نام پژوهشگر: محمد اجزاشکوهی
مریم علیزاده محمد رحیم رهنما
حکمروایی خوب در واقع رهیافتی تطبیقی در برنامه ریزی و مدیریت منابع در قلمرو سرزمین (کشور،منطقه،شهر) برای دست یابی به توسعه پایدار به شمار می آید که از طریق رفتار قاعده مند و نهادینه شدن پاسخ گویی، مشارکت،شفافیت،قانونمندی،مسولیت پذیری و مانند این ها دست یافتنی است. به همین دلیل حکمروایی خوب شهری فرایند کنش و واکنش متقابل مسولان و مدیران و شهروندان در سطح کلان تا خرد است. تحقیقات انجام شده درباره شهر مشهد نشان از مشکلات گوناگون شهرداری در مواردی همچون شفافیت و اطلاع رسانی،عدالت؛پاسخگویی و عدم رضایت مندی شهروندان است، که از عمده ترین شاخص های حکمروایی خوب به حساب می آیند. لذا انجام پژوهشی با تکیه بر اصول و شاخص های حکمروایی خوب شهری و برنامه ریزی در راه ارتقای آن ضرورتی غیر قابل انکار به شمار می آید.این پژوهش با سنجش میزان شاخص های حکمروایی خوب دریچه ای را به روی این مهم باز می کند. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی و از نوع کاربردی می باشد؛ برای دست یابی به این هدف جامعه آماری با حجم نمونه 384 نمونه پرسشگری مورد پرسش قرار گرفت که در دو دیدگاه شهروندان و مسئولین،پرسشنامه ها مورد تجزیه و تحلیل واقع شدند. نتایج حاصل از تحلیل های spss که به صورت آزمون های پارامتریک و ناپارامتریک مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفت نشان می دهد که وضعیت حکمروایی در مناطق مورد مطالعه از تفاوت معنی داری برخوردار است و جهت دست یابی به حکمروایی خوب می توان به موارد ذیل توجه کرد ؛1 – اجماع مدیران محلی بر اجرای مدیریت یکپارچه 2- افزایش هماهنگی بین ارگان ها 3- قانونمداری اداری در مدیریت شهری در سطح مناطق شهر مشهد.
حمیدرضا تمجیدی محمد اجزاشکوهی
ارتقاء کیفیت زندگی یکی از مهمترین اهداف حکومت ها و دولت های مختلف در سطح دنیا محسوب می شود. مطالعات کیفیت زندگی می تواند به شناسایی نواحی مسأله دار، علل نارضایتی مردم، اولویت های شهروندان در زندگی، تاثیر فاکتورهای اجتماعی جمعیتی بر کیفیت زندگی و پایش و ارزیابی کارایی سیاست ها و استراتژی ها در زمینه کیفیت زندگی کمک نماید. بر همین اساس هدف رساله حاضر آشنایی با ابعاد علمی کیفیت زندگی شهری و سنجش این شاخص ها در قلمرو بافت فرسوده و همچنین سنجش کیفیت زندگی در بافت فرسوده از طریق جنبه های ذهنی و عینی و در نهایت ارائه راهکار به منظور ارتقاء سطح کیفیت زندگی شهری در قلمرو بافت فرسوده منطقه 12 شهر تهران می باشد. روش پژوهش حاضر مبتنی بر داده های اولیه می باشد که در آن به منظور جمع آوری اطلاعات اولیه، پیمایش نمونه در محدوده ی مورد مطالعه انجام شده است. این تحقیق با بهره گیری از روش های آمار استنباطی به تحلیل و آزمون فرضیات و چگونگی روابط بین متغیرها پرداخته شده است. بمنظور سنجش کیفیت زندگی در قلمرو بافت فرسوده به روش نمونه گیری تصادفی 383 پرسشنامه تهیه گردید، سپس بمنظور شناسایی عوامل و شاخص های تاثیر گذار در بحث رضایتمندی از زندگی در قلمرو بافت فرسوده منطقه ی 12 شهرداری تهران، از تکنیک های t تک نمونه/تک گروهی ، r پیرسون و رگرسیون چندمتغیره و تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج پژوهش نشان دهنده آن است که کیفیت زندگی بر اساس نتایج آزمون t در بافت فرسوده منطقه 12 شهرداری تهران پایین می باشد. همچنین درموردشاخص ها و زیرشاخص ها، وضعیت رضایت از ویژگی های کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی معنادار بوده و نشان از کیفیت پایین در این شاخص ها دارد. براساس نتایج حاصل از آزمون رگرسیون، عامل حمل و نقل، مسکن، حکمروایی شهری و دسترسی تفریحی بیشترین تاثیر را بر میزان رضایتمندی از زندگی در بافت فرسوده دارد که با برنامه ریزی در راستای ارتقاء این مولفه ها می توان سطح رضایتمندی از زندگی را در این منطقه بالا برد. از طرفی متغیر کالبدی بر ابعاد ذهنی کیفیت زندگی موثر است. یعنی با افزایش یک انحراف استاندارد در متغیر ابعاد کالبدی، میزان رضایت از زندگی و ابعاد ذهنی کیفیت زندگی به همان مقدار افزایش خواهد داشت. همچنین باتوجه به نتایج حاصل از رگرسیون مشخص گردید که عامل مسکن بیشترین تاثیر را بر کیفیت کالبدی محیط شهری نداشته و این عامل حمل و نقل می باشد که بیشترین تاثیر را دارد.
مهزاد واعظی محمد اجزاشکوهی
در قرن حاضر، افزایش کیفیت زندگی و نیز فضای زندگی همسو با ارزش های متعالی انسانی، یک تقاضای عمومی است که از طرف نسل های نو اندیش، از تصمیم گیران و برنامه ریزان دولتی طلب می شود. شرکت در فعالیت های اجتماعی و پیش رفتن مطابق با سبک های زندگی فعال، این اجازه را به ساکنین هر منقطه می دهد تا با مشارکت در فرایند مدیریت شهری سبب دستیابی به بهبود مدیریت جامعه و مطلوب تر شدن کیفیت اجتماع شوند. در پژوهش حاضرسعی شده است با بررسی حوزه های دوگانه طراحی و برنامه ریزی مناطق شهری و نیز مدیریت ارتباط با شهروند، کیفیت زندگی برای افراد ساکن در محله ی سجاد مشهد افزایش داده شود. هدف این مطالعه ارائه مدلی برای شناسایی عوامل موثر در بهبود وضعیت زندگی ساکنان محله سجاد مشهد با استفاده از مفهوم منطقه مسکونی، روشهای آرامش ترافیکی و مشارکت شهروندان در تصمیمات و برنامه ریزی های شهری است. پژوهش حاضر برپایه مدل مفهومی ارائه شده و پاسخ های (346) قابل قبول جمع آوری شده از محله سجاد مشهد، انجام گرفته است. این تحقیق، فرضیات ارتباط بین استفاده از روشهای طراحی منطقه مسکونی و نیز استفاده از نظرات شهروندان را با شناسایی نیازهای ساکنان و کاربران منطقه مسکونی سجاد در بهبود وضعیت زندگی آنها، بررسی می کنند برای هر کدام از سه فرضیه مطرح شده از تحلیل رگرسیون به روش enter جهت تائید فرضیه، استفاده گردید. برای اجرای این آزمون پیش فرضیه تحلیل رگرسیون اجرا شد تا نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون قابل استناد باشند. سپس بررسی میزان همبستگی بین متغیر های وابسته با متغیر مستقل به ازای هر سه متغیر مستقل (بطور مجزا) انجام شد. برای این بخش از آزمون پارامتریک همبستگی پیرسون استفاده شده است. نتیجه آزمون برای همه آزمون ها بدین صورت است که بین متغیر وابسته و مستقل ارتباط معناداری وجود دارد. در ادامه به بررسی میزان تبیین مدل رگرسیون در فرضیه های اول، دوم و سوم پژوهش پرداخته شد. نتیجه مناسب بودن مدل برای هر سه فرضیه می باشد. در مرحله بعدی به بررسی رابطه خطی بین متغیرهای وابسته با متغیر مستقل با استفاده از آزمون آنوا پردخته شد. فرض وجود رابطه خطی بین متغیرهای مستقل و متغیر وابسته بطور محزا تائید گشت. با توجه به اینکه هر سه شرط استفاده از آزمون رگرسیون چند متغیری رعایت گردید، به ارائه تابعی پرداخته شد تا با استفاده از آن میزان پیش بینی متغیر مستقل را در جهت متغیر وابسته نشان دهد. این امر برای هر سه متغیر مستقل انجام و تابع بدست آمده از معادله ضرایب استاندارد ارائه گردید. نتایج این مطالعه، نشان می دهند که همسو با مدل طراحی شده، برای عامل، شناسایی نیازهای ساکنان و کاربران منطقه مسکونی در بهبود وضعیت زندگی و منطقه سجاد (بعنوان متغیر وابسته)، سه عامل به عنوان منشأ پدید آورنده آن وجود دارد: (الف) عامل استفاده از روشهای طراحی منطقه مسکونی در برنامه ریزی های شهری منطقه سجاد، (ب) عامل استفاده از ابزار ها و روشهای آرامش ترافیکی برای بهبود درک و بینش اجتماعی منطقه سجاد، و (ج) عامل ورود پیشنهادات، انتقادات و نیازهای شهروندان در تصمیمات و برنامه ریزی های شهری منطقه سجاد.
مهدی رضائیان محمد اجزاشکوهی
کیفیت زندگی محصول شرایط و متغیرهای مختلفی است که همین عوامل در واقع عناصر تاثیرگذار در فضا – مکان جغرافیایی است. بنابراین فضای شهری و کیفیت زندگی روابط متقابلی را با یکدیگر برقرار می کنند. چنانچه که اگر مدیران و تصمیم سازان شهری و سیاست گذاران بخواهند کیفیت زندگی شهروندان را به سمت "مطلوبیت و زیست بهتر و توسعه یافته تر" برنامه ریزی کنند ناگزیر از توجه به ابژه فضای عمومی است که مکان شکل گیری روابط اجتماعی جمعی، یاس ها و امیدها، نیازها و توانمندیها، استعارات و اشارات، استبداد و دموکراسی، ایده شهروندی و ... است. بلوار خیام یکی از بلوارهای محدوده میانی غربی شهر مشهد می باشد و در واقع یکی از مهمترین شریانهای اصلی محدوده غرب میانی می باشد. این بلوار از جنوب به خیابان احمد آباد و ملک آباد و از جنوب شرقی به کوهسنگی محدود می شود. ساختار کالبدی و اجتماعی – اقتصادی این بلوار تنوع فزاینده ای از کیفیت بصری و نیز شاخص های هر یک از متغیرها را ارائه می کند. این پایان نامه به روش توصیفی – تحلیلی با حجم نمونه 300 نفر در بلوار خیام انتخاب شده اند. تحقیق حاضر از نوع تجربی – کاربردی است، برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدلهای کمی، آمار استنباطی لازم به ذکر است پردازش داده ها در محیط نرم افزار arc-gis انجام گرفته است. در این تحقیق از آزمون همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون چند متغیره برای همبستگی و تحلیل مشارکت جمعی و فردی متغییرها استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین شرایط کالبدی و بصری با کیفیتی زندگی رابطه معنی داری وجود دارد همچنین شرایط اجتماعی – اقتصادی ساکنین همبستگی معنی داری با کیفیت زندگی برقرار می کند.
جواد رجب زاده شاندیز براتعلی خاکپور
صنعت گردشگری در راستای تامین منابع مادی برای کشورها، امروزه به عنوان یک اهرم اقتصادی مهم در دستور کار قرار گرفته است. ناتوانی شهرداری ها در تامین منابع مالی از یک سو و همچنین جاذبه های متنوع گردشگری در ایران از سوی دیگر، تقویت نقش گردشگری در شهرهای برخوردار از این موضوع را ضروری می نماید. شهر شاندیز با توجه به همجواری با مشهد و بارگاه ملکوتی امام رضا (ع) و همچنین جاذبه های اقلیمی و محیطی در خور توجه برای گردشگری، در سالیان اخیر به عنوان یکی از قطب های مهم گردشگری در سطح منطقه مطرح شده است. در این تحقیق که با هدف تاثیر نقش گردشگری بر درآمدهای پایدار شهرداری شاندیز صورت گرفته است، ابتدا با تعریف شاخصهای درآمد پایدار و نیز گردشگری پایدار، چارچوب نظری تحقیق مشخص شده و سپس با استفاده از روش میدانی و کتابخانه ای، اظلاعات درآمدی شهرداری شاندیز گردآوری گردیده است. با مقایسه ی زمانی ورود پروژه های عظیم گردشگری به شاندیز و همچنین نمودار افزایشی در/امد شهرداری، این نتیجه حاصل شد که اولا بخش عظیمی از درآمد شهرداری شاندیز به صورت پایدار شکل گرفته و ثانیا مهمترین عامل به وجود آورنده ی این درآمد پایدار، بخش گردشگری است
بهنام عطا محمدرحیم رهنما
مناطق پیرامون شهرها تحت تأثیر و نفوذ رشد شهری قرار می گیرند، به طوری که فرایند پیش بینی توسعه شهرها در حال حاضر یکی از مهم ترین موضوعات پیش روی پژوهشگران شهری است. هدف پایان نامه پیش بینی توسعه فضایی شهر گنبدکاووس تا سال??29بر اساس بررسی تغییرات کاربری اراضی در چهار دوره ????، ????، ????، 1393با استفاده از نرم افزارهای envi، idrisi، arc gisو تکنیک تحلیل زنجیره های مارکف می باشد. در این تحقیق که از روش تطبیقی با استفاده از تصاویر چندزمانه لندست مربوط به سال های فوق الذکر و با استفاده از تکنیک پردازش تصاویر ماهواره ای به بررسی تغییرات کاربری اراضی در مقطع زمانی ???? تا ??93 و مقایسه بعد از طبقه بندی و با تأکید بر پیش بینی تغییرات کاربری اراضی و بالأخص گسترش فضایی شهر گنبدکاووس در سال (??29) با استفاده از مدل زنجیره ای مارکوف پرداخته شده است. در ادامه عوامل موثر بر شهر گنبدکاووس ردیابی و به منظور بررسی عوامل رشد نقشه رشد شهر با متغیرهای مکانی و فیزیوگرافی وارد مدل شد و مدل های شبکه ی عصبی مصنوعی و رگرسیون لجستیک جهت مدل سازی پتانسیل انتقال تغییر پوشش سرزمین شهر گنبدکاووس انجام شد. عوامل فاصله از جاده ها و شیب کلی منطقه نشان از معناداری رابطه بین رشد فیزیکی شهر و این عوامل می باشد به این ترتیب که با نزدیکی به جاده های ارتباطی بیرون شهر منطقه مسکونی افزایش پیدا می کند، و شیب منطقه نیز به سمت غرب و شمال می باشد که شهر برخلاف شیب و به سمت ارتفاعات و زمین های حاصلخیز به سمت جنوب و شرق افزایش پیدا کرده است. بر اساس نتایج این تحقیق، تغییرات کاربری ها و سطح کاربری های منطقه محاسبه و مورد مقایسه و بررسی قرار گرفته اند. نتایج طی مقطع زمانی ???? تا ??93، افزایش 32/2858هکتاری اراضی مسکونی و کاهش77/2331 هکتاری اراضی بایر و 5/2135 هکتار در اراضی دیم را نشان می دهد و مشخص شد که گسترش شهر گنبدکاووس با چه ابعاد و مقیاسی به ترتیب شدت عمل اراضی آبی و کاربری های شهری با روند افزایشی و اراضی بایر و کاربری های اراضی آبی و اراضی دیم با روند کاهشی پیرامون خود را تحت گسترش فضایی- کالبدی خود قرار داده است و با این روند، اراضی مسکونی در سال 1393 با 74/3659هکتار و طبق پیش بینی های انجام شده در سال ??29 به 44/4615هکتار خواهد رسید. همچنین روند توسعه شهر نشان دهنده این است که تمایل گسترش کالبدی- فضایی شهر گنبدکاووس به جنوب شرق و شرق که با طرح جامع شهر مطابق می باشد هست که زمین های کشاورزی آبی قرار گرفته، و لزوم کنترل و جلوگیری از توسعه شهر به این سمت را ضروری می سازد.
علیرضا بیدخوری امیدعلی خوارزمی
شهر هوشمند واقعیتی است که باتوجه به گسترش روز افزون ابزار فناوری اطلاعات در شهرها و در راستای پاسخگویی به نیازهای جدید شهروندان در زندگی شهری آنان، پا به عرصه حضور می گذارد. به منظور انجام پژوهش، بعد از شناسایی و تعیین مدل مفهومی جابجایی هوشمند، دو گام اساسی طی شد. ابتدا وضع موجود جابجایی هوشمند در شهر مشهد با کمک شاخص های شناسایی شده جابجایی هوشمند با استفاده از دو روش کمی و کیفی سنجیده شد تا بتوان مقادیر و موضوعات استخراج شده را با یکدیگر مورد مقایسه قرار داده و به درک درستی از وضعیت فعلی جابجایی هوشمند در مشهد نائل شد. در گام دوم که مرتبط با آینده پژوهی در کلانشهر هوشمند می باشد از روش سناریو نویسی استفاده گردید و با استفاده ازشاخص های جابجایی هوشمند و عوامل موثر بر آن ها، اطلاعات مربوط به این عوامل در دو بعد اثرگذاری و عدم قطعیت از خبرگان دانشگاهی و دست اندرکاران مدیریت شهری با کمک پرسشنامه اخذ گردید، سپس بررسی روایی پرسش نامه ها به کمک نظرات اساتید دانشگاهی و پایایی آن ها با کمک آزمون آلفا کرونباخ انجام شد. با استفاده از آزمون های ناپارامتریک کای اسکوئر و فریدمن ارزش هر یک از عوامل موثر بر عوامل کلیدی جابجایی هوشمند تعیین گردید و به این ترتیب پیشرانهای بحرانی برای نوشتن سناریوها به دست آمد و منطق سناریو در دو بعد "افزایش دسترسی ها" و"کاهش آلودگی های هوا و محیط زیست" شکل گرفت. چهار سناریو در این زمینه تحت عناوین : شهرتدبیر طلایی، شهر نیمه تمام، شهر سایه روشن و شهر مهجور نگاشته شد و سپس این سناریوها در اختیار خبرگان قرار گرفت تا ضمن تعیین میزان روایی سناریوها، نظرات و دیدگاه های آینده هر سناریو را بیان نمایند تا بتوان به کمک آن روایت هر سناریو را نوشت، در قسمت پایانی با کمک نظرات ارائه شده توسط خبرگان داستان سناریوها ، راهبردها و پیامدهای هرکدام شرح داده شد. نتایج تحقیق در گام اول نشان داد که علیرغم وجود زیرساخت های نسبتا خوب فناوری اطلاعات و ارتباطات در کلانشهر مشهد، هنوز هوشمندی نتوانسته به مطلوبیت لازم برسد و مراحل سه گانه مدل تکاملی شهر هوشمند بطور ناقص طی شده است. همچنین در گام دوم، از چهار سناریوی نوشته شده برای کلانشهر هوشمند مشهد سناریوی" شهر تدبیر طلایی" سناریوی مطلوب می باشد و در آن کاهش آلودگی های هوا و محیط زیست و افزایش دسترسی ها توامان وجود دارد. در پایان راهبردهایی جهت رسیدن کلانشهر مشهد به سناریوی مطلوب در افق 1404 ارایه گردید.