق عمومی) بر تاب آوری و رضایت از زندگی نوجوانان دختر تاثیر معنی داری دارد.
مجتبی سلم آبادی محمد کلانتر کوشه
هدف: پژوهش حاضر به دنبال برازش مدل سازگاری زناشویی با توجه به سبک زندگی اسلامی و تمامیت خواهی معلمان متوسطه شهر بیرجند بوده است. روش: پژوهش حاضر از نوع همبستگی است اما با توجه به ماهیت فرضیه ها می توان تحقیق همبستگی را از نوع مدل یابی معادلات ساختاری (sem) دانست. به منظور جمع آوری داده ها، نمونه ای شامل 300 نفر از معلمان شهرستان بیرجند به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای (150 مرد و 150 زن) انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده جهت دستیابی به اهداف پژوهش عبارت بودند از: آزمون سازگاری زناشویی لاک-لاواس (lwmat)، فرم کوتاه آزمون سبک زندگی اسلامی کاویانی (ilst)، مقیاس تمامیت خواهی چندبعدی تهران (tmps). جهت تحلیل داده، از روش های آمار توصیفی مانند محاسبه میانگین، انحراف معیار و نیز از شاخص های آمار استنباطی تحلیل مسیر استفاده شد، مدل فرضی ارائه شده به روش تحلیل مسیر و با استفاده از نرم افزار آموس مورد آزمون قرار گرفت. فرضیه های پژوهش عبارت اند از مدل سازگاری زناشویی با توجه به سبک زندگی اسلامی و تمامیت خواهی از برازش مناسبی برخوردار است، سبک زندگی اسلامی بر سازگاری زناشویی تاثیر معنادار دارد و تمامیت خواهی بر سازگاری زناشویی تاثیر معنادار دارد. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان داد که مدل فرضی اولیه در جهت تبیین و برازش از وضعیت مناسبی برخوردار نیست و نیاز به اصلاحات دارد. پس از انجام اصلاحات انجام شده شاخص های برازش مدل از وضعیت مطلوبی برخوردار شدند. همچنین نتایج نشان داد که سبک زندگی اسلامی تأثیر مستقیم بر سازگاری زناشویی داشته است، از سویی دیگر تمامیت خواهی تأثیر مستقیم و منفی بر سازگاری زناشویی داشته است. نتیجه گیری: سبک زندگی اسلامی چهارچوب مناسبی برای رشد انسان است. فرد می تواند با بهره گیری از این نوع سبک زندگی زیست سالم تری داشته باشد و رضایت خاطر بیشتری از زندگی کسب کند.
مریم بدیع پور حسین سلیمی بجستانی
پژوهش حاضر به بررسی تأثیر توانمند سازی روانی مادران بر کاهش تعارضات مادر – فرزندی مادران خانه سلامت شهر تهران پرداخته است. روش این پژوهش از نوع پژوهش های نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه می باشد.. در این پژوهش از خانه های سلامت منطقه 15 شهرداری تهران، خانه سلامت سرای محله افسریه شمالی انتخاب شد وبا استفاده از نمونه گیری در دسترس از همه مادران مراجعه کننده به خانه سلامت که شرایط شرکت در پژوهش را داشتند آزمون تعارضات مادر- فرزندی گرفته شدوسپس 30 نفر از مادرانی که بیشترین تعارض رابا فرزندانشان داشتند به عنوان نمونه انتخاب و با استفاده از روش جایگزینی تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل قرار داده شدند..گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای در این جلسات شرکت کردند. ابزار جمع آوری داده ها در این پژوهش پرسشنامه مقیاس تاکتیکهای تعارض مادر – فرزند است. داده های بدست آمده با استفاده از روش تحلیل کواریانس تک متغیری تحلیل شدند .نتایج نشان دادند برنامه توانمندسازی روانی مادران موجب کاهش تعارضات مادر – فرزندی ، کاهش پرخاشگری کلامی ، پرخاشگری فیزیکی و افزایش استدلال مادران و فرزندانشان شده است بنابراین می توان گفت این افراد با افزایش عزت نفس ، خودکنترلی ، خودکارآمدی ، کنترل خشم ، مهارت تصمیم گیری خودو اصلاح باورهای غیر منطقی خود در مورد فرزندانشان و کاربرد روشهای تشویق و تقویت و دلگرمی دادن آنها توانستند تعارضاتشان را با فرزندانشان کاهش دهند.
سعید محسن تبار فیروزجایی محمد کلانتر کوشه
مدل تاب آوری با توجه به سبک های هویتی و احساس شکست از برازش مناسبی برخوردار است . به منظور جمع آوری داده ها، نمونه ای شامل 300 نفر از معلمان شهرستان بابل به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شد. ابزارهای مورداستفاده جهت دستیابی به اهداف پژوهش عبارت بودند از:پرسشنامه سبکهای هویتی برزنسکی(isi_6g)، پرسشنامه احساس شکست و پرسشنامه تاب آوری بزرگسالان (rsa).جهت تحلیل داده، از تحلیل مسیر و نرم افزار آموس استفاده شد
مینا حسینی کیومرث فرحبخش
معنویت ازجمله عوامل مهم و تأثیرگذار بر بهزیستی روانی افراد است و به افراد برای مقابله با رویدادهای زندگی کمک می کند. بر همین اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش مولفه های معنوی بر بهزیستی روانی زنان سرپرست خانوار انجام شد. روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. با روش نمونه گیری داوطلبانه از طریق فراخوان، تعداد 20 نفر به صورت تصادفی در گروه آزمایش و 20 نفر در گروه کنترل جایگزین شدند. برای گروه آزمایش، 8 جلسه کلاس های آموزشی مولفه های معنوی(هدف و معنای زندگی، ارتباط با خدا و توکل) برگزار شد. برای سنجش بهزیستی روانی از پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف(1989) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس استفاده شد و بین دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنادار مشاهده گردید(05/0>p، 89/21=f). شواهد به دست آمده در این پژوهش حاکی از آن است که آموزش مولفه های معنوی بر افزایش بهزیستی روانی زنان سرپرست خانوار موثر است. به همین جهت لازم است مولفه های معنوی به منظور بهبود سطح بهزیستی روانی زنان سرپرست خانوار مورد توجه قرار گیرند.
فیاض علی نژادی محمد کلانتر کوشه
پژوهش حاضر به دنبال بررسی برازش مدل ناسازگاری زناشویی با توجه به سبک زندگی و جهت گیری دینی در زوج های متقاضی طلاق شهر تهران بوده است. پژوهش حاضر از نوع همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری (sem) است. به منظور جمع آوری داده ها، نمونه ای شامل 200 نفر از زنان و مردان متقاضی طلاق مراجعه کننده به دادگاه های خانواده شهر تهران به روش نمونه گیری در دسترس (100 مرد و 100 زن) انتخاب شدند. ابزارهای مورداستفاده جهت دستیابی به اهداف پژوهش عبارت بودند از: آزمون سازگاری زناشویی das، سبک زندگی یا مقیاس های اساسی آدلری برای موفقیت بین فردی نسخه بزرگسالان (basis-a)، مقیاس جهت گیری دینی آلپورت. جهت تحلیل داده ها، از روش های آماری توصیفی مانند محاسبه میانگین، انحراف معیار و نیز از شاخص های آمار استنباطی تحلیل مسیر استفاده شد، مدل فرضی ارائه شده به روش تحلیل مسیر و با نرم افزار آموس مورد آزمون قرار گرفت. مدل فرضی اولیه در جهت تبیین و برازش از وضعیت مناسبی برخوردار نبود. پس از انجام اصلاحات شاخص های برازش مدل از وضعیت مطلوبی برخوردار شدند. نتایج نشان داد سبک زندگی به طور مستقیم و جهت گیری دینی درونی به صورت مستقیم منفی تاثیر معناداری بر ناسازگاری زناشویی زوجین متقاضی طلاق دارند در حالی که تاثیر جهت گیری دینی بیرونی معنادار نبود. از سوی دیگر نتایج نشان داد سبک زندگی به واسطه جهت گیری دینی درونی ناسازگاری زناشویی زوجین متقاضی طلاق را تحت تاثیر قرار می دهد در حالی که به واسطه جهت گیری دینی بیرونی این نتیجه به دست نیامد.
فریبا جیحانی نژاد کیومرث فرحبخش
این پژوهش به منظور بررسی تاثیر آموزش بازیهای عاطفی و آموزش مادران که در یک بسته آموزشی قرار داده شده است انجام شد. پژوهش به صورت پیش آزمون پس آزمون بر روی دختران پیش دبستانی شهر اصفهان انجام شد که حاکی از تاثیر آموزش بازیها و آموزش مادران می باشد.