نام پژوهشگر: معصومه زمان پور
معصومه زمان پور نیکتا حاتمی زاده
با توجه به اینکه یکی از راههای حفظ و ارتقای استقلال معلولین و افزایش مشارکت ایشان در اجتماع، ارائه وسایل کمکی توانبخشی مناسب به ایشان است، لازم است به منظور فراهم کردن ابزار کمکی برای آنها میزان نیازشان به ابزار کمکی را سنجید. هدف تحقیق حاضر تعیین نیازهای برآورده شده و برآورده نشده دانش آموزان ناشنوا و کم شنوای شهر اهواز و والدین ایشان به «آگاهی از وجود وسایل تکنولوژی کمکی» و «سودمند دانستن وسایل موجود کنونی» در صورت آگاه شدن از وجود آنها بود. در این نیازسنجی، 72 دانش آموز کم شنوا و ناشنوای مقاطع راهنمایی و متوسطه که در مدارس ویژه ی ناشنوایان و عادی در سال تحصیلی 1392-1391 در شهر اهواز، مشغول به تحصیل بودند، با روش نمونه گیری طبقه بندی شده، انتخاب شدند و پس از کسب رضایت از والد/ دانش آموز، با دانش آموزان و والدین ایشان مصاحبه انجام شد. برای انجام نیاز سنجی از ابزار محقق ساخته 76 سوالی استفاده شد که روایی محتوایی آن با کسب نظر از 12 صاحب نظر و بکار بردن شیوه لاواشه 78 .0محاسبه گردید، همچنین پایایی آزمون- باز آزمون برای پرسشنامه به فاصله 2 هفته برای مفید دانستن بررسی شد و 21 نفر از دانش آموزان و والدین ایشان برای آزمون مجدد جهت سنجش تکرارپذیری شرکت کردند که همبستگی پیرسون معناداری به اندازه r =0.73 میان پاسخ دانش آموزان و r = 0.60 میان پاسخ والدین به سوالات نیازسنجی در دو نوبت آزمون مشاهده شد. همچنین بر اساس آزمون مک نمار همبستگی معناداری میان پاسخ دانش آموزان و والدین به سوالات الویت بندی و داشتن محدودیت در موقعیت های شش گانه در دو نوبت آزمون وجود داشت. برای تعیین میزان همخوانی پاسخ های دانش آموز و والدین به سوالات نیازسنجی و تعیین الویت هایشان در مورد نیاز به ابزار تکنولوژی توانبخشی از روش همبستگی اسپیرمن و کندال استفاده شد. یافته ها: همه والدین و دانش آموزان از وجود سمعک اطلاع داشتند و اکثر دانش آموزان (69 نفر از 72 نفر) از سمعک دیجیتالی استفاده می کردند اما علی رغم آن، تقریباً همه ایشان در انجام یک یا چند فعالیت زندگی که در حال حاضر برای انجام آنها وسایل کمک توانبخشی وجود دارد، دچار محدودیت بودند و شیوع محدودیتهای عملکردی دانش آموزان در موقعیت های استفاده از ساعت زنگدار (44 .94%) و صحبت کردن با تلفن (5 .87%) بیشتر از سایر موقعیت ها بود. 71 والد- دانش آموز از وجود هیچ یک از وسایل کمکی معرفی شده آگاه نبودند و هیچیک از ایشان آن وسایل را در اختیار نداشتند. نتیجه گیری: آگاهسازی گسترده نوجوانان کم شنوا و والدین ایشان از وسایل کمکی که بالقوه می تواند در ارتقاء زندگی ایشان مفید باشد، ضروری به نظر می رسد. انجام پژوهش حاضر به دستیابی اطلاعاتی انجامید که می تواند در برنامه ریزی تأمین تکنولوژی های توانبخشی برای نوجوانان شهر اهواز بکار برده شود.