نام پژوهشگر: ساسان گوهره گوهری

بررسی قواعد تفسیری در تفسیر شریف لاهیجی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم - دانشکده علوم قرآنی قم 1393
  ساسان گوهره گوهری   مهدی باکویی

بدون شک هر کس بخواهد به تفسیر قرآن بپردازد و به مقصود واقعی خدای متعال از آیات قرآن دست پیدا کند. نیازمند آن است که قواعد و اصولی را در نظر بگیرد و شیوه تفسیر خود را بر آن استوار نماید، این قواعد که به قواعد تفسیر معروف می باشند، عبارت است ازمجموعه ای از ضوابط و قوانین کلی برخاسته از مبانی عقلی، عقلایی و نقلی که وسیله استنباط معانی قرآن قرار می گیرند و رعایت آنها، مفسر را از دام گرفتار شدن به تفسیر به رای رهایی بخشیده و از خطا و اشتباهات وی می کاهد. یکی از تفاسیری که آیات قرآن را تا حدود زیادی بر اساس قواعد تفسیری تبیین و تفسیر کرده است، تفسیر شریف لاهیجی اثر شیخ بهاءالدین لاهیجی است. در این نوشتار، تفسیر مذکور از جهت رعایت هفت قاعده اساسی در تفسیر یعنی: قاعده توجه به قرائت صحیح، قاعده توجه به مفردات و تبیین آنها در تفسیر، قاعده توجه به ادبیات عرب، قاعده در نظر گرفتن قرائن، قاعده مبنا بودن علم و علمی ، قاعده در نظر گرفتن انواع دلالتها و قاعده احتراز از ذکر بطون در قرآن مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. در تفسیر شریف لاهیجی، با اینکه متن آیات بر اساس قرائت حفص از عاصم آمده است، اما لاهیجی در تفسیر آیات، قرائتهای دیگر را نیز بیان کرده بدون اینکه اظهار نظری کرده باشد یا قرائتی را بر قرائتی ترجیح دهد، همچنین وی در بیان معانی مفردات قرآن معمولا به آیات، روایات، جمله های معروف عرب، و اقوال برخی از صحابه و تابعین استناد کرده اما توجهی به اشعار عرب ندارد. همچنین در پرداختن به مباحث ادبی و بلاغی با توجه به اینکه تفسیر وی تفسیری روایی است اما به این مقوله نیز کم و بیش توجه نموده است. توجه به بهره گیری از قرائن مختلف که مفسر را در فهم صحیح آیات کمک می کند مانند توجه به فرهنگ عصر نزول ، آیات دیگر قرآن، روایات و... در تفسیر لاهیجی جلوه آشکاری دارد، در ضمن باید گفت با اینکه مستندات تفسیر شریف لاهیجی در موارد زیادی علم و علمی می باشد، اما وی در تفسیر برخی آیات به این قاعده پایبند نبوده است، و در برخی موارد به امور ضعیف و تحقیق نشده استناد کرده است. همچنین لاهیجی گر چه نامی از انواع دلالتها در تفسیرش به میان نیاورده است ولی در مواردی به برخی نکات که با دلالتهای غیر مطابقی از آیات استفاده می شده، اشاره کرده است. مفسر در بحث قاعده احتراز از ذکر بطون، معتقد است که آیات دارای تاویل و باطن هستند هر چند معتقد به باطن صرف نیز نیست و در تفسیر آیات به ظاهر آیات نیز توجه دارد.