نام پژوهشگر: ابراهیم التجائی
مجتبی ملکشاهی ابراهیم التجائی
از دیرباز سیاست¬های پولی و تاثیرگذاری آنها بر متغیرهای حقیقی اقتصاد یکی از مباحث اساسی مورد توجه اقتصاددانان و مکاتب مختلف اقتصادی بوده است. اهمیت این مسئله از این جهت است که سیاست¬های پولی بخش مهمی از سیاست¬های دولت¬ها را تشکیل می دهند که تاثیرگذاری یا عدم تاثیرگذاری آنها می¬تواند نقش مهمی را در نحوه بکار بردن آنها ایفا نماید. از یک طرف در چند دهه اخیر ابزارهای مالی جدیدی بوجود آمده است که باعث گسترده¬تر شدن و تغییر تعاریف پول شده¬اند. از طرف دیگر با توجه به وجود تفاوت¬های اساسی در حوزه اثر و عملکرد در سیستم¬های مالی بانک¬پایه و بازارپایه، توجه به خنثایی پول از این منظر هم بسیار حائز اهمیت می¬باشد. از این رو در این پژوهش به بررسی خنثی بودن پول با تعاریف گسترده¬تر پول در میان شش کشور منتخب عضو oecd می¬پردازیم. در فصل اول این پژوهش به کلیات تحقیق خواهیم پرداخت. مواردی از قبیل بیان مسئله، سوالات تحقیق، فرضیات تحقیق، اهمیت و ضرورت تحقیق و ... را در این فصل مورد بحث و بررسی قرار خواهیم داد. در فصل دوم ابتدا به بررسی پول و تعاریف آن خواهیم پرداخت، سپس نظر مکاتب مختلف در مورد پول را مورد بررسی قرار خواهیم داد و در آخر پژوهش¬های مرتبط با تحقیق حاضر را بصورت اجمالی مورد بررسی قرار خواهیم داد. در فصل سوم این پژوهش ابتدا نگاهی به تعاریف مختلف پول در کشورهای مورد مطالعه خواهیم انداخت، سپس به بررسی مقایسه¬ای حجم¬های این تعاریف خواهیم پرداخت. در فصل چهارم ابتدا مدل موردنظر را براساس مبانی نظری تصریح خواهیم نمود و سپس به تخمین آن خواهیم پرداخت و نتایج حاصل از آن مورد بحث و بررسی قرار خواهیم داد. در فصل آخر ابتدا یک جمع¬بندی از کل پایان¬نامه خواهیم داشت و سپس نتیجه¬گیری کلی و جواب فرضیات و سوالات تحقیق را بیان خواهیم نمود.
زهرا پورباقر ابراهیم التجائی
در این پژوهش سعی شده است تا جهت گیری کلی سیاست های بازرگانی خارجی ایران در بازه زمانی ???? تا ???? مورد مطالعه قرار گیرد. بدین منظور سیاست ها، اقدامات و عملکرد بازرگانی خارجی کشور با استفاده از چندین شاخص به شیوه تحلیل تاریخی، بررسی شده و تلاش شده تا این جهت گیری، در قالب راهبردهای درون گرا و برون گرا نشان داده شود تا زمینه هایی را برای برنامه ریزی های بهتر در آینده فراهم آورد. علاوه بر بررسی آسیب شناسی سیاست های تجاری ایران، در این پژوهش به راهبردهای تجاری کشورهای کره جنوبی، مالزی، برزیل، مکزیک، هند، شیلی و چین اشاره می شود. شاخص ارزش افزوده بخش صنعت نسبت به تولید ناخالص داخلی، ترکیب صادرات غیرنفتی و واردات، نرخ برابری موثر نسبی، نرخ تعرفه، نرخ موثر حقوق ورودی نشان می دهند که در پنج دهه گذشته جهت گیری غالب تجارت خارجی کشور درون گرایی یا به عبارتی جانشینی واردات بوده است. شاخص های دیگر، اگر چه به طور دقیق جهت-گیری تجارت خارجی کشور را تعیین نمی کنند، ولی هریک به نوعی تاییدکننده جهت گیری درون گرا در مجموعه سیاست های بازرگانی کشور هستند.
حمیدرضا اسکندرپور ابراهیم التجائی
یکی از اصول سرمایه¬گذاری در بورس اوراق بهادار بر پایه¬ی پرهیز از خرید تک سهم و تشکیل سبد سهام مرکب، استوار می¬باشد. از آنجاکه سرمایه¬گذاران در بورس به¬ دنبال حداکثرسازی بازده و به ¬حداقل¬ رساندن ریسک سرمایه¬گذاری هستند، پیروی از این اصل و تشکیل سبد سهام جهت کاهش ریسک غیرسیستماتیک (یعنی ریسک سرمایه¬گذاری در بازار)، ضرورت دارد. ترکیب سهام درون سبد براساس الگوهای انتخاب سبد بهینه مشخص می¬گردد. این الگوها بسیار متنوع بوده و بهترین الگوی انتخاب سبد سهام، درهر بازار سرمایه به تناسب شرایط خاص آن بازار، می¬تواند متفاوت باشد. همچنین به¬علت پویایی اطلاعات موجود در بازار سهام، یک الگوی خاص لزوماً درتمام ادوار مفید نخواهد بود لذا می¬بایست سودآوری الگوهای گوناگون انتخاب سبد سهام هرچندگاه مورد ارزیابی قرارگیرد. این امر در بازارهای نوظهور مانند ایران که هنوز از پایداری نسبی خوبی برخوردار نیستند، شفافیت اطلاعات در آن¬ها به طور کامل وجود ندارد و قوانین حاکم بر این بازارها هنوز تثبیت نشده¬اند، اهمیت بیشتری می¬یابد. براین¬اساس، هدف این پژوهش آزمون و مقایسه¬ی مدل¬های تک¬عاملی و چندعاملی مارکویتز، قیمت¬گذاری دارایی¬های سرمایه¬ای(capm) و قیمت¬گذاری آربیتراژ (apt)، در راستای تعیین مدل کاراتر و مناسب¬تر جهت انتخاب سبد بهینه در بورس اوراق بهادار تهران می¬باشد. جهت دستیابی به این هدف دو فرضیه، یکی برمبنای بهینه¬تر بودن سبد معرفی¬شده توسط مدل مارکویتز نسبت به مدل آربیتراژ و دیگری بر مبنای بهینه¬تر بودن سبد معرفی¬شده توسط مدل آربیتراژ نسبت به مدل قیمت¬گذاری دارایی¬های سرمایه¬ای، طراحی شده¬است. جامعه¬ی آماری، کل شرکت¬های پذیرفته شده در بورس طی دوره¬ی 1391-1386، که از این میان آن¬ها، 161 شرکت به¬عنوان نمونه انتخاب شده¬است. جهت تجزیه و تحلیل داده¬ها از دو نرم¬افزار eviews7 و متلب بهره¬گرفته شده¬است. پس از انجام آزمون مانایی و نامانایی برای متغیرهای وابسته و مستقل، با استفاده از روش¬های مناسب نسبت به برآورد مدل¬های مذکور اقدام شده¬است. مقایسه¬ی مدل¬ها براساس روش مقایسه¬ی زوجی و روش معیارهای سه¬گانه¬ی شارپ، ترینر و m2 صورت گرفته¬است. نتایج حاصل از روش نخست نشان می¬دهد که مدل آربیتراژ با توجه به اختلاف میانگین کمتر نسبت به مدل capm از بهینه¬گی بالاتری برخوردار بوده و مدل مارکویتز نیز نسبت به مدل آربیتراژ، پرتفوی بهینه¬تری را معرفی می¬کند. لذا هر دو فرضیه تأیید می¬شوند. همچنین براساس روش دوم نیز هر دو فرضیه تأیید می¬گردد؛ و مدل مارکویتز نسبت به مدل apt و همچنین مدل apt نسبت به مدل camp در انتخاب سبد بهینه، برتری دارد.
شقایق شهبازی ابوالفضل شاه آبادی
مهم¬ترین فضای کارآفرینی و درواقع مهد کارآفرینی دانشگاه است و نقش بالقوه¬ای در رشد و توسعه¬ی اقتصادی کشورها دارد. دانشگاه به مثابه نهاد عمده تولید دانش، به دلیل ضرورت مدیریت دانش و تجاری سازی آن و نیز تغییر در ماهیت تولید اقتصادی در عصر حاضر، علاوه بر آموزش و پژوهش، نقش، رسالت و کارکرد جدیدی در توسعه اقتصادی بومی، منطقه¬ای و بین¬المللی یافته¬است. برای انجام این رسالت، کارآفرینی دانشگاهی و ایجاد دانشگاه کارآفرین ضرورت پیدا کرده¬است. در شکل¬گیری دانشگاه کارآفرین، نقش مدیران دانشگاهی محوری و کلیدی است؛ پیچیدگی¬های حاکم بر سیستم دانشگاه کارآفرین، لزوم پیدایش مدیرانی با توانایی¬ها، قابلیت¬ها و شایستگی¬های ویژه و نیز انگیزش و ترغیب این مدیران را تشدید نموده¬است. بر این اساس و باتوجه به اینکه مدیران دانشگاهی از مهره¬های اصلی و هسته تصمیم¬گیری¬ها در مراکز آموزش عالی محسوب می¬شوند، توجه به عوامل موثر برانگیزش رفتارهای کارآفرینانه مدیران دانشگاه¬ها ضرورت دارد. هدف این پژوهش نیز بررسی تأثیر جوکارآفرینی سازمان و سیاست¬های اقتصادی دولت بر رفتار کارآفرینانه¬ی مدیران میانی دانشگاه¬های منتخب ایران می باشد. جهت دستیابی به این هدف فرضیاتی برمبنای تاثیر مثبت ابعاد جو کارآفرینی سازمان و تاثیر منفی سیاست¬های اقتصادی دولت بر رفتار کارآفرینانه¬ی مدیران میانی دانشگاه¬های منتخب، طرح شده-است. جامعه¬ی آماری پژوهش، مدیران میانی دانشگاه¬های صنعتی شریف، شهید بهشتی، الزهرا، امیرکبیر و علوم اقتصادی(مدیران و معاونین پردیس¬ها، واحدها و دانشکده¬ها) می¬باشند که مجموعاً 454 نفر بوده و با استفاده از روش نمونه¬گیری تصادفی و فرمول کوکران، حجم نمونه 209 نفر محاسبه گردید. در این پژوهش، داده¬ها از طریق پرسشنامه جمع¬آوری شده و جهت گردآوری اطلاعات نیز از روش مطالعه¬ی کتابخانه¬ای استفاده شده است. جهت ارزیابی روایی و پایایی پرسشنامه از روش روایی محتوایی و آلفای کرونباخ استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده¬ها از آمار توصیفی، تحلیل عاملی، مدل معادلات ساختاری و آزمون ناپارامتری فریدمن استفاده شده¬است. نتایج نشان می¬دهد عوامل درون¬سازمانی (آزادی عمل و استقلال کاری، دسترسی زمانی و مرزهای سازمانی) بر رفتار کارآفرینانه¬ی مدیران میانی دانشگاه¬های منتخب تاثیری مثبت و معنادار داشته و درمقابل عامل درون¬سازمانی (پاداش و تقویت) و سیاست¬های پولی، مالی و ارزی دولت، اثری منفی و معنادار بر رفتار کارآفرینانه¬ی مدیران مذکور داشته¬اند. از میان متغیرهای مورد بررسی، تاثیر حمایت مدیریت و سیاست تجاری بر رفتار کارآفرینانه¬ی مدیران معنادار نبوده است.
پرهام مرادی نادر مهرگان
اقتصاد ایران یکی از ثروتمندترین اقتصادها در خاورمیانه و حتی در میان کشورهای در حال توسعه منطقه است. با این حال مدیریت ناصحیح بخش عمومی اقتصاد ایران را، به سوی وضعیت ناکارآمد فعلی سوق داده، تا جایی که با یکی از بالاترین شاخص های فلاکت مواجهیم. این پژوهش به بررسی ارتباط بین شاخص فلاکت و اندازه دولت برای سال های 1390-1338 می پردازد. برای رسیدن به این هدف از الگوی var استفاده شده است. با استفاده از آزمون های دیکی فولر تعمیم یافته و فیلیپس پرون مانایی متغیرها بررسی شد. همچنین آزمون علیت گرانجری و آزمون جوهانسون برای بررسی همگرایی بین متغیرها مورد استفاده قرار گرفت. نتایج آزمون مانایی نشان داد متغیرها همگرا از مرتبه یک هستند. همچنین آزمون همگرایی جوهانسون وجود یک رابطه بلند مدت میان متغیرها را نشان داد. نتایج این پژوهش نشان داد ارتباط مثبتی میان اندازه دولت و شاخص فلاکت در اقتصاد ایران وجود دارد.
نیلوفر ابراهیمی ابراهیم التجائی
تورم از جمله پدیده های مضر اقتصادی است که اثرات زیان باری بر کل اقتصاد یک کشور بر جای می گذارد. اهمیت موضوع تورم و نتایج آن بر اقتصاد جامعه موجب شده است که پژوهش های بسیاری در این زمینه صورت پذیرد. در این پایان نامه علاوه بر مطالعه ی عوامل موثر بر تورم، نقش تورم وارداتی در تورم ایران و همچنین عوامل تعیین کننده ی تورم وارداتی را نیز مورد بررسی قرار دادیم. برای این منظور با استفاده از الگوهای خودرگرسیون برداری غیر مقید و ساختاری و داده های فصلی مربوط به دوره ی 1391ـ1382 به بررسی اثر متغیرهای رشد حجم پول، رشد مخارج دولت، رشد نرخ ارز و تورم کشورهای طرف تجاری بر تورم پرداخته¬ایم. نتایج نشان دهنده ی آن است که تمام متغیرهای یاد شده بر تورم تأثیرگذارند. تا قبل از سال 1390 و افزایش ناگهانی نرخ ارز متغیر نرخ تورم بیشتر تحت تأثیر تکانه های خود قرار دارد اما بعد از این سال نرخ ارز بیشترین نقش را در توضیح تغییرات نرخ تورم ایفا می کند. همچنین بر اساس یافته های تحقیق، تا قبل از سال 1390 نقش تورم کشورهای طرف تجاری در توضیح تورم وارداتی بیشتر است اما بعد از این سال نرخ ارز عامل اصلی تورم وارداتی می باشد. همچنین رشد مخارج دولت در کوتاه مدت و رشد حجم پول در بلندمدت تأثیرگذارتر می باشند.
زهرا اسدی یدالله دادگر
یکی از مهم ترین بخش های اقتصادی و نیز سرمایه ای هر کشور، بازارهای سرمایه می باشد. بازار سرمایه (و در راس آن بورس اوراق بهادار) ارتباط نزدیکی با ساختارهای اقتصادی کشور دارد؛ به طوری که یکی از مسائلی که پیرامون بازارهای سرمایه مطرح است، چگونگی تعامل و تاثیرات متقابل این رکن با دیگر ارکان نظام های اقتصادی (از جمله متغیرهای کلان اقتصادی) می باشد. در همین راستا در این تحقیق، تاثیر منتخبی از متغیرهای کلان اقتصادی شامل: رشد قمیت نفت، رشد مخارج دولت، رشد نقدینگی، رشد تولید ناخالص داخلی و تورم بر شاخص کل قیمت سهام بورس اوراق بهادار تهران به عنوان نماینده عملکرد بازار سرمایه در ایران، با استفاده از داده های فصلی مربوط به دوره زمانی 1393:1-1379:1 در قالب برآورد یک مدل خودرگرسیون برداری ساختاری (svar) مورد بررسی قرار می گیرد. نتایج حاصل از تجزیه واریانس خطای پیش بینی اثر شوک های کلان بر قیمت سهام، وجود ارتباط میان متغیرهای کلان اقتصادی با عملکرد بورس با را مورد تایید قرار داده و ترتیب اثرگذاری آنها در کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت را نیز به صورت زیر ارائه می نماید: در کوتاه مدت؛ رشد مخارج دولت، نرخ تورم، رشد قیمت نفت، رشد نقدینگی و رشد تولید. در میان مدت؛ رشد قیمت نفت، رشد تولید، رشد مخارج دولت، نرخ تورم، و رشد نقدینگی. و در بلندمدت؛ رشد قیمت نفت، نرخ تورم، رشد تولید، رشد مخارج دولت، و رشد نقدینگی. بر اساس نتایج حاصل از تجزیه واریانس خطای پیش بینی اثر شوک قیمت سهام بر متغیرهای کلان اقتصادی نیز در مجموع می توان گفت قدرت توضیح دهندگی شاخص قیمت بورس اوراق بهادار تهران برای متغیرهای کلان اقتصادی مورد بررسی محدود و اندک است.