نام پژوهشگر: ابراهیم قاسمی‌نژاد

پالینواستراتیگرافی و پالینوفاسیس سازند دلیچای در پهنه ی ساختاری بینالود
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم 1393
  آبرادات مافی   علیرضا عاشوری

چکیده به منظور انجام مطالعات پالینواستراتیگرافی و پالینوفاسیس بر روی سازند دلیچای در پهنه ی ساختاری بینالود واقع در شمال خاوری ایران، پنج برش چینه نگاری (فریزی، قرونه، دهنه اجاق، چهار برج و ناویا) در گستره ی این پهنه انتخاب و به طور سیستماتیک نمونه برداری شدند. سازند دلیچای در برش های مورد مطالعه از طبقات مارن، شیل، سنگ آهک، سنگ آهک مارنی و ماسه سنگ تشکیل شده است. در برش های زمین شناسی مورد نظر، طبقات دریایی سازند دلیچای با ناپیوستگی فرسایشی بر روی طبقات آواری سازند شمشک قرار دارند و در بالا به صورت تدریجی به طبقات آهکی و صخره ساز سازند لار تبدیل می شوند. در این تحقیق، مطالعات پالینولوژی بر روی عناصر پالینولوژیکی دریایی متمرکز شده است و به سبب اهمیت داینوسیست ها در دوره ی ژوراسیک، تعیین سن توالی های سازند دلیچای بر مبنای گونه های داینوسیست انجام گرفته است. تعیین بایوزون های داینوسیستی در توالی های مذکور و مقایسه ی آن ها با زون بندی های استاندارد در قلمرو تتیس، از مهم ترین اهداف این مطالعه بوده است. در برش فریزی مطالعه ی پالینومورف های دریایی منجر به شناسایی 36 گونه از داینوسیست ها، تفکیک چهار بایوزون و تعیین سن باژوسین پسین تا آکسفورین پیشین برای توالی مورد مطالعه، گردید. مطالعات پالینوفاسیس در این توالی منجر به شناسایی و تفکیک 3 رخساره (ii, vi, iva) شد. در برش قرونه با شناسایی 68 گونه و تفکیک شش پالینوزون، سن باژوسین پسین تا کیمریجین پیشین برای سازند دلیچای تعیین گردید. مطالعات پالینوفاسیس در این توالی منجر به شناسایی و تفکیک 5 رخساره (ii, iva, iii, vii, v) شده است. در برش دهنه اجاق مطالعه ی پالینومورف های دریایی سازند دلیچای منجر به شناسایی 40 گونه و تعیین دو بایوزون شد. وجود گونه های شاخص آمونیت در بخش های زیرین و بالایی سازند دلیچای (عدم وجود داینوسیست ها دراین دو بخش) تعیین سن سازند را میسر می سازد و بر این اساس سن باژوسین پسین تا آکسفورین پیشین برای سازند دلیچای تعیین گردید. مطالعات پالینوفاسیس در این توالی منجر به شناسایی و تفکیک 3 رخساره (ii, vii, v) شد. در برش چهاربرج مطالعه ی پالینومورف های دریایی سازند دلیچای منجر به شناسایی 48 گونه و تعیین چهار بایوزون شد و بر این اساس سن باژوسین پسین تا آکسفوردین پیشین برای این سازند تعیین شد. مطالعات پالینوفاسیس در این توالی منجر به شناسایی و تفکیک 5 رخساره(ii, i, iva, vi, ivb) گردید. در برش ناویا نیز مطالعه ی پالینومورف های دریایی منجر به شناسایی 48 گونه و تعیین پنج بایوزون شد. بالاترین بخش این توالی فاقد داینوسیست می باشد و تنها بر مبنای گونه های شاخص آمونیت تعیین سن شده است و بر این اساس سن باژوسین پسین تا تیتونین پیشین برای توالی رسوبی سازند دلیچای در این برش تعیین گردید. مطالعات پالینوفاسیس در این توالی منجر به شناسایی و تفکیک 5 رخساره (vi, vii, ii, viii, ivb) شد. پالینوفاسیس های تفکیک شده در سازند دلیچای، پتانسیل تولید گاز را در برش های فریزی، قرونه و چهار برج و پتانسیل تولید نفت و گاز را در برش های دهنه اجاق و ناویا نشان می دهند. زون بندی های ایجاد شده در توالی های رسوبی سازند دلیچای در پهنه ی ساختاری بینالود در زمان باژوسین پسین تا کالووین پسین تطابق قابل توجهی را با زون بندی های استاندارد اروپای غربی پولسن و رایدینگ (poulsen & riding, 2003) نشان می دهند. همچنین در این زمان تطابق زیادی میان این زون بندی با زون بندی ایجاد شده در البرز که توسط قاسمی نژاد و همکاران (ghasemi-nejad et al., 2012) ارائه شده است، مشاهده می شود. این وضعیت ارتباط میان حوضه های رسوبی البرز و بینالود را در این زمان نشان می دهد و از طرفی این ارتباط با حوضه ی رسوبی اروپای غربی و شمال باختری تتیس، در زمان باژوسین پسین تا کالووین پسین اثبات می گردد.

پالینواستراتیگرافی سازند دلیچای در برش بلو، شمال سمنان
thesis موزه جانورشناسی دانشگاه تهران 1387
  فیروزه هاشمی یزدی   حسین هاشمی

پالینوفلورای متنوعی، شامل میوسپورها، سیست دینوفلاژله ها، پوسته داخلی فرامینیفرها، و آکریتارک ها با حفظ شدگی خوب در نهشته های سازند دلیچای در برش چینه شناسی بلو، شمال سمنان، وجود دارد. اسپورهای ترایلت، پولن ها به ویژه پولن corollina، فرم های دو باله، یک باله، و اسپورهای مونولت، به ترتیب، فراوان ترین پالینومورف های موجود در رسوبات مذکور می باشند. در پالینوفلورای مورد مطالعه 82 گونه اسپور (متعلق به 30 جنس) و 21 گونه پولن (منتسب به 8 جنس) شناسایی شد. بر اساس پراکندگی چینه شناسی تقریباً یکنواخت میوسپورها در نهشته های سازند دلیچای و همچنین با توجه به فراوانی قابل توجه klukisporites variegatus بیوزون klukisporites variegatus abundance zone در این رسوبات معرفی شد. با توجه به گسترش چینه شناسی شناخته شده میوسپورهایی مانند klukisporites variegatus, concavissimisporites verrucosus, converrucosisporites pricei, sellaspora asperata, contignisporites burgeri, osmundacidites senectus, striatella spp. سن سازند دلیچای در برش مورد مطالعه به ژوراسیک میانی نسبت داده شد که با داده های مربوط به آمونیت ها در این برش هماهنگی دارد. مقایسه میوسپورهای سازند دلیچای در این برش چینه شناسی با پالینومورف های معرفی شده از رسوبات تقریبا هم زمان در ایران (ایران مرکزی، البرز، کپه داغ)، مصر، استرالیا، هندوستان، و افغانستان حکایت از شباهت قابل توجه آنها دارد. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که در ژوراسیک میانی پوشش گیاهی نسبتا یکنواختی در این مناطق وجود داشته است. با توجه به قرابت میوسپورهای شناخته شده در رسوبات مورد مطالعه، در پوشش گیاهی اطراف محیط رسوبی سازند دلیچای به ترتیب فراوانی سرخس ها (ferns)، بازدانگان (gymnosperms) مانند مخروطیان (coniferophytes)، ژینکوفیت ها (ginkgophytes)، بریوفیت ها (bryophytes)، لیکوفیت ها (lycophytes)، و اسفنوفیت ها (sphenophytes) وجود داشتند. با توجه به فراوانی اسپورهای منتسب به سرخس ها نظیر klukisporites, dictyophyllidites, gleicheniidites, cyathidites osmundacidites, و todisporites و همچنین با در نظر گرفتن شرایط محیط زندگی نمونه های امروزی گیاهان مذکور، می توان نتیجه گرفت که در زمان تشکیل رسوبات مورد مطالعه آب و هوا گرم و مرطوب بود. وجود دینوفلاژله های شاخص آب های گرم مانند systematophora penicillata و endoscrinium luridum و همچنین حضور اسپور قارچ ها در پالینوفلورای مذکور، شرایط آب و هوای گرم و مرطوب در زمان تشکیل این رسوبات را تایید می کنند. محیط دیرینه این سازند با استفاده از پالینومورفها و مواد ارگانیکی مورد مطالعه قرار گرفت. اسلایدهای تهیه شده از این برش، حاوی گروههای مختلف پالینومورف با حفظ شدگی خوب شامل اسپور، پولن، داینوسیست، آکریتارک، پوسته داخلی فرامینیفرا، خرده های چوب و همچنین مواد ارگانیکی بی شکل (aom) می باشد. حضور فراوان aom شفاف، محیط کم اکسیژن با سرعت رسوبگذاری پایین را نشان می دهد. بررسی نسبت پالینوماسرالهای اپک تیغه ای شکل به هم بعد و نسبت aomبه پالینومورفهای دریایی نیز حکایت از یک محیط ساحلی کم عمق، کم اکسیژن با سرعت رسوبگذاری پایین می نماید. همچنین تفکیک سه نوع پالینوفاسیس (vi, iv, ii) مربوط به ستون چینه شناسی بلو، موید یک محیط ساحلی کم عمق، کم اکسیژن با سرعت رسوبگذاری پایین می باشد که با توجه به افزایش تعداد و تنوع داینوسیست های کوریت در دو محدوده از ستون چینه شناسی، شاهد پیشروی کوتاه مدت دریا و افزایش عمق حوضه رسوبی در این فواصل می باشیم.

پالینولوژی سازند آب تلخ در برش الگو
thesis موزه جانورشناسی دانشگاه تهران 1388
  زینب رضایی   ابراهیم قاسمی نژاد

سازند آب تلخ یکی از سازند های کرتاسه فوقانی حوضه رسوبی کپه داغ در شمال شرق ایران می باشد. ضخامت این سازند در برش مزدوران 950 متر و لیتولوژی آن شامل شیل های آهکی خاکستری مایل به آبی با میان لایه های فرعی و جزیی مارن است. این سازند با ناپیوستگی هم شیب بر روی سازند شیلی آب دراز قرار می گیرد و حد فوقانی آن با ماسه سنگ ضخیم و صخره ساز سازند نیزار بر اساس شواهد لیتولوژی و فسیلی به صورت گذری تدریجی، پیوسته و هم شیب است. در مطالعه حاضر با استفاده از 195 اسلاید پالینولوژیکی مربوط به 42 نمونه برداشت شده از این برش، در مجموع 91 گونه و 54 جنس داینوفلاژله، تعدادی اسپور و پولن و گونه هایی از آکر یتارک و اسکلوکودونت شناسایی گردید.درمبحث پالینوفاسیس، سه گروه اصلی عناصر پالینولوژیکی شامل پالینوماسرال ها، پالینومرف ها و مواد ارگانیکی فاقد ساختمان شناسایی و پس از تعیین در صد این سه گروه و انتقال آن به نمودار سه گانه tyson، سه پالینوفاسیس برای سازند آب تلخ تفکیک گردید. به کمک تفسیر این رخساره های پالینولوژیکی و تعیین نسبت داینوفلاژله های محیط نرتیک خارجی به نرتیک داخلی و برخی جنس و گونه هایی که شاخص های محیطی مناسبی را ارائه می دهند، محیط غالب بر سازند proximal shelf تا marginal basin تعیین گردید که به عنوان بخش inner neritic از open marine با شرایط انرژی متوسط تا بالا و تکرار چرخه های هوازی– غیر هوازی تفسیر گردید.همچنین با تعیین فاکتورهای مختلف فسیل شناسی از قبیل نسبت های عناصر اصلی مواد آلی و پالینوفاسیس مربوط به هر نمونه و با تلفیق داده های به دست آمده، سه سکانس رسوبی درجه سه با مرزهای سکانسی نوع دوم تعیین گردید. به منظور تایید صحت این روش، از روش حساسیت مغناطیسی (magnetic susceptibility)نیز برای بررسی تغییرات سطح آب دریا استفاده شد. در این روش با محاسبه میانگین حساسیت مغناطیسی در طول توالی، می توان وضعیت سطح آب دریا را مشخص نمود. بدین منظور متوسط مقدار حساسیت مغناطیسی از هریک از داده ها تفریق شده است، مقادیر مثبت نشان دهنده پایین افتادن سطح آب دریا و مقادیر منفی نمایانگر بالا آمدن سطح آب دریا می باشند. تشابه زیادی که بین پارامترهای فسیل شناسی و حساسیت مغناطیسی وجود دارد نشان می دهد که استفاده از آزمایش حساسیت مغناطیسی روش مناسبی برای بررسی تغییرات سطح آب دریا می باشد. نتایج حاصل از مطالعات آماری بر روی فاکتورهایی مثل نسبت aom شفاف به aom تیره، نسبت پالینوماسرال قهوه ای به پالینوماسرال اپک lability) )، نسبت داینوفلاژله های حساس به غیر حساس و نسبت aomبه پالینومرف دریایی نشان می دهد که نرخ رسوبگذاری و میزان اکسیژن در طی انبایش سازند متغیر بوده است، در ابتدای سازند تا بخش میانی با وجود شرایط نیمه اکسیژن دار (پائین بودن نسبیaom شفاف به aomتیره، وجود پوسته داخلی فرامینیفر) به دلیل نرخ رسوبگذاری بالا، lability پائین و حفظ شدگی پالینومرف ها بالاست، سپس با وجود کاهش اکسیژن و افزایش lability از قسمت های میانی تا بخش انتهایی حفظ شدگی پالینومرف های در یایی کاهش می یابد، از دلایل آن ریتم رسوبگذاری کند و افزایش میزان کربنات کلسیم در محیط رسوبگذاری سازند است. نتایج به دست آمده با توجه به بررسی و مقایسه پارامترهای پیرولیز راک– ایول و تعیین میزان بلوغ حرارتی با توجه به رنگ اسپور و پولن نشان می دهد که به طور کلی سازند آب تلخ در برش الگو از نظر توان هیدروکربن زایی سنگ منشا دارای پتانسیل تولید ضعیف می باشد. کروژن غالباً از نوع iii است (در برخی از موارد نوع ii)، توان تولید گاز خشک را دارد ولی نمونه های مورد نظر به مرحله کاتاژنز (tmax بالاتر از 435 درجه سانتیگراد) نرسیده و لذا به مرحله بلوغ نرسیده اند (برخی از نمونه ها در مرز بین بالغ و نابالغ قرار می گیرند).