نام پژوهشگر: مریم گاریچی مقدم
مریم گاریچی مقدم همایون سلیمی
من در این پژوهش سعی کرده ام که علاوه بر باز خوانی مجدد مکتب نقاشی قهوه خانه ،از دریچه نمادشناسی به بررسی المانها و عناصر گاه پنهان در این نقاشیها بپردازم. اصولاٌ نگاه ما به نقاشی خیالی سازی مردمی نگاه کاربردیست تا زیبا شناختی. نقاش ایرانی ، در پی یک وصل و وصالیست که یک ارتباطی ورای ارتباط خلق نقشهای ماهرانه یا رنگهای زیباست. این نقاشی درونگراست تا برونگرا.در اینجا اصل وفاداری به میراث، بسیار حائز اهمیت است . یعنی اینکه نقاش چقدر وفادار بوده به قصه روایت و مسلط بوده به انتقال اینها به ذهن بیننده. در باب نماد باید اذعان کرد که ،جهان هستی ، مقوله ای نامحدود و نامعین است و بر آن است تا این دست یافته های ناشناخته خود را به همنوعان خویش ارائه کند . بسیاری از یافته های انسانی ، به صورتی شهودی ادراک می شوند . یعنی نمی توان آنهارا با زبانی روشن و صریح ودر قالبی ظاهری و مادی به راحتی بیان نمود . این یافته ها ، ورای صورت ظاهری به دست آمده اند ، بنابر این بیانی برتر از ماده را نیز خواستارند . . در نقاشیهای خیالی جایگاه رنگ بسیار مهم هست . تا آنجا که نه تنها برای رنگ، شخصیت قائل بودند بلکه با رنگ هویت آدمهای داستان مورد نظرشون را ایجاد می کردند و از جمله عوامل مهم در نمادپردازی محسوب می شود . نماد حیوانی وانواع حیوانات از دیگر عناصر در این عرصه نمادهست که در داستانهای خیالی سازی شاهنامه و جنگها و شکارگاهها مطرح میشود. از دیگر نمادهای کلی در اینجا می توان به نمادهای هندسی و نمادهای گیاهی اشاره کرد . چهره سازی از دیگر عرصه هام مهم این مکتب است که نقاش خیالی ساز از قرارداد های تصویری معین برای تاکید بر جنبه های مثبت یا منفی شخصیتها استفاده میکرد .اما بیشتر چهره ها " مردانه" است .