نام پژوهشگر: مریم نصری دشت ارژندی
مریم نصری دشت ارژندی محمدرحیم ربانی زاده
چکیده هدف از این پژوهش، بررسی مناصب شهری آل بویه خصوصاً؛ قاضی، شرطه، نقیب و روند دگرگونی و کارکردی آنان می باشد. در پژوهش حاضر، مناصب مذکوردر دوره ی آل بویه با روشی توصیفی – تطبیقی مورد مطالعه قرار گرفته است. یافته های پژوهش مشخص می کند در زمان بویهیان به تدریج حضور و دخالت گروه های شهری در انتخاب صاحب منصبان شهری مطرح شد و از این جهت تحولی در روابط شهریِ، شهرهای ایران در دوره ی اسلامی شکل گرفت. با مطالعه مناصب شهری آل بویه، مشخص می شود که کارکردهای بنیادین معینی وجود داشت، که در میان همه ی مناصب مشترک و یک رشته کارکرد های اختصاصی تر دیگر نیز موجود بود که هر منصبی جداگانه متضمن آن ها بود. هم چنان که کارکرد بنیادین و مشترک مناصب شهری بویهی، مانند : قاضی، شرطه، معونت و نقیب فراهم آوردن شرایط مطلوب در جوامع شهری بود تا استحکام هر چه بیشتر پایه های حکومت آنان را تضمین نمایند. این امر میسر نمی شد مگر درسایه ی تحقق کارکردهای اختصاصی تر هر یک از مناصب، از جمله: کارکرد خاص نهاد قضا عبارت بود از حل و فصل درگیری موجود در میان اعضای جامعه .کارکرد خاص نهاد شرطه، اجرای قوانین تصویب شده و حمایت شهروندان در برابر حملات ملت های دیگر و حفظ هوشیاری در برابر تهدیدهای خارجی بود. در حالی که کارکرد ویژه ی نهاد نقابت عبارت بود از: فراهم آوردن تفسیرهایی برای تبیین محیط اجتماعی فرد، بالا بردن روحیه ی اجتماعی افراد و انسجام اجتماعی و همبستگی گروهی. کارکردهای یاد شده بسیار به هم وابسته اند. برای آنکه اهداف حکومت ها از ایجاد مناصب تأمین شود، مناصب باید به گونه ای کارآمد با هم ارتباط داشته باشند و توازن مناسبی باید میان نهادهای شرطه، قضا و نقیب برقرار باشد. واژگان کلیدی: آل بویه، مناصب شهری، شرطه، معونت، قاضی، نقیب.