نام پژوهشگر: حسین هوشمند
حسین هوشمند سیدکاظم علوی پناه
هدررفت خاکهای زراعی اثرات منفی زیادی بر روی تولیدات کشاورزی، کیفیت آب و محیط زیست در سراسر دنیا به جای می گذارد. به منظور ارزیابی فرسایش خاک حوزه آبخیز جهرم در سال 1388 نقشه هایی با مقیاس 1:65000 از عوامل موثر بر فرسایش خاک به کمک مدل های وزنی در محیط gis و با استفاده از تصاویر ماهواره ای تهیه و برای ارزیابی فرسایش خاک در حوزه جهرم استفاده گردید. مدل فرسایشی مذکور شامل دو دسته متفاوت از عوامل فرسایشی بود. دسته اول متشکل از چهار عامل شاخص فرسایش مورفولوژیکی، فرسایش پذیری خاک، پوشش/ نوع کاربری اراضی و فرسایندگی باران، و دسته دوم علاوه بر عوامل بالا، نفوذ صخره ای را نیز در بر می گرفت. نفوذ بالا باعث کاهش رواناب سطحی و بنابر این کاهش کمیت مواد انتقال یافته می شود و در نتیجه کاهش فرسایش خاک را به دنبال خواهد داشت. چهار زیرپارامتر سنگ شناسی، کارست شدگی، تراکم خصوصیات خطی و تراکم زهکشی در نفوذ صخره ای نقش داشتند که در این مطالعه با استفاده از تصاویر ماهواره ای استخراج شدند. میزان تاثیر هر یک از این عوامل با استفاده از مدل های وزنی و ماتریس مقایسه دو بعدی و به روش حداکثر عامل محدود کننده تعیین گردید. در این تحقیق با عنایت به اطلاعات فوق، نقشه های عاملی فرسایش (فرسایش پذیری، فرسایندگی باران و...) و همچنین دو نوع نقشه حساسیت فرسایش (با عامل نفوذ صخره ای و بدون آن) تهیه شد. داده های فرسایش و رسوب موجود در منطقه مورد نظر نشان داد که میزان دقت نقشه ای که عامل نفوذ صخره ای را در بر می گرفت 77 درصد می باشد، که این دقت 9 درصد بیشتر از دقت نقشه دوم (بدون در نظر گرفتن نفوذ صخره ای) بود. نتایج بدست آمده از این تحقیق نیاز و اهمیت عامل نفوذ صخره ای را در تعیین فرسایش خاک منطقه کارستی حوزه جهرم نشان می دهد.
حسین هوشمند محمد لغوی
امروزه با توجه به پیشرفت های چشمگیر علم الکترونیک و رایانه و ارتباط روز افزون این علم با سایر علوم، عرصه های نوین و گسترده ای برای تلاش و ایجاد تحول فراروی بشر قرار گرفته است. از جمله این تحولات می توان به کشاورزی دقیق به عنوان نتیجه تلفیق علم الکترونیک و کشاورزی اشاره نمود. فناوری کشاورزی دقیق در تمامی مراحل چرخه تولید محصول می تواند دخالت نماید. پیشرفته ترین بخش این فناوری مربوط به بخش پایش عملکرد محصول می باشد. در این تحقیق با ساخت سامانهای برای سنجش انرژی بسته بند مکعبی علوفه علاوه بر بررسی میزان انرژی برداشت یونجه در سطوح مختلف چرخه رشد و در مزارع متفاوت، به تهیه نقشه عملکرد مزرعه یونجه نیز اقدام گردید. این سامانه مجهز به دو بارسنج و دو زاویهسنج محوری بود که بارسنجها بر روی پلانژر و پشت تیغه ثابت دستگاه بسته بند و زاویهسنجهای محوری بر روی چرخ لنگر و چرخ ستارهای دستگاه نصب گردید. با محاسبه سطح زیر نمودار نیرو-جابجایی پلانژر میزان انرژی بستهبندی دستگاه بستهبند مشخص گردید. برای تهیه نقشه عملکرد مزرعه از یک دستگاه مکانیابی جهانی (gps) در حین برداشت استفاده گردید. با توزین محصول در نقاط مختلف مزرعه قبل از برداشت توسط بسته بند و داده های به دست آمده در حین برداشت از حسگرهای جایگذاری شده بر روی بسته بند رابطه همبستگی بین مقدار جرمی محصول و میزان انرژی پرس تشکیل شد. با تلفیق داده های به دست آمده از حسگرهای جایگذاری شده بر روی دستگاه بسته بند و داده های مکانی با استفاده از نرمافزار arcgis 10.1 نقشه عملکرد مزرعه تهیه گردید. نتایج حاصل از تحلیل دادههای به دست آمده نشان داد که انرژی بسته بندی در سطوح مختلف چرخه رشد و مزارع یونجه تفاوت معناداری در سطح %1 داشت. بر اساس این نتایج انرژی بستهبندی به ازاء هر بسته در چین پنجم برداشت یونجه به مراتب بیشتر از انرژی بستهبندی در چین سوم برداشت بود. همچنین انرژی بستهبندی به ازاء هر بسته در مزرعه با یونجه دو ساله دارای بیشترین مقدار و در مزرعه با یونجه یک ساله دارای کمترین مقدار بود. بین مقدار جرمی محـصول مزرعه و میزان انرژی پرس نیز یک رابطه خطی با ضـریب همبستـگی %96 به دست آمد. وجود این رابطه با همبستگی بالا تهیه نقشه عملکرد مزرعه با استفاده از میزان انرژی پرس را توجیه میکرد.
سرور خردپژوه عبدالمجید دورقی
حفاظت از تنوع ژنتیکی سبب افزایش پایداری جمعیت در مواجهه با تغییرات محیطی می شود. در موقعیت هایی که براساس ویژگی های ظاهری یا خصوصیات رفتاری آبزیان نمی توان آن ها را شناسایی و ساختار ژنتیکی آن ها را تعیین نمود از روش های ژنتیک مولکولی استفاده می شود. میگوی پاسفید غربی (litopenaeus vannamei) یک گونه اقتصادی و غیربومی ایران می باشد که به سیستم های پرورشی آب های جنوب ایران معرفی شده است. دراین پژوهش ساختار ژنتیکی میگوی litopenaeus vannamei با استفاده از نشانگر مولکولی s rrna16در سه جمعیت نسل اول (f) ونسل دوم (2f) مولدین تکثیر شده در چوئبده آبادان و نسل چهارم تکثیر شده در کوهستک هرمزگان(4f) مورد بررسی قرار گرفت. از 20 نمونه مورد بررسی در هر سه جمعیت،12 توالی قابل تجزیه و تحلیل بدست آمد و براساس آن 6 هاپلوتایپ تعیین گردید. با استفاده از آزمون tajima d-test مقدار 69933/0- محاسبه شد که این نتیجه معنی دار نبود ))، اختلاف ژنتیکی fst بین مولدین f و جمعیت مولدین 2f مقدار29730/0 و فاکتور nm یا جریان ژنی مقدار 59/0 بدست آمد، fstبین مولدین f و مولدین 4f مقدار 3333/0 و فاکتور nm مقدار 5/0 محاسبه شد و fstبین مولدین 2f و مولدین 4f مقدار 04762/0 و فاکتور nm مقدار5 به دست آمد. واگرایی تخمینی برای جمعیت مولدین f با مولدین 2f مقدار 013/0 و جمعیت مولدین 2f بامولدین 4f مقدار 002/0 و جمعیت مولدین f با مولدین 4f مقدار 012/0 حاصل شد. واگرایی جمعیت در مقایسه با penaeus monodon مقدار 125/0 و با farfantepenaeus subtilis، مقدار 103/0 و با جمعیت های وانامی ثبت شده در بانک جهانی 002/0 مقدار فاصله داشت. نتایج این پژوهش نشان داد که فاصله ی ژنتیکی اندک میان سه جمعیت مورد بررسی به دلیل رانش ژنی تصادفی و یا اثر موسس در محیط های بسته پرورشی است و جهش های رخ داده در طی زمان نقش موثری نداشته است.
حسین هوشمند مسعودرضا صیفی آبادشاپوری
مطالعه حاضر با هدف بررسی امکان محافظت میگوها در برابر ویروس عامل بیماری لکه سفید با استفاده از باکتری e.coli حاوی پروتئین نوترکیب vp28، کپسوله شده زیستی در آرتمیا، طراحی گردید. بدین منظور ژنوم ویروس از میگوهای بیمار در مزارع پرورش میگوی چوئبده آبادان استخراج و با پرایمرهای طراحی شده، ژن vp28 تکثیر، خالص و در باکتری tg1 کلون شد. بیان پروتئین بررسی و باکتری غیرفعال شده حاوی پروتئین نوترکیب در ناپلی آرتمیا کپسوله گردید. سپس پست لاروهای مرحله 5 میگوی سفید غربی به مدت 5 روز با ناپلی های نوترکیب تغذیه شدند و دو بار در روزهای 7 و 25 پس از شروع تغذیه با ناپلی آرتمیا با ویروس لکه سفید چالش شدند. نتایج این تحقیق نشان داد ایمن سازی با vp28 منجر به تلفات کمتری در مقایسه با گروه هایی شد که با پلاسمید غیر نوترکیب واکسینه شده بودند و این نشان دهنده آن است که محافظت ایجاد شده می تواند به علت پروتئین نوترکیب باشد.